واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۱۳ مهر ۱۳۹۳ (۱۲:۸ب.ظ)
جشنوارۀ 28اُم فيلم هاي کودک و نوجوان؛ هاشمي: بازيگران کودک ما با افزايش سن محو ميشوند بازيگر سينما و تلويزيون ايران درباره انگيزهاش از فعاليت براي کودکان ميگويد: ۳۰ سال معلم بودم و با بچهها بزرگ شدم. دغدغه اصلي من آموزش به بچهها است.
به گزارش خبرگزاري موج از اصفهان، سيد جواد هاشمي در حاشيه برگزاري جشنواره فيلمهاي کودکان و نوجوانان ادامه ميدهد: تصميم گرفتم با توجه به سابقه و ارتباطي که با بچهها داشتهام، براي آنها فيلم بسازم. هماکنون هم بيش از ۵۰ بازيگر کودک و نوجوان در ادوار مختلف سينماي ايران را همراه خود کردهام تا با خواست خدا سرمايههاي آينده ايران را تشکيل دهند. از اين جهت که متأسفانه اين بچهها از سني به بعد در سينما رها ميشوند و جاي اين بازيگران با استعداد را بازيگراني پر ميکنند که اصلا تجربه ندارند. اين ظلم به سينماي ما است. امکان دارد ترلان پروانه با سابقه بيش از ۸۰ فيلم، چندي ديگر از سينما حذف شود. از هر ۳۰ نوجوان فعال در سينماي ما، شايد يک نفر توانسته در سنين بالاتر در سينما باقي بماند. علي کوچولو کجاست؟ بازيگران دهه ۶۰ و ۷۰ سينما کجا هستند؟ هيچکدام از آنها حضوري ندارند.
او در ادامه به تشکيل يک انجمن براي اين صنف اشاره ميکند و ميگويد: در تلاش براي جمعآوري اين افراد و تشکيل انجمن بازيگران کودک و نوجوان هستم تا در آينده شاهد حضور اين عزيزان جلوي دوربين کارگردانان باشيم و در سنين جواني هم نقشهاي جوان را بازي کنند و بعدتر که به مرز پختگي رسيدند ايفاگر نقشهاي ديگري باشند. استارت اين حرکت را در جشنواره بيست و هشتم زدهايم و انجمن سينمايي فارابي، و آقاي مسعودشاهي به عنوان دبير جشنواره حامي اين قضيه هستند و به کمک آموزش و پرورش و اين عزيزان به اين مسأله خوشبين هستم.
هاشمي در ادامه ميافزايد: مشکل اصلي سينماي کودک در اين است که متأسفانه حدود ۱۵ سال دوره خاموشي در اين عرصه داشتيم. بچههاي امروزي به تماشاي فيلم سينمايي کودکان ايراني عادت ندارند. به جز ۲-۳ فيلم خوبي که ساخته شده و مخاطب آنها هم کودکان نبودهاند، فيلم ديگري نداشتيم. با همه احترامي که براي کارگردانان اين آثار قائلم، اما؛ اعتقاد دارم اين فيلمها براي آموزش ديدن و لذت بردن کودکان ساخته نشدهاند، بلکه براي کودکان دهه ۶۰ و ۷۰ ساخته شدهاند. اين خيانت است و کمکي به سينماي کودک نميکند. حوصله بچه با ديدن اين فيلم سر ميرود، ميگويد بابا ديگر من را به سينما نياور! آنچه که در دهه گذشته شاهد آن بودم، عدم توجه جدي به بچههاست. نيت من در توليد اختاپوس نگاه جدي به بچهها بوده است. من هم نتوانستهام آنچه که بايد و شايد را ارائه کنم.
او به ساختار فيلم کودک اشاره ميکند و ميگويد: من ۵ مولفه و تعريف براي فيلم مناسب کودک ميشناسم. جذابيت، قابليت فهم براي کودک، منظر بسيار خوب و قابل رقابت با فيلمهاي بزرگ، آموزش و در نهايت شيرين بودن اثر. در دو فيلم آخري که فروش زيادي هم کردند شما عناصر جذابيت، شيريني و منظر خوب را ميبينيد، اما؛ نه مناسب فهم بچهها است و نه آموزشي براي آنها دارد. درحاليکه دو رکن مهم سينماي کودک هستند اما رعايت نشدهاند.
هاشمي راه حل را در شروعي دوباره ميبيند: فيلمهايي مثل گلنار، کاتال و آرزوهاي کوچک و... بايد ساخته شوند. بچهها را دوباره بايد عادت دهيم به ديدن فيلم. دوباره بايد سينماي کودک احيا شود. بچهها بايد در سينماهاي تخصصي روي صندليهاي خاص خود بنشينند و کيف کنند. بايد ترانههاي کودکانه ساخته شود. بايد از نو شروع کرد. هنوز دير نشده. نسل ۷۰ و بخصوص ۸۰ نابود شد. ما بايد از حالا به فکر نسل ۹۰ باشيم. ميشود فيلمهاي خيلي خوب ساخت. نياز به حمايت داريم. به نظر من انجمنهايي مثل فارابي بايد از کارگردانهايي حمايت کنند که فيلمهايي ميسازند تا کلاه سر بجهها نرود. اکنون بيشتر آثاري به نام کودکان و به کام بزرگسالان ساخته ميشوند که خطر جديتري دارند. مطمئنم که همگان تأييد ميکنند شهر موشها و کلاه قرمزي براي بچهها نيست و براي بزرگترها ساخته شدهاند و من از اين بابت متأسفم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]