تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):خدا را بسيار ياد كنيد و هميشه به ياد مرگ باشيد و قرآن زياد بخوانيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844634467




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ولايت فقيه ازخواسته‌هاي اوليه نمايندگان بود


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: ولايت فقيه ازخواسته‌هاي اوليه نمايندگان بود
نویسنده : شاهد توحيدي 
منبع : روزنامه جوان
  در 28 مردادماه 1358، مجلس خبرگان قانون اساسي با پيام رهبر كبير انقلاب اسلامي، رسماً افتتاح شد. اين محفل كه از نمايندگان مردم- كه عمدتاً از علماي بلاد بودند- تشكيل يافته بود، در طول مدت كار خويش «مانيفست نظام جمهوري اسلامي» را تدوين و به‌رغم حضور اقليتي از ليبرال‌ها، نهادهاي قانوني نظام را بر محور «اصل ولايت فقيه» سامان داد. اينك پس از سپري شدن سال‌ها از كاركرد آن محفل وزين و درگذشت اكثريت اعضاي آن و فعاليت نظام بر اساس آنچه آن گروه انجام دادند، مي‌توان به مال‌انديشي و دقت‌نظر اكثريت اعضاي آن مجلس پي‌برد كه چگونه با پيش‌بيني نهادهاي ناظر، مانع از انحراف نظام نوپاي اسلامي شده‌اند. نحوه اداره بهينه مجلس خبرگان قانون اساسي و كم و كيف اداره آن اما، از سرفصل‌هاي شاخص مطالعه در باب اولين تجربه قانون‌نويسي پس از پيروزي انقلاب اسلامي است. آنچه مبناي بازشناسي اين مهم در مقال پيش روي شما گشته، گفت‌و‌شنود‌هايي است كه نگارنده اين سطور با جناب دكتر علي قائمي‌اميري از نمايندگان آن مجلس انجام داده است. اميد آنكه مقبول افتد. اين عزالدين كجاست؟ نمايندگان مجلس خبرگان قانون اساسي، پيش از آغاز به كار اين مجلس، به ديدار امام خميني رهبر كبير انقلاب اسلامي در قم رفتند. بيانات و حتي اشارات امام درآن محفل، خود موجد برخي فعل و انفعالات درآينده اين جمع گرديد كه از جمله آنها عدم شركت عزالدين حسيني نماينده سنندج در اين مجلس بود. دكتر علي قائمي كه از حاضران در آن ديدار بوده، جريان آن را اينگونه روايت مي‌كند: «قرار بود پيش از تشكيل مجلس خبرگان خدمت حضرت امام برسيم. شهيد بهشتي سه اتوبوس گرفتند و در قم خدمت امام رسيديم. نكته بسيار جالب، احاطه شهيد بهشتي به مسائل كشور و آَشنايي دقيق با اعضاي خبرگان بود. افراد منتخب 72 تن بودند، اما عملاً 68 ‌تن حضور داشتند. شهيد بهشتي تك‌تك افراد را به اسم مي‌شناخت و سابقه همه آنها را دقيق و بدون ذره‌اي اشتباه براي امام(ره) نقل كردند. امام آن روز سخنراني داغي داشتند و من خشم سيدگونه! ايشان را در آن روز به چشم خود ديدم! عزالدين حسيني از اهل سنت در آن روزها در برخورد با نظام، عملكردي دوگانه داشت. يعني از يك‌سو با ايران و از سوي ديگر با عراق در تماس بود. او جرئت نكرد آن روز همراه ما بيايد. اواسط سخنراني بود كه امام يكمرتبه با عصبانيت فرمودند، «اين عزالدين كجاست؟» همه وحشتزده به امام نگاه كرديم و ديديم اگر عزالدين در جلسه حاضر بود، امام به شدت با او برخورد مي‌‌كردند. به ايشان عرض شد كه در جلسه حضور ندارد. امام با خشم درباره‌اش صحبت كردند و فرمودند كه شنيده‌ام چنين و چنان مي‌كند. همين برخورد امام سبب شد كه او در مجلس خبرگان شركت نكند و سر از آن سوي مرز عراق درآورد. يكي ديگر از رؤساي كرد هم بود كه از آمدن به مجلس خبرگان وحشت داشت و نيامد. گمانم عضو كردهاي دمكرات بود». (1) براي اداره مجلس، 15 ميليون تومان بودجه داريم! بي‌شك اداره جلسات مجلس خبرگان قانون اساسي، بدون اينكه اعضاي آن تجربه‌اي از حضور در چنين جلساتي را داشته باشند، جلوه‌اي از توانمندي‌هاي شهيد آيت‌الله دكتر سيد‌محمد حسيني‌بهشتي است. از جمله مصاديق اين توان مديريتي، نحوه ساماندهي تداركاتي آن مجلس است. دكتر قائمي درباره برنامه‌ريزي شهيد بهشتي براي اين مسئله مي‌گويد: «در روزهاي اوليه جلسات، شهيد بهشتي در مجلس خبرگان نظرخواهي كردند كه از نظر مالي بايد براي اداره مجلس چه كرد؟ يكي از آقايان از جا برخاست و گفت: كل هزينه مجلس خبرگان را من مي‌دهم! مرحوم بهشتي با كمال صراحت و بي‌باكي فرمودند: از كجا آقا؟ جواب داده شد: از سهم امام! شهيد بهشتي بسيار ناراحت شدند و گفتند: سهم امام متعلق به آحاد مردم است، بنشينيد آقا! و اين را به كسي گفت كه آدمي نبود كه بشود به او گفت بنشين آقا! اما شهيد بهشتي در موضع حق باكي از كسي نداشت. باز يك نفر ديگر از وسط مجلس بلند شد. نامش را نمي‌برم چون زنده است و در دوره‌اي هم امام جمعه بوده و آدم معروفي است. او هم گفت كل هزينه را مي‌پردازد. مرحوم بهشتي باز از بالاي مجلس فرمودند: از كدام محل؟ او جواب داد: از درآمدهايي كه دارم! مرحوم بهشتي تأكيد كرد: ارث پدري است يا از محل درآمدهاي عمومي است؟ پاسخ داد، از محل سهم امام است! شهيد بهشتي اين بار لحن قاطع‌تري فرمودند: بنشينيد آقا! قباحت دارد! اين سنخ حرف‌ها را نزنيد. شهيد بهشتي نهايتاً فرمودند: 15‌ميليون تومان اعتبار از بودجه مملكت در اختيار ماست كه نبايد در آن اسراف كنيم، به همين دليل فقط يك ناهار با يك خورش، يك چاي صبح و يك چاي بعدازظهر داده شود و كسي هم حقوقي نخواهد گرفت! سپس براي موافق و مخالف، رأي گرفته شد و طرح به تصويب رسيد». (2) غذاي پرماجرا! شايد مسئله غذاي نمايندگان آن مجلس، از ديدگاه عده‌اي، نكته‌اي بي‌اهميت به شمار‌ آيد. با اين همه با توجه به فاصله گرفتن برخي مسئولان از ساده‌زيستي ساليان آغازين نظام، مروري بر اين موضوع عبرت‌آموز و خاطره‌انگيز تواند بود. دكتر قائمي دراين باره مي‌گويد: «وقتي بحث تداركات مجلس درجريان بود، يكي از آقايان كه صاحب رساله هم هست، گفت: خيلي غذاي چرب و نرمي نباشد! شهيد بهشتي فرمودند: غذا در حد متوسط و متعارف جامعه است نه بيشتر و نه كمتر. اين جلسه تا ظهر طول كشيد و بعد كه سر سفره رفتيم، ديديم غذا را در ظرف‌هاي مارك‌دار مجلس سنا آوردند! عده‌اي گفتند: ما در اين ظرف‌ها غذا نمي‌خوريم. شهيد بهشتي فرمودند: پول براي خريدن ظروف جديد را از كجا بياوريم؟ امروز در همين‌ها غذا بخوريد، فردا ظرف پلاستيكي يا فلزي مي‌آوريم. مسئولان سفره‌خانه هم كه به اوضاع مجلس سنا عادت كرده بودند، هر جور بود اذيتمان مي‌كردند! از جمله اينكه ذره‌اي چربي در غذا نبود و گوشت هم مشكل پيدا مي‌شد و آن قدر هم كم غذا مي‌دادند كه كسي سير نمي‌شد! گاهي ماست و برنج مي‌دادند و گاهي هم كه خورش مي‌دادند، ماست نمي‌دادند و خلاصه، داستاني بود، اما جالب اين جاست كه همان آقايي كه در مجلس اعلام كرده بود نكند به ما غذاهاي چرب و نرم بدهند، فريادش درآمده بودكه: آقا! غذاي ما را چرب‌تر كنند. ما با اين غذاها قوت نداريم. اينجا بنشينيم و حرف بزنيم! شهيد بهشتي فرمودند: ما همين وضعيت را تا به آخر خواهيم داد و خودتان تصويب كرديد و واقعاً همين‌طور هم بود. در تمام دوره مجلس خبرگان غذاي ساده در ظروف و كاسه‌هاي پلاستيكي و فلزي مي‌خورديم. بعضي از نماينده‌ها براي خود نان و پنير مي‌‌آوردند و همان غذا را هم نمي‌خوردند. بعضي از آنها جا نداشتند كه شب‌ها بروند. شهيد بهشتي دستور داد از تشك‌هاي پارچه‌اي ساده‌اي كه در ميدان گمرك زياد است، بخرند و كساني كه جا ندارند، در طبقات دوم و سوم همان مجلس خبرگان بخوابند. يادم هست كه يكي‌شان به شدت بيمار بود از او دعوت كردم به خانه من بيايد (نامش را نمي‌برم چون عاقبت به‌خير نشد) نيامد. اصرار كردم و گفتم: ممكن است تب شما بالا برود. با اين همه قبول نكرد. مي‌خواهم عرض كنم درجه خلوص تا اين حد بود. تصورش را بكنيد كه افرادي چون شهداي بزرگوار آيت‌الله مدني و آيت‌الله صدوقي سر همان سفر‌ه‌اي مي‌نشستند كه امثال من مي‌نشستيم و درست مثل صدر اسلام، بالا و پاييني وجود نداشت». (3) از صندلي‌اي كه سناتورها روي آن نشسته‌اند، نفرت دارم! از جمله حاشيه‌هاي محافل مجلس خبرگان قانون اساسي در روزهاي آغازين تشكيل آن، امتناع مرحوم آيت‌الله سيد‌محمود طالقاني- اولين نماينده مجلس از تهران- از نشستن بر صندلي‌هاي مجلس سابق سناست. اين رويداد اما، با دكتر علي قائمي هم ارتباط داشت، چراكه صندلي او دركنارصندلي آيت‌الله طالقاني قرار گرفته بود. قائمي پس از مشاهده اين رفتار طالقاني، به احترام از صندلي خويش برخاست و در كنار او بر روي زمين نشست. اين رفتار طالقاني در محافل سياسي آن روز و نيز رسانه‌ها، بازتابي نمايان داشت، و به گونه‌هاي مختلف تفسير گشت. قائمي دراين باره نيز روايتي شنيدني دارد: «در ميانه يكي از جلسات بود كه ديدم آيت‌الله طالقاني آمدند. جلسه رسمي بود. ايشان آمد به طرف صندلي خودش كه در كنار صندلي من بود، اما نشست روي زمين! گفتم: «آقا! صندلي هست». گفت: «بدم مي‌آيد، از صندلي‌اي كه سناتورها روي آن نشسته‌اند، نفرت دارم». به احترام ايشان بلند شدم و آمدم روي زمين نشستم. ديدم آقاي بهشتي از آن بالا چپ‌چپ نگاهم مي‌كنند كه بنشين روي صندلي، مي‌خواهيم رأي بگيريم. من اعتنا نكردم و همچنان پهلوي آقاي طالقاني نشستم. اولين سؤالي كه به ‌شوخي پرسيد اين بود كه در اين مجلس چند تا آدم وجود دارد؟ گفتم: «72 نفر». گفت: «غير از آخوندها چند نفر؟» گفتم: «13، 14 تا شخصي هستيم». بعد پرسيدند: «از علماي منتخب، چه كساني را مي‌شناسي؟» گفتم: «آقاي حاج‌آقا مرتضي حائري و عده‌اي ديگر را». پرسيد: «آقاي حائري مي‌آيد؟» گفتم: ‌«نه، به‌ندرت مي‌آيد». آن بزرگوار هم خيلي جوشي بود. خدا رحمتش كند. قرار شد در قانون اساسي بنويسند، اصول اين قانون بر اساس قوانين اسلامي است، گفت: خير بايد بنويسيد بر اساس قوانين مذهب حقه شيعه اثني‌عشري است و چون با اين حرفش موافقت نشد، قهر كرد و نيامد. انصافاً هم استاد بسياري از حضار بود. بعد پرسيد: «چه كساني نيامده‌اند؟» جواب دادم: «عزالدين حسيني و خدا را شكر كه نيامد». آقاي طالقاني پرسيد: «چطور؟» گفتم: «جرئت نكرد، چند روز قبل رفتيم قم به ديدن امام. آقاي بهشتي يكي‌يكي ما را معرفي مي‌كرد و امام هم تقريباً سرشان پايين بود، اما ناگهان سرشان را بلند كردند و با عصبانيت و خشم بسيار شديد پرسيدند: «اين عزالدين كجاست؟» طوري اين سؤال را پرسيدند كه همه ما لرزيديم! مرحوم بهشتي گفت: «آقا! ايشان جرئت نكرد به مجلس بيايد».(4) بهتر است جلسات در مسجد برگزار شود روايت مشهور درباب گوشه نشيني آيت‌الله طالقاني در مجلس خبرگان، همانا اعتراض او به برگزاري جلسات مجلس در محل مجلس سنا بود. طالقاني با الهام از آموزه‌هاي قرآني وسيره پيامبر اكرم(ص)، بر اين باور بود كه «مسجد» هماره مركز حل و فصل مسائل اجتماعي در جامعه اسلامي بوده و برگزاري جلسات در محل جلو سناتورهاي رژيم گذشته، با ساده‌زيستي اسلامي تناسبي ندارد و مي‌تواند آغازي بر عادتِ تجمل‌گرايي در بين مسئولان باشد. با اين همه دكتر قائمي بر اين باور است كه اين پيشنهاد به آيت‌الله طالقاني اختصاص نداشته است: «فقط ايشان نبود كه اين پيشنهاد را داد. خيلي‌ها بوديم. در مجموع 38 نفر امضا كرديم كه در آن مجلس ننشينيم و جلسات را در يكي از مساجد برگزار كنيم. مثلاً يكي از امضاكنندگان اين طرح، مرحوم آقاي كرمي نماينده خوزستان بود. خاطرم هست كه ايشان يك‌بار دفاع جانانه‌اي از مردمش ‌كرد و ‌گفت: «استاني كه نفت دارد، چرا بايد مردمش اين‌قدر فقير باشند؟» هيچ‌كس را به غيرت او نديدم. دفاع مي‌كرد و بعد بي‌هوش مي‌شد! آدم عجيبي بود و نفوذ عجيبي هم داشت و افرادي مثل آقاي بهشتي و آقاي منتظري هم در برابرش خضوع داشتند و عليه او حرفي نمي‌زدند. ايشان هم جزو امضاكنندگان بود. آقاي بهشتي پاسخ روشني داشت و آن هم اين بود كه: اين مجلس در برابر تهديدات مخالفين و تروريست‌ها، براي نمايندگان مصونيت بيشتري را ايجاد مي‌كند، چون براي بعضي از افراد، مثلاً از سوي منافقين نامه‌هاي تهديدآميز مي‌آمد، از جمله براي آيت‌الله مدني، كه خود ايشان آن را به من نشان داد. آقاي بهشتي را هم تهديد كرده بودند. حتي براي خود من كه نوشتند كه شكمت را مثل شكم خوك خواهيم دريد! يادم هست كه براي آقاي صدوقي هم چنين نامه‌هايي آمده بود». (5) مدرك نداشته شيخ علي تهراني درباره «حقوق زنان» مجلس خبرگان قانون اساسي به‌رغم حضور علماي بزرگ بلاد و حاكميت ديدگاه اصيل فقهي، محملي براي برخي اظهار‌نظرهاي ليبرال‌گونه از سوي برخي نمايندگان روشنفكر! آن نيز بود. ديدگاه‌هاي اين عده، در مواردي فراوان ابراز شد كه مي‌توان آن را در صورت مذاكرات آن مجلس يافت. از‌جمله اين موارد، تأكيدات عجيبي بود كه چهره‌هايي چون ابوالحسن بني‌صدر و شيخ علي تهراني بر رياست جمهوري زنان داشتند. هرچند كه اين نوع ديدگاه‌ها به دليل تعارض معنوي آن با سيره معصومين(ع)، مورد قبول نمايندگان حاضر در آن مجلس قرار نمي‌گرفت، اما موجب بروز چالش‌هايي نظري مي‌گشت. دكتر قائمي دراين باره خاطره‌اي دارد: «در شرايط انتخاب رئيس‌جمهور، بني‌صدر اصرار داشت كه زن هم مي‌تواند رئيس‌جمهور شود. شيخ علي هم حرف او را تأييد كرد. رفتم نزد شيخ علي و گفتم: در كدام سند در اسلام هست كه اين گونه امور را بايد به زنان واگذار كرد؟ در ادامه گفتم: ان‌شاءالله در معصوم بودن فاطمه‌زهرا(س) كه ترديدي نداري! آيا پيغمبر هنگامي كه به جنگ مي‌رفت، فاطمه زهرا(س) را مسئول شهر مي‌كرد؟ گفت:بله مي‌كرد! گفتم: سندش را بياور. گفت: مشهد است، بروم برايت مي‌آورم. قبول كردم. رفت مشهد و برگشت. پرسيدم: چه شد؟ گفت: يادم رفت! گفتم: اشكال ندارد. بالاخره انسان است و نسيان! ان‌شاءالله دفعه بعد چه موقع به مشهد مي‌روي؟ گفت: هفته بعد! گفتم: ان‌شاءالله كه آوردن سند را فراموش نمي‌كني. رفت و برگشت و باز دست خالي! البته گمان نمي‌كرد من اين قدر سماجت به خرج بدهم! پرسيدم: چه شد سند؟ گفت: وقت نكردم ان‌شاءالله دفعه بعد! گفتم: بالاخره گاهي پيش مي‌آيد كه انسان وقت پيدا نمي‌كند. خلاصه دست برنداشتم و البته سندي هم در كار نبود. شيخ علي از دست من كلافه شده بود. به او گفتم: مرد حسابي! من اين همه تأليفات دارم، بي‌حساب و كتاب ادعايي نمي‌كنم كه نتوانم جوابش را بدهم، گفتي در مورد فاطمه زهرا‌(س) سند داري، مي‌دانستم نداري، گفتم بياور كه بداني چه غرور بي‌معنايي داري و حواست چقدر پرت