واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دموكراسي يخچال ليبرال رسيد
نویسنده : اولاد آدم
ابوي ميگويد: بيا برويم بازي. يعني بيا برويم بازي در بياوريم. اصلاً بيا برويم هر كاري ميخواهيم بكنيم.
ميگويم: مگر ميشود كه هر كاري دلتان ميخواهد بكنيد؟ كار خلاف، جوابش زندان است. اگر كاري كرديد بايد برويد و جورش را بكشيد. بيخود سر مرا گول نماليد. من با شما تباني نميكنم.
ميگويد: امروزه آدم از آنور ميلهها هم تباني ميكند. اين چه حرفي است پسرم. قدري دموكرات باش!
ميگويم: غلط نكنم باز يك بخوربخوري رو شده است. باز يكي را گرفتهاند و باز هم دستشان خالي است؟
ميگويد: نه بابا. يك چيزي بگو كه جديد باشد. اينكه كار هر روزه شده! موضوع پرونده بابك زنجاني است كه داشت با حضور فردي كه ادعا كرده بود قصد پرداخت بدهياش را دارد حل ميشد، اما نشد.
ميگويم: چقدر مقامات ما بخيلند. خب پول، پول است. اين جيب و آن جيب هم ندارد كه. ميگذاشتند طرف پول را بدهد. حداقل يك چند ماهي دولت يارانه بيمحل نميداد! بيتدبيرها!
ميگويد: به بخل مقامات چه ربطي دارد؟ يك عضو كميته تحقيق و تفحص مجلس گفته پيشنهاد آن فرد با هماهنگي شخص بابك و به منظور انحراف در پرونده بوده. يعني آن دو، بازي در آوردهاند. تازه بابك 90 درصد اموالش خارج از كشور است و آن 10 درصد داخل هم هزارتا صاحب پيدا كرده!
ميگويم: عجب بازيگري است اين بابك. هنوز فكرش خوب كار ميكند. هر آدم ديگري بود تا حالا در محبس به عجز و لابه افتاده بود.
ميگويد: سلطاني عضو كميته تحقيق و تفحص مجلس گفته بابك زنجاني احساس خطر نميكند و به او سخت نميگذرد كه. در زندان هم كه نان و آب مجاني است. مگر بعد از قحطي آب، نان هم گران شود فرقي به حال او ميكند؟ نه نميكند!
ميگويم: مگر نان ميخواهد گران شود؟ مگر قحطي آب آمده است؟ نگرانم ميكنيد. اينهمه موضوع اصلي داريد و آنوقت ذهنم را هر روز مشغول يك موضوع فرعي ميكنيد؟ يك روز روغن پالم! يك روز گراني خودرو! يك روز بنزين آلوده! يك روز پارازيت! يك روز جهنم! يك روز بابك ! يك روز...
ميگويد: عجول نباش. برو مجلس ختم تا متحول بشوي! هميشه خبرهاي خوش را بعد از مجالس ختم بشنو. براي همين است كه ميگويند به زيارت اهل قبور برو. من هم خودم دلواپس و مكدر بودم اما رفع دلواپسي و تكدر شد.
ميگويم: آب و نان آنجا مناسب تر است آيا؟ حرف بزنيد. اين عدم قطعيت و بلاتكليفي كه آدم را دچارش ميكنيد از صد تا تورم 50 درصدي لبنياتي و ميوهجاتي هم بدتر است. سهميهها را در مجلس ختم توزيع ميكنند. نان، آب، شغل و...
ميگويد: عجول! هاشمي استاندار تهران در حاشيه ختم پدر اكبر تركان گفته صحبتهاي سال گذشته ما موجب مديريت مناسب آب در تهران شد و جلو فرار آب از سدهاي اطراف تهران گرفته شد. بنابراين ما امسال در تهران مشكل قطعي آب نداريم. درباره گران شدن قيمت نان هم گفته تاكنون در اينباره ابلاغي به ما نرسيده است.
ميگويم: به اين ميگويند شفافيت. نكند ابلاغيهاش توي راه باشد. نكند آبها از سدها فرار كنند. نكند حالا كه خوش و خرم شدهايم باز به دوران ركود برگرديم. باز مجبور شويم براي خروج از ركود همايش برگزار كنيم. باز....
ميگويد: نترس پسرم. تو اولاد آدمي نه برگ چغندر. فكر آنجايش را هم كردهاند. شريعتمداري معاون رئيسجمهور خبر داده ۱۷۰ سياست جديد دولت در عرصه خروج از ركود اقتصادي بدون تورم تعريف و اجرايي خواهد شد.
ميگويم: اين فعل مضارع خواهد شد مال كدام زمان و در چه سال نوري و كدام نسل است؟ بيشتر ترسانديد مرا؟
ميگويد: خواستيم يك بازي ساده با هم بكنيم، ببين ما را وارد چه بازيهاي ديگري كردي؟
ميگويم: مكدر نشويد! ميخواهيد شما چشم بگذاريد و من بروم قايم بشوم؟ بعد يك جوري قايم بشوم كه شما مرا ببينيد و برنده شويد؟
ابوي ميگويد: خيلي زرنگي؟ من چشم بگذارم و تو مثل دفعه قبل بروي سراغ يخچال و هر چه از روزهاي گذشته مانده بخوري و بعد بگويي از گذشته چيزي نمانده! همه را خوردهاند و بردهاند و يخچال را خالي تحويل من بدهي؟
ميگويم: شما هم داريد سياستمدار ميشويد. پس يك بازي جديد خودتان تعريف كنيد، من هم ميروم سراغ يخچال اگر چيزي مانده بود ميآورم با هم بخوريم...
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۷ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۵:۴۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]