تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 4 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هيچ دعايى زودتر از دعايى كه انسان در غياب كسى مى كند، مستجاب نمى شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843813315




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پاداش من در كنسرسيوم قضاوت مردم است!


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پاداش من در كنسرسيوم قضاوت مردم است!
نویسنده : شاهد توحيدي 
  به باور اكثر تحليلگران تاريخ نهضت ملي ايران، عقد قرار‌داد كنسر‌سيوم اقدامي آشكار در راستاي بر باددادن دستاوردهاي اين نهضت به شمار مي‌رود. به عبارت ديگر، هرچند نفت ايران در سال‌هاي اوج‌گيري آن جنبش تنها «روي كاغذ» ملي شد و چندان مجالي پيدا نشد كه منافع آن عايد ملت ايران شود، اما به هرروي اين سند نمايانگر آن بود كه بيگانگان ديگر نمي‌توانند اين ثروت خدادادي را به يغما ببرند. قرار‌داد كنسرسيوم اين كورسوي اميد را نيز روي ملت ايران بست و رسماً نفت ايران به دلخواه انگليس و امريكا و بين اين دو قدرت تقسيم شد. مجري ظاهري اين قرارداد ننگين علي اميني مجدي بود كه بلافاصله پس از 28 مرداد توسط فضل‌الله زاهدي به وزارت دارايي دعوت و اساساً براي انجام اين مأموريت درنظر گرفته شده بود. وي كه در كابينه اول دكتر مصدق نيز حضور داشت و اساساً خويشاوند وي به شمار مي‌رفت، در خاطره‌گويي‌هاي خويش با واژگونه‌نمايي موضوع، آن قرارداد را به عنوان نوعي فداكاري و افتخار‌آفريني قلمداد مي‌كرد. مقالي كه پيش رو داريد به بازنمايي و نقد ادعاهاي اميني در اين باب پرداخته است. زمينه‌هاي انعقاد يك قرارداد همانگونه كه اشارت رفت، علي اميني مجدي اساساً براي انعقاد قرارداد كنسرسيوم و باز‌گرداندن‌ آب رفته نفت به جوي امريكا و انگليس به كابينه فضل‌الله زاهدي خوانده شد. وي پس از انتخاب به وزارت دارايي، در چند عرصه و به گونه‌اي همزمان تلاش خود را متمركز كرد. او در بادي امر اولويت را به تنظيم قرارداد جديد نفت، به گونه‌اي مطابق با قيد و بندهاي انگليس و امريكا داد. گذشته از آن، با زيركي و طراري آن را از تصويب مجلس گذراند و نيز تعهد نمود تا مبلغ 400 ميليون دلاري را كه انگليس و امريكا بابت بخشي از وجه سرقفلي خواسته بودند، به شركت نفت انگليس بپردازد. برهمين اساس اميني در آن دوره تصور مي‌كرد كه توانسته با يك تير چند نشان را بزند، همگان را از خويش راضي نگاه دارد و در نهايت هدف غايي از وزارت خويش را عملي سازد. منوچهر فرمانفرماييان، مدير تصفيه شركت نفت كه توسط اميني منصوب شده بود دراين‌باره مي‌گويد: «كابينه زاهدي نه فقط از بدو امر اعلام كرد مي‌خواهد كار نفت را يكسره كند و فيصله بدهد، بلكه با گماردن دكتر اميني به وزارت دارايي مي‌گفت كار نفت تمام شده و باقي تشريفات است.» فواد روحاني نيز در‌اين‌باره معتقد است: «در روزهاي اول بهمن ماه 1332، نخست‌وزير، سرلشكر زاهدي كميسيوني مركب از عبدالله انتظام وزير امور خارجه، دكتر علي اميني وزير دارايي، دكتر شادمان، وزير اقتصاد و حاج‌محمد نمازي به عنوان فردي آگاه از اوضاع نفتي امريكا با شركت موقت نصرالله انتظام سفيركبير ايران در واشنگتن و علي سهيلي سفيركبير ايران در انگليس تشكيل داد تا درباره روش دولت در مسئله نفت به شور بپردازد و هر‌گونه پيشنهادي كه مطرح شود، مطالعه و بررسي شود.» (1) مذاكراتي با نتيجه معلوم! علي اميني در خاطرات خويش كه در واپسين سال حيات در كيهان لندن منتشر كرد، تلاش دارد كه خود را درجريان مذاكرات، درگير با فرآيندي پيچيده و نامعلوم نشان دهد وخويش را از اتهام ورود به مذاكره با نتيجه معلوم برهاند. اين درحالي است كه شواهدي كافي در دست است كه او از آغاز و نيز در ادامه كار مي‌دانسته كه در چه راهي گام نهاده است. فواد روحاني در خاطرات خويش درباره مذاكرات اميني با نماينده دولت امريكا چنين نوشته است: «روز 23 اسفند تحت رياست دكتر اميني وزير دارايي و با حضور [مرتضي قلي] بيات، ريبر و دون‌پرت [نماينده دولت امريكا] جلسه‌اي در تالار كاخ ابيض برگزار شد. در جلسه روز 4 فروردين، دكتر اميني شخصاً از ريبر راجع به روشي كه دولت بايد اتخاذ كند نظر خواست. ريبر اظهار كرد ايران مي‌تواند يكي از اين سه راه را انتخاب كند: اول اينكه بنا را بر معامله با شركت‌هاي مستقل و كوچك بگذارد و با وام گرفتن از اين و آن عمليات صنعت نفت را خود انجام بدهد و مقدار كمي نفت به فروش برساند، ولي در اين صورت معلوم نيست چطور از عهده پرداخت غرامت كافي و فوري به شركت سابق بر خواهد آمد؟ راه دوم اين است كه با گرفتن وام از محلي غرامت شركت را بپردازد و خود به مرور وسايل كار را تا مرحله توزيع فراهم آورد و شركت ملي نفت ايران شركت تمام‌عياري شود، ولي اين كار مستلزم صرف چند سال وقت، زحمت و خرج هنگفت است كه تحمل آن براي ايران بسيار دشوار خواهد بود و راه سوم سازش با شركت‌هاي بزرگ است. دكتر اميني گفت ما به اين كليات توجه داريم، ولي از شما كه مشاور ما هستيد انتظار اظهارنظر داريم و مراجعه ما به شما مانند مراجعه بيمار به پزشك است. ريبر جواب داد مثال خوبي آورديد. ما پزشك معالج شما هستيم و به علت درد شما پي برده‌ايم و نسخه‌اي كه براي مداوا به شما مي‌دهيم، عبارت از قبول شرايط كنسرسيوم است. حال شما مثل هر بيماري يا بايد به نسخه عمل يا پزشكتان را عوض كنيد. دكتر اميني تجويز ريبر را معقول تشخيص داد و در گزارشي كه براي تقديم به هيئت وزيران تهيه كرد، نظريات ريبر را منعكس و پيشنهاد كرد دولت بر همان اساس به هيئت نمايندگي ايران براي مذاكره با كنسرسيوم دستور و اختيار دهد. هيئت وزيران گزارش دكتر اميني را تصويب كرد و در تاريخ 21 فروردين انجام مذاكره با نمايندگان كنسرسيوم را بنا بر تصويب‌نامه‌اي به عهده دكتر اميني وزير دارايي، مرتضي قلي بيات مديرعامل شركت ملي نفت و فتح‌الله نوري اسفندياري عضو شوراي عالي برنامه گذارد.» (2) با توجه به اين مذاكرات، پيشاپيش معلوم بود در نتيجه عقد قرارداد چه اتفاقي خواهد افتاد و آنچه اميني در اين باره در خاطرات خويش نگاشته، چيزي جز فريبكاري نيست. اميني، مرد مثبت امريكايي‌ها به‌رغم آنكه علي اميني در خاطرات خويش مي‌كوشد كه مذاكرات را فرايندي چند لايه با نتيجه‌اي نامعلوم نشان دهد، در مواردي تصريحاً و تلويحاً از حسن ظن شديد امريكايي‌ها نسبت به خود سخن مي‌راند. طبيعي است كه خوشبيني ديپلمات‌هاي امريكايي به وي نه به خاطر كمالات شخصي وي! كه به دليل نوع رفتار و هدف وي از شركت در اين مذاكرات بوده است. آنان مي‌ديدند كه پس از دخالت‌هاي پرهزينه در فرآيند نهضت ملي ايران و براندازي آن، اينك كسي مأمور حل مسئله نفت شده كه با ايشان همدلي فراوان نشان مي‌دهد و مي‌تواند آنان را در ذخاير نفتي و سرشار ايران شريك سازد. اميني خود در نوشته‌هاي خويش اذعان دارد: «در مذاكرات قبلي چيزي كه توجهم را جلب كرد سكوت اسنو، نماينده شركت سابق نفت ايران و انگليس و مشاوران او بود، زيرا آنها به هيچ‌وجه مستقيم صحبتي نمي‌كردند و اغلب اتفاق مي‌افتاد مطالب را ‌هاردن يا لودن رئيس كمپاني شل عنوان مي‌كردند و اگر هيئت انگليسي نظري داشت به‌وسيله آنها ابراز مي‌شد. اين سكوت و خودداري از اظهارنظر مستقيم مرا متعجب ساخته بود و منتظر بودم علت را از اسنو سؤال كنم. در دور دوم مذاكرات و بعد از اينكه كارها نزديك به اتمام بود در يكي از مهماني‌ها به اسنو گفتم مطلبي دارم كه مي‌خواهم صريح از شما بپرسم و ممنون مي‌شوم جدي و صريح پاسخم را بدهيد و چون او را آماده ديدم موضوع را مطرح كردم و علت سكوت روزهاي اول ايشان را پرسيدم. جواب داد در اين سكوت به دنبال دو هدف اصلي مي‌رفتيم. يكي اينكه بدانيم آيا مرد مثبتي هستي يا نه؟ ديگر اينكه بدانيم آيا مدار و برداشت كار هنوز بر متهم ساختن و شكستن تمام كاسه كوزه‌هاي نفت بر سر ماست يا خير و آيا واقعاً اين تلاش‌ها و كوشش‌ها براي پيدا كردن راه‌حل است يا اينكه مانند گذشته وسايلي براي تبليغات بايد به شمار آيد، ولي چون ضمن جريان مذاكرات با اين حقيقت مأنوس شديم كه نيت اصلي شما حلاجي مشكل موجود است و مي‌خواهيد با نظر منطقي و مثبت اين معما را حل و راه را براي حصول توافق آماده كنيد، اميدوار شديم و سكوت را شكستيم.» (3) مظلوم‌نمايي و ديگر هيچ! وزير دارايي دولت زاهدي از آن روي كه خود به نيكي مي‌داند كه وارد چه روند خيانت‌باري گشته و از خود چه جاي پاي در‌خور ملامتي در تاريخ ايران باقي گذارده، در مقام نقل حواشي مذاكرات خويش با امريكا و انگليس، روش فرار به جلو را برگزيده است. وي در اين توجيهات از همه كس و همه چيز، حتي از گريه و التماس مادرش ـ خانم فخرالدوله، دختر شانزدهم مظفرالدين شاه قاجار ـ نيز درنگذشته است: «خوب به ياد دارم روزي تلفن زنگ زد و يكي از افراد محترم و مؤثري كه از ذكر اسمشان خودداري مي‌كنم، گفت فلاني! به شما و خانواده‌تان بي‌اندازه علاقه‌مندم و مي‌خواهم توصيه كنم استعفا بدهيد و خودتان را از اين كار كنار بگذاريد. به ايشان جواب دادم مي‌دانيد دنبال اين كار نرفتم كه حمل به جاه‌طلبي و مقام‌دوستي شود، بلكه با تشخيص اينكه اين مشكل بزرگ كه حيات اقتصادي و سياسي كشور ما را به خطر انداخته است بايد بالاخره حل شود و فعلاً مسئوليت اين كار به عهده من گذارده شده است. بايد حداكثر فداكاري را بكنم و كوششم بر اين باشد كه اين بحران به نفع ملت ايران حل شود. من خطرات و دشواري‌ها را مي‌دانم و كاغذهاي بي‌امضا مبني بر تهديدم به قتل مي‌رسد، ولي آيا سزاوار است در چنين موقعي سنگر را خالي كنم و اين مسئوليت را به گردن ديگري بيندازم؟ پس فداكاري و از خودگذشتگي براي كي و به عهده كيست؟ از اين تلفن‌ها و پيغام‌ها به مادرم زياد مي‌رسيد و به او مي‌گفتند جان فرزندتان در خطر است. ايشان با اينكه زن بسيار شجاع و مبارزي بود، مهر مادري موجب تزلزل خاطرش مي‌شد و روزي چند بار تلفني با من صحبت مي‌كرد و از حالم جويا مي‌شد و چون زياد گرفتار بودم و اغلب منزلم در اثر رفت و آمد مردم شلوغ بود، نمي‌توانستم هر روز صبح مادرم را ببينم. يك روز صبح خيلي زود به ديدنم آمدند و فرمودند برايت بي‌اندازه نگران و مضطرب هستم و با اينكه هميشه شما را به خدمتگزاري به مملكت تشويق كرده‌ام، ولي در موضوع نفت مايل نيستم مداخله كني و حاضرم آنچه مي‌خواهي به تو بدهم كه استعفا بدهي و از ايران خارج شوي! اين كلمات را با چشماني مملو از اشك و با اضطراب بيان مي‌كرد. ايشان را بوسيدم و گفتم اگر چنين عملي كنم در حكم سربازي خواهم بود كه از ميدان جنگ مي‌گريزد و يقين دارم شما كه عمري را در مبارزه گذرانده و از هيچ خطري ترس و بيم نداشته‌ايد حاضر نخواهيد شد چنين كاري بكنم و در وسط كار بار مسئوليت را به زمين بگذارم و راحتي خود را به حفظ منافع كشورم ترجيح بدهم، خصوصاً عملي برخلاف مصلحت مملكت و ملت ايران نخواهم كرد و اگر تحميلي در جريان كار شود و آن را مخالف مصلحت كشور بدانم يقين بدانيد كنار مي‌روم و دلايل آن را صريحاً و علناً به مردم مي‌گويم. با اين وصف ترديد ندارم موفق خواهم شد. بغض طوري در گلوي مادرم پيچيده بود كه نمي‌توانست حرف بزند. من هم بي‌اندازه متأثر بودم و چند دقيقه‌اي به سكوت برگزار شد و يكديگر را بوسيديم و منزل ما را ترك كرد... چند روزي گذشت و هيئت نمايندگي انگلستان وقت ملاقات خواست و آمدند و با جرح و تعديل مختصري پيشنهاد ما را قبول كردند.» (4) اعتراضات به كنسرسيوم در اختناق نيك روشن بود كه امضاي چنين قراردادي كه درواقع سند تقسيم نفت ايران بين انگليس و امريكا بود، به رغم اختناق ِپس از28 مرداد، بدون واكنش نخواهد بود. پس از اعلام و رسميت اين معاهده، نسبت به آن اعتراضاتي در دو مجلس شورا و سنا صورت گرفت و حتي يكي از نمايندگان يعني سيد‌ابوالحسن حائري‌زاده، اميني را استيضاح كرد! يكي از شاخص‌ترين مخالفت‌ها از سوي آيت‌الله سيد‌ابوالقاسم كاشاني صورت پذيرفت كه درواقع بازتابي از سخن و داوري ملت مسلمان ايران قلمداد مي‌شد. ايشان طي اطلاعيه‌اي، به آشكار ساختن ترفندها و مظالم انگليس در حق ملت ايران و نيز مداخلات امريكا و فضاسازي‌هاي آنان پرداخت و با تكرار موضع خود در جريان نهضت ملي ايران كه اعلام كرده بود: بايد غرامت بگيريم، نه آن كه غرامت بدهيم، نسبت به قرارداد كنسرسيوم صريحاً اعتراض كرد. در بخشي از اعلاميه تفصيلي آيت‌الله خطاب به علي اميني مي‌خوانيم: «... و نيز آقاي اميني! بايد بدانيد راهي را كه مي‌پيماييد خطرناك است. امروز منفور خدا و ملت و فردا مجبور به اعتذار آلت فعل بودن هستيد و كسي نخواهد پذيرفت. به هر حال با اعمال زور، فشار و حركات مذبوحانه نمي‌توان به اجراي اين قرارداد توفيق يافت، زيرا به فرض اينكه اين قرارداد شوم هم به تصويب برسد، چنان كه در شكايت به سازمان ملل متحد تذكر داده‌ام، رسميت ندارد و دير زماني نپايد. ملت ايران در اولين فرصت به هر قيمتي باشد يك بار ديگر از انگليس و هم‌دستانش خلع يد خواهد كرد و....» (5) جالب اينجاست كه اميني در ضمن خاطره‌گويي خويش با مركز تاريخ شفاهي ‌هاروارد، به‌رغم وجود اعلاميه صريح و اعتراضي آيت‌الله، سعي كرده كه ايشان را علاقه‌مند به خود در دوران امضاي اين قرارداد و نگران وجهه خويش نشان دهد! و با تحريف ديدگاه ايشان مي‌گويد: «در اين خلال، خدا بيامرزد، آقاي ابوالقاسم [كاشاني] به من تلفن كرد كه: جونم، مي‌داني من چقدر به تو علاقه‌مندم. ! گفتم مي‌دانم. گفت: در اين كار هم جانت در خطر است، هم حيثيت تو در خطر است. گفتم آقاي كاشاني، من هر دو را مي‌دانم.» (6) علاوه براين، دكتر محمد مصدق نيز كه در پي كودتاي 28 مرداد در لشكر 3 زرهي درزندان به سر مي‌برد، در لايحه فرجامي خود در شهريور 1333 به ديوان عالي كشور، با انتقاد شديد از قرارداد كنسرسيوم، از حق آزاد و استقلال براي ملت ايران در بهره‌برداري از منافع ملي دفاع كرد. (7) و سرانجام داوري اميني درباره خويش! سياستمداراني كه مرتكب رفتارهايي چون انعقاد كنسرسيوم نفت مي‌شوند، معمولاً در خاطرات خويش، از پرداختن به نقطه كانوني بحث يعني همان چيزي كه تمامي مخالفت‌ها متوجه آن است، طفره مي‌روند. علي اميني هم از اين قاعده مستثنا نيست و داوري در باب عملكرد خويش را به شكلي كه درپي مي‌آيد و تنها در چند خط به پايان برده است! چيزي كه مطايبه‌آميز به نظر مي‌آيد: «در خصوص مواد و موضوعات مختلف قرارداد مباحثات طولاني و تندي وجود داشت و آنهايي كه تصور كردند همه چيز ساخته و پرداخته بود و ما مأمور امضا كردن آن شده بوديم، جز غرض مرضي ندارند و به عقيده من بد نيست آنها را به ياد كشف كريستف كلمب و تخم‌مرغ معروف او بيندازيم. به هر حال در زحماتي كه كشيديم و معمايي كه حل كرديم همان قضاوت ملت ايران و وجدان آزادمان بهترين پاداش من و همكارانم است و بس! » (8) به هر روي، انعقاد قرارداد كنسرسيوم، از جمله آغازين اقداماتي بود كه با پيگيري و تحميل دولت امريكا، براي به چنگ آوردن نفت ايران انجام گرفت. اين حركت نقطه شروعي بود بر سلسله اقداماتي كه اين دولت استعماري براي ستاندن امتيازات هرچه بيشتر از دولت ايران به انجام رساند و سوگمندانه در موارد فراواني نيز توفيق يافت. اين فرآيند شوم همچنان ادامه يافت تا اينكه انقلاب عظيم اسلامي، بر زيادي‌خواهي‌هاي امريكا در ايران و نفوذ گسترده آن نقطه پايان گذارد. با اين همه و با سپري گشتن بيش از 35 سال از اين رستاخيز بزرگ، همچنان امريكايي‌ها از گذشته خويش درس نگرفته و درصدد باز‌گرداندن آب رفته به جوي هستند. پي‌نوشت‌ها: (1) روحاني، فواد، تاريخ ملي شدن صنعت نفت، ص 425 (2) پيشين، صص 429ـ431 (3) خاطرات علي اميني، به كوشش يعقوب توكلي، نشر سوره مهر، صص103 ـ 102 (4) همان، صص105 ـ 103 (5) همان، صص19 ـ 18 (6) گفت‌وگوي اميني با مركز تاريخ شفاهي دانشگاه ‌هاروارد، ص95 (7) خاطرات علي اميني، به كوشش يعقوب توكلي، نشر سوره مهر، ص 19 (8) همان، ص108

منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۱۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۶





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن