واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: زندگي، جهاد و شهادت امدادگر شهيد علي خراساني
بعد از شروع جنگ و آغاز دوران دفاعمقدس اعزام نيرو در قالبها و تخصصهاي متعدد به جبهههاي نبرد حق عليه باطل شروع شد.
نویسنده : غزاله حضوري
تخريبچي در زمينه تخريب و موادمنفجره، نيروي اطلاعات و عمليات در حوزه كار اطلاعاتي و عناوين ديگري چون تيربارچي، زرهي، توپخانه و... شروع به كار كردند. يكي از اين تخصصها، مبحث رسيدگي به مجروحان جنگي و بحث امداد و نجات بود؛ نيرويي كه در مسائل پزشكي و كمكهاي اوليه و احيا، دوره ميديد و در گردانهاي پياده شروع به كار ميكرد، نامش امدادگر و به مثابه فرشته نجاتي براي رزمندگان بود. امدادگراني كه با كوله كمكهاي اوليه در خط مقدم و ميدان نبرد با فريادهاي بلند امدادگر رزمندگان بر بالين مجاهدان مجروح فيسبيلالله ميآمدند و در بيمارستان صحرايي و عملياتي با روپوشهاي سفيدي كه بر تن داشتند همچون فرشتگان سفيدپوش به سربازي در راه ولايت مشغول بودند. شهيد علي خراساني كه در نهايت همه هستي خود را با خداي خويش معامله كرد و به مقام شهادت رسيد يكي از اين امدادگران بود كه گذري كوتاه بر زندگي، جهاد و شهادت اين شهيد والامقام انداختيم. متن زير برشهايي از زندگي اوست كه در پي ميآيد. تولد يك مجاهد شهيد علي خراساني در مهرماه 1328 در خانواده مذهبي و متدين در شهر شيراز سومين حرم اهلبيت(ع) ديده به جهان گشود. تحصيلات خود را تا سوم متوسطه ادامه داد و در دانشگاه علوم پزشكي استان فارس مشغول به خدمت شد. با شروع جنگ تحميلي، عاشقانه به سوي جبهههاي جنگ شتافت و در فعاليتهاي متعدد شركت كرد. روح بيتاب وي همواره در جستوجوي گم شده خويش بود تا اينكه در تاريخ 4/11/1364 در منطقه شلمچه به وصال حق شتافت. تجميع فضيلتها آنچه از شهيد خراساني به يادگار مانده است، ويژگيها و خصوصيات اخلاقي برجستهاي است كه خاطره آنها در ذهن و انديشه خانواده و آشنايان نقش بسته است. وي تأكيد فزايندهاي بر نماز و قرآن داشت؛ مخصوصاً به نماز اول وقت توجه ويژه داشت و همچنين تربيت اسلامي و مذهبي فرزندانش به ويژه دختران را در اولويت برنامههاي خود ميدانست و معتقد بود دخترها بايد قرآني و خداپسند تربيت شوند و رعايت حجاب و عفت را سرلوحه كار خود قرار داده و نماز را اول وقت بهجا آورند. همچنين تأكيد بسياري بر صرفهجويي داشت و آن را موضوعي با اهميت ميدانست. يكبار كه فرزندانش مشغول بازي و ساختن كشتي و موشك با برگههاي سفيد دفتر بودند ايشان بسيار ناراحت شده و به آنان گوشزد كرد كاغذهاي سفيد را نبايد بيهوده هدر داد و براي اين كار از كاغذهاي باطله استفاده كنيد تا اسراف نشود. نظم و ترتيب ايشان در زندگي بسيار ملموس بود و بر انضباط در كارها بسيار تأكيد ميكردند. علاقه بسياري به مطالعه كتب مذهبي داشت. صله رحم و ديدار از آشنايان اهميت ويژهاي نزد ايشان داشت و كوچكترين فرصت را براي ديدار اقوام و آشنايان غنيمت ميشمرد. بسيار به بزرگان احترام و توجه ميكرد. به كوچكترها نيز محبت كرده و از بازي و شاد كردن آنها غافل نميشد. چشم به راه مهماني در بهشت تدين و تعهد به امور و دستورات مذهبي از خصوصيات برجسته ايشان بود. شهـيد خراساني در دوران جنـگ و زماني كه به عنوان مرخصـي به خانه ميآمدند در فـراق دوستان شهـيدش بسيار بيتابي ميكرد. عاشقانه بر سر مزار دوستان شهيد خود از جمله «شهيد جعفر انصاري» ميرفت و با آنان نواي دل زمزمه مينمود و از اعماق جان به حالشان غبطه ميخورد كه: «خوشا به حالشان. چقدر دلم براي آنان تنگ شده پس جاي من در بين اين شهدا كجاست؟» آنگاه به همسر خود دلداري ميداد كه شما بايد مانند شير قوي و نيرومند باشيد. بچههاي من هم خدايي دارند كه با ياري و لطف او پرورش خواهند يافت و من وسيلهاي بيش نيستم. شما بايد مرا تشويق كنيد كه به جبهه بروم. البته در اين راه مشكلاتي هم خواهيد داشت و سختيهايي هم متحمل خواهيد شد كه با لطف پروردگار و با توكل به او هر مشكلي قابل تحمل خواهد بود. شما زنان بايد حضـرتزينب(س) را الگوي خود قرار دهيد كه با صبر و بردباري خود در مصائب عاشورا، پيامرسان آزادگي و بردباري بودند. برگي از فصل گمنامي بالاخره علي در چهارم ديماه سال 1364 در درگيري مستقيم با دشمن در منطقه شلمچه مفقودالاثر شد. پس از پيدا شدن پيكر پاكش در اول فروردينماه 1365 درگلزار شهدا به خاك سپرده شد و به آرزوي ديرينه خود دست يافت و در جوار دوستان و همرزمانش آرام گرفت. در آخر چند خاطره از شهيد خراساني كه از زبان همسرش بيان شده است را مرور ميكنيم باشد كه در پيچ و خم زندگيمان اين آسمانيها فراموش نشوند. همسر شهيد كه خاطراتي از زندگي مشترك با مردي از جنس بهشت را تجربه كرده است با تأمل و تحمل سكوتي معنادار ميگويد: يكبار شهيد به من گفت: هر وقت تو را ميبينم در چهرهات «زن شهيد بودن» را احساس ميكنم. چقدر همسر شهيد بودن برازنده شماست. انشاءالله. و سهبار تكرار كردند انشاءالله. اوايل شهادت ايشان زماني كه سهماهه باردار بودم ايشان به خوابم آمدند و برايم نان داغ و تازهاي هديه آوردند و با عجله رفتند. اين خواب بدان گونه تعبير شد كه پسري به دنيا ميآورم. شهيد نويد تولد «نانآور خانهاي» را به من داده بودند. شهيد خراساني در وصيتنامه خود عنوان ميكند: اي ملت ايران، هيچوقت امام را تنها مگذاريد؛ راه انقلاب را ادامه دهيد. اي خواهران و پدر و مادر و خانوادهام، حلالم كنيد. من از همسرم بسيار راضيام، اميدوارم ايشان هم از من راضي بوده باشند.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۰۴ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]