واضح آرشیو وب فارسی:الف: تعارف را کنار بگذارید و آب را قطع کنید
بخش تعاملی الف - محمود صباغی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۲۴
چند سالی است که کمبود آب روندی صعودی را طی کرد تا امروز که به یک بحران تبدیل شده است. علیرغم هشدارهای پی در پی در رسانه ها و بویژه با زیر نویس شدن در پر بیننده ترین برنامه های تلویزیونی، هنوز در کوچه و بازار اتفاقات تلخ و آزار دهنده ای را شاهدیم. تلخ از آن نظر که انگار بعضی ها در این کشور زندگی نمی کنند و نمی دانند در چه شرائط خطیری قرار داریم و آزار دهنده از آن جهت که به روشنی چشم انداز بحران آب در آینده ای بسیار نزدیک دیده می شود.اصولا زندگی شهری تابع ویژگی خاصی است. در آپارتمان نمی توان مزاحم همسایه ها شد. در خیابان ها صرفنظر از منع قانونی نمی توان هر جا که پیش آمد اتوموبیل را پارک کرد و رفت. زباله ها را نمی توان هر جا که پیش آمد گذاشت و گریخت (!) و هزار قوانین نانوشته دیگر که زندگی در شهرها و بخصوص در کلان شهرها تابع آن ها است. قوانینی که عدم رعایت آنها زندگی دیگران را با مشکل مواجه می کند. امّا آب و گاز و برق از استثنائات قوانین شهری است که عدم رعایت آن ها، دیگر مشکل ساز نیست بلکه بحران آفرین خواهد بود. شهروندان باید – تاکید می کنم، باید – کمبود این سه عنصرحیاتی و استراتژیک را درک کرده و به تذکرات مسؤلان شهری احترام گذاشته و به آن عمل کنند.در چنین شرائط خطیری اگر کسی یا کسانی به هر دلیل قادر به درک حساسیت بحران پیش آمده نیستند، منطق، وظیفه، قانون، شرع، انسانیت حکم می کند که باید آنان را بهر شکل ممکن نسبت به مسؤلیتشان در قبال جامعه ای که در آن زندگـــی می کنند، آگاه کرد. علیرغم تذکرات پی در پی، هشدارهای متعدد، درخواست های محترمانه از سوی مسؤلان مختلف در خصوص رعایت مصرف بی رویه و بد رویه و اسراف آب، هنوز شاهد بی مسؤلیتی ها و هدر دادن این عنصر حیاتی در برابر چشم خلایق هستیم. کافی است در یک بعد از ظهر این روزها، گشت کوتاهی در شهر بزنیم. یکی در حال شستن آسفالت خیابان و پیاده رو منزل خود است. دیگری گوشی همراه را کنار گوش خود ثابت کرده و هر هر کنان آب را بی هدف به اینطرف وآنطرف می پاشد. سوّمی صحبت کنان با همسایه خود در حال آب دادن درختان جلوی منزل مسکونی است در حالیکه آب از کنار درخت سر ریز کرده و در خیابان رها شده است. خروج بی اندازه آب از زیر در پارکینگ های منازل که خود حکایت دیگری است. هدر دادنی که حتی در وضعیت معمولی پذیرفتنی نیست. وقت آن است که اگر کسی منطق بحران بی آبی را برنمی تابد، مسؤلیت خود در قبال جامعه را درک نمی کند، باید برای دفاع از حقوق آحاد جامعه هم که شده از راه های دیگر و شاید با زورجریمه سنگین آنان را آگاه کرد.بر اساس اعلام مراجع ذیصلاح سدهای تامین کننده آب تهران در پائین ترین حد خود قرار دارد، ذخیره آب تهران به روزشمار رسیده و زمان زیادی به بی آبی مطلق باقی نمانده. اگرچه هشتاد حلقه چاه برای کمک به آبرسانی وارد سیستم توزیع شده است امّا با مصرف آب ۳۰% بالاتر از استاندارد جهانی، بعید بنظر می رسد دردی از بی آبی تهران درمان شود. با چنین شرائطی آیا هدر دادن آب با شکلی بشدت آزار دهنده تضییع کردن حقوق دیگرانی نیست که مانند آن پیرمرد که آب مصرف شده ظرف شستن منزلش را هن هن کنان به بیرون منزل خود میکشد تا پای درختان بریزد؟ در مقابل، وقتی سرایدار یک مجتمع آپارتمانی را میبینی که بعد از شستن پارکینگ، در حال جارو (!) کردن پیاده رو با آب شده چه باید کرد؟ و جالب آنکه در جواب فرد دلسوزی که وضعیت بحرانی آب را متذکر میشود با لحن لمپنیسم دادمیزند :" پولشو میدم"همه اینها رابزبانی ساده گفتم تا مصرف کنندگان بی رویه و هدر دهندگان این آب گرانبها را بار دیگر به شرائط خطیر امروز متذکر شوم و به مسؤلان یادآور شوم که منافع عموم بیش ازهر چیز اهمیت دارد. بد نیست اینرا هم بگویم که قبل از آنکه به وضعیّت امروز برسیم شاید میتوانستیم با پیشگیری و اختصاص جرائم مالی و گزارشات مردمی از بحرانی شدن مصرف آب جلوگیری کنیم. از امروز امّا تعارف راکنار بگذارید و نسبت به قطع آب بصورت برنامه ریزی شده اقدام کنید.شاید که با این کار هدر دهندگان این عنصر با ارزش، نسبت به اهمیت آن آگاه شوند و ذخیره آب کمی بیشتر و بحران کمی دیرترآغاز شود و در صورت شروع بحران بی آبی نیز، شهروندان آمادگی و تمرین لازم را داشته باشند. تا امروز بزبان آمار و ارقام ومحترمانه و منطق ، وضعیت آب را تشریح کردید. واقعیت نشان میدهد که پاسخ درستی دریافت نشد. دیگر وقت آن رسیده که با قطع مقطعی آب و شاید اختصاص جریمه و گزارشات مردمی- بصورتی جدی - زنگ های خطر را بصدا درآورید. شاید که چاره ساز شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]