تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
خرید سوسیس پرکن اصل با گارانتی
تشخیص دیسک و صفحه اصلی از تقلبی (6 راه ساده)
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
بهترین روش های چاپ جعبه محصولات + ویژگی ها و کاربردها
ده راهنمایی برای نوازندگان مبتدی یوکللی
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1806738358
جوانان را با چوب بی‌تفاوتی نسبت به ارزش‌های دفاع مقدس از خود نرانیم
واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
استانها > مرکز > البرز در گفتگو با مهر مطرح شد:
جوانان را با چوب بی‌تفاوتی نسبت به ارزش‌های دفاع مقدس از خود نرانیم
کرج - خبرگزاری مهر: مسئولان فرهنگی در زمینه دفاع مقدس ضعیف عمل کرده اند و گاهی جوانان را با چوب بی تفاوتی نسبت به ارزش های دفاع مقدس از خود رانده اند این در صورتی است که اگر با برنامه ریزی عمل می کردند چنین نمی شد. این را حاج عبدالوهاب می گوید، سرداری که در دوران دفاع مقدس فرماندهی ناوتیپ آبی - خاکی فرات را به عهده داشت.
به گزارش خبرنگار مهر، "ما جنگ نکردیم، ما دفاع کردیم" این اولین جمله فرمانده ناوتیپ آبی – خاکی فرات در گفتگو با مهر است. حاج عبدالوهاب امیر فرمانده ناوتیپ آبی – خاکی فرات است که سه روز پس از شروع جنگ تحمیلی یعنی 2 مهر ماه سال 59 برای دفاع از ایران و ایرانی رهسپار جبهه می شود و 15 روز پس از اتمام جنگ با کوله باری از خاطرات و البته تیرهای جا مانده در بدنش به شهر و دیار خود باز می گردد. همیشه روزهای منتهی به آغاز هفته دفاع مقدس همه خیابان ها در سطح شهر پُر از بَنرها، تراکت ها و پلاکاردهای حاوی پیام گرامیداشت هفته دفاع مقدس می شود. صدا و سیما دست به کار می شود، همه دستگاههای اجرایی با ارائه برنامه های مختلف در صدد پاسداشت هشت سال دفاع مقدس بر می آیند، کنگره ها و سمینارها برپا می شود، سخنرانان سخنرانی ها می کنند، مزار شهدا غبارروبی و عطرافشانی می شود، ولی در کنار چنین اقداماتی یک نکته را به کلی فراموش کرده ایم که بسیاری از یادگاران جنگ، تنها کسانی که می توانند ما را به روزهای سپری شده در هشت سال دفاع مقدس پیوند دهند، در گمنامی به سر می برند، آنانی که بی ادعا و بدون هیچ هراس و تردیدی با گذشتن از خانواده و بسیاری دیگر از تعلقات اسلحه به دست گرفتند و جانانه به دفاع پرداختند دفاعی که با گذشت سالهای متمادی، از آن با عنوان دفاع مقدس یاد می شود و دلیلی برای پُر کردن سطح شهر از پلاکاردهای است که پس از اتمام این روزها به انبارها منتقل می شود تا برای سال بعد با کمترین آسیب دوباره آماده آویزان شدن از در دیوار شهر شود. امیر داستان ما که به واقع گنجینه ای ناب و بکر از خاطرات دفاع مقدس است نقش ویژه ای در عملیات های تاثیر گذار کربلای 5 و والفجر هشت داشته است.
امیر شاهد عینی کشتار مردم در میدان ژاله در شهریور 57 است منشاء شجاعت و فداکاری امیر برگرفته از ایمان واقعی او است، فرماندهی دلاور که کارنامه ای درخشان و افتخار آمیز از خود برای آیندگان به یادگار نهاده است. وی که در خانواده ای مذهبی به دنیا آمده است با مبارزه بیگانه نیست، مبارزات پدر و عموهایش در دوران پهلوی الگوی مناسبی برای او بود که به تاسی از خانواده در صف مقدم پیروی از دستورات امام خمینی(ره) قرار گیرد. در اواخر دوران قاجار دو تن از عموهایش به طور فجیعی به دست عُمال حکومت به شهادت می رسند و این بی رحمی ها و بی عدالتی های حکومت قاجار و در ادامه رژیم پهلوی از وی مردی با روحیه ظلم ستیزی می سازد. امیر از شاهدان عینی کشتار مردم در میدان ژاله سابق در 17 شهریور سال 57 است، وی در همان سالها با انتشار شبانه اعلامیه های امام پای در راهی می نهد که برای آیندگان سربلندی به همراه آورد. وی پس از فعالیتهای مستمر در جریان انقلاب اسلامی ایران، در تعمیرگاه نقاشی اتومبیل در نیاوران تهران مشغول به کار می شود. امیر از روز 31 شهریور 59 می گوید: هنگام غروب از رادیو شنیدم که عراق به ایران حمله نظامی کرده است فردای آن روز یعنی یکم مهرماه از تهران به کرج آمدم تا با دوستانم به جبهه اعزام شویم.
