تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤثّرترين وسيله جلب رحمت خدا اين است كه خيرخواه همه مردم باشى.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827641249




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

مدرک غیرقابل انکار


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
داستان پلیسی,جنایت
داستان پلیسی - قسمت دوم: جنایت مرموز در آپارتمان مدرک غیرقابل انکار در شماره قبل خواندید مردی به نام حسن در خانه‌اش به قتل می‌رسد. حسن که تا دو سال قبل ساکن ساری بود در آنجا به قتل متهم، اما سپس آزاد شده بود. پسری جوان از اهالی ساری چند روز قبل از قتل آپارتمان روبه‌روی خانه حسن را اجاره کرده و شناسنامه‌ای مسروقه را به صاحبخانه داده بود. پسر ناشناس از زمان قتل ناپدید شده و سرگرد شهاب و دستیارش ستوان ظهوری اکنون به او ظنین هستند. ادامه ماجرا را بخوانید:




کارآگاه شهاب به ظهوری گفت: «باید درباره پرونده قتلی که حسن متهم آن بود، استعلام بگیریم.»
ستوان از همان لحظه دست به کار شد و حدود ساعت پنج بعدازظهر اطلاعاتی را که می خواست، به دست آورد. مقتول آن پرونده مردی به نام هاشم بود که در یک نمایشگاه خودرو کار می کرد. ظاهرا بر سر مسائل مالی اختلافاتی با حسن داشت و حسن حاضر نبود بدهی اش را بپردازد. به همین دلیل بعد از کشته شدن هاشم، پلیس به حسن ظنین شد و او را دستگیر کرد اما ماموران در تحقیقات هیچ مدرکی علیه این مرد به دست نیاوردند و به همین دلیل او با دستور قضایی آزاد شد و از آن به بعد نیز سرنخی درباره جنایت به دست نیامد. این پرونده همچنان راکد و بلاتکلیف مانده بود. آن طور که در پرونده قید شده بود، هاشم یک پسر و یک دختر داشت. پسر او تقریبا همسن و سال همان مستاجر ناشناس بود، اما چه طور می شد ثابت کرد او خودش است؟ چاره ای نبود جز این که دو همکار راهی ساری شوند و خودشان از نزدیک در این باره تحقیق کنند. ستوان ظهوری کارهای اداری را انجام داد تا نیابت قضایی صادر شود. او و رئیس اش همان شب راه افتادند و صبح زود به ساری رسیدند. آنها با همکارانشان در آگاهی آنجا قرار گذاشتند این طور وانمود کنند که دنبال قاتل هاشم می گردند. با این شگرد می توانستند با پسر هاشم صحبت کنند. آنها از قبل مشخصات ظاهری مستاجر مرموز را هم گرفته بودند و می دانستند پسر قدی حدود یک متر و 80 سانتی متر دارد، رنگ چشمانش سبز و موهایش بلند است و سمت چپ لبش هم اثر بخیه دیده می شود. دو همکار راهی خانه هاشم شدند . فقط همسر او در منزل حضور داشت. کارآگاه کمی با زن میانسال صحبت کرد و بعد منتظر ماند تا پسر او هم از راه برسد. در همان نگاه اول می شد گفت پسر هاشم هیچ ارتباطی با مستاجر ناشناس ندارد. چشمان او مشکی بود و هیچ اثری از زخم هم روی صورتش وجود نداشت. ستوان و رئیس اش توانستند بدون جلب توجه، محل کار جوان را که حامد نام داشت بپرسند. آنها سپس یکراست به آرایشگاهی رفتند که حامد در آنجا مشغول بود. صاحب مغازه هم سن زیادی نداشت. شهاب از او درباره حامد سوالاتی کرد. - چند روزی مرخصی بود از دیروز صبح برگشت سر کار، البته امروز هم زود رفت گفت مادرش مریض است و باید او را دکتر ببرد. مادر حامد بیمار نبود. از طرفی زمان غیبت پسر جوان با زمان حضور مستاجر ناشناس در تهران مطابقت داشت، اما مشخصات ظاهری آنها شبیه هم نبود. دو همکار بعد از این که دیدند نمی توانند اطلاعات بیشتری به دست بیاورند، به اداره آگاهی برگشتند تا از همکاران ساروی شان کمک بخواهند. پرونده سرقت شناسنامه و مدارک میثم از بایگانی بیرون کشیده شد. دزدی در نزدیکی یک بانک انجام شده و تصویری ناواضح از کیف قاپ وجود داشت اما پلیس نتوانسته بود او را شناسایی کند. کارآگاه و دستیارش فیلم را بیشتر از ده بار دیدند و روی چهره سارق دقیق شدند. هر دو به یک نتیجه رسیدند. دزدی توسط حامد انجام شده بود. ماموران عملیاتی اداره آگاهی ساری سریع دست به کار شدند و حامد را دستگیر کردند البته او فعلا فقط به سرقت متهم بود و مدارک کافی برای نسبت دادن قتل به وی وجود نداشت، اما شهاب می دانست همین که متهم پشت میز بازجویی بنشیند، بتدریج دست خودش را رو می کند و همه حقایق فاش می شود. این پرونده هم تا حل معما فاصله زیادی نداشت و دو همکار بزودی می توانستند همراه متهم به تهران بازگردند. (ضمیمه تپش)


پنج شنبه 13 شهریور 1393 8:43    بازدید:1





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


حوادث

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن