تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 16 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):ربا خوار از دنيا نرود، تا آن كه شيطان ديوانه اش كند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826681663




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

اهداي خون، جانم را نجات داد


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۸ مهر ۱۳۹۳ (۸:۴۰ق.ظ)
سيد حسن طباطبايي يزدي اهدا کننده دفاع مقدس اهداي خون، جانم را نجات داد سيد حسن طباطبايي يزدي متولد1331 و اهل مشهد مقدس است و سه سالي مي‌شود كه از خدمت در سپاه بازنشسته شده. طباطبايي ركورد بيشترين دفعات اهداي خون را در استان به نام خود ثبت كرده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج ،خودش در اين باره توضيح مي‌دهد: بانك خون مشهد از سال 53 راه اندازي شد. اما من پيش از آن براي خون دادن به هلال احمر مي‌رفتم. الحمدالله از سال 50 تا به ‌حال 190 مرتبه اهداي خون داشته‌ام كه 170 بار آن در بانك خون به ثبت رسيده است.
ده، پانزده بار هم پشت اتاق عمل بيماراني كه عمل قلب باز داشته‌اند و بايد بلافاصله به آن‌ها خون گرم تزريق مي‌شد، حضور پيدا كرده و خون اهدا كرده‌ام.
او اضافه مي‌كند: گاهي به بيمارستان‌ها سر مي‌زنم تا اگر براي كساني كه عمل قلب باز مي‌كنند نياز بود خون اهدا كنم. به دوستان و آشنايان هم گفته‌ام كه در اين رابطه اگر احتياج بود در خدمتشان هستم.
اين نيكوكار مشهدي ضمن اشاره به اينكه گروه خوني‌اش AB+ است عنوان مي‌كند: هميشه سالي سه‌چهار مرتبه خون اهدا مي كند.
طباطبايي با اشاره به اولين باري كه اقدام به اين كار خداپسندانه كرده بيان مي‌كند: در سال 50، يك روز كه از كنار ساختمان هلال احمر رد مي‌شدم، صفي از مردمي را ديدم كه براي خون ايستاده بودند.
زمزمه اين هم بود كه بيمارستان‌ها نياز به خون دارند و براي اهداي خون مردم را تشويق مي کردند. آنجا بود كه همراه با چند نفر ديگر خون دادم. بعد هم آن‌قدر تشويق به اين كار شدم كه اگر سه چهار ماه مي‌گذشت و خون نمي‌دادم حالت سنگيني‌ در خود احساس مي‌كردم.
اين جانباز پنج‌درصد جنگ تحميلي ضمن تاكيد بر ضرورت اهداي خون شرح مي‌دهد: در سال 65 و دوران جنگ كه در قرارگاه نجف باختران (كرمانشاه كنوني) به خدمت مشغول بودم دشمن در بمباراني پالايشگاه نفت را هدف قرار داد. در همين روز وقتي بمباران شروع شد مي خواستم به پناهگاه بروم که 15 تركش از پشت سر به بدنم اصابت كرد.
همين‌طور خون از من مي‌ريخت تا رسيدم به پناهگاه و افتادم. حدود يك ربع بعد كه بلندم كردند تا مرا بيمارستان ببرند، پوتين‌هايم چنان پر از خون شده بود كه مثل راه رفتن در آب شلپ‌شلپ مي‌كرد! پزشكان بعد از گرفتن فشارم به همديگر گفتند كه اين بيمار تا فردا تمام خواهد كرد!
شروع به استغفار كردم و شكر خدا، از اينكه مرگي راحت دارم و از مردنم هم باخبر شده‌ام. فردا صبح كه پزشك‌ها آمدند خيلي سرحال و شاد بودم، وقتي به آن‌ها كه متعجب شده بودند از سابقه اهداي خونم تعريف كردم گفتند كه بله، به همين دليل است كه بدنت آمادگي دارد و توانايي خون‌سازي‌اش بالاست.
در همان جبهه سه بار در عرض شش ماه خون اهدا كردم.ركورددار اهداي خون در خراسان رضوي كه در سال 88 از سوي وزير بهداشت مورد تقدير قرار گرفته در پايان صحبت‌هايش از خاطره‌اي شيرين ياد مي‌كند: 10 سال پيش، يك شب ساعت 12 در خانه را زدند. پشت در زن و مرد جواني ايستاده بودند.
زن كه به سختي فارسي حرف مي‌زد از ايرانيان مقيم آمريكا بود و تعريف كرد: «هشت سال پيش براي زيارت به مشهد آمدم. اين سفر همزمان شد با زايمان من كه طي آن دچار خونريزي شديدي شدم. نياز به 12 واحد خون پيدا كردم كه تامين شد؛ چهار واحد از اين مقدار خون متعلق به شما بود.
حالا هديه‌اي ناقابل برايتان آورده‌ام.» آقايي كه همراهش بود در عقب ماشين استيشن مدل بالايشان را باز كرد. عقب ماشين 12 توپ پارچه تترون، يك تلويزيون 20 اينچ، جاروبرقي و مقداري وسايل ديگر بود.
گفتم من براي رضاي خدا خونم را اهدا كرده‌ام و نيازي به اين چيزها ندارم. جواب دادند كه ما اين هدايا را براي شما آورده‌ايم،شما هر كاري كه مي خواهيد انجام دهيد.بنده نيز همه آن اسباب و اثاثيه را به خيريه انصارالحجه تحويل دادم. قيمتي كه آن زمان در خيريه روي آن اجناس گذاشتند تقريبا 750هزار تومان مي‌شد.













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن