واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
استانها > شرق > خراسان رضوی گفتگوی مهر با همسر شهید/
شهید کلاهدوز رفتارش را با امام(ره) مطابقت میداد/ از عضویت در گارد شاه تا قائم مقامی سپاه
مشهد-خبرگزاری مهر: هفتم مهرماه سال 1360 مصادف است با شهادت شهید کلاهدوز قائم مقام سپاه پاسداران که به همراه جمعی از فرماندهان سپاه و ارتش طی سانحه هوایی به شهادت رسیدند.
به گزارش خبرنگار مهر، هفتم مهرماه مصادف است با شهادت شهید یوسف کلاهدوز، قائم مقام سپاه پاسداران که به همراه یاران شهیدش فکوری، فلاحی، نامجو و جهان آرا طی سانحه هوایی به آرزوی دیرین خود؛ شهادت رسیدند. شهید یوسف کلاهدوز در تاریخ اول دی ماه سال 1325 در شهرستان شهید پرور قوچان متولد شد و در 29 تیر 1352 ازدواج کرد. زهرا موزانی در گفتگوی مشروح با خبرنگار مهر، از هشت سال زندگی شیرین اما بسیار کوتاه با شهید کلاهدوز میگوید. زهرا موزرانی همسر شهید کلاهدوز گفت: زمانی که با یوسف ازدواج کردم افسر ارتش بودند، البته از افسرهایی بود که حساب شده وارد دستگاه شده بود و به خاطر هدف مقدسی که داشت وارد ارتش که آن زمان وابسته به نظام شاهنشاهی بود شد، برای من خیلی عجیب بود یک آدم مذهبی و انقلابی در ارتش خدمت کند، لذا ایشان میگفتند آدم گاهی لجن زاری را میبیند و لازم میداند که وارد آن محیط شود و با هدف نزدیکی به دستگاه وارد ارتش شده بود. وی افزود: اواخر نظام شاهنشاهی بود که نسبت به ایشان حساس شده بودند و جزو لیستهایی بودند که رژیم دستور اعدام آنها را صادر کرده بود اما با توجه به اینکه کارشان خیلی خوب بود استخدام گارد جاویدان شدند. البته رژیم شاه هنوز برای انتصاب شهید کلاهدوز تردید داشت و صلاحیت ایشان تایید نشده بود که انقلاب پیروز شد.
هم سرگرد ارتش بود و هم قائم مقام سپاه همسر شهید کلاهدوز اظهار کرد: یوسف زیر نظر امام خمینی(ره) کار میکرد و با شهید نامجو و شهید آیت فعالیتهای زیرزمینی داشتند و پس از اینکه انقلاب پیروز شد به خاطر اینکه فردی نظامی بود امام دستور تشکیل سپاه پاسداران را صادر کردند و کلاهدوز آن زمان در بنیان گذاری سپاه پاسداران تلاشهای زیادی کرد به نوعی شهید کلاهدوز هم سرگرد ارتش و هم قائم مقام سپاه پاسداران بودند. وی بیان کرد: یوسف دائم در خط جبهه و تهران بود و عشق و شوق و علاقه زیادی به شهادت داشت. یادم هست که ایشان دائما گرفتار مسائل جنگ بودند و به ندرت به منزل میآمدند حتی روزهای جمعه نیز خانه نبودند و زمانی که شهید شد چهار ماه مرخصی طلب داشت. وی افزود: آن زمان تماس تلفنی هم نمیشد زیاد بگیرند و در این مدت تنها دو بار تماس گرفتند. اولینبار در زمان حادثه انفجار ساختمان حزب جمهوری اسلامی بود که چون ایشان نیز حضور داشتند و می خواستند که ما نگران نشویم تماس گرفت. موزرانی ادامه داد: به یاد دارم وقتی به خانه آمد شنواییاش کم شده بود و موهای صورت و مژههایش سوخته بود در حادثهای که شهیدان رجایی و باهنر به شهادت رسیدند شهید کلاهدوز هم حضور داشت وجزو اولین افرادی بود که به آتش نشانی اطلاع داده بود. چهلم شهید رجایی یوسف هم رفت همسر شهید کلاهدوز ادامه داد: بعد از حادثه ناراحت بود و میگفت ظاهرا قرار نیست من شهید شوم و من گفتم حتما ماموریتهای سنگینتری دارید و طولی نکشید که ایشان نیز به شهادت رسیدند تقریبا نزدیک چهلم شهید رجایی و باهنر بود که برای عملیات شکست حصر آبادان رفته بودند. پنجم یا ششم مهر ماه بود که بعد از اتمام عملیات تماس گرفت. معمولا زنگ نمیزد و برای ما جای تعجب داشت که تماس گرفت و گفت فردا بر میردم. زهرا موزرانی ادامه داد: زمانی که قرار بود یوسف از جبهه برگردد پسرم حامد هفت سال داشت در یکی از مغازههای نزدیک محل از یک تفنگ خوشش آمده بود و میگفت برایم بخر گفتم پدرت که آمد اگر اجازه داد میخریم، یوسف که برای برگشتنش تماس گرفت جریان را به او گفتم و گفت خودم که برگردم برایش میخرم اما یوسف دیگر برنگشت و هفتم مهرماه خبر شهادتش را برایم آوردند، در همان حال رفتم و تفنگ را برای حامد خریدم تا وقتی میخواهم خبر شهادت پدرش را به او بدهم بگویم این تفنگ را پدرش برایش خریده است. از کوچکترین فرصت برای مطالعه استفاده می کرد همسر شهید کلاهدوز یاد آور شد: یوسف خودش هم انتظار نداشت شهید شود و همیشه معمولی خداحافظی میکرد اما آخرین باری که رفت گفت من را حلال کنید آنجا بود که احساس کردم پشتم دارد خالی میشود و همین دفعه بود که رفت و به آرزویش رسید. وی در ادامه در خصوص ویژگیهای شهید کلاهدوز گفت: شهید کلاهدوز علاقه زیادی به مطالعه داشت و همیشه جوانان را به مطالعه توصیه میکرد از کوچکترین فرصت برای مطالعه استفاده میکرد حتی اگر زمانی برای خرید بیرون میرفتیم و قرار بود دقایقی منتظر من باشد مطالعه میکرد و یا وقتهایی که به مطب دکتر میرفتیم کتابش همیشه همراهش بود. در مهمانیهای فامیل که دورهم جمع میشدیم همیشه یک مطلب و یا حدیثی میخواند و میگفت کلام معصوم در بین جمع برکت دارد و دوست داشت دیگران نیز مطالعه کنند.
بعد از شهادتش همه میگفتند او را نشناختیم همسر شهید کلاهدوز اظهار کرد: اطاعت او از امام در حد تعبد بود؛ زیرا او خود را از صمیم قلب مطیع اوامر امام میدانست و میکوشید حرکات و سکناتش با خواسته های حضرت امام مطابقت کامل داشته باشد. بسیاری از دوستان و همرزمان وی معتقدند که او عصاره و خلاصه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و مجموع ویژگی هایی که انقلاب برای یک سپاهی و یک پاسدار اسلام قائل است در او گرد آمده بود. وی ادامه داد: یوسف از تظاهر و خودنمایی پرهیز داشت و در انجام وظایف اجتماعی، اعتقادی و مذهبی میکوشید کارها را بدون ریا و تنها به خاطر رضای خدا انجام دهد و همین صفت حسنه او بود که باعث شد همسایگانش متوجه نشوند کسی که در همسایگی آنها زندگی میکند قائم مقام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است و بعد از شهادتش حست می خوردند که چرا او را بهتر نشناخته اند. ------------------------------ گفتگو: مرجان شریعت
۱۳۹۳/۷/۷ - ۱۵:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]