واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: از خواب غفلت بيدار شويد
پاي درس اخلاق امام راحل (ره)تا كى مىخواهيد در خواب غفلت به سر بريد، و در فساد و تباهى غوطهور باشيد؟ از خدا بترسيد از عواقب امور بپرهيزيد از خواب غفلت بيدار شويد. شما هنوز بيدار نشدهايد هنوز قدم اول را برنداشتهايد. قدم اول در سلوك «يقظه» ـ بيداري ـ است. ولى شما در خواب به سر مىبريد چشمها باز و دلها در خواب فرو رفته است. نکته: يقظه و انتباه بمعنى بيدار شدن و بخود آمدن و متنبه گشتن، اولين قدم و يا اولين مسئله در سلوك الى الله است. و اگر دقيق باشيم بايد بگوييم يقظه و انتباه در سفر الى الحق اساس امر است.بعد از اسلام و ايمان و بعد از التزام بحقايق و حدود و احكام، و بعبارتى، بعد از ورود در زمره مؤمنين و به دست آوردن مبانى عقيدتى، و عمل بمقتضاى آنها وانجام دادن واجب و اجتناب از حرام و مراعات حدود الهى، استعداد و آمادگى اين معنى پيدا مىشود كه انسان بخود بيايد و از غفلت بخصوصى كه دامنگير او و همه بوده و غفلت اسرارآميز و پردامنهاى است، بيدار شود و متنبه گردد. اين بيدارى و بخود آمدن، نوع خاصى از بيدارى و نوعى بخود آمدن است كه همه چيز را بهم مىزند و اساس همه آنچه را كه قبلا بود، در هم مىريزد و بنياد و هم و خيال را متزلزل مىكند و موجوديت قبلى انسان را تهديد و اركان حيات اين جهان را سست مىگرداند. (1)شما هنوز بيدار نشدهايد هنوز قدم اول را برنداشتهايد. قدم اول در سلوك «يقظه» ـ بيداري ـ است. ولى شما در خواب به سر مىبريد چشمها باز و دلها در خواب فرو رفته است. اگر دلها خواب آلود و قلبها بر اثر گناه سياه و زنگ زده نمىبود، اين طور آسوده خاطر و بيتفاوت به اعمال و اقوال نادرست ادامه نمىداديد. اگر قدرى در امور اخروى و عقبات هولناك آن فكر مىكرديد، به تكاليف و مسئوليتهاى سنگينى كه بر دوش شماست بيشتر اهميت مىداديد. شما عالم ديگرى هم داريد معاد و قيامتى نيز براى شما هست (مثل ساير موجودات كه عود و رجعت ندارند نمىباشيد.) چرا عبرت نمىگيريد؟ چرا بيدار و هوشيار نمىشويد؟ چرا اين قدر با خاطر آسوده به غيبت و بدگويى نسبت به برادران مسلمان خود مىپردازيد، و يا استماع مىكنيد؟ هيچ مىدانيد اين زبانى كه براى غيبت دراز مىشود در قيامت زير پاى ديگران كوبيده مىگردد؟ آيا خبر داريد كه الغيبة ادام كلاب النّار(2)خدا نكند انسان به امراض بيدرد مبتلا گردد. مرضهايى كه درد دارد انسان را وادار مىكند كه در مقام علاج برآيد به دكتر و بيمارستان مراجعه كند ليكن مرضى كه بيدرد است و احساس نمىشود بسيار خطرناك مىباشد. وقتى انسان خبردار مىگردد كه كار از كار گذشته است. مجالس و محافلى كه به غيبت مىگذرد خيلى گرم و شيرين است حب نفس و حب دنيا كه ريشه همه گناهان است (3)لذتبخش مىباشد. و قهرا اگر انسان از مرضى لذت برد و درد هم نداشت، دنبال معالجه نخواهد رفت و هر چه به او اعلام خطر كنند كه اين كشنده است، باور نخواهد كرد. اگر