محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844545453
وقتی که زن ها به صورتم چنگ انداختند! +تصاویر
واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
وقتی که زن ها به صورتم چنگ انداختند! +تصاویر
به طرفم حمله ور شدند . به سر و صورتم چنگ می انداختند. نگهبان بیچاره هم حریف آنها نمی شد. بدنم مجروح و پر بخیه بود و نمی توانستم تکان بخورم...
به این مطلب امتیاز دهید
به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، سید احمد حدادی از رزمندگان واحد تخریب تیپ ۱۷ علی ابن ابیطالب(علیه السلام) از نحوه ی اسارتش در شناسایی های منطقه عملیاتی محرم چنین گفت : شب۶۱/۷/۲۷ در ادامه شناسایی های قبلی به شناسایی رفته بودیم . صدایی شنیدم به دوستان و همرزمان گفتم : من صدایی شنیدم ! آنها گفتند : شاید تو خیالاتی شدی . در برگشت از شناسایی در یک گودی در محاصره قرار گرفتیم. دوستان یک به یک به سمت منطقه ی خودی فرار کردند . دشمن آتش بسیاری می ریخت، چون برای شناسایی رفته بودیم نباید به سادگی اسیر دشمن می شدیم . سه گلوله دشمن به شکم من اثابت کرد. افتادم وبلند شدم، حرکت کردم . به دنبال بچه ها می دویدم ، قسمت راست باسنم هم تیر خورد. منوری بالای سرم روشن شد. در حلقه ی محاصره قرار گرفتم ، افتادم ، بلند شدم ، با تیر زانویم را زدند . قطب نمایی همراهم بود، آن را خاک کردم . حلقه ی محاصره تنگ وتنگ تر شد. انفجارات زیادی در اطرافم بود. حالت گیجی به من دست داده بود. اسلحه ی کلاشم خشابی ۹۰ تایی داشت، با آن به طرفشان شلیک کردم. دشمن قصد نداشت مرا از بین ببرد و بکشد، آنها می خواستند مرا زنده دستگیر کنند، چون اطلاعات من برایشان مهم بود. جلوتر آمدند، منوری دیگر منطقه را مانند روز روشن کرد. نزدیک من شدند، از جایم برخواستم و با فریاد بلند الله اکبر نعره ای کشیدم، آنها عقب رفتند و ازمن دورتر شدند، باز به طرف من شلیک کردند. دوباره به طرف من آمدند باز با فریاد بلندی گفتم: الله اکبر، آنها عقب رفتند، دیگر تاب وتوانی نداشتم، افتادم. بابیحالی دستم را روی خاک ها می کشیدم، دنبال اسلحه ام می گشتم که از پشت سر مرا گرفتند و پا روی کمرم گذاشتند و مرا به زمین چسباندند. شلوار سبز پلنگی وصله داری تنم بود. آنها نزدیک ۲ کیلومتر مرا روی زمین کشیدند. مرا کشان کشان پیش فرمانده شان بردند. وصله شلوارم را به او نشان می دادند! بی حال بودم. دستور داده شد، سرمی به من وصل کردند و با ماشینی راهی بیمارستان العماره کردند. دوساعتی در راه بودیم تا رسیدیم به بیمارستان. در مسیر، ایست و بازرسی های زیادی بود وقتی به ایست بازرسی ها و دژبانی ها می رسیدیم، درب ماشین که باز می شد، می پرسیدند این کیست؟ می گفتند : حرس الخمینی( پاسدار خمینی ) تا کلمه ی حرس الخمینی را می شنیدند،آب دهان به صورتم می انداختند . صورت من در این مسیر، تا بیمارستان العماره پر از آب دهان شده بود ! صورتم دیگه قابل رؤیت نبود وقیافه ی ناهنجاری پیدا کرده بودم.
