واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادی از معلم شهید عبدالعزیز ستارپناهی
مادر شهیدی که هیچگاه بر مزار فرزند شهیدش نرفت
گرچه نمیتوانیم مانند شهدا زندگی کنیم، ولی یاد کردن از این انسانهای مخلص و فداکار و این شهیدان عزیز به انسان آرامش روحی و روانی خاصی میدهد.

به گزارش خبرگزاری فارس از دیلم، امروز به اتفاق فرماندار و جمعی از مسئولان شهرستان به دیدار خانواده شهید عبدالعزیز ستارپناهی کارمند و معلم فرهیخته و دوست داشتنی دهه 60 و مدیر دبیرستان شریعتی قدیم دیلم رفتیم، معلمی که نام و یادش همیشه دردلهایمان جاودانه است. یادم میآید وقتی خبر شهادت این معلم عزیز در دیلم پیچید همه مردم در مسجد امام خمینی جمع شده بودند و من آن موقع هشت سال داشتم و کلاس سوم دبستان بودم و به اتفاق همکلاسیهایم و آقای نجات ترکزاده مدیر دبستان شهدا و خلیلی معلم کلاس سوم به مسجد امام رفتیم و در مراسم این شهید شرکت کردیم. خانه پدری این شهید بزرگوار در کوچه ساحلی شهید ستارپناهی فعلی بود، از همسایههای خوب در این محله بود، خدا مادر بزرگوار این شهید را بیامرزد که هم حافظ قرآن بود و هم دیوان حافظ را از بر بود و کرامات بسیاری داشت و یادم هست آن زمانها که آقای مرحوم بخردی به دیلم میآمد و شبها در مسجد امام روضه میخواند این مادر عزیز میآمد و پشت دیوار خانه ما مینشست و تا آخر سخنان وی را گوش میداد. به منزل این شهید بزرگوار و معلم اخلاق رفتیم با دیدن برادر بزرگوار این شهید آقای غلامشاه ستارپناهی تمامی خاطرات کودکی در کوچه دی عزیز (مادر شهید عبدالعزیز ستارپناهی) و درست کردن دمام در منزل «دی عزیز» و تشویق بچهها توسط عبدالعزیز و غلامشاه در شبهای محرم برای گرم کردن دمامها و دمامزدن با بچههای محله از در خانه دی عزیز تا مسجد اشرف برایم زنده شد. یادم میآید آن روزهای کودکی که در کوچه ساحلی (شهید ستارپناهی فعلی) بازی میکردیم، همیشه شهید ستارپناهی را میدیدم که یک موتورسیلکت هارس(یاماها قدیم) داشت که با آن به دبیرستان شریعتی میرفت. خاطره دیدار با شهید رجایی ابوالقاسم گلهگیری همرزم و پسرعموی شهید ستارپناهی هم در این جمع صمیمی حضور داشت و از خاطرات آن زمان جبهه و جنگ و همرزمی با شهید ستارپناهی و چگونگی رفتنشان به جبهه میگفت که به همراه شهید بازویی و شهید ستارپناهی از دیلم به جبهه اعزام شدند. گلهگیری از خاطره دیدارش در اسفند سال 59 با شهید رجایی رئیس جمهور محبوب و دوست داشتنی کشور در آبادان میگفت: اتاق جنگ در ساختمان قدیم بانک ملی آبادان بود و من یک روز بالای پشت بام ستاد جنگ بودم و یکی یکی ماشینها را رصد میکردم، فرماندهان عالی رتبه نظام از جمله آقای رفسنجانی و سید احمد خمینی را دیدم که به ستاد آمدند و یکباره دیدم که یک ماشینی وارد منطقه بانک شد و ایستاد و شهید رجایی از آن پیاده شد با تکتک بچهها روبوسی میکرد و آنها را در آغوش میگرفت و من هم به سرعت از بالای پشتبام پایین آمدم و به طرف ماشین رفتم و با شهید رجایی سلام و احوالپرسی و روبوسی کردم و او را در آغوش گرفتم. او میگفت شهید رجایی بسیار انسان وارسته و به قول خودمان خاکی و ساده زیست بود و با همه میجوشید و همیشه خنده بر لبانش بود. گلهگیری گفت: سال 64 به همراه شهید بازویی و شهید ستارپناهی به جبهه و به منطقه عملیاتی ماره رفتیم و در گردان حضرت زینب(س) از هم جدا شدیم، آین دو شهید به منطقه عملیاتی فاو اعزام شدند و من بعد از آن حدود سه ماهی از شهید ستارپناهی خبری نداشتم تا اینکه یکی روزی میخواستم از شیراز به دیلم بیایم و در شیراز یکی از بچههای دیلم را دیدم و از او پرسیدم دیلم چه خبر؟ او هم گفت هیچ: «عزیز» شهید شده است. مادر شهیدی که هیچگاه بر سر مزار فرزند شهیدش نرفت تا این را گفت اصلاً حالم دگرگون شد و خودم را باختم و خیلی ناراحت شدم آخر او هم پسرعمو، هم باجناق و هم همسایهمان بود ولی بنده خدا نمیدانست من فامیل او هستم چرا که از بچگی با هم بزرگ شده بودیم. گلهگیری ادامه داد: مادر شهید ستارپناهی تا زمانی که در قید حیات بود بر مزار فرزند شهیدش نرفت چرا که معتقد بود فرزندش جانش را در راه رضای خدا و اسلام و میهنش نثار کرده است و امانت خدا بوده و من این امانت را به او دادهام و این یکی از درسهای مهمی است که در سخن این مادر شهید نهفته است. همرزم شهید ستارپناهی در ادامه با زبانی شیوا به خاطرهگویی از شهید ستارپناهی میپرداخت و من غرق در خاطرات کودکی بودم، خاطرات آن روزها در کوچه خاکی و خانه محقر و کاهگلی ننه علی و درست کردن دمام در منزل دی عزیز (مادر عزیز ستارپناهی) را در ذهنم مرور میکردم. گلهگیری در ادامه بیاناتش از طرف خانواده شهید ستارپناهی از حضور گرم و صمیمی فرماندار و مسئولان شهرستان در منزل شهید ستارپناهی تشکر کرد و همین دیدارها را مغتنم و بسیار خوب دانست و از این حرکت مسئولان نظام در سرکشی از خانوادههای شهدا در مناسبتهای مختلف از جمله هفته دولت، دهه فجر و هفته دفاع مقدس و هفته بسیج و غیره قدردانی کرد و آنرا مایه دلگرمی این خانوادهها به نظام و خشنودی شهدا دانست. وی گفت: خانواده شهدا از یادها نمیروند و با این دیدارها یاد و خاطراتشان در دلها زنده میشود و خانواده شهدا هم میدانند که مسئولان نظام همیشه به یاد آنها هستند. شهید ستارپناهی از شهدای کارمند و مدیر دبیرستان شریعتی بود که در بهمن سال 64 در منطقه عملیاتی فاو به درجه رفیع شهادت نایل شد. ------------------------------ گزارش: اسماعیل طاهرینیا ------------------------------ انتهای پیام/66006/ق40
93/06/09 - 09:33
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 61]