انسان به مرض دنياپرستى و هواخواهى مبتلا شد، محبت دنيا قلب او را فراگرفت، از غير دنيا و ما فيها بيزار مىشود العياذ باللّه نسبت به خدا و بندگان خدا و به پيامبران و اولياى الهى و ملائكة اللّه دشمنى مىورزد، و احساس حقد و كينه مىكند و آن گاه كه فرشتگان به امر خداى سبحان براى گرفتن جان او مىآيند، سخت احساس تنفر و انزجار مىكند، زيرا مىبيند كه خداوند و ملائكة اللّه مىخواهند او را از محبوبش (دنيا و امور دنيوى) جدا سازند و ممكن است با عداوت و دشمنى حضرت حق تعالى از دنيا برود. اگر انسان به مرض دنياپرستى و هواخواهى مبتلا شد، محبت دنيا قلب او را فراگرفت، از غير دنيا و ما فيها بيزار مىشود العياذ باللّه نسبت به خدا و بندگان خدا و به پيامبران و اولياى الهى و ملائكة اللّه دشمنى مىورزد، و احساس حقد و كينه مىكند يكى از بزرگان قزوين، رحمه اللّه تعالى، نقل مىكرد كه [به] بالين مردى كه در حال احتضار بود حاضر شدم. در آخرين دقايق زندگى چشم باز كرد و گفت: ظلمى كه خدا به من كرد، هيچكس نكرده است زيرا با چه خون جگرى اين بچهها را پرورش داده بزرگ كردهام اكنون مىخواهد مرا از آنان جدا سازد آيا ظلمى بالاتر از اين مىشود؟ اگر انسان خود را مهذب نكند و از دنيا منصرف نسازد و حبّ آن را از دل بيرون ننمايد، بيم آن مىرود كه هنگام مرگ با قلبى لبريز از بغض و كينه نسبت به خداوند و اولياى او جان سپرد. با چنين سرنوشت شومى دست به گريبان است. آيا اين بشر افسار گسيخته اشرف مخلوقات است، يا در حقيقت شرّ مخلوقات مىباشد؟وَ الْعَصْرِ انَّ الانْسانَ لَفى خُسْر الا الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ وَ تَواصَوْا بِالحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ (4) در اين سوره فقط «مؤمنين» را كه داراى عمل صالحاند استثنا فرموده است. و «عمل صالح» عملى است كه با روح سازش داشته باشد. ولى مىبينى كه بسيارى از اعمال انسان با جسم سازش دارد. «تواصى» هم در كار نيست. اگر بنا باشد حبّ دنيا و حبّ نفس بر شما غلبه كند و نگذارد حقايق و واقعيات را درك كنيد، عملخود را براى خدا خالص گردانيد، شما را از تواصى به حق و تواصى به صبر باز دارد، سدّ راه هدايت شما گردد، در خسران قرار گرفتهايد خسر الدنيا و الآخره هستيد. زيرا جوانى را دادهايد، از نعمتهاى جنت و مزاياى اخروى نيز محروم ماندهايد، و دنيايى هم نداريد. (5)منابع:1. پايگاه بلاغ. 2. در مواعظ امير المؤمنين (ع) به نوف البكالى است:إجتنب الغيبة فإنّها إدام كلاب النّار.(از غيبت دورى كن، زيرا كه آن نانخورش سگان دوزخ است.) وسائل الشيعة، ج 8، ص 600، «كتاب الحج»، «أبواب احكام العشرة»، باب 152، حديث 16.3. عن أبي عبد اللّه، عليه السّلام، قال:رأس كلّ خطيئة حبّ الدّنيا. «اصول»كافى، ج 4، ص 2.4. سوره عصر٬ آيه 3.5. کتاب جهاد اکبر.تهيه و فرآوري : محمد حسين امين - گروه حوزه علميه تبيان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 389]