است!» (6) ولايت فقيه و مخالفان آن جريان معارض با حاكميت احكام و موازين ديني در ساليان اخير، در توجيه گرايش اكثريت قاطع نمايندگان مجلس خبرگان قانون اساسي به «اصل اصيل ولايت فقيه» توجيهاتي سست عرضه نموده است. آنان براين باورند كه جمع كثيري از عالمان دين كه در مجلس خبرگان عضويت داشتند، به ناگاه با تلاش و پيشنهاد شهيد دكتر سيدحسن آيت، به فكر افتادند كه اصل ولايت فقيه را تصويب و آن را به مثابه كليدي‌ترين اصل نظام، وارد قانون اساسي كنند. هرچند اين سخن به دليل سابقه عالمان حاضر در مجلس، در تدريس مباني ولايت فقيه، امري بلاوجه مي‌نمايد، اما شهادت نمايندگان حاضر در آن مجلس نيز در شفافيت موضوع، مؤثر تواند بود. قائمي در اين باب معتقد است: «موقعي كه در مجلس خبرگان بوديم، از سوي افراد و گروه‌ها، حدود صد پيشنهاد در اين زمينه آمد. خود من در سال 48 موضوع ولايت‌فقيه را به شاگردانم درس مي‌دادم كه عده‌اي حي و حاضرند و مي‌توانند گواهي بدهند. اين اصل قطعاً در ذهن شهيد بهشتي هم بوده است. به اعتقاد من ابداً مهم نيست كه چه كسي در ابتدا اين اصل را مطرح كرد، بلكه نكته مهم اين است كه نمايندگان مجلس خبرگان اعتقاد و انگيزه كافي براي پذيرش آن را داشته و اكثر آنان علماي والامرتبه‌اي بودند. در آن مجلس نزديك به 50 مجتهد جامع‌الشرايط حضور داشتند و طبيعتاً هيچ‌كس نمي‌توانست عقيده‌اي را خلاف احكام اسلامي به آنان تحميل كند. يكي از كساني كه با اين اصل به شدت مخالفت مي‌كرد، مقدم مراغه‌اي بود. او و افرادي ديگر سعي مي‌كردند كه به شكلي غير‌منطقي، مدت مجلس را تمديد كنند شايد از اين طريق موفق به حذف اصل ولايت فقيه شوند كه نشدند. بعد تصميم گرفتند كه حدود اختيارات ولايت فقيه را محدود كنند. روزي كه مرحوم بهشتي اعلام كرد كه مجلس از فلان روز تعطيل است، سر و صداي عجيبي به راه انداختند، اما ايشان با همان صلابت و قدرت اعلام كردند كه همه چيز طبق قانون پيشرفته و قانون اساسي تصويب شده را نزد امام خواهند فرستاد تا ايشان مطالعه كنند بعد هم به رفراندوم گذاشته مي‌شود. يكي از نمايندگان مخالف بلند شد و آمد وسط مجلس. شهيد بهشتي گفت: «اگر دليل منطقي داريد، ارائه كنيد، وگرنه معلوم است كه قصد اخلال داريد چون براي تك‌تك بندها و سپس براي كل آنها رأي‌گيري شده است». (7) پي نوشت‌: 1- ر. ك: ماهنامه فرهنگي- تاريخي شاهد ياران، شماره8، گفت‌و‌شنود با دكتر علي قائمي‌اميري 2- ر. ك: همان 3- ر. ك: همان 4- ر. ك: كتاب ماه فرهنگي- تاريخ يادآور، گفت‌وشنود با دكتر علي قائمي‌اميري 5- ر. ك: ماهنامه فرهنگي- تاريخي شاهد ياران، شماره8، گفت وشنود با دكتر علي قائمي‌اميري 6- ر. ك: همان 7- ر. ك: همان




تاریخ انتشار: ۰۱ شهريور ۱۳۹۳ - ۱۷:۲۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن