واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۸ مهر ۱۳۹۳ (۸:۴۰ق.ظ)
سيد حسن طباطبايي يزدي اهدا کننده دفاع مقدس اهداي خون، جانم را نجات داد سيد حسن طباطبايي يزدي متولد1331 و اهل مشهد مقدس است و سه سالي ميشود كه از خدمت در سپاه بازنشسته شده. طباطبايي ركورد بيشترين دفعات اهداي خون را در استان به نام خود ثبت كرده است.
به گزارش خبرنگار خبرگزاري موج ،خودش در اين باره توضيح ميدهد: بانك خون مشهد از سال 53 راه اندازي شد. اما من پيش از آن براي خون دادن به هلال احمر ميرفتم. الحمدالله از سال 50 تا به حال 190 مرتبه اهداي خون داشتهام كه 170 بار آن در بانك خون به ثبت رسيده است.
ده، پانزده بار هم پشت اتاق عمل بيماراني كه عمل قلب باز داشتهاند و بايد بلافاصله به آنها خون گرم تزريق ميشد، حضور پيدا كرده و خون اهدا كردهام.
او اضافه ميكند: گاهي به بيمارستانها سر ميزنم تا اگر براي كساني كه عمل قلب باز ميكنند نياز بود خون اهدا كنم. به دوستان و آشنايان هم گفتهام كه در اين رابطه اگر احتياج بود در خدمتشان هستم.
اين نيكوكار مشهدي ضمن اشاره به اينكه گروه خونياش AB+ است عنوان ميكند: هميشه سالي سهچهار مرتبه خون اهدا مي كند.
طباطبايي با اشاره به اولين باري كه اقدام به اين كار خداپسندانه كرده بيان ميكند: در سال 50، يك روز كه از كنار ساختمان هلال احمر رد ميشدم، صفي از مردمي را ديدم كه براي خون ايستاده بودند.
زمزمه اين هم بود كه بيمارستانها نياز به خون دارند و براي اهداي خون مردم را تشويق مي کردند. آنجا بود كه همراه با چند نفر ديگر خون دادم. بعد هم آنقدر تشويق به اين كار شدم كه اگر سه چهار ماه ميگذشت و خون نميدادم حالت سنگيني در خود احساس ميكردم.
اين جانباز پنجدرصد جنگ تحميلي ضمن تاكيد بر ضرورت اهداي خون شرح ميدهد: در سال 65 و دوران جنگ كه در قرارگاه نجف باختران (كرمانشاه كنوني) به خدمت مشغول بودم دشمن در بمباراني پالايشگاه نفت را هدف قرار داد. در همين روز وقتي بمباران شروع شد مي خواستم به پناهگاه بروم که 15 تركش از پشت سر به بدنم اصابت كرد.
همينطور خون از من ميريخت تا رسيدم به پناهگاه و افتادم. حدود يك ربع بعد كه بلندم كردند تا مرا بيمارستان ببرند، پوتينهايم چنان پر از خون شده بود كه مثل راه رفتن در آب شلپشلپ ميكرد! پزشكان بعد از گرفتن فشارم به همديگر گفتند كه اين بيمار تا فردا تمام خواهد كرد!
شروع به استغفار كردم و شكر خدا، از اينكه مرگي راحت دارم و از مردنم هم باخبر شدهام. فردا صبح كه پزشكها آمدند خيلي سرحال و شاد بودم، وقتي به آنها كه متعجب شده بودند از سابقه اهداي خونم تعريف كردم گفتند كه بله، به همين دليل است كه بدنت آمادگي دارد و توانايي خونسازياش بالاست.
در همان جبهه سه بار در عرض شش ماه خون اهدا كردم.ركورددار اهداي خون در خراسان رضوي كه در سال 88 از سوي وزير بهداشت مورد تقدير قرار گرفته در پايان صحبتهايش از خاطرهاي شيرين ياد ميكند: 10 سال پيش، يك شب ساعت 12 در خانه را زدند. پشت در زن و مرد جواني ايستاده بودند.
زن كه به سختي فارسي حرف ميزد از ايرانيان مقيم آمريكا بود و تعريف كرد: «هشت سال پيش براي زيارت به مشهد آمدم. اين سفر همزمان شد با زايمان من كه طي آن دچار خونريزي شديدي شدم. نياز به 12 واحد خون پيدا كردم كه تامين شد؛ چهار واحد از اين مقدار خون متعلق به شما بود.
حالا هديهاي ناقابل برايتان آوردهام.» آقايي كه همراهش بود در عقب ماشين استيشن مدل بالايشان را باز كرد. عقب ماشين 12 توپ پارچه تترون، يك تلويزيون 20 اينچ، جاروبرقي و مقداري وسايل ديگر بود.
گفتم من براي رضاي خدا خونم را اهدا كردهام و نيازي به اين چيزها ندارم. جواب دادند كه ما اين هدايا را براي شما آوردهايم،شما هر كاري كه مي خواهيد انجام دهيد.بنده نيز همه آن اسباب و اثاثيه را به خيريه انصارالحجه تحويل دادم. قيمتي كه آن زمان در خيريه روي آن اجناس گذاشتند تقريبا 750هزار تومان ميشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]