.................................................................................. سید احمد حدادی از رزمندگان واحد تخریب تیپ ۱۷ علی ابن ابیطالب (علیه السلام) در شناسایی عملیات محرم از بازجویی های پس از اسارت خودمی گوید: از روز سوم اسارت درحالی که اصلاً حال خوبی نداشتم. بازجویی ها شروع شد. مترجمی که در کنار افسر عراقی بود، سؤال کرد بچه کدام شهری ؟ گفتم : قم. چند وقته در جبهه هستی ؟ گفتم : دو ، سه روزیست آمده ام. گفت : دو ، سه روزه چرا اینقدر جلو آمدی ؟! گفتم : خاک خودمونه ، نیروهای شما مرا در خاک خودمون اسیر گرفته اند. مترجم پرسید: چقدر نیرو در منطقه دارید ؟ گفتم : من مدت کمی است ،آمده ام و چیزی نمی دانم. شلوار سبز پلنگی وصله داری به تن داشتم. گفت : تو از فرمانده هان سپاه هستی . گفتم : من بسیجی هستم، به خاطر دفاع از دین و کشورم آمده ام. نه درجه دارم ونه از نیروهای سپاه . چیزهایی که در بازجویی اول گفته بودم را مدام با خودم تکرار می کردم که در بازجویی های بعدی هم همان ها را بگویم. مترجم دیگری آمد که خیلی خوب فارسی صحبت می کرد وشروع کرد به بازجویی ومن همان مطالبی را که در بازجویی اول گفته بودم بدون تغییر، تکرار کردم . او گفت : من بچه تهران هستم، تو هرچی تا حالا گفتی، دروغ گفته ای قطعاً یکی از فرمانده هان گردان هستی ! باید بگی ! از زیر زبانت می کشم ! به او گفتم : تو منافقی ! او گفت : من مجاهدم وافتخار می کنم که مجاهدم . گفتم : ما به شما می گوییم منافق تو به وطن وکشورت خیانت کردی! او تهدیدم کرد که با درفش از تو حرف خواهم کشید. گفتم : درفش که سهل است با کلنگ هم نمی تونی از من حرف بکشی! تو دین و وطنت رافروختی وبه ملت خودت پشت کردی، ازمن حرفی نمی تونی بکشی، ما آماده ایم برای شهادت ! ۴۵ بخیه عمودی روی شکمم، ۲۵ بخیه به عرض پهلویم خورده بود، باسن و کمرم مجروح وترکش خورده بود. با این حال روزی دومرتبه مرا بازجویی می کردند . آن افسر عراقی گفت : چه می گوید: گفتم : من این مترجم را قبول ندارم، مترجم دیگری بیاورید، مترجم دیگری که اهل کربلا وفارسی بلد بود را آوردند، به او گفتم : برای افسر عراقی ترجمه کند وبگوید که مترجم قبلی منافق است و وطن فروش، هرچیزی که من می گویم درست ترجمه نمی کند . افسرعراقی پس از شنیدن مطالب من درخصوص مترجم سری تکان داد که نشانه ی تأیید صحبت های من بود . شب یازدهم بود که در بیمارستان العماره بودم. پرستار کربلایی که باهم قدری دوست شده بودیم، پیش من آمد و آهسته گفت : ایران عملیات بزرگی کرده ، مرا سوار ویلچر کرد وبرد به طرف سالن، دیدم مجروحین زیادی در آن سالن بودند. فریاد یوما یوما و أخیه أخیه آنها بلند بود و پدرو مادرشان را از درد صدا می کردند . دیدم لایه ای از خون کف سالن را پوشانده! صبح روز بعد پرستار کربلایی مرا با ویلچر به طرف حیاط بزرگ بیمارستان العماره که دور تا دورش را نرده های آهنی کشیده بودند، آورد ودر کنار اتوبوسی که تخت هایی برای حمل مجروحین داشت نگه داشت و در همین حال دو زن از نرده های حیاط بیمارستان العماره بالا آمدند وداخل حیاط شدند. پرستار کربلایی به نگهبان اتوبوس گفت : مواظب این مجروح باش، او اسیر ایرانی است! تا من پرونده اش را بگیرم و بیاورم برای انتقال به بغداد. این زن ها وقتی متوجه شدند من اسیر ایرانی هستم به طرفم حمله ور شدند . به سرو صورت من چنگ می انداختند . نگهبان بیچاره هم حریف آنها نمی شد. بدنم مجروح و پر بخیه بود و نمی توانستم تکان بخورم. بالاخره به زور اسلحه آن دو زن را از من دور کردند . با دیگر مجروحین عراقی مرا به بیمارستان الرشید بغداد انتقال دادند . این بیمارستان سلول هایی داشت که مرا در یکی از آنها زندانی کردند. درکنار سلول من سلول های دیگری هم بود که مجاهدین و مبارزین عراقی را در آنها نگهداری می کردند. نیمه های شب متوجه شدم صدای شلاق می آید! از روزنه درنگاه کردم دیدم فردی از مجاهدین عراقی را به علت اعتصاب غذا شلاق می زنند. آنها متوجه شدند که من اسیر ایرانی هستم از کنار سلولم که رد می شدند می گفتند: اگر روزی برگشتی به ایران به امام سلام برسان وبگو فرزندانش را در عراق فراموش نکند، ما هر روز روزگارمان همین است ، خیلی اذیت می شویم. گم شدن عینک در شناسایی سید احمد حدادی ، از رزمندگان واحد تخریب در بیان خاطره ای از شناسایی های منطقه عملیاتی محرم گفت: یک شب که در حال شناسایی و گشت زنی در منطقه ی عملیاتی محرم بودیم، عراقی ها از حضور ما در منطقه مطلع شدند.چون مکان استقرار ما برای آنها مشخص نبود، بدون هدف شروع به تیر اندازی کردند، ما در حال فرار بودیم.
عینک ته استکانی یکی از بچه های اطلاعات به نام حسن پور از چشمش افتاد. نشست، با دستان خود مانند افرادی که اصلا جایی را نمی بینند دنبال عینکش می گشت که آن را پیدا کند، من برگشتم گفتم: چه کار می کنی حسن پور؟! گفت: دنبال عینکم می گردم، پیدا نمی کنم. با یکی از بچه ها دستش را گرفتیم و گفتم بیا بریم. او گفت: آخه من جایی رو نمی بینم، دو تایی اونو دستاشو گرفتیم و می دویدم که در مسیر چندین بار زمین خورد و بلند شدتا رسیدیم به مقر خودمان حسن پور آدم دقیق و مسئول قدم شماری و ثبت گزارش ها بود. ....................................................... نفوذ تا عمق مواضع دشمن- ( عملیات محرم) سید احمد حدادی از رزمندگان واحد تخریب از شناسایی های عملیات محرم چنین گفت: یک شب که برای شناسایی رفته بودیم، به عمق مواضع عراقی ها نفوذ کردیم، آنقدر جلو رفتیم که رسیدیم به خاکریزی که در کنار سنگر اجتماعی دشمن بود و عراقی ها مشغول رقاصی و بزن و بکوب بودند، تیرباری را دیدم که نگهبانش آن را رها کرده وسنگرش را ترک کرده ورفته بود، تااز قافله رقاصی و ساز و آواز و خوش گذرانی عقب نیفتد. یکی از بچه های اطلاعاتبه من گفت: سید می تونید چند مین جلو سنگر اینها بگذارید؟! هنوز من جواب نداده بودم، یکی از بچه های اطلاعات گفت:نه نباید اینکار رو کرد! نباید دشمن متوجه شود که ما تا اینجا آمده ایم. ............................................................ کابوس در اسارت در شناسایی های عملیات محرم اسیر شدم، بعد از عملیاتی که نامش محرم بود و عملیات انجام شد. در زندان رضوانیه عراق بودیم، اسرایی از نیروهای ایرانی را آوردند، که اکثرا بچه های اصفهان بودند و می گفتند بر اثر بارش باران و طغیان رودخانه سیلی آمد و ما را برد. هر کدام از مابه درخت یا صخره ای چسبیده بودیم که به اسارت دشمن درآمدیم.اسیری نوجوان هم در بین آنها بودکه با لهجه ی اصفهانی فریاد می زد، حسینُ آب برد! تقیُ آب برد! همه رو آب برد. هر شب کابوس سیل را می دید و فریاد می کرد. ................................................................. خاطره دیدار در اسارت سید احمد حدادی می گفت: در زندان رضوانیه یکی از بچه های قم که در عملیات محرم اسیر شده بود مرا دید و شناخت، گفت: آقا مهدی زین الدین قبل از عملیات برایمان صحبت کرد، و با نگرانی میگفت:خدا کنه سید چیزی به دشمن نگفته باشه. که الحمدلله من هم اطلاعاتی به دشمن نداده بودم و عملیات محرم، عملیاتی موفقی شد. حماسه 17
۳۰/۰۵/۱۳۹۳ - ۰۷:۵۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
صفحات پیشنهادی
مجسمههای قاشق و چنگالی+تصاویر
مجسمههای قاشق و چنگالی تصاویریک هنرمند با قاشق چنگال و چاقو مجسمههایی شگفتانگیز از حیوانات ساخته است به گزارش گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس Gary Hovey هنرمند مجسمه ساز آمریکایی برای ساخت مجسمههایش از قاشق چنگال و چاقو استفاده میکند هر کدام از این وسایل برای هدفی خاص اسوقتی آرمیتا آرزوی شهادت دارد+تصاویر
