واضح آرشیو وب فارسی:الف: پیمان خاکسار یکی از ده رمان برتر استرالیا را ترجمه می کند
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۴۹
«پیمان خاکسار» از ترجمههای جدیدش خبر میدهد: از پدروپسر عجیب استرالیایی تا شاگرد قصاب پیمان خاکسار از اواخر دههی هشتاد کارش را با ترجمهی مجموعه شعری از «چارلز بوکسفکی» آغاز کرد، ترجمههای بعدی او که یکی پس از دیگری از سوی نشرچشمه منتشر شدند؛ خبر از مترجم جوانی میدادند که با نگاهی متفاوت وارد این حوزه شده. ترجمههای خاکسار بیش از هر چیز به دلیل انتخابهای او خبرساز شدهاند، رمانها و نویسندگانِ بعضا جریانسازی که در ایران مغفول مانده بودند و انتشار هر کدام از این آثار را بدل به یک اتفاق میکرد، آثاری که ظرفیت آن را داشتند تا زودتر از انتظار تجدید چاپ شوند. تک خال کارنامه او رمانیست به نام «اتحادیه ابلهان» نوشتهی «جان کندیتول» که به اعتبار همین یک رمان و معرفی آن به مخاطب فارسیزبان، میتوان نام خاکسار را به خاطر سپرد؛ در حالی که از این قسم انتخابها کم نداشته است. از او به تازگی کتابهایی همچون «پسرعیسا» و «مادربزرگت رو از اینجا ببر» منتشر شده است.خاکسار دربارهی نحوه انتخابهایش در ترجمه گفته است: «از نویسندههای پیچیدهنویس خوشم نمیآید، من از نویسندهای که در کارش جنون باشد خوشم میآيد. ملاک خیلی پیچیده و مشخصی برای انتخاب ترجمه کتابها ندارم. از آنجاییکه زیاد کتاب میخوانم و سلیقه عجیب و غریبی نسبت به انتخابها دارم باید این کتابها جذبم کنند. بعضی کتابهایی که تصمیم گرفتهام ترجمه کنم، به نظرم گاهی ایرادهایی داشتهاند که نصفه و نیمه رهایشان کردهام. گاهی هم برخی آثار آنقدر به نظرم آکادمیک بودهاند که خستهام کردهاند. میتوانم بگویم بیشتر از ترجمههای منتشر شدهام ترجمههای نصفهونیمه دارم، اما آنهایی که دلم را بردهاند و عاشقشان شدهام را ترجمه کردهام. مثلا آنقدر از «عامهپسند» چارلز بوکوفسکی استقبال شد که «هالیوود» ش را هم ترجمه کردم و هنوز دوست دارم کارهای دیگرش را نیز ترجمه کنم.»***مدتی پیش در خبرها آمده بود که ترجمه ی رمانی از یک نویسنده ی استرالیایی را در دست دارید که برای اولین بار به مخاطب فارسیزبان معرفی میشود، کار انتشار این رمان به کجا رسید؟به نظرم منظور شما رمان «جز از کل» باشد. این رمان یکی از ده رمان برتر تاریخ ادبیات استرالیا است، رمانی که نویسندهی جوانش را به شهرتی جهانی رساند و سال ۲۰۰۸ یکی از پنج نامزد نهایی جایزهی بوکر شد. «استیو تولدز» نویسندهی جوانی است که با اولین رمانش توانست به میان برترین نویسندگان ادبیات انگلیسی زبان راه پیدا کند. هشت سال را صرف نوشتن این رمان کرد، رمانی که ماجراهای آن از بانکوک تا پاریس و ملبورن و سیدنی اتفاق می افتد. تولدز خودش در این کشورها زندگی کرده است، اما «جز از کل» به هیچوجه یک رمان اتوبیوگرافیک نیست. این رمان با همهی آنچه تا امروز ترجمه کردهام متفاوت است، دو سال تمام مشغول ترجمهی این رمان دشوار و پیچیده بودم، و الان ۵ ماه است که منتظر پاسخ از سوی وزارت ارشاد هستم، اما هنوز خبری از دریافت مجوز نیست، امیدوارم این رمان زودتر منتشر شود تا خوانندهی ایرانی بتواند حاصل دو سال وقتی که صرف این کار کردم را بخواند و ارزیابی کند. در این مدت چندینبار با وزارت ارشاد تماس گرفته ام و هر بار گفتهاند این رمان در دست بررسی است. ویژگی «جز از کل» چیست و دلیل اهمیت این رمان را چه میبینید؟