وظیفه تیپ آبی - خاکی فرات عملیات در باتلاق بود امیر که حس حفاظت از کیان ایران اسلامی لحظه ای از ذهنش پاک نمی شد با کسب اجازه از پدر برای اعزام به جبهه آماده می شود، در ابتدا به شهرضای اصفهان اعزام می شود و پس از آموزش های نظامی به جنوب می رود و در آنجا فرمانده آتش بار می شود. وی پس از 4 ماه از محلی که به علت امنیتی قادر به نام بردن نیست، به اهواز منتقل می شود و در آنجا کارت پایان خدمتش را دریافت می کند و به کرج باز می گردد، ولی دغدغه حفاظت از آب و خاک و ناموس وی را پس از چند روز در قالب بسیجی دواطلب به سوی جبهه های حق علیه باطل می کشاند. پس از اعزام دوباره و در پی نیاز، تیپ آبی – خاکی فرات را تشکیل می دهد که وظیفه اش عملیات در باتلاق بوده است.
سابقه دوستی امیر با شهدای البرزی فرمانده ناو تیپ آبی – خاکی فرات با معرفی این تیپ می گوید: یکی از یگانهای عمل کننده در بسیاری از عملیات ها، لشگر 10 سیدالشهداء(ع) بود که غواصان این یگان در قالب ناو گردان فرات، گروهان مستقل والعادیات و غواصان گردان تخریب و اطلاعات عملیات با عبور از آب اروند رود، خود را به ساحل دشمن می رساندند و با ایجاد معبرهایی در موانع دشمن مسیر را باز می کردند. وی در ادامه به علت حضور مداوم در جبهه خاطرات مشترکی با بسیار از شهدای کشور به ویژه شهدای البرزی دارد، سابقه دوستی او با شهید یدالله کلهر به پیش از انقلاب می رسد و در زمان هشت سال جنگ تحمیلی نیز پا به پای هم برای دفاع از این مرز و بوم سختی ها کشیده اند، از مجروحیتهایش که یاد می کند، یاد و خاطره شهید شعبانعلی نژادفلاح را که معاونت ستاد پشتیبانی جنگ و مسئولیت بهداری لشکر 10 سیدالشهدا را بر عهده داشته است گرامی می دارد و از شهید مهدی شرع پسند با عنوان مردی با تدبیر یاد می کند. عبدالوهاب امیر از شهادت دوستان و هم رزمانش می گوید: دو برادر آذری در گردان من حضور داشتند که به واقع دو پهلوان بودند به نام های زیادعلی و حیدر علی، در شبی که منتظر فرمان یکی از عملیاتها بودیم ناگهان پس از شلیک یک خمپاره یکی از برادرها بر اثر اصابت ترکش به گلویش در آغوش من به شهادت رسید. در اینجا امیر داستان ما که در مقابل خمپاره ها و موشک های رژیم بعثی نشکست، می شکند و به پهنای صورت اشک می ریزد و به یاد شهادت دیگر هم رزمانش می افتد و برای لحظاتی گفتگوی ما را غم و اندوه فرا می گیرد.
مَتلک ها شنیده ام و در جواب لبخند زده ام اینجا موضوع را به حال حاضر ربط می دهیم، و از وی می پرسیم از شرایط حال حاضر راضی است؟ اذعان می کند: چرا راضی نباشم. فرمانده ناوتیپ آبی - خاکی فرات در جواب سوال خبرنگار مهر مبنی بر اینکه آیا مسئولان فرهنگی در رابطه با حفظ و نشر آثار دفاع مقدس در میان نسل جوان به خوبی عمل کرده اند؟ اضافه می کند: بسیاری از کسانی که از جنگ برگشتند به دست فراموشی سپرده شدند و دیگر کسی از آنان یادی نمی کند. این فرمانده جنگ تصریح می کند: اگر جوانان ما در رابطه با دفاع مقدس بر خلاف میل ما و بدون آگاهی و شناخت حرفی می زنند مقصر نیستند بلکه ما مقصر هستیم و مشکل از ماست که فرهنگ سازی نکرده ایم. امیر در ادامه با اشاره به شفاف سازی مفاهیم دفاع مقدس در میان جوانان می افزاید: مسئولان فرهنگی در این زمینه ضعیف عمل کرده اند، و گاهی جوانان را با چوب بی تفاوتی نسبت به ارزش های دفاع مقدس از خود رانده اند این در صورتی است که اگر با برنامه ریزی عمل می کردند چنین نمی شد. فرمانده ناوتیپ آبی – خاکی فرات خاطرنشان می کند: در بسیاری مواقع پیش آمده است که در خانه دادی بزنیم ولی این دلیل نمی شود که ما خانه را قبول نداریم باید به جوانان اجازه بدهیم اظهار نظر کنند قطعا آنان با درک این موضوع که رزمندگان اسلام برای دفاع از ناموس و شرف این کشور به جبهه رفتند مشکلی ندارند باید بگردیم ببینیم اشکال کار کجاست! وی با اشاره به برخورد بسیاری از مردم با بازماندگان هشت سال جنگ تحمیلی می گوید: در این سالها بسیار مَتلک ها شنیدم و در جواب لبخند زدم و دلخور نشده ام و حتی در برخی مواقع تشکر کردم چرا که معتقدم ما باید ارزش های دفاع مقدس را در میان مردم نهادینه کنیم و گرنه آنان که نبودند و ندیدند پس کم کاری از سوی خود ماست اگر برخی با ارزش های دفاع مقدس بیگانه شوند.
پس از اینکه از جنگ برگشتم کسی سراغم را نگرفت گویا از ابتدا نبوده ام وی در ادامه با اشاره به اینکه زحمات رزمندگان در هشت سال جنگ تحمیلی را نمی توان در کلام گنجاند و توصیف کرد، تاکید می کند: کوتاهی در مقابل اشاعه فرهنگ ایثار و بازگویی و ثبت آثار دفاع مقدس صدمه ای را به کالبد جامعه می زند که تبعاتش زیاد است طوری که در کلام نمی گنجد. این فرمانده جنگ یادآور می شود: تک تک کسانی که مانده اند در مقابل خون شهدا مسئول هستند و با کوتاهی در زمینه فرهنگ سازی خود را مدیون شهدا خواهند کرد. امیر در ادامه سخنان خود با اشاره به حوادث سیاسی سال 88 می گوید: در آن روزها وظیفه داشتم که به فرزندانم بگویم دشمن همیشه تفنگ به دست به ما حمله نمی کند بلکه در جنگی نرم چنان ضربه ای به ما می زند که سالها بعد متوجه می شویم به همین علت در آن روزها سعی می کردم با آگاهی بخشی به فرزندانم آنان را از وجود دشمنی آگاه کنم که در کمین همه ارزش های اسلامی جامعه ما نشسته است و منتظر غفلت من و شماست. وی کمی هم از پس از اتمام جنگ تحمیلی می گوید: پس از اتمام جنگ هنوز در منطقه بودیم ولی جنگی صورت نمی گرفت هم نیروهای عراقی و هم نیروهای ایرانی حضور داشتند تا روزی که تیپ را از ما تحویل گرفتند و تحویل کسی دیگر دادند و گفتند به سلامت... این فرمانده جنگ اظهار می دارد: پس از اینکه از جنگ برگشتم دیگر کسی سراغم را نگرفت انگار که از اول نبوده ایم.
وی در پایان و با توجه به اینکه در این وقت کم بسیاری از ناگفته ها گفته نشد، می گوید: پس از سالها برای حضور در برنامه ای که گویا برای گرامیداشت یاد و خاطره رزمندگان دعوت شدم و نامه ای دریافت کرده ام که بر روی آن نوشته است "سردار عبدالوهاب امیر" گویا ما بر روی کاغذ فقط سردار هستیم و در واقیعیت به فراموشی سپرده شده ایم. به گزارش خبرنگار مهر، عبدالوهاب امیر و امثال امیر داستان ما در این کشور فروانند که فقط و فقط برای حضور در برنامه ای خواسته می شوند و در غیر این صورت به دست فراموشی سپرده شده اند، و در اینجا این سوال مطرح می شود برای آیندگانی که ممکن است آگاهانه یا از روی ناآگاهی این مسئله را مطرح کنند که ثمره خون ها و شهادت ها و ایثارها چه شد؟ چه جوابی داریم در صورتی که امیرهای زیادی در گمنامی به سر می برند و ما حتی برای ثبت و ضبط خاطرات این برهه از زمان که آنان شاهدان عینی آن هستند، برهه ای که کشورمان را دستخوش تحولات زیادی کرد به سراغشان نمی رویم. و در پایان باید گفت؛ آنانی که برای رضای خدا جهاد کردند و جان خود را در طبق اخلاص و بندگی گذاشتند به یقین حوادث زمان به جایگاه رفیعشان لطمه ای وارد نمی کند ولی این ما هستیم که برای درک ارزش ها و راه رسم شهیدانمان مجبوریم فاصله طولانی بپیماییم.
..................
گزارش: ساره نوری عکس: پوریا فرجی
۱۳۹۳/۷/۵ - ۰۹:۵۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
-
گوناگون
پربازدیدترینها