واضح آرشیو وب فارسی:الف: درباره یادداشت اگر انقلاب نمی کردیم بهتر بود
بخش تعاملی الف - محمود صباغی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۰۲
در هفته های گذشته یادداشتی بقلم یکی از نویسندگان "الف" در بخش تعاملی به چاپ رسید که با تیتر پر کششی، هر خواننده ای را با هر زمینه فکری و سیاسی به مطالعه فرا می خواند. نویسنده با نقل قولی از جناب مصباح یزدی که ریشه شکل گیری انقلاب را نه غم نان بلکه مبانی اعتقادی می دانند، نتیجه گرفته اند که مشکلات اقتصادی و تحریم و مذاکرات هسته ای و بطور کلی "مادیاّت" قابل اهمیّت نیست. و با ردیف کردن کم و بیش حقایق مسلّمی که در طول سی و پنج سال بعد از انقلاب هر ایرانی با آن ها آشناست، نهایتآ نتیجه گیری کرده است که اگر قرار بود ملت ما در پی آسایش و رفاه و مادیات می بود، همان بهتر که انقلابی صورت نمیگرفت. ردیف کردن حقایقی که هر ایرانی به آن ها پایبند بوده و هرگز به مسلخ مادیگرائی و رفاه زدگی و.... نخواهد برد. نگاهی از منظر نقد به " اگر انقلاب نمی کردیم بهتر بود" یادآورمان می کند که در هیچ برهـه از زمان و مکان، سخن بر سر ماهیت معنوی ومسلّم انقلاب نیست. دامنه گسترده واقعه سال پنجاه و هفت، وسیعتر از آن بود که در فرهنگ سیاسی جهان در تعبیر و تفسیر واژه "انقلاب" محدود بماند که بسیار عظیم تر می نماید نسلی که حضور تعیین کننده در انقلاب و راه پیمائی های سال پنجاه و هفت داشت و امروز پای در نیم قرن دوّم زندگی گذاشته بخوبی بیاد دارد که زیر بنای شکل گیری، هدایت و به ثمر رسیدن انقلاب، نه غم نان بود و نه هوای نفس. نه در پی زندگی بهتر بود و نه هوای تجربه زندگی در آنطرف آب ها. نگارنده خوب بیاد دارم که اکثریت قریب به اتفاق شرکت کنندگان در تظاهرات آن روزها، در پاسخ به این سؤال که چرا به خیابان ها می آیید؟ با شور و شوق پاسخ می دادند : " چون آقا گفته اند". پاسخی که تنها در محدوده معنویت قرار می گیرد وبس.با این زیر بنای محکم فکری و اعتقادی، نویسنده آن یادداشت بر کدام مبنای عقلی نتیجه گیری کرده است که " اگر بدنبال رفاه و انرژی هسته ای و اقتصاد و ...بودیم، بهتر بود انقلاب نمی کردبم؟ زیرا که امروز پیشرفت بیشتری داشتیم". نیازی به یادداشت هایی از آن جنس نیست زیرا به ضرس قاطع می توان ادعا کرد که در هیچ برهه از تاریخ سی وپنج ساله انقلاب، هیچکس با هیچ دلیل و منطقی، از ماهیّت حقیقی انقلاب پا پس نکشیده است. امّا این پا پس نکشیدن به معنای پرهیز از آسایش و رفاه و زندگی بهتر و راحت تر و اقتصاد پویا و اعتبار بین المللی و سر بلندی در صحنه سیاست جهانی و ... نیست و هرگزنخواهد بود. بدیهی است که نسبت به انقلاب حساسّیتی خاص وجود دارد. اما این دلیل نمی شود که نسبت به غم نان بی تفاوت باشیم.درست است که مبنای انقلاب ما ارزشی و اعتقادی است اما دلیل ندارد اختلاس ها و فسادها را ببینیم و دم فرو بندیم. نیاز به تایید نیست که درمیان مردم و شخصیت های کنونی و حاضر، انقلابی تر و نسبت به اوضاع کشور حساس تر از رهبری نظام سراغ نداریم. بارها شنیده ایم که نگرانی های ایشان از وضعیت کشور، رفاه مردم، سربلندی بین المللی و اقتصادی شکوفا ..... و در یک کلام "آسایش دنیوی مردم"، یکی از اصلی ترین دلمشغولی های ایشان است. کدامیک از مبانی دینی ما "شهادت" و "خوشبختی دنیوی" را متضاد دانسته است؟ و از تمام این ها گذشته، قیاس پیشرفت کشور با قبل از انقلاب، یک قیاس مع الفارق است. کدامیک از پیشرفت های تکنولوژیکی را می توان بعنوان شاخص تعیین کرد؟ کامپیوتر را ؟ ماهواره را؟ موبایل را؟ اتوموبیل را؟ دانش فضائی را؟ بر کدام مبنای عقلی می توان ادعا کرد که اگر انقلاب نمی کردیم، پیشرفت یا پسرفت داشتیم؟ اصلآ چه کسی انقلاب کرد که پیشرفت یا پسرفت داشته باشد؟ مردم فقط انقلاب کردند چون امام گفته بود. و این یعنی اهداف وادلـّه مردم و امام یکی بود." هم دغدغه دین و هم غم نان. این اصل معادله انقلاب ماست.برای پرهیز از اطاله کلام، سخن کوتاه می کنم و برای چندمین بار یادآور می شوم که باز هم در یادداشت " اگر انقلاب نمیکردیم بهتر بود" خلط مبحث غوغا می کند. ما اگر مباحث را در جای خود و زمینه خود و در زمان و مکان خود، به تحلیل بکشیم دیگر شاهد پارادوکس سیاسی یا اجتماعی نخواهیم بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]