با توجه به حجم بالای رمان که تقریبا ۸۰۰ صفحه است، «جز از کل» بازهی زمانی گستردهیی را در برمیگیرد، رمان روایتی یک خطی و سرراست ندارد، در عینحال تمام فصلهای این رمان حجیم را تنها دو راوی پیش میبرند، یک پدر و یک پسر خیلی عجیب که هیچ شبیه هم نیستند. پدری جامعهگریز که سعی دارد پسرش را هم شبیه خودش کند و پسری که علیه این ایدهی پدر طغیان میکند. مارتین که نام پدر قهرمان این داستان است سعی دارد زندگی خودش و آنچه بر او گذشته و دیده و دربارهاش تامل کرده را برای پسرش تعریف کند و این روایتی است تو در تو و نفسگیر، از نسلهای پیشینش در بحبوحهی جنگ جهانی دوم که آواره و زندانی شدند، تا اغمای چهار سالهیی که در کودکی دچارش میشود و بعد از چهار سال وقتی از اغما بیرون میآید با برادر جدیدی روبرو میشود، رابطهی او با برادرش و دیگران، بالا و پایینهای بسیاری دارد، مارتین سعی دارد همهی اینها را برای پسرش تعریف کند و در عینحال پسر هم به اندازهی پدر، راوی این رمان است، در فصلهایی که رفت و برگشتهایی به همراه دارد ما شاهد همهی اینها هستیم و در نهایت در روایتی عجیب و غریب و پلیسی درمییابیم که کلید این رمان کجاست، لحظهیی که باید آن را نفسگیر دانست. در نقدها و معرفیهایی که دربارهی این کتاب نوشتهاند، اغلب «جز از کل» را با رمان «اتحادیه ابلهان» مقایسه کردهاند و همین شباهت باعث شد که دو سال تمام مشغول ترجمهی این کتاب باشم. در عینحال باید اضافه کنم که «جز از کل» به طرز عجیبی در عین قصهگویی رمانی است فلسفی و پر از تاملاتی که لابد بسیاری از ما در زندگی روزمره با آن روبرو هستیم. راوی پدر تاملات بیپایانی دارد، تاملاتی که سعی دارد طی آنها تکلیفش را با زندگی، فرهنگ، جامعه و هر آنچه یک انسان در طول حیاتش با آن روبرو است یکسره کند. امیدوارم این رمان هر چه زودتر منتشر شود تا خوانندگان ایرانی هم در لذت این اثر ادبی شگرف شریک شوند. غیر از این کتاب، کار دیگری هم در دست انتشار دارید؟بله رمان دیگری را تازگی به وزارت ارشاد سپرده ام که به سیاق تمام کتابهایم از سوی «نشرچشمه» منتشر میشود، رمانی با عنوان «شاگرد قصاب» که اثری است «پاتریک مکیب» نویسندهی ایرلندی. «شاگرد قصاب» هم در سال ۱۹۹۴ به لیست نامزدهای جایزهی بوکر راه یافته بود، و رمانی است که آن را باید رمان محبوب نویسندهها دانست، این اثر به دلیل راوی منحصر بهفرد و شکل روایتش از سوی نویسندگان بسیاری ستوده شده است. چیزی که نظرم را برای ترجمهی این اثر جلب کرد، راوی اول شخص عجیبش بود که با جریان سیال ذهن آن، ترکیبی متفاوت ساختهاند. در واقع کل این رمان از ذهن یک کودکِ روانپریش متمایل به جنایت روایت میشود و ما در تمام این رمان حتی لحظهیی از ذهن این کودک بیرون نمیآییم. راوی روانپریشی که هیچیک از حرفهایش قابل اعتماد نیست. اینروزها مشغول چه کاری هستید؟تازهترین کتاب «دیوید سداریس» را ترجمه میکنم، کتابی که ۷ ماه پیش از این نویسنده منتشر شده است. راستش بعد از ترجمهی «بالاخره یهروزی قشنگ حرف میزنم» و «مادربزرگت رو از اینجا ببر» دیگر نمیخواستم کاری از «سداریس» ترجمه کنم، اما وقتی مجموعه آخر او به دستم رسید دیدم که این اثر را باید بهترین کتاب سداریس دانست. برای همین هم تصمیم گرفتم این کتاب را هم ترجمه کنم که بهزودی کار ترجمهاش به پایان میرسد و تحویل ناشر میدهم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]