تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830300288




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

لبخندهای که در دوران اسارت بر لب می‌نشست صلوات برای فرار از بلوک‌زنی در اردوگاه


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: لبخندهای که در دوران اسارت بر لب می‌نشست
صلوات برای فرار از بلوک‌زنی در اردوگاه
وقتی بچه‌ها کار را شروع کردند، پس از هر بار استفاده از دستگاه تولید بلوک یکی از بچه‌ها می‌گفت: «بلند صلوات بفرست.» و مابقی بچه‌ها هم با صدای بلند صلوات می‌فرستادند.

خبرگزاری فارس: صلوات برای فرار از بلوک‌زنی در اردوگاه



نوروز دامچی، آزاده سرافراز مازندرانی به مناسبت 26 مرداد ماه، سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی امروز در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری فارس در ساری به بیان خاطراتی از روزهای سخت اسارت پرداخت که در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود. بعد از عملیات بیت المقدس به همراه تعدادی از نیروهای نیروی هوایی به لشکر 52 زرهی اهواز مأمور شدم و در گروه شناسایی این لشکر جای گرفتم و نهایتاً به اسارت دشمن در آمدم. پادگان نیروی هوایی بصره از جمله مکان‌هایی بود که در دوران اسارت به آنجا انتقال یافتیم، وضعیت بهداشتی آن اردوگاه به شدت وخیم بود و این امر زندگی را برای اسرا بسیار سخت و رنج‌آور می‌کرد. سالنی که ما را در آنجا نگهداری می‌کردند، سوله‌ای به ابعاد هشت در 20 متر بود که 500 اسیر را در خود جای داده بود و این بدان معنی است که به طور متوسط برای هر سه نفر یک متر جا در نظر گرفته شده بود. پس از آن که حدود یک هفته را با این شرایط سپری کردیم، شایعه حضور خبرنگاران و مأموران صلیب سرخ در پادگان پیچید. عراقی‌ها برای آن که بتوانند به اوضاع نابسامان ما سرو سامان بدهند، یک ماشین آتش‌نشانی آوردند، ما را به ستون کرده و در حالی که بر تن‌مان لباس بود، به آب بستند تا مقداری از آلودگی‌های آن کاسته شود و از این طریق بتوانند خبرنگاران و مأموران صلیب را فریب دهند. در اردوگاه موصل یک، یکی از کارهایی که عراقی‌ها به عنوان بیگاری از اسرای ایرانی می‌کشیدند، تولید بلوک بود. بچه‌ها در شرایط عادی زیر بار این کار نمی‌رفتند، می‌گفتند: «شما از این بلوک‌ها برای ایجاد سنگر در مقابل رزمندگان ایرانی استفاده می‌کنید و به همین دلیل ما این کار را انجام نمی‌دهیم.» فرمانده عراقی‌ها که از این سرپیچی به شدت کلافه و خشمگین شده بود، دستور داد تا ما را در آسایشگاه حبس کنند و تنها روزی دو بار آن هم برای مدت پنج دقیقه برای استفاده از دستشویی ما را از آسایشگاه بیرون ببرند. چند هفته را با همین وضعیت سپری کردیم که حاج آقا ابوترابی گفتند: «چرا این وضعیت را برای خودتان درست کرده‌اید؟ اینها می‌گویند بلوک بزنید، ما هم می‌زنیم.» حاج آقا با فرمانده اردوگاه صحبت کرد و قرار بر این شد که در ازای تغییر وضعیت اسرا، بعضی از بچه‌ها بلوک‌زنی را آغاز کنند. فردای آن روز وقتی بچه‌ها کار را شروع کردند، پس از هر بار استفاده از دستگاه تولید بلوک یکی از بچه‌ها می‌گفت: «بلند صلوات بفرست.» و مابقی بچه‌ها هم با صدای بلند صلوات می‌فرستادند. پس از آن که این عمل چند بار تکرار شد، فرمانده عراقی‌ها خود را به حیاط رساند و گفت: «این چه وضعیتی است که درست کرده‌اید؟ اردوگاه را روی سرتان گذاشته‌اید.» یکی از بچه‌ها به نمایندگی از جمع جلو رفت و گفت هیچ چی، ما در ایران عادت داریم که برای انجام هر کاری مدام صلوات بفرستیم، دست خودمان هم نیست اگر می‌خواهید به کار ادامه دهیم چاره‌ای جز این نداریم. فرمانده عراقی‌ها هم که به شدت نگران فراگیر شدن این صلوات‌ها به دیگر بخش‌های اردوگاه بود، خیلی زود از موضع‌اش پایین آمد و دستور لغو برنامه بلوک‌زنی را صادر کرد. انتهای پیام/86029/ح30

93/05/26 - 14:10





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 63]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن