واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: نظام سلطه چگونه به «تغيير حاكميت» در ايران ميانديشد
براي پي بردن به چرايي اهميت فرهنگ از نگاه مقام معظم رهبري و همچنين دريافتن اين نكته كه فرهنگ با حوزههاي مختلف سياسي، اقتصادي، نظامي و اجتماعي ارتباط تنگاتنگ دارد، بخشي از سخنان معظمله در اين باره را بايد مرور كرد.
نویسنده : سعيد پورملائيهريس
«علم و فناوري، اقتصاد و فرهنگ سه عنصر كليدي براي افزايش اقتدار كشور است . . . در ميان سه عنصر كليدي براي افزايش اقتدار كشور، فرهنگ از همه مهمتر است زيرا با باورها و عقايد مردم مرتبط است.»
عبارت فوق يكي از مهمترين بخش از سخنان رهبري در ديدار هفته گذشته ايشان با اعضاي خبرگان رهبري بود؛ گزارهاي كه شايد يكي از تكراريترين مطالبات رهبري در طول سالهاي پس از انقلاب بوده و با يك بررسي ساده ميتوان دريافت كه ايشان در ديدارهاي ساليانه خود بارها خواستههاي فرهنگ خود را بيان نمودهاند.
براي پي بردن به چرايي اهميت فرهنگ از نگاه مقام معظم رهبري و همچنين دريافتن اين نكته كه فرهنگ با حوزههاي مختلف سياسي، اقتصادي، نظامي و اجتماعي ارتباط تنگاتنگ دارد، بخشي از سخنان معظمله در اين باره را بايد مرور كرد.
«به نظر ما مقوله فرهنگ از نظر تأثيرش در آينده يك ملت و يك كشور، با هيچ چيز ديگرى قابل مقايسه نيست»، « استقلال يك ملت فقط با استقلال فرهنگى تأمين مىشود»، «بخش عمده فرهنگ، همان عقايد و اخلاقيات يك فرد يا يك جامعه است»، « دستگاه حكومت و دستگاه دولت، نسبت به فرهنگ جامعه- عمدتاً مسئله عقيده و اخلاق - بههيچوجه بىمسئوليت نيست و نمىتواند بىتفاوت باشد»، «فرهنگ اسلامى تسليم در مقابل خدا و برآشفتن در مقابل بديها و كجىها و نابسامانيهاست»، « فرهنگ انقلاب ما فرهنگ توحيد و عبوديت است»، «فرهنگ شامل ادبيات، هنر، علم، عادات و اخلاق جامعه و سنن موجود و شامل خصلتهاى ملى است. . . فرهنگ عمومى، فرهنگ در دانشگاهها، فرهنگ در مقطع دبستان و دبيرستان- يعنى حيطه كار آموزش و پرورش- بسيار بسيار مهم است. به اينها اهميت بدهيد.»
عبارتهاي ذكر شده به خوبي نشان ميدهد رشد و اعتلاي فرهنگ تأثير مستقيمي بر ساير حوزههاي جامعه داشته و يكي از مؤلفههاي اساسي ثبات نظام و استمرار انقلاب اسلامي است.
عملكرد اصلاحطلبان
هر چند مطالبات فرهنگي مقام معظم رهبري در طول ماههاي اخير برجستهتر از گذشته بوده اما نميتوان اين خواستههاي رهبري را تنها به اين دوره زماني محدود نمود.
با پايان جنگ تحميلي اولويت دشمنان انقلاب اسلامي، جنگ نرم و تهاجم فرهنگي شد اما اين مسئله هيچگاه باعث نشد كه دولتهاي پس از جنگ نسبت به اين موضوع اهتمام جدي از خود به نمايش بگذارند. دولتهاي بعد از جنگ هر كدام با غفلت از اين حوزه، توان خود را در مسير ديگري قرار دادند. دولت آقاي هاشمي، توسعه اقتصادي و دولت آقاي خاتمي، توسعه سياسي و دولت احمدينژاد عدالت اجتماعي را دستور كار اصلي خود قرار دادند و در شرايط فعلي هم سياست خارجي و آن هم نه به صورت كلان بلكه منحصر در مواجهه با گروه 1+5 و رفع تحريمها اولويت قرار گرفته است. اوج غفلت از فرهنگ را ميتوان در دولت اصلاحات جستوجو كرد به صورتي كه طي اين مدت هشت ساله تلاش شد تا از طريق رسانهها و سخنرانيهاي متعدد افكار و انديشههاي مردم به سمت سكولاريسم و ليبراليسم سوق داده شده و بخشي از مردم نسبت به حاكميت رويگردان شوند، كاهش مشاركت مردم در صندوقهاي رأي در اين دوره هم شاهد مثال مناسبي ميتواند باشد.
تسامح و تساهل در حوزه فرهنگ و ساختارشكني و حمله به مباني ديني دو خصوصيت بارز مطبوعات وابسته به جريان اصلاحات بود و تا آنجايي پيش رفت كه رهبري در سخنرانيهاي متعددي هشدارهاي فراواني در اين رابطه دادند و از «شبيخون فرهنگي در پوشش مطبوعات» سخن گفتند: «ما با يك تهاجم و جنگ حقيقي و سازمانيافته مواجه هستيم. . . كساني كه نسبت به مسائل فرهنگي حساسيت داشته باشند، متوجه تهاجم فرهنگي خواهند شد و نشانههاي بارز و بيشماري را در اين زمينه مشاهده خواهند كرد.»
مطالبات مكرر 12 ماه اخير
البته در طول 12ماه اخير خواستههاي فرهنگي رهبري رويكردي پررنگتر و انتقاديتر از گذشته به خود گرفته است، به صورتي كه بارها از مسئولان فرهنگي دولت درخواست نموده تا نگاه ويژهاي به اين مقوله داشته باشند.
ايشان در نامگذاري سال 1393 از موضوع فرهنگ در كنار مسائل اقتصاد ياد كردند و حتي فرهنگ را مهمتر از اقتصاد دانستند. در اولين سخنراني عمومي خود در سال جديد و در حرم رضوي به طور مفصل به كاستيهاي فرهنگي و وظايف نهادهاي رسمي كشور پرداختند: «فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چرا؟ چون فرهنگ، به معناي هوايي است كه ما تنفس ميكنيم،. . . فرهنگ يك كشور مثل هواست، اگر درست باشد، آثاري دارد. الان درباره توليد داخلي حرف ميزديم، اگر بخواهيم مصرف توليدات داخلي به معناي واقعي كلمه تحقق پيدا كند، بايد فرهنگ [مصرف] توليد داخلي در ذهن مردم جا بيفتد،... فرهنگ يعني باورهاي مردم، ايمان مردم، عادات مردم، آن چيزهايي كه مردم در زندگي روزمره با آن سر و كار دائمي دارند. . . فرهنگ اين است، اين پس خيلي اهميت دارد.»
رهبري در ادامه از آزاديهاي بيضابطه و ولنگاري فرهنگي گلايه نموده و ميفرمايند: «اگر چنانچه كساني هستند در كشور كه براي تيشه به ريشه ايمان جوانان زدن دارند تلاش ميكنند، نميشود اين را تماشا كرد به عنوان اينكه اين آزادي است. همچنان كه اگر هروئين و بقيه مواد مسمومكننده بدن و بدبختكننده خانوادهها را كسي بخواهد بين اين و آن توزيع كند، نميشود بيتفاوت نشست.»
تغيير باورها؛ اساس جنگ نرم نظام سلطه
همانطور كه اشاره شد اهميت مقوله فرهنگ دلايل مختلفي ميتواند داشته باشد اما يكي از مهمترين آن را ميتوان در راهبردي كه نظام سلطه براي مقابله با كشورمان ترسيم كرده جستوجو نمود؛ آنجايي كه يكي از مهمترين مباني «جنگ نرم» غرب در مواجهه با ايران « تغيير باورهاي اعتقادي، فرهنگي و سياسي جامعه» ارزيابي شده است.
به عبارت بهتر، اهداف جنگ نرم در مقابله با جمهوري اسلامي ايران را ميتوان در چهار مشخصه بيان كرد:
1- تغيير در باورها و اعتقادات
مهمترين مؤلفه جنگ نرم، تغيير در باورهاي مردم ميباشد، چراكه لازمه تغييرات بنيادي مسير هر جامعهاي به تغيير در باورهاي آن جامعه بستگي دارد.
2- تغيير در افكار و انديشه
هدف مهم ديگر جنگ نرم، تغيير افكار و انديشه مردم بوده كه تنها به وسيله دگرگوني در باورها و اعتقاد جامعه ايجاد ميشود.
3- تغيير رفتار
اما تغيير رفتار هر جامعهاي متكي بر تغيير در اعتقادات و باورها و تفكر و انديشه مردم آن جامعه است چراكه بدون تغيير در اعتقادات و باورهاي جامعه نميتوان رفتارهاي آنان را تغيير داد.
4- تغيير ساختار حكومت
البته مهمترين هدف جنگ نرم، تغيير حاكميت سياسي كشور هدف است و هدفي كه لازمه آن تحقق سه شرط قبل بوده و از سوي ديگر نيازمند رويگرداني مردم از كارگزاران و مسئولان است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۱۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]