واضح آرشیو وب فارسی:4jok: خاطرات خنده دار
k : E @@@@@
عمم اومده خونمون آبجی کوچولوم بش میگه : عمه مگه نباید حیوونای وحشی لو گذاشت تو کفس؟ دلشونو هم بست تا کسی لو نتلسونن ؟
عمم : اره عزیز دلم ؟
آبجیم : په چلا شما ول میگردی ؟ مامانم میجه شما حیون وحشی هستید :(((((((
مامانم بشقاب پرت کرد خورد تو پهلوم !
من : چرا منومیزنی خانم خوشگله ؟
مامان : گه نخور گوساله این حرفا چیه یاد بچه میدی...
حالا عمم رفته ، اومده میگه قربون پسر خوجگل و مهربونم یرم ! ببخشید آبروم در خطر بود بوس بوس :دی
کامی فداکار ^_^
فرستنده : k:E |34962|j 166225 |
---------------------
جوک متفرقه
دختره زده من عاشق متین معارفی هستم
متین جون I love you
یه دختر دیگه زیرش کامنت زده منم عاشقشم ولی کاش یه حنجره بود
اصلا با حنجره ی دومش حال نمیکنم O_o
خدایا این موجودات رو خلق نمیکردی به کی میخندیدم :))))))
خاخاخاخا ====> لهجه دار بخندید :D
فرستنده : آسپرین |58538|j 166224 |
---------------------
جوک دوستانه
کی گفته دخدرا از سوسک میترسن من خودم سه تاسوسک دست آموز دارم.
سوسکه کوشولوم دخمله میشینه با من فورجوک میخونه تل صولتی هم که میزنه ماه میشه قولبونش برم من
سوکسی هم پسله قند عسله براش برنج پرت میکنم میره میاره
اما سوسکو هم یه خورده بی ادبه گاز میگیره تازه گیابدنسازی میره باگوشیشم ور میره فکر کنم سروگوشش میجنبه میخام برم سوک دخمل همسایه روبراش خواستگاری کنم بلکه زن بگیره سر به راه بشه
دیگه به جای اوگی باید بگیم :هلن با دوستای فرز وشیطونش /ازدر ودیوار میرن توی خونه /آروم وبی نشونه /شب وروز نداره کار اونا /خونه میشه یه ویرونه
:-)
فرستنده : هلن1992 |56925|j 166223 |
---------------------
مورد داشتیم
مورد داشتیم پسره به خواستگاری دختره جواب منفی داده!
پسره از ترس اینکه دختره روش اسید بریزه چندروز بیرون نرفته!
فرستنده : m0na* |42999|j 166222 |
---------------------
خاطرات خنده دار
اینجا4 جوک صدای kh@numi...
یه بار اومدیم مثه تواین فیلما بالباس بریم زیر دوش مثلا قضیه دراماتیک بشه دوشو بازکردم و وقتی خوب زیر دوش موندم وادای فیلمارو در آوردم دیدم اصن نمیتونم تکون بخورم...بدنم مثه کوه سنگین شده بود ولباسام بهم چسبیده بود...هیچی دیگه بابدبختی لباسارو در آوردم و تصمیم گرفتم از اون روز به بعد مثه آدم دوش بگیرم...
من برگشتمممم...خوش اومدم نهههههه؟؟؟؟
فرستنده : (اصفهان)kh@numi |19860|j 166221 |
---------------------
خاطرات خنده دار
چت می کردم:)) یارو پیام داد چطوری جیگر؟!(-__-)
گفتم:خوبم سیرابی تو چطوری؟(^__^)
دیگه جواب نداد:/
عایا تبعیض بین اندامهای بدن کار خوبیست؟!!!.... چرا با احساسات من بازی کررررد؟!(-__-)
اصن جیگر کصافط است:/
فرستنده : بچه زرنگ اسلامشهر... |54287|j 166220 |
---------------------
اس ام اس خنده دار
داداشم ميگه وقتي موهاتو سيخ سيخي ميکني شبيه فرچه توالت ميشي :|
فرستنده : گـــوز لمپا |59641|j 166219 |
---------------------
جوک متفرقه
از یه جایی به بعد فقط باید نگاه کنی -التماسش کنی -منتظرش بمونی -که نصیب کسی نشه -مال یکی دیگه شدن -سخت تحملش
.
.
.
.
.
.
دیگ ماکارونی رو عرض کردم داره دم میاد :ا
فرستنده : rozajb |58562|j 166217 |
---------------------
خاطرات خنده دار
آقا داشتم از باشگاه میومدم,یهو دیدم یه پیرمرد داره دیواره مرغ فروشی قیمت هارو نگاه میکنه.گفتم برم ببینم چه خبره؟
دیدم انواع لوازم گوشتی رو زده بعد جلوشون قیمت نزده؟
به شوخی گفتم:آقا رون چنده؟گفت 5700.من:D
بعد گفت اینجا گرونه ما خودمون مرغ فروشی داریم 5200 ادرس داد منم گرفتم.
اقا پس فرداش بابام داشت میرفت مرغ بخره بیا برو از اینجا بخر ارزونه.اقا ادرسو دادم صبح 8 رفت ظهر ساعت 2 برگشت عصبی ها.اقا اومد جلو چنان چکی زد بهم 5 دور خوردم.تو دور دوم بودم که فهمیدم سربه سر کسی بذارم.
مدیونید اگه فکر کنید پیرمرده ادرس لوازم ارایشی داده بود اونم اونطرف شهر.
فرستنده : مرده تنهایی شب |60253|j 166216 |
---------------------
جوک متفرقه
بچه های الآن از بچگی شون تخت دونفره دارن براشونم موزیک لایت میذارن و نور کم تا راحت بخوابن!
اما زمان ما روپاشون بحالت سانتریفیوژ اونقد تکون میدادن تا پلاسمای خونمون جدا میشد اخرشم میگفتن ای جان چقد معصومانه خوابیده آخیی!!!!
فرستنده : تا زنده م به پاشم |54892|j 166215 |
---------------------
جوک متفرقه
شاعر می گه: “برخیز و مخور غم جهان گذران”
ولی همین که پا می شی می گه: “بنشین و دمی به شادمانی گذران”
کلا گرفتن ما رو!
فرستنده : A&P |56186|j 166214 |
---------------------
خاطرات خنده دار
به دخترهمسایه مون علاقه داشتم،خواستیم بریم خاستگاری،ولی مثل اینکه از من یا از ما خوششون نمیومد.یکبار گفتن داره درس میخونه.
یکبار گفتن فعلا بچه ست.
یکبار هم بهانه دیگه.
خلاصه قسمت شد رفتیم خواستگاریش.
عروس خانوم برای همه چایی اوردن.
بعد از چند دقیقه یه جرعه از چایی رو ک خوردم متوجه شدم چایی عادی نیست.یه نگاه به استکانم کردم دیدم بععله رنگش هم عادی نیست..دختر لج کرده تو چایی سم ریخته!غلط کردم نخواستمش بابا،با سماجتم خونوادم رو هم گرفتار کردم.
با ایما و اشاره به خونواده فهموندم چایی نخورن،مسموم شده.مادرش هم بیخبر هی میگفت بفرمایید چایی سرد نشه،ماهم لب نمیزدیم.داشتم زیر لب با پدرم همفکری میکردیم چطور بهم بزنیم بریم....
.
.
.
یهو دیدیم مادر عروس وحشت زده رفت سمت اشپزخونه
.
.
.
دختر،خاک تو سرت،شیوید دم کردی!
فرستنده : بچه مردم |60794|j 166213 |
---------------------
خاطرات خنده دار
از نونایی نون گرفتم،خیلی داغ بود دستم داشت میسوخت.تا خونمون دوییدم. وسط راه یه بچه هه داشت گریه میکرد،باباش تا منو دید به بچش گفت:بابایی این پسره رو ببین،مثل تو گریه کرده خانوادش از خونه اخراجش کردن،اومده دزد شد پلیس دنبالشه،تو که نمیخای مثل این پسر دزد بشی بیوفتی زندان؟! گریه نکن دیگه!!!!
من:|
باباهه:))))
پسره^_^
از اون موقع تو دستم زغال در حال سوختن هم باشه عین عادم راه میرم!!!
لایک:دزد کصافط انگل اجتماع برو پی کااااار!!!
فرستنده : ® |54466|j 166212 |
---------------------
مورد داشتیم
مورد داشتیم عروس شب عروسی دو دل بوده سوار ماشین عروس بشه یا پورشه پسرخاله داماد!!!!
فرستنده : ارامیس |58936|j 166209 |
---------------------
دقت کردین
تاحالا دقت کردین جوراب رنگ پای آفریقایی ها سیاهه
ن جان من تا حالا دقت کرده بودین......
فرستنده : ***شکست خورده نهایی* |52006|j 166207 |
---------------------
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: 4jok]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 126]