وقتی آرمیتا آرزوی شهادت دارد تصاویر آخرین دیدار من و داریوش با دردناک ترین خاطره در ذهن من و دخترم نقش بسته شده است همسرم بیگناه و ناجوانمردانه در مقابل دیدگان من و دخترم به رگبار گلوله بسته شد و حتی فرصت خداحافظی هم پیدا نکردیم به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگارانشهید داروقتی نور اشکال سه بعدی میسازد+تصاویر
وقتی نور اشکال سه بعدی میسازد تصاویرهنرمندان در جشنواره New Media Night در روسیه با تولید نورهای بسیاری در دود اشکال هندسی سهبعدی در فضا بوجود آوردند به گزارش گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس در حالی که راههای بسیاری برای نشان دادن و ساخت هنر وجود دارد هنرمندی از سئول دیدگاه خوقتی رقابت های شطرنج رینگ بوکس شد!+تصاویر
وقتی رقابت های شطرنج رینگ بوکس شد تصاویر یک شطرنج باز بی اعصاب رقابت های سراسری آزاد شطرنج ایران را به صحنه کتک کاری و خشونت تبدیل کرد به گزارش جام جم ورزشی رقابت های سراسری آزاد شطرنج کشور و انتخابی تیم ملی در هتل ثامن مشهد و با حضور 334 شطرنجباز در ردههای نونهالوقتی که اجازه دادیم هر کاری آزاد باشد +تصاویر
وقتی که اجازه دادیم هر کاری آزاد باشد تصاویر عجیب نیست که امروز متجاوزان به عنف حدودا به 5 سال زندان محکوم می گردند به جای آنکه تجاوز را آن چنان که در زمان توکو ویلمر سوم بود با مرگ مورد مجازات قرار دهیم اکنون ما در آمریکا ترجیح می دهیم نقطه نظرات متجاوزان را دریافت نماییمتمسخر احمقانه ترین پیشنهاد ناسا/ وقتی ناسا سوژه رسانه ها می شود!
دانش و فناوری تمسخر احمقانه ترین پیشنهاد ناسا وقتی ناسا سوژه رسانه ها می شود سازمان فضایی امریکا ناسا بزرگترین سازمان فضایی جهان است که تحقیقات و اکتشافات گسترده ای را در فضا انجام می دهد اما این سازمان پیشنهادی را مطرح کرده که عنوان احمقانه ترین پیشنهاد ناسا را به خود اختعقیب جنایتکاران در سکوت کامل با موتورسیکلت جدید!+تصاویر
تعقیب جنایتکاران در سکوت کامل با موتورسیکلت جدید تصاویر نوعی موتورسیکلت الکتریکی ساکت به زودی به عنوان ابزاری برای نزدیکشدن بی سر و صدای نیروهای پلیس به جنایتکاران به کار میرود ایسنا شرکت موتورسیکلتهای زیرو Zero در کالیفرنیای شمالی موتورسیکلت جدید را طراحی کرده است موتپرجمعیت ترین کشور آفریقا در چنگال ابولا
پرجمعیت ترین کشور آفریقا در چنگال ابولا با کشف موارد جدیدی از ابتلا به بیماری ابولا در نیجریه این کشور وضعیت اضطراری اعلام کرده است مدارس باید تعطیل و از مراسم عمومی مذهبی خودداری شود به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران به نقل از ایرنا با کشف دو مورد جدید آلودگی به ویروس بیمهراس آسمان ها در مطبوعات ورزشی +تصاویر
مرور صفحه نخست روزنامه های ورزشی امروز هراس آسمان ها در مطبوعات ورزشی تصاویر صفحه نخست روزنامه های ورزشی امروز مورخ بیستم مرداد را اینجا ببینید به گزارش جام جم ورزشی سقوط هواپیمای 140 و درگذشت تنی چند از هموطنانمان در این سانحه تیتر روزنامه هایی همچون گل و نود شده است مصاحبهفارس گزارش میدهد وقتی سبزیجات با فاضلاب آبیاری میشود
فارس گزارش میدهدوقتی سبزیجات با فاضلاب آبیاری میشودعطر نعناع و ریحان مغازه سبزیفروشی تا شعاع چند متری مغازه را پرکرده و رنگ قرمز تربچههای نقلی چشم عابران را مینوازد و حتی رهگذرانی که قصد خرید سبزی هم ندارند را به وسوسه خریدن یک کیلو سبزیخوردن تازه میاندازد به گزارش خبروقتی طبیعت چهره ترسناک خود را نشان میدهد
فرهنگ و ادب کتاب وقتی طبیعت چهره ترسناک خود را نشان میدهد اگر میخواهید از چشم خفاشهای خونآشام بدجنس پنهان شوید و عنکبوتهایی به اندازه یک بشقاب غذاخوری ببینید و از نوک بلندترین درخت روی زمین به پایین نگاه کنید کتاب جنگلهای بارانی بیدر و پیکر را بخوانید به گزارش خبرنگاوقتی کودکی به اجبار حلقه به دست میکند!
وقتی کودکی به اجبار حلقه به دست میکند درست است که به ازدواج ترغیب میشویم اما ازدواج زیر سن قانونی پیامدهای جبران ناپذیری را در پی دارد به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پیوندی است که طی احکام یار سومی خاص بین زن و مرد در مذهب و کشورهای مختلف برقرار میشودموبایلهایی که شارژ تمام نمیکنند+تصاویر
موبایلهایی که شارژ تمام نمیکنند تصاویر   در این مطلب قصد داریم تلفنهای همراهی که قویترین باتری را دارند به شما معرفی کنیم این تلفنهای همراه با باتری قدرتمند میتوانند برای کاربرانی که مدت زیادی به برق دسترسی ندارند و یا کاربرانی که دائما در حال استفاده از تلفنهمرمزار شهید محمدرضا یگانه پدر محسن یگانه +تصاویر
مزار شهید محمدرضا یگانه پدر محسن یگانه تصاویر به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس کشکول جام نیوز محسن یگانه در«۲۳اردیبهشت سال۱۳۶۴» در شهر گنبد کاووس متولد شد وی خواننده ترانه سرا نوازنده تنظیم کننده آهنگسازاست و دانشجوی رشته مهندسی صنایع که دردانشگاه آزفارس گزارش میدهد وقتی زنان سرپرست خانوار «همیار» یکدیگر میشوند
فارس گزارش میدهدوقتی زنان سرپرست خانوار همیار یکدیگر میشونداجرای طرح گروههای همیار راهی برای روابط متقابل زنان سرپرست خانوار و حل مشکل آنها با کمک یکدیگر است به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان زنان همواره در تمام عرصههاى اجتماعى نقشى موثر و تعیینکننده داشته و بر اساس نظر بسعجیبترین ماهی+تصاویر
عجیبترین ماهی تصاویریک ماهی با ظاهری بسیار عجیب در سواحل کالیفرنیا بر روی آب ظاهر شده است به گزارش گروه دانستنیهای خبرگزاری فارس عجیبترین و نادرترین ماهی مولا مولا در سواحل کالیفرنیا ظاهر شده است ماهی مولا مولا با ظاهری عجیب که به ندرت در ساحل کالیفرنیا روی آب ظاهر میشدشنود با بسته چیپس!؟+تصاویر
شنود با بسته چیپس تصاویر این میکروفون دیداری قادر به شناسایی و بازسازی کلام قابل استراق سمع با تحلیل ارتعاشاتی از اقلامی مانند بسته چیپس و شیشه ضدصوتی است که 4 5 متر از دوربین فاصله دارد به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران تیمی از دانشمندان دانشگاه امایتی با همکاری مهندس-
گوناگون
پربازدیدترینها