تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):در پاسخ به كسى كه عرض كرد: من در عمل ناتوانم و نماز و روزه كم به جا مى آورم اما ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829888280




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روايت آغاز جنگ از دريچه دژ


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: روايت آغاز جنگ از دريچه دژ
براي مردم ايران شهريور‌ماه و روزهاي پاياني آن يادآور حمله عراق به كشور و شروع و تحميل جنگي هشت‌ساله است.
نویسنده : آرمان شريف 
به همين مناسبت بد نيست در كتابخانه و كتابفروشي‌ها به سراغ كتاب‌هايي در زمينه دفاع‌مقدس برويم و درباره دلايل و چگونگي شروع جنگ مطالعاتي داشته باشيم. دوران هشت ساله دفاع مقدس بخشي مهم و جدانشدني از تاريخ معاصر كشور است كه نبايد به راحتي و بدون مطالعه و تحقيق از كنار آن عبور كنيم. ريز شدن درباره بسياري از مسائل و اتفاقات آن روزها مي‌تواند به آينده كشور كمك كند و گره‌گشا باشد. انتشارات روايت فتح در همين زمينه به كوشش مرتضي قاضي و سيد‌حسين يحيوي كتابي درباره روزهاي نخستين جنگ منتشر كرده كه در آن عبدالله صالحي و محمدرضا ابراهيم‌دخت از مشاهدات و تجربياتشان در اولين روزهاي جنگ گفته‌اند. در ادامه بخش‌هايي از اين كتاب را با عنوان «اولين روزهاي مقاومت» كه شامل روايت دو تكاور از شهر خرمشهر است را مرور مي‌كنيم. عبدالله صالحي در زمستان 48، ‌زماني كه 22 سال بيشتر نداشت در آزمون ورودي ارتش شركت مي‌كند و قبول مي‌شود. بعد از قبولي ازدواج مي‌كند و در خانه سازماني كنار پادگان دژ مستقر مي‌شود. اولين تحركات عراقي‌ها قبل از شروع رسمي از ارديبهشت 59 شروع مي‌شود. آنها تعداد زيادي گاو و خر را در تاريكي شب از مرز رد كرده بودند تا ببينند در مرز ميدان مين وجود دارد يا نه. بهار و تابستان همان سال عراقي‌ها پشت مرز در رفت و آمد بودند و بلدوزرهايشان سنگر و سكو درست مي‌كرد و واحدهاي زرهي‌شان هم به صف به پشت مرز مي‌آمدند. نيروهاي مرزنشين هر روز اتفاقات را به فرماندهي گزارش مي‌كردند اما اتفاق خاصي نمي‌افتاد. «از مرداد‌ماه پشت مرز شلوغ شد. چند لشكر زرهي و پياده عراقي به آنجا رسيده و منتظر دستور حمله بودند... نزديك شهريور بود كه عراقي‌ها از مرز رد شدند و به پاسگاه مؤمني حمله كردند كه ژاندارمري هم جوابشان را داد... اين طرف مرز ستون پنجم دشمن فعال بود و بدشان نمي‌آمد عراقي‌ها زودتر بيايند. عراق مسير آب را تغيير داده بود و با پمپ‌هاي بزرگ، آب هورالعظيم را انداخته بودند سمت دشت كه چون ارتفاع كمي هم داشتند، آب گرفته بود و جاده اتصال دژها رفت زير آب. خاك خوزستان رمل است و با اين حجم آب، تبديل به باتلاقي از گل شد؛ نه كسي مي‌توانست بيايد و نه كسي مي‌توانست برود...» 20شهريور ارتشي‌ها چند سرباز عراقي را اسير مي‌كنند و چشم‌بسته به عقب مي‌آورند. شب 25 شهريور ارتش عراق شبيخون مي‌زند و پاسگاه‌هاي مرزي كشور را تصرف مي‌كنند: «سربازهاي ژاندارمري بودند كه سينه‌خيز فرار ‌كرده بودند. دست‌هايشان خوني بود و از ترس مي‌لرزيدند. گريه مي‌كردند و مي‌گفتند كه عراقي‌ها همه را كشتند. رفقايشان را سر بريدند...» در روز 27 شهريور هواپيماهاي ايراني به تانك‌ها و نفربرهاي عراقي لب مرز حمله مي‌كنند و خودي نشان مي‌دهند. 30 شهريور تانك‌ها به پاسگاه فرماندهي حمله مي‌كنند و به نوعي كليد رسمي جنگ را شروع مي‌كنند... در بخش بعدي كتاب حرف‌هاي محمدرضا ابراهيم‌دخت از آن روزها را مي‌خوانيم. او درجه‌دار گردان دژ خرمشهر بود و وقتي از راديو خبر حمله عراق به خرمشهر را مي‌شنود به هيچ عنوان باورش نمي‌شود: «... همه تحركات عراق را مي‌ديديم و مرتب به بالا گزارش مي‌داديم ولي ترتيب‌ اثر نمي‌دادند. مي‌گفتند چيزي نيست، دارند مانور ميدند. حرصم گرفته بود. آنقدر پشت گوش انداختند و سرسري گرفتند تا اينكه عراق حمله كرد.» او به خرمشهر مي‌رود و شهري غرق در خاك و خون و آتش را مي‌بيند. مبارزه او در شهر و برخوردش با بني‌صدر خواندني است كه به رزمندگان قول حمايت نيروهاي زرهي را داده و هيچ‌وقت خبري از اين حمايت نشده است. برخورد بچه‌هاي سپاه با ارتشي‌ها در روزهاي اول جنگ هم بسيار جالب بوده: «بچه‌هاي سپاه خرمشهر مدام گله مي‌كردند و به هر‌كس مي‌رسيدند، مي‌گفتند كه ارتش كلي اسلحه دارد و همه را توي گريس خوابانده و به ما نمي‌دهند، ولي من كه اسلحه‌دار گردان دژ بودم، خبر داشتم كه چيزي نداشتيم غير از ژ3...»

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۲۳ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۸





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن