محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1852426175
احسان و سولماز: تاریخ عقدمان ۸۸/۸/۸، روز تولد امام هشتم بود
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
مصاحبه با زن و شوهری عاشق احسان و سولماز: تاریخ عقدمان ۸۸/۸/۸، روز تولد امام هشتم بود
سولماز و احسان دو اسطورهای که عشقشان در قاب برنامه ماه عسل جاویدان شد. عشقی که در گذر سالهای سخت آزموده شده وبه اثبات رسیده. مهمان این زوج دوستداشتنی شدیم. ما به منزلشان رفتیم و گفتگویی متفاوت اتفاق افتاد.
جامجمسرا: سولماز از سرآغاز این عاشقانه میگوید: نوزده ساله بودم و در رشته معماری در دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل و البته چون دیگر دختران جوان، عاشق خرید لباس. روزی متوجه شدم که چند نفر از همکلاسیهایم کفشهای کتانی زیبایی را به پا کردند. نشانی محلی را که از آن خرید کرده بودند جویا شدم و به آن مغازه در پاساژ سپید واقع در تهرانپارس رفتم تا کفش بخرم. از قضا فروشنده مغازه احسان بود.
پسری که میشد از نگاهش نجابت را خواند. تنها یک ماه پس از این دیدار، احسان با حضور مادرش به من پیشنهاد ازدواج داد و تنها دور روز بعد هم، او و خانوادهاش برای خواستگاری به خانه ما آمدند. البته این ازدواج از طرف دو خانواده که سنتی و مذهبی بودند به راحتی پذیرفته نشد به خصوص برادر من خیلی در این زمینه سختگیر بود و به شدت با این ازدواج مخالفت میکرد. حدود یک ماه تحقیقات دقیق و مفصلی در رابطه با احسان انجام داد و بعد از یک ماه گفت این پسر کوچکترین مشکلی ندارد. به این ترتیب خانواده من با تردید به این ازدواج رضایت دادند.
تردیدی که در حدود سه ماه نامزدی ما باعث شد که رفت و آمدهای ما به شدت محدود شود. پدرم که من آخرین فرزند او بودم و من را خیلی دوست داشت، یک روز با احسان به کارگاهش رفت تا بیشتر با او آشنا شود و در این دیدار من را به احسان سپرد و از او قول گرفت که از این امانت به خوبی مراقبت کند تا پس از این خیالش آسوده باشد. پیمانی که همسرم تا امروز به آن پایبند است.
سرانجام احسان که عاشقانه امام رضا (ع) را دوست دارد و برای به دست آوردن دختر مورد علاقهاش به او توسل جسته، با موافقت خانواده همسرش، تاریخ هشت هشت سال هشتاد و هشت (که مصادف با میلاد امام هشتم است) را برای جاری شدن خطبه عقد مشخص میکند و در این روز با سولماز پیمان میبندد که تا پایان عمر در کنار او باشد. و باز هم این جمله معروف سولماز که مدام تکرار میکند «دوسم داره.»
از او میپرسیم که آیا تو هم احسان را دوست داشتی؟
میگوید: «راستش رو بگم، اوایل دوستش نداشتم، فقط او و رفتارش را میپسندیدم. چون از همه جهت ایدهآل بود؛ پسر دست و دل باز و بامعرفتی بود که به من اعتماد داشت. از نگاهش میفهمیدم مرا دوست دارد. بنابراین او را انتخاب کردم. بعد از عقد هم دوستش نداشتم، چون دیگر عاشقش شده بودم.»
از احسان میپرسم: «چه چیزی باعث شد که این اندازه سولماز را دوست داشته باشی؟»
او با قاطعیت میگوید: «به نظرم دوست داشتن دلیل نمیخواهد. تنها باید دلها به هم گره بخورد که در مورد من و سولماز این اتفاق افتاده و واقعا او را دوست داشتم. خیلی تلاش کردم تا خانوادهاش را راضی کنم، به خصوص که اوایل خود سولماز هم مردد بود و بالاخره با او صحبت کردم و به او تعهد دادم که عشق من پایدار است و من تصمیمی نمیگیرم، مگر اینکه درباره آن فکر کرده باشم و پس از آن، به تصمیم خود پایبند خواهم ماند. پس از این گفتوگو سولماز به من اعتماد کرد.
پدر او هم بعد از اینکه از من قول گرفت تا از امانتی که به من سپرده به خوبی مواظبت کنم، دیگر کمتر نگران بود و برای انجام مراسم به ما سخت نگرفتند. امروز که به گذشته نگاه میکنم، میبینم خداوند زندگی ما را مثل یک بازی شطرنج، مرحله به مرحله کنار هم چید و پیش برد.»
-یک ماه قبل از تصادف اتمام حجت کرده بودم
سولماز برایمان تعریف میکند: حدود یک ماه پیش از تصادف، شبی برای احسان پیام فرستادم و از او پرسیدم چقدر مرا دوست داری و اگر اتفاقی برای من بیفتد باز هم حاضری کنار من باشی؟ احسان از من درباره منظور حرفهایم پرسید. من به او گفتم اگر مشکل بزرگی برای من پیش بیاید، مثلا چهره من به هم بریزد یا زمینگیر شوم، آیا باز هم حاضری مراقب من باشی و کنارم بمانی؟
احسان که نگران شده بود، در پاسخ به من گفت: «به همان امام رضایی که تو را از او خواستم، تا ابد در کنارت خواهم ماند.» من آن روز حتی به ذهنم نمیرسید که چنین اتفاقی برایم بیفتد و فقط میخواستم از عشق همسرم به خودم مطمئن شوم، اما امروز میبینم که او واقعا وفادار است.»
-زندگی برای این دو دلداده به شیرینی سپری میشود.
احسان درکسب و کار خود موفق است و سولماز که در رشته معماری تحصیل میکند، در عرصه ورزشی و در رشته شنا، موفقیتهایی به دست میآورد و از همه مهمتر در زندگی خانوادگی هم عاشقانهای را تجربه میکند که همه اطرافیان اگر چه آن را میستایند، اما در دوام آن تردید میکنند! جهیزیه خود را با ذوق و شوق تهیه میکند و برای برگزاری مراسم عروسی آماده میشود.
اما تقدیر، قصه دیگری را برای او و همسر مهربانش رقم زده. سولماز که برای برگزاری چهلمین روز درگذشت مادربزرگش راهی تبریز است، در مسیر دچار سانحه میشود. در این حادثه او پدر، مادر و دخترعمویش را از دست میدهد و خودش هم راهی بیمارستان میشود. آن هم با هوشیاری سه درصد. شرایط سولماز آنقدر حاد است که پزشکان امید زیادی به بهبود او ندارند.
اما احسان، همسرش را از خدا میخواهد. از آنجا که شرایط جسمی سولماز مناسب نیست و بیمارستان اجازه انتقال او به تهران را نمیدهد. پدر و مادر احسان منزلی را در قزوین اجاره میکنند تا در این شرایط سخت، در کنار تنها پسرشان و همسرش باشند. احسان تمام مدت در بیمارستان است. یا در کنار تخت محبوبش و مشغول صحبت کردن با او و یا در نمازخانه و در حال دعا به درگاه معبودش. او از خدا میخواهد که همسرش را به او برگرداند و بار دیگر به امام هشتم (ع) متوسل میشود و نذر میکند که اگر سولماز به زندگی برگردد، خادم حرم امام رضا (ع) شود. نذری که هنوز شرایط برآورده کردنش مهیا نشده و او از این بابت ناراحت است.
احسان هر صبح به دیدار سولماز میآید و با وجود اینکه به او گفتهاند همسرش نمیتواند غذا بخورد، هر روز برای او ناهاری را که مادرش پخته و میکس کرده، همراه میآورد و ساعتها با سولماز صحبت میکند.
سرانجام عشق معجزه میکند و سولماز با وجود ناباوری پزشکان، به هوش میآید. او در اولین واکنش درباره احسان میپرسد و چون او را بالای تخت خود حاضر میبیند، احساس آرامش میکند و دوباره به خواب فرو میرود.
-۲ سال سکوت
بعد از ترخیص سولماز از بیمارستان، احسان که لحظهای برای همراهی با او مردد نشده، با کمک خانواده خود و سولماز در خانه پدری همسرش از او مراقبت میکند. برای امکان تنفس بهتر لولهای به گلوی سولماز متصل میشود. لولهای که امکان تکلم را از او گرفته و او به کمک اشاراتی که تنها احسان متوجه آن میشود با اطرافیان ارتباط برقرار میکند.
بعد از دو سال، پزشک تصمیم میگیرد از این پس سولماز، بدون کمک گرفتن از این لوله تنفس کند. از بیمارش میخواهد برای صحبت کردن تلاش کند. اما او که شنیده، برای افرادی در شرایط او دیگر امکان تکلم وجود ندارد، برای این کار کوشش نمیکند.
پزشک بار دیگر از سولماز میخواهد سعی خود را بکند و به او میگوید کلمهای که تمام این دو سال در قلبت بود و با تمام وجود میخواستی بگویی اما نمیتوانستی، بگو... سولماز از خدا کمک میخواهد و با تمام توان خود «احسان» را صدا میکند. احسان که در آشپزخانه است و ابدا انتظار شنیدن صدای سولماز را ندارد، در خانه به دنبال صدا میگردد. از طرفی سولماز که دو سال تمام برای صدا کردن همسرش انتظار کشیده، دوباره او را صدا میکند. این بار احسان متوجه او میشود و با چهرهای که از اشک پوشیده شده، خود را به او میرساند تا چهار شب سولماز قرصهای آرام بخشش را نمیخورد و تا صبح بیدار میماند و به اندازه دو سال سکوت، با تنها عشق زندگیش از درد دلهایش میگوید.
-سولماز را به خانهاش میبرد
بعد از این اتفاق، سولماز که عاشقانه همسرش را دوست دارد و دلش نمیخواهد او حتی ذرهای رنج بکشد، از خانوادهاش میخواهد به منزل پدری احسان بروند و از او بخواهند که به دنبال سرنوشتش بدون سولماز برود. درخواستی که احسان را پریشان میکند. او به خانه همسرش میآید و به برادر سولماز میگوید که میخواهد همسرش را به خانه خودش ببرد. با وجود مخالفت سولماز، احسان خانهای را تهیه میکند. جهیزیه سولماز را در آن میچیند و جشن عروسی را با حضور جمعی از اقوام و دوستان برگزار میکند.
او برای ساعاتی که در منزل حضور ندارد، پرستاری استخدام میکند و برای بهبود سولماز و شیرینی روز افزون زندگیش میکوشد. سولماز میگوید: «من هم با وجود شرایط مشکلم هر روز فکر میکنم که چهطور زندگیام قشنگتر بشود. من با وجود اینکه شبها قرص آرامبخش میخورم، هر روز صبح برای راهی کردن همسرم به محل کارش، بیدار میشوم و با او صحبت میکنم. مطمئن میشوم که ناهار خود را همراه میبرد. او را به خدا میسپارم و بعد از خروج او از خانه میخوابم و به نظارت خانهام اهمیت میدهم. روزانه ساعتها تلفنی با همسرم صحبت میکنم و برای شام خوردن با او منتظر میمانم و در هر شرایطی پیش از آمدن او به خانه قرص خوابم را نمیخورم. بدون اطلاع او هیچ کاری نمیکنم و بدون او با هیچکس بیرون نمیروم. او هم متقابلا با من درباره تمام کارهایش، حتی درباره فعالیتهای کاریاش صحبت میکند. با من مهربان است. او حتی در تولیدیاش برایم کفشهای زیبا و مخصوصی تهیه کرده که با وجود شرایط من، برایم قابل استفاده است.»
-زندگیمان را تحسین میکنند
از سولماز که عاشقانه همسرش را دوست دارد میپرسیم: «اگر به پنج سال پیش و قبل از تصادف برگردد، تو بین بهرهمندی از سلامتی و زندگی عادی با احسان و عشقش کدام را انتخاب میکنی؟»
سولماز به احسان نگاه میکند و میگوید: «بارها به او گفتهام حاضرم تا پایان عمر این شرایط را تحمل کنم، اما او را از دست ندهم. حاضر نیستم لحظهای روی پاهایم بایستم، اما همسرم از من دور باشد. من بدون او، حتی سلامتی را نمیخواهم دلم میخواهد سلامتیام را به دست آورم تا در کار احسان زندگی بهتر و شیرینتری را داشته باشم.»
او اضافه میکند «اوایل که این اتفاق برایم افتاده بود از خدا گله میکردم که چرا من؟ مگر من چه گناهی کردم که مستوجب این عقوبت هستم؟ اما بعد دیدم که خدا دری را بسته و هزار در دیگر را به رویم باز کرده است. همه، ما را دوست دارند و تمام آشنایان، زندگی مشترکمان را تحسین میکنند و همین برای من کفایت میکند. من و همسرم درکار هم آرامشی داریم که خیلی از افراد که از سلامتی کامل هم بهرهمند هستند آن را تجربه نمیکنند. شاید اگر این اتفاق برای من نیفتاده بود، من این همه خوشبختی را احساس نمیکردم. الان من یک درصد هم به این مشکلم فکر نمیکنم. تنها به زیباتر شدن زندگیام فکر میکنم. اهل شوخی هستم و مدام میخندم. بیرون میروم و حتی با همسرم به مسافرتهای کوتاه میرویم و هیچچیز در زندگیام کم ندارم، حتی احساس میکنم زندگیمان از گذشته هم زیباتر شده.»
احسان میگوید: «من مطمئن هستم که خدا هرگز بد بندهاش را نمیخواهد و اگر چه شرایط مشکلی داریم اما شاید اگر اینگونه نبود، زندگی ما این اندازه قشنگ نبود. زندگی که اگر چه بعضی بعد از برنامهماه عسل برایش اشک ریختند، اما برای ما سرشار از شادی است.
من آن را دوست دارم و از آن لذت میبرم و اصلا برای همین به برنامه ماه عسل رفتیم تا به مردم بگوییم با شرایط مشکل هم میتوان زندگی کرد و خوشبخت بود. فقط باید کمی دیدمان را تغییر دهیم و مقاومتر باشیم.»
سولماز میگوید: «اگر این اتفاق برای احسان میافتاد من نمیتوانستم چون او رفتار کنم. من نمیتوانستم عشق زندگیام را این گونه ببینم، نمیتوانستم ببینم عزیزترین آدم زندگیام که روزی سلامت و سرزنده بوده، امروز نمیتواند چون گذشته باشد. همسرم واقعا صبور است و با خدا رفاقت میکند. من هر بار احساس خستگی میکنم به او و آرامشش فکر میکنم و دوباره امیدوارم میشوم.»
-گاهی دعوا میکنیم
از این زوج صمیمی میپرسم که آیا با هم دعوا هم میکنید؟ احسان میگوید: «حقیقت این است که گاهی هم با هم دعوا میکنیم که مقصر تمام این مشاجرات هم من هستم. گاه گرفتار مشکلات کاریام میشوم اما، دلخوریهای ما از هم زودگذر است».
سولماز میگوید: «نه، من و عشقم به احسان دلیل اصلی تمام مشاجراتمان است. من از صبح که همسرم از خانه بیرون میرود به ساعت روبرویم نگاه میکنم و برای بازگشت او انتظار میکشم و اگر حتی پنج دقیقه تاخیر داشته باشد به شدت عصبی میشوم. او تنها کسی است که مرا درک میکند و شرایط من را میفهمد. حتی گاهی وقتی در خانه به خواب میرود آنقدر او را صدا میکنم تا به من نگاه کند و با من حرف بزند و همین علاقه من به اوست که باعث دلتنگیهای من و مشاجرات گاهگاهمان میشود.»
-شایعات بعد از ماه عسل
از احسان درباره بازار داغ شایعات بعد از برنامه ماه عسل میپرسم. او برایم خاطره جالبی تعریف میکند و میگوید: «بعد از برنامه، آقایی به من گفت که شما چه قدر شبیه احسانی هستید که در برنامه ماه عسل شرکت کرده بود و من هم واکنشی نشان ندادم تا بیشتر درباره نظرات مردم بدانم. این آقا در ادامه به من گفت که این برنامه یک شوی تلویزیونی بود و این مساله ممکن نیست. حتما این آقا، همسر دیگری دارد... به او گفتم که من خود احسان هستم و زندگیمان به همان اندازه که گفتیم شیرین است. او باور نمیکرد و نهایتا مجبور شدم تندیس برنامه را که در محل کارم گذاشتهام به او نشان دهم تا صداقت مرا بپذیرد.»
سولماز درباره شایعهای که درباره بهرهمندی احسان از ارثیه پدریاش به وجود آمده میگوید: تمام سهم از ارثیه و دیه والدینم را با موافقت همسرم، برای شادی روح پدرم و مادرم هزینه کردم و به ذرهای از آن دست نزدم. در صورتی که پس از برنامه ماه عسل، شایعه درست کرده بودند که ارث پدریام را احسان برداشته!
احسان اضافه میکند «بعد از اتفاقی که برای سولماز افتاد من با مشکل مالی در حدود صد میلیون تومان روبرو شدم. خسارتی که با کل دارایی که پدرم در تمام عمر جمع کرده بود، برابری میکرد. اما به پشتوانه امام هشتم و به دلگرمی سولماز، تلاشم را از سر گرفتم و امروز با لطف خدا و به برکت نفس همسرم و تلاش هر دویمان دوباره روی پای خودم ایستادم.»
او تاکید میکند «در زندگیام هر چه دارم از دعای سولماز دارم. او امانت خدا پیش من است و خدا
هم هرگز امانتش را به دست هر کسی نمیسپارد و من مصمم هستم که از عهده شکر این موهبتی که خدا نصیبم کرده برایم و از این امانت به خوبی نگهداری کنم.»
-احسان دختر دوست دارد و سولماز پسر
از این زوج دوستداشتنی میخواهم درباره برنامههایی که برای آینده دارند صحبت کنند. احسان میگوید که دوست دارد بتواند نذرش را ادا کند و سولماز میگوید قصد دارد تحصیلاتش را ادامه دهد و همسرش به او قول داده که در این مسیر با او همراهی کند. سولماز همچنین میگوید: «به تازگی با یک دکتر خوب آشنا شدم که البته این هم از لطف خداست. با کمک او سعی میکنم که دوباره بتوانم راه بروم. وقتی خوب شدم با همسرم به زیارت امام رضا (ع) خواهیم رفت و بعد از بازگشتمان دوست داریم که صاحب فرزند شویم. چون هر دوی ما و به خصوص احسان عاشق بچه هستیم و دلم میخواهد همسرم به آرزویش برسد.»
احسان با لبخند میگوید: «تنها اختلاف ما در زندگی مشترکمان این است که من میخواهم فرزندمان دختر باشد و سولماز پسر دوست دارد.» (خانواده سبز)
پنج شنبه 30 مرداد 1393 18:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]
صفحات پیشنهادی
پروفسور پاتریک رینگنبرگ کتاب «حرم امام رضا(ع) در مشهد» را نوشت یک اثری هنری برای حرم امامرضا/ رونما
پروفسور پاتریک رینگنبرگ کتاب حرم امام رضا ع در مشهد را نوشتیک اثری هنری برای حرم امامرضا رونمایی در نمایشگاه فرانکفورت همزمان با سالروز ولادت امامهشتممدیر انتشارات شمع و مه از رونمایی کتاب حرم امام رضا ع در مشهد همزمان با میلاد امام هشتم در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورتلبنان، حزبالله، هشتمین سالروز جنگ ۳۳ روزه/۲۸ روزشمار جنگ ۳۳ روزه ـ ۲۶/لکه ننگی در تاریخ نظامی رژیم صهیونیستی/
لبنان حزبالله هشتمین سالروز جنگ ۳۳ روزه ۲۸روزشمار جنگ ۳۳ روزه ـ ۲۶ لکه ننگی در تاریخ نظامی رژیم صهیونیستی 250 کشته و زخمی در حملات موشکی مقاومتبیست و ششمین روز جنگ ۳۳ روزه با ثبت تقریبا 250 کشته و زخمی از میان نظامیان و شهرک نشینان صهیونیست لکه ننگی در تاریخ آن رژیم اشغالگر بظهر امروز علمای عربستانی با امام جمعه قم دیدار کردند
ظهر امروزعلمای عربستانی با امام جمعه قم دیدار کردندجمعی از علمای برجسته عربستان و نمایندگان حقوقی رهبر معظم انقلاب با امام جمعه قم دیدار کردند به گزارش خبرگزاری فارس از قم جمعی از علمای برجسته کشور عربستان و نمایندگان حقوقی رهبر معظم انقلاب در این کشور ظهر امروز با آیتالله سیدهمزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) صورت میگیرد تجمع مردمی در زنجان در حمایت از مظلومیت غزه
همزمان با سالروز شهادت امام صادق ع صورت میگیردتجمع مردمی در زنجان در حمایت از مظلومیت غزهمسئول روابط عمومی شورای هیئات مذهبی استان زنجان گفت سربازان محرم در حمایت از مظلومان عالم در زنجان تجمع میکنند رسول احدی امروز در گفتوگو با خبرنگار فارس در زنجان اظهار داشت روز جمعهتقدیر امام جمعه پلدختر از / امام جمعه ازنا: ائمه جماعات به دانش روز مجهز شوند
استانها غرب لرستان نماز جمعه شهرستانهای لرستان تقدیر امام جمعه پلدختر از خبرگزاری مهر امام جمعه ازنا ائمه جماعات به دانش روز مجهز شوند پلدختر- خبرگزاری مهر امام جمعه پلدختر از خبرگزاری مهر به جهت کسب عنوان برتر در همایش تجلیل از خبرنگاران حوزه ایثار و شهادت در کشور تقدیرروایت امام رضا (ع) از نزول رحمت درشب و روز جمعه
روایت امام رضا ع از نزول رحمت درشب و روز جمعه در روایات اسلامی شب و روز جمعه از سایر شبها و روزها بهتر و با فضیلت تر یاد شده و بندگان به عبادات حق تعالى و تقرب جستن به خدا با کارهاى شایسته و ترک همه محرّمات الهى دعوت شده اند به گزارش سرویس وب گردی پایگاه اطلاع رسانی شبکههر روز صبح با یک حدیث از امام زمان (عج)
هر روز صبح با یک حدیث از امام زمان عج لینک معارف باشگاه خبرنگاران در نظر دارد هرروز صبح را با خواندن دعای فرج امام مهدی عج و حدیثی از ایشان آغاز کند باشد که مورد عنایت ایشان قرار گیرد به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران امام زمان ع می فرمایند از خدا بترسيد و تسلپیش از ظهر امروز انجام شد سخنرانی لاریجانی و عراقچی در هشتمین اجلاس مدیران و رابطان جامعهالمصطفی
پیش از ظهر امروز انجام شدسخنرانی لاریجانی و عراقچی در هشتمین اجلاس مدیران و رابطان جامعهالمصطفیهشتمین اجلاسیه مدیران و رابطان جامعهالمصطفی العالمیه در خارج از کشور امروز با سخنرانی رئیس مجلس و معاون وزیر امور خارجه در قم برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از قم هشتمین اجلاسیهشاعری دوربین به دست از عاشورا تا امروز دوربین میان دست امام و سوژه در دل سپاه بود
شاعری دوربین به دست از عاشورا تا امروزدوربین میان دست امام و سوژه در دل سپاه بودکتاب توارد شخصی نگاهی متفاوت و شاعرانه دارد شاعر این مجموعه برای گفتن از عاشورا فیلم و شعر را با هم ترکیب کرده و با الهام از نوع روایت فیلمنامهها به خصوص فیلم روز واقعه این مجموعه را سروده است به گعصر امروز صورت میگیرد افتتاحیه دومین دوره آموزشی خط امام(ره) کشوری با سخنرانی آیتالله خاتمی
عصر امروز صورت میگیردافتتاحیه دومین دوره آموزشی خط امام ره کشوری با سخنرانی آیتالله خاتمیدومین دوره آموزشی خط امام ره کشوری با سخنرانی آیتالله سیداحمد خاتمی و محمدحسین صفار هرندی عصر امروز ۲۱ مردادماه در مشهد مقدس برگزار میشود به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس مروزشمار تاریخ کدام جنگ انگیزه کشف پنسلین شد؟
روزشمار تاریخکدام جنگ انگیزه کشف پنسلین شد درگذشت ابن سیرین خوابگزار معروف تولد "الکساندر فلمینگ" طبیب برجسته اسکاتلندی و کاشف پنیسیلین بمباران هستهای شهر هیروشیمای ژاپن توسط امریکا در جریان جنگ جهانی دوم از جمله وقایع تاریخی است که در 15 مرداد به وقوع پیوست رویداروزشمار تاریخ سالروز آزادی آزادگان از بند رژیم بعثی
روزشمار تاریخسالروز آزادی آزادگان از بند رژیم بعثیبازگشت آزادگان از بند رژیم بعثی دستگیری امام کاظم ع ترور ملاصالح خسروی رحلت آیتاللَّه ایروانی از جمله وقایع تاریخی است که در 26 مرداد در تاریخ به وقوع پیوست به گزارش خبرگزاری فارس امروز 26 مرداد 1393 خورشیدی برابر با 20 شتاکید مرکز مدیریت حوزه بر تعظیم سالروز شهادت امام صادق(ع)
یکشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰ ۲۴ مرکز مدیریت حوزههای علمیه در اطلاعیهای با تاکید بر تعظیم سالروز شهادت امام صادق ع گفت 25 شوال یادآور خاطره جانسوز حمله به مدرسه فیضیه است بنابرای یاد شهدای آن روز گرامی داشته شود به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا متن اطلاعروایت امام رضا(ع) از نزول رحمت درشب و روز جمعه
روایت امام رضا ع از نزول رحمت درشب و روز جمعهتاریخ انتشار پنجشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۲۳ ۰۰ در روایات اسلامی شب و روز جمعه از سایر شبها و روزها بهتر و با فضیلت تر یاد شده و بندگان به انجام عبادات حق تعالى و تقرب جستن به خدا با انجام کارهاى شایسته و ترک همه محرّمات الهى دعهمزمان با سالروز شهادت امام صادق (ع) تماشاخانه ایرانشهر 30 مردادماه تعطیل خواهد بود
همزمان با سالروز شهادت امام صادق ع تماشاخانه ایرانشهر 30 مردادماه تعطیل خواهد بودسالنهای تماشاخانه ایرانشهر روز پنجشنبه 30 مردادماه همزمان با شهادت امام جعفر صادق ع اجرا نخواهند داشت به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از روابط عمومی تماشاخانه ایرانشهر به مناسبت فرا رسیدن سالروزامام جمعه موقت ورامین: پیروزی مردم مقاوم غزه حاصل رهبری امام خامنهای(مدظلهالعالی) است/مقاومت مردم غزه نشان د
امام جمعه موقت ورامین پیروزی مردم مقاوم غزه حاصل رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی است مقاومت مردم غزه نشان داد وعده الهی تخلفناپذیر استامام جمعه موقت ورامین گفت پیروزی مردم مقاوم غزه حاصل رهبری امام خامنهای مدظلهالعالی است به گزارش خبرگزاری فارس از جنوب استان تهران حجتالامام جمعه فیروزکوه: اتحاد مطلوبی بین مسئولان و مردم برقرار است
امام جمعه فیروزکوه اتحاد مطلوبی بین مسئولان و مردم برقرار استامام جمعه فیروزکوه گفت اتحاد مطلوبی امروز بین مسئولان و مردم در سایه تلاشهای سربازان گمنام امام زمان عج به وجود آمده است به گزارش خبرگزاری فارس از فیروزکوه حجتالاسلام والمسلمین عبدالعلی استیری ظهر امروز در همایش-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها