محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارش‌های سیل‌آسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1844526940
هفته نامه عیاران: میرشکاری مردی برای فصول سخت
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: هفته نامه عیاران: میرشکاری مردی برای فصول سخت زاهدان- ایرنا- هفته نامه محلی ˈعیارانˈ بیشترین و مهمترین مطلب جدیدترین شماره خود را به مصاحبه اختصاصی با ˈعلی اصغر میرشکاریˈ معاون امنیتی-انتظامی استاندار سیستان و بلوچستان با عنوان ˈمردی برای فصول سختˈ اختصاص داده است.
به گزارش ایرنا، هفته نامه عیاران به مدیر مسوولی و صاحب امتیازی ˈمهدی زیرکˈ و سردبیری ˈلیلا بنی اسدیˈ از جمله نشریات منظم و مورد توجه مردم استان است
هفته نامه عیاران در جدیدترین شماره (523) و در سال چهاردهم انتشار خود گفت و گوی اختصاصی با معاون امنیتی و انتظامی استانداری سیستان و بلوچستان را منتشر کرده است.
صندلی های خالی از توجه، هدیه روز خبرنگار در زاهدان، بزرگداشتی برای عارف صحنه موسیقی، توفان سیستان رییس ستاد مدیریت بحران کشور را به سیستان و بلوچستان کشاند و آموزشهای فنی حرفه ای بستر ساز مهارتهای لازم برای اشتغال هستند، از دیگر مطالب منتتشر شده در صفحه نخست این نشریه است.
متن کامل مصاحبه معاون امنیتی انتظامی استاندار هر چند طولانی است اما برای اطلاع خوانندگان عینا منتشر می شود.
ˈمردی برای فصول سختˈ
• امنیت نرم افزاری در سایه سیاست سلب بهانه
پس از تصدی کرسی ریاست جمهوری از سوی اصولگرایان در سال 84، وی که فرمانداری دولت سازندگی و اصلاحات را در سیستان، چابهار و ایرانشهر در ریزومه کاری خود داشت با کوله بار تجربه از مسئولیت عزل شد و به عنوان کارشناس راهی راهروهای استانداری سیستان و بلوچستان می شود. اما گویا حتی حضور بی تکلیفش از سوی مسئولان تصمیم گیر وقت بواسطه برخی تنگ نظری ها تحمل نمی شود و به او گفته میشه به وجود شما در اینجا نیازی نیست. او سرانجام به وزارت کشور می رود و به عنوان کارشناس بودجه امنیتی و در شورای امنیت پایدار شرق کشور به عنوان کارشناس خبره امور امنیتی تا انتخابات دوره دوم احمدی نژاد در سال 88 مشغول بود و پس از آن به اجبار رئیس دولت قبل به همراه گروهی از کارمندان وزارت کشور وادار به بازنشستگی اجباری شد و ....
با ورود به بحث داغ امنیت؛ صراحتاً از سیاست های گذشته این حوزه انتقاد می کند. و استراتژی خود در تعیین اولویت در مثلث امنیت،اقتصاد و فرهنگ؛ اولویت اول و زیربنای اصلی را به حوزه فرهنگ اختصاص می دهد با رویکرد اعتماد اجتماعی. و بعد اقتصاد و در نهایت منتهی به امنیت پایدار.
زاویه نگاهش در تامین امنیت پایدار به شیوه ی نرم افزاری است با سیاست سلب بهانه با ابزارهای جلب اعتماد مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با دولت، احترام به معتمدین، ریش سفیدان و گروههای مرجع صاحب نفوذ شیعه و سنی. البته اقدامات سخت افزاری نیز با جدیت دنبال می شوند.
شروط جدی استاندار یرای مدیرانش
استاندار در جلسات خصوصی با مدیرانش چند شرط جدی را مطرح کردند. اولین شرط استاندار این بود که ما در استان کار اقتصادی نکنیم. مدیرانش به سمت این که ازدوش مردم بالا بروند، نداشته نباشد اصلاً و ابداً .و این را شرط کردند که در استان فقط به خدمت به مردم فکر کنید. دوم: به هیچ وجه به فکر خودتان نباشید. سوم: در خدمت به مردم صادقانه و با مردم صادق باشید. در انجام وظایف اگر کوتاهی شد شرط استاندار هست که با ما برخورد کند. چهارم: ما همیشه مثبت برای حل مشارکت جامعه فکر کنیم. پنجم: همه مردم را دوست داشته باشیم و برای همه مردم کار کنیم و از حوزه مسئولیت مردم را آقا و ولی نعمت خود بدانیم. ششم: مسائل و مشکلات را صادقانه آن طور که هست منتقل کنیم.
170 دقیقه گفت و گو در اتاق ویژه
تقویم روی میز را نگاهی می اندازم، شانزدهم مرداد ماه است. یک روز مانده به روز خبرنگار.
مقصد: دفتر کار ویژه در طبقه دوم ضلع غربی ساختمان شماره یک استانداری سیستان و بلوچستان. اتاقی ویژه همگن با شغل و در عین حال پر نور و شاداب و در ایامی عطر گلدان گل مریم طراوات خاصی به میهمانان اتاق می بخشد.
170 دقیقه گپ و گفت با فرمانده بسیجی 22 ساله و فرماندار سال های سیلاب و خشکسالی سیستان که اینک در قامت معاونت امنیتی و انتظامی از اتاقی ویژه در پهنه غربی ساختمان شماره یک استانداری سیستان و بلوچستان با تلاش همکارانش و مجموعه های ذی ربط، امنیت را به مردمان شرقی ترین نقطه کشور هدیه می کند.چهر ه ای آرام با وجود دغدغه کاری.
مدت زمان مصاحبه ما با او همراه بود با پاسخ به تماس های تلفنی متعدد کاری امّا مهم، دستور تشکیل جلسه اضطراری درباره موضوعی فوری که در همان آن مطلّع شد با سازمان های ذی ربط در ساعت 17، امضای چندین نامه و هماهنگی جهت برگشت زمینی تیم 13 نفره اقتصادی که از استان به پاکستان رفته بودند به علت لغو پرواز و... باید گفت این از خاصیت کار امنیتی و حضور در دفتر کار تا پاسی از نیمه شب.
او که در 22 سالگی مسئول اعزام به جبهه بود، در این بازگویی دلش با شهداست با بغض آکنده از حسرت می گرید و می گوید: <هنوز داغ اینها در دل ما هست.> حس غریبی است، گریه، امان نمی دهد و درخواست دارد مصاحبه را تعطیل کنم اما اصرار من او را به ادامه واداشت.
پس از تصدی کرسی ریاست جمهوری از سوی اصولگرایان در سال 84، وی که فرمانداری دولت سازندگی و اصلاحات را در سیستان، چابهار و ایرانشهر در روزمه کاری خود داشت با کوله بار تجربه از مسئولیت عزل شد و به عنوان کارشناس راهی راهروهای استانداری سیستان و بلوچستان می شود. اما گویا حتی حضور بی تکلیفش از سوی مسئولان تصمیم گیر وقت بواسطه برخی تنگ نظری ها تحمل نمی شود و به او گفته میشه به وجود شما در اینجا نیازی نیست. او سرانجام به وزارت کشور می رود و به عنوان کارشناس بودجه امنیتی و در شورای امنیت پایدار شرق کشور به عنوان کارشناس خبره امور امنیتی تا انتخابات دوره دوم احمدی نژاد در سال 88 مشغول بود و پس از آن به اجبار رئیس دولت قبل به همراه گروهی از کارمندان وزارت کشور وادار به بازنشستگی اجباری شد و ....
با ورود به بحث داغ امنیت؛ صراحتاً از سیاست های گذشته این حوزه انتقاد می کند. و استراتژی خود در تعیین اولویت در مثلث امنیت،اقتصاد و فرهنگ؛ اولویت اول و زیربنای اصلی را به حوزه فرهنگ اختصاص می دهد با رویکرد اعتماد اجتماعی. و بعد اقتصاد و در نهایت منتهی به امنیت پایدار.
زاویه نگاهش در تامین امنیت پایدار به شیوه ی نرم افزاری است با سیاست سلب بهانه با ابزارهای جلب اعتماد مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با دولت، احترام به معتمدین، ریش سفیدان و گروههای مرجع صاحب نفوذ شیعه و سنی. البته اقدامات سخت افزاری نیز با جدیت دنبال می شوند.
آیا میرشکار که به شدت طرفدار شیوه نرم افزاری امنیت با تکیه بر مشارکت مردم همچون رئیس دولت که در سفرش به سیستان و بلوچستان امنیت را در گرو مشارکت مردم دانست؛ از مهم ترین آزمون سیاسی -امنیتی زندگی اش، رای اعتماد خواهد گرفت؟ باید ایستاد و نظاره کرد.
مصاحبه با علی اصغر میرشکار معاون امنیتی و انتظامی استانداری که در سیستان به دنیا آمده و در همین شهر هم بزرگ شده است از خاطرات او در سال های جنگ آغاز شد.
با یادی از دوستان و رفقای شهیدش، شروط استاندار برای مدیرانش و به بحث منطقی امنیت و مشکلات این روزهای سیستان منتهی شد. تا جایی که زمان اجازه می داد از او پرسیدم.
جزئیات بیشتر را در پرسش و پاسخ با وی می خوانید:
درباره علی اصغر میرشکار
وی سابقه زیادی در کارهای اجرایی و مدیریتی دارد. در سال 58 به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد، قائم مقام سپاه زابل و بعد مسئول بسیج سیستان شد. در عنفوان جوانی(22 سالگی) مسئولیت بسیج استان و عضو شورای فرماندهی سپاه برای اعزام مشتاقان، به جبهه های جنگ را عهده دار بود. از دوست و همکلاسی شهیدش حاج قاسم میرحسینی یاد می کند.
از شهدای بزرگوار دیگر خطه سیستان؛ شهید گُلی، خدری، نعیم پور، خمر، بهمنی و یوسف نوری می گوید که او خود مسئولیت اعزام شان را بر عهده داشته است. از بسیجی شهید <پاسبان> می گوید که با اخلاص به جبهه رفت و هنوز قامت رشید و چهره محبوبش را فراموش نکرده و او را به گریه وا می دارد.
معاونت امور استانها در بسیج کشور تا پایان جنگ برای اعزام نیرو به جبهه از سراسر کشور در ریزومه کاری اش قرار دارد.
می گوید از تشییع سه شهید بزرگوار منطقه سیستان بسیار متاثر شدم و در آن شکی ندارم چون حتی با گذشت سالها از آن دوران در طول مدت زمان بازگو کردن اشک می ریزد و می گوید مصاحبه را تعطیل کنید بگذارید برای وقت دیگه. و سکوت حکم فرماست.
او این شهدای بزرگوار را شهید محمد هاشمی نوجوان 13ساله بسیجی، شهید سراوانی و شهید نوروز میرشکار نام برد. می گوید از روی جنازه شهید هاشمی تانک رد شده بود و جنازه شهید را با حضور پدر و مادرش دفن کردیم. شهید دوم؛ شهید سراوانی بود که چون سر نداشت تصمیم گرفتیم جنازه را به پدر و مادرش نشان ندهیم اما پدر به ناچار یقه مرا محکم گرفت و گفت من پسرم را تحویل شما دادم و جنازه پسرم را هم از تو می خواهم که علی رغم تصمیم قبلی با درخواست او موافقت و فقط به پدر شهید سراوانی گفتم تحمل نداری ببینی که پاسخ داد؛ نه، من طاقت دارم. آمد و جنازه پسرش را دید و حتی بالای سرشهید اشک هم نریخت و صبوری به خرج داد و اصرار کرد که مادرش هم جنازه را ببیند که گرفتاری ما دو چندان شد و مادر هم جنازه را دید و بسیار آرام گرفتند. و شهید سوم دوست عزیزم که مثل برادرم بود؛ شهید <نوروز میرشکار> است که در سال 60 شهید شد. از بچگی با هم بزرگ شدیم و در واقع یک روح در دو جسم بودیم. من شدم پاسدار سپاه و او به جبهه رفت. به گفته او هنوز وقتی دو دخترک شهید نوروز را می بینم نیازی نیست که با آنها حرف بزنم فقط وقتی می بینم گریه ام می گیرد.
با اتمام دوران جنگ، جوانترین فرماندار کشور در دولت هاشمی رفسنجانی به منطقه سیستان آمد و مسئولیتش را با هدایت سیل بسیار مهیب و مخرب آغاز کرد. سیلابی که به گواه کارشناسان امور آب و مشاوران ذی ربط در 500 سال گذشته سابقه نداشته.6800 مترمکعب بر ثانیه حجم آب ورودی در زمان پیک. پس از اتمام مأموریت در سیستان در سال 74 به فرمانداری چابهار رفت و در آن جا بخشی از انرژی برای شکل گیری منطقه آزاد اقتصاد و تجاری گذشت و مدتی بعد فرماندار ایرانشهر شد.
پس از اتمام ماموریت 4 ساله در ایرانشهر، سال 80، مجدد در کسوت فرماندار به زابل برگشت که در این دوره بر عکس دوره قبل، سیستان گرفتار خشکسالی بود، که در این مقطع با استفاده از تجربیات دوره سیلابها برای ماندگاری مردم تلاش کرد.
با پایان کار دولت خاتمی و روی کار آمدن دولت احمدی نژاد با وجود این که مدیریت کلان استان در اختیار مدیر بومی سیستانی بود اما شما از زادگاهتان مجبور به کوچ به تهران شدید.از دوران بازنشستگی اجباری بگویید در تهران به چه کاری مشغول بودید؟
متشکرم از شما و تیمی که با هم در این رسانه تلاش می کنید. روز خبرنگار را به شما و همکاران خبرنگارانتان و همه خبرنگاران ایران اسلامی و صاحب وجدان دنیا که اخبار را به اطلاع مردم می رسانند، تبریک عرض می کنم. کم و بیش با کار شما آشنا هستم که چقدر دغدغه دارید و تلاش می کنید تا مدیر و مسئولی را پیدا کنید و مطالبش را به اطّلاع مردم برسانید. بخصوص این که برخی مشاغل هم به گونه ایست که به راحتی نمی توانید ارتباط بگیرید.
دولت احمدی نژاد با قرائت و سیاست های جدیدی آمد که ما را تحمل نکردند و من اولین مدیر استانی بودم که عزل شدم. به یاد دارم یک هفته بعد از این که استاندار دولت جدید استقرار پیدا کرد در 15 ماه مبارک رمضان سال 84 عزل شدم. متاسفانه با من خیلی بد برخورد شد، من در استانداری کارشناسی بودم که در آن موقع حداقل 25 سال سابقه مدیریت را پشت سرداشتم. از دوره جنگ در سپاه پاسداران و بسیج مستضعفان و بعد هم فرمانداری ها. اما کسی به این پشتوانه و تجربه توجه نکرد. من در همین استانداری جایی برای سکونت نداشتم، نمازخانه استانداری را برای نشستن انتخاب کردم ولی در نمازخانه را هم قفل کردند و من را راه ندادند. گفتم عیب ندارد، می روم کتابخانه مطالعه می کنم، در کتابخانه را هم قفل کردند، حتی مامور کتابخانه را جابجا کردند و گفتند رفته و نیست. این شرایط قریب سه ماه طول کشید و یک روز به من نامه ای دادند و گفتند به وجود شما در اینجا اصلاً نیازی نیست. به وزارت کشور رفتم و در آن جا هم دو الی سه ماه به طول انجامید تا بپذیرند ما در این سیستم کار کردیم و باید کار کنیم. بعد از این مدت که عصبانیت دولت کاهش پیدا کرد و پذیرفت ما کارمند سیستم هستیم به عنوان کارشناس بودجه امنیتی وزارت کشور مشغول به کار شدم و بعد هم کارشناس مسئول بودجه امنیتی. و آرام آرام شورایی تحت عنوان امنیت پایدار شرق کشور تشکیل شد و دبیر شورا که مشاور وزیر کشور بود و در دولت قبل در همین استان، معاون سیاسی و امنیتی استانداری بود و ایشان هم عزل شده بودند (دانیال مولایی) و من با تجربه مدیریتی که داشتم در آن جا به عنوان کارشناس خبره امور امنیتی در حوزه شرق کشور( استان های خراسان رضوی- جنوبی- کرمان-سیستان و بلوچستان و هرمزگان) تا انتخابات دوره دوم در سال 88 کار کردیم.
با پیروزی دکتر احمدی نژاد در انتخابات سال 88، گروهی از کارکنان وزارت کشور را وادار به بازنشستگی اجباری کردند که من هم جزء همان گروه اول بودم که فکر ما را قبول نداشت و ما بازنشسته شدیم. از سال 89 که بازنشسته شدم تا روزی که مجدد به سیستان و بلوچستان آمدم و در دولت جناب آقای روحانی مشغول به کار شدم، در شورای عالی کارشناسان رسمی دادگستری در تهران دو کار انجام می دادم 1-ویراستار و در مجموع همه کاره دو ماهنامه وزین کارشناس بودم که 15 هزار نسخه در سراسر کشور برای کارشناسان رسمی دادگستری چاپ می شد.
و کار دوم؛ دبیر کمیسیون حقوقی و رسیدگی به شکایات شورای عالی کارشناسان رسمی دادگستری بودم.
با اینکه لیسانس علوم سیاسی و فوق لیسانس مدیریت دولتی هستم هم کار خبرنگاری و حقوقی کردم.
تدریس هم داشتید؟
الان هم مدرس دانشگاه علمی کاربردی، دانشگاه آزاد و دولتی هستم. البته در تهران در مرکز آموزشهای شهروند شهرداری تهران، دروس آموزش های شهروند، مدیریت شهروندی، شیوه های مشارکت مردمی و... تدریس و طب سنتی هم تدریس کردم.
احتمال پیروزی آقای روحانی را می دادید؟
ما اعتقاد داشتیم تفکر انسدادی آقای احمدی نژاد به شکست می انجامد. ایشان مدیریت خاصی داشت؛ به نظرات کارشناسی توجه نمی کرد چون اعتقادی به کار کارشناسی نداشت. حتی من با دو تن از وزرای ایشان بعد از عزل شدن صحبت کردم که آنها هم این موضوع را تایید کردند. این مدل تصمیم گیری ها کشور را با مشکل روبرو کرد و خیلی از کارشناسان سیاسی و حتی غیرسیاسی در این زمینه اتفاق نظر دارند. دولتی که در 8 سال دوره مدیریتی، 700 میلیارد دلار درآمد داشته است اما امروز در عرصه و میدان هیچی نداریم؛ اشتغال و تولید با بحران روبرو شده و همین طور نقش اجتماعی و مشارکت مردم ندیده گرفته شد. پروژه های عمرانی به جای اینکه به پیمانکاران خصوصی داده شوند به بخش دولتی و شبه دولتی واگذار شدند و عملاً برای مردم مشکلات زیادی حادث شد و طبیعی بود که در انتخابات مردم به گزینه ای برای رهایی از این وضعیت را‡ی بدهند و آقای روحانی از گزینه هایی بود که مردم دیدگاه ایشان را پذیرفتند و را‡ی لازم را هم کسب کردند. من هم ابتدا در ستاد آیت الله هاشمی کار کردم که پس از رد صلاحیت ایشان در ستاد جناب روحانی در تهران و در استان هم با کسانی که ارتباط داشتم بویژه در زابل بر اساس باورهایمان کار کردیم و معتقد بودیم ایشان شایسته تر از بقیه افراد است که با اقداماتی که انجام شد و انصراف آقای عارف، شرایط برای آقای روحانی بهتر شد.
روحانی پیشینه مدیریتی خوبی دارد. سالیان زیادی دبیر شورای عالی امنیت ملی و مسئول مذاکرات هسته ای ایران با غرب بوده؛ سالیانی در عرصه نمایندگی مجلس فعالیت داشته و...که با توجه به این سوابق و شرایط، جناب روحانی بهترین گزینه بود. ضمن این که ما می توانستیم افکارمان را با ایشان بهتر و بیشتر تطبیق بدهیم چون ذائقه فکری ما به روحانی نزدیکتر بود و برای پیروزی ایشان تلاش کردیم ولی را‡ی را مردم دادند و ایشان پیروز انتخابات ریاست جمهوری در سال 92شدند.
آیا توقعات اصلاح طلبان از دولت روحانی برآورده شده؟
بهر حال ،اولین توقع آنان این هست که امور مملکت به سامان باشد، اقتصاد رشد کند و در واقع بد اخلاقی ها در جامعه از بین برود و البته این دولت اعتدال است با همان شعار جناب روحانی که <همه ایرانیان در دولت و کشور مسئولیت دارند و باید کار کنند.>
دولت تلاش دارد از افراط و تفریط جلوگیری نماید و خیلی از اصلاح طلبان با دولت همکاری می کنند چه آنهایی که در دولت هستند و چه آنانی که در دولت حضور ندارند، دولت را حمایت می کنند.
تعریف واژه اعتدال از نگاه فرماندار سابق دولت سازندگی و اصلاحات؟
من فرماندار دوران سازندگی بودم و بعد با اصلاحات کار کردم. خمیرمایه تفکرم مربوط به مجمع روحانیون مبارز است. پس از این که حضرت امام (ره) موافقت فرمودند که در برابر روحانیت مبارز، جامعه روحانیون مبارز هم ایجاد شود، من طرفدار فکری روحانیون مبارز شدم.
حضرت حجت الاسلام و المسلمین رحمانی مسئول بسیج کشور، مجمع روحانیون مبارز را تشکیل داد و با تیم آقایان خاتمی، نوری و بقیه دوستان کار می کردند و من نیز طرفدار این تفکر بودم.
دولت سازندگی پروژه های عمرانی بسیاری در کشور انجام داد با آن دولت کار کردم و بعد با دولت اصلاحات که اصل کرامت انسانی و اعتقاد به آزادی بیان و قلم داشتند و در واقع انگشت روی فطرت پاک انسان ها گذاشتند. این شعار قابل پذیرش و اقبال عمومی بود و من با همین رویکرد در تیم اصلاحات بر محور خدمت و احترام به مردم، نگاه تخصصی به کار اجرایی و الگو قرار دادن نامه مشهور امام علی (ع) به مالک اشتر، برای خدمت به جامعه در 8سال دولت خاتمی کار کردم و الان هم در دولت تدبیر و امید و اعتدال، باور و اعتقاد دارم که در حوزه امنیتی و اطلاعاتی می توانیم به روش های نرم افزاری امنیت را تامین کنیم. وضع امنیتی حال حاضر استان نسبتاً خوب است که یکی از دلایل آن نرم افزاری کردن امنیت است. در اولین گام برای تحقق امنیت به سه اصل جلب اعتماد مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با مردم، ایجاد اعتماد بین مردم با دولت واعتماد مسئولان به مردم توجه کردیم تا هیچ زاویه و یخی بین مردم نباشد. ما در سایه همین تفکر به معتمدین، ریش سفیدان و گروههای مرجع صاحب نفوذ شیعه و سنی احترام و نگاه انسانی داریم.
خب، کلید واژه این نکته در دولت اصلاحات این بود که گفتند <زنده باد مخالف من>؛ مثل بازی فوتبال. الان هم همین کرامت انسانی وجود دارد و ما با استفاده از این اصل تلاش کردیم امنیت را نرم افزاری کنیم با یک: احترام به مردم. دوم:در تامین امنیت هیچ فرصتی را برای بهانه به این و آن نباید بدهیم؛ یعنی سیاست سلب بهانه. این نکته ای است از روزی که آقای هاشمی وارد استان شدند خطاب به تیم اجرایی خود گفتند شما در خدمت به مردم چند نکته مدنظر داشته باشید: 1-صادق باشید 2- از حضور مردم و از نقش مردم سوء استفاده نکنید و 3 -شما خادم مردم هستید. بنابراین صداقت، خدمت، امانت و رفاقت اصولی است که ما باید در خدمت به مردم توجه کنیم.
عده ای سیاست سلب بهانه را به عرصه اجرایی و مدیریتی می کشانند و عده ای هم نگاه مذهبی دارند؛ نگاه شما به این واژه چی؟
اتفاقاً در دولت احمدی نژاد بیشترین مسئولیت ها به اهل سنت داده شد. وقتی دولت اصلاحات مدیریت را به احمدی نژاد سپرد ما در استان فقط یک مدیر کل و یک فرماندار اهل سنت داشتیم اما کماکان جامعه تنش و درگیری داشت؛ به همین دلیل که رفتار و گفتمان خوبی حاکم نبود و به همین دلیل که به دنبال رفع بهانه ها و خرده اشکالات اصلاً نبودند. به عنوان مثال خسارت های حاصله از طوفانهای سیستان یک شبه که حادث نشده. مسئولان اجرایی استان الان دارند تدبیر می کنند و استاندار فرصت سه ماهه به تیم ویژه ای برای تدوین برنامه عملی دادند.
می خواهم بگویم در خیلی از امور برنامه نداشتند و مردم را مشارکت نمی دادند. مشارکت دادن مردم یک اصل علمی و قرآنی است.
احترام به مردم در سلسله مراتب نیازها قرار دارد. این که به افراد جامعه خارج از دین و مذهب احترام بگذاریم. مطالبه استان را نه در قالب نژاد، رنگ، قوم و قبیله؛ بلکه در قالب انسانیت دنبال می کنیم که ما الان امنیت را با همین شیوه دنبال می کنیم تا به هیچ کس در عملکردمان بهانه ندهیم و آن بهانه ها باعث چالش نشود. یعنی در واقع جلوگیری از هرگونه تحرکی که چالش ایجاد کند، بلکه چالش را باید مدیریت کنیم. پس سیاست ما تدبیر است. نرم افزارهای حوزه امنیت؛ اعتماد و احترام به مردم، برگشت اعتماد اجتماعی، از بین بردن شکاف هایی که بین مسئولین با مردم ایجاد شده، اتخاذ سیاست سلب بهانه، به سرمایه های اجتماعی توجه و احترام بگذاریم و برنامه هایمان را به مردم اطلاع و آگاهی رسانی کنیم. در حوزه امنیتی اقدامات مفصلی در مدت کاری ام انجام شده و من تنها چند مورد را در بخش نرم افزاری مطرح کردم. مثلاً در مرز زابل دیوار کشیده شده که در نگاه اول ناامنی ها کنترل می شود اعم از قاچاق مواد مخدر، قاچاق افاغنه و... ولی مطالعه نشده که مردم چه نفعی از مرز ببرند؟ یعنی عملاً اقتصاد مردم نابوده شده مردمی که سالیان زیادی با هم زندگی می کردند جدایی ناپذیرند. در واقع یک پسر خانواده این طرف مرز و فرزند دیگر آن طرف مرز زندگی می کند و آن از دیدگاه ما خارجی است و آن ایرانی. این از دیدگاه ما چالش هست.
این سیاست ایجاد بهانه است نه سلب بهانه. سیاست سلب بهانه تدبیر می کند امورات و نیازهای مردم را برطرف کنیم.
در دولت اصلاحات چون چارچوب دقیقی تعریف نشد هر گروهی کار و عملش را منتسب به اصلاحات می کرد، در مقطعی تنش هایی را شاهد بودیم؛ تعریف نشدن چارچوب برای اعتدال نگرانی هایی دارد؟
به اعتقاد من، تیم اصلاحات، تیمی توانا و کارشناس بودند که توسعه و رشد جامعه را با برنامه فنی دنبال کردند کما این که جلوی تورم را گرفتند و اقتصاد را سامان دادند و وقتی هم که آقای خاتمی دولت را تحویل داد با یک صندوق با ذخیره ارزی پر پول تحویل داد و بر عکس جناب روحانی دولت را با کلی بدهی تحویل گرفت.اما چون اصلاحات در این زمینه از تجربه گذشته خود استفاده نکرد ایراداتی به آن وارد بود از جمله این ایرادات تندروی هایی در برخی مسائل بود که باعث بروز مشکلاتی شد و قرائت های مختلفی از این دیدگاه حاصل آمد که امیدواریم دولت اعتدال در این زمینه تا الان که ما فکر می کنیم خیلی خوب کارکرده، گام بردارد. و در استان می توانیم ادعا کنیم تیمی که در حوزه معاونین استاندار کار می کنند، قوی ترین و هماهنگ ترین تیم در حل مشکلات و معضلات جامعه است که با هم امور را پیش می برند. خُب، دیدگاههای استاندار بسیار دقیق و به یک استراتژیست متبحّر می ماند که بسیار هوشمندانه و با دقت مسائل را رصد می کند و ارتباط اجتماعی بسیار زیادی دارد.
برای ایجاد امنیت پایدار باید به توسعه بپردازیم و مسائل زیربنایی مثل اشتغال را حل کنیم. به همین دلیل جناب هاشمی چند موضوع مهم را در برنامه کاری استان قرار دادند. به عنوان مثال دو منطقه پتروشیمی در ایرانشهر و چابهار در دستور کار قرار گرفته و شک ندارم به محض گازرسانی به سیستان یک منطقه پتروشیمی نیز در این منطقه دنبال خواهند کرد و یا اجرای شبکه انتقال آب بوسیله لوله در سطح 46 هزار هکتار اراضی کشاورزی سیستان و تخصیص 1500 میلیارد تومان با عنایت ویژه مقام معظم رهبری به این طرح.
همچنین یک تیم مشغول بررسی طرح منطقه ویژه اقتصادی سیستان است. اگر به ما فرصت داده شود و این دولت برنامه هایش را پیش ببرد کسانی که در واقع نگاه سیاسی به موضوع دارند و تحلیل های سیاسی نااگاهانه از عملکرد دولت دارند، فرصت بدهند و بجای مانع تراشی همکاری کنند و در این همکاری دست ما را بگیرند در فرصت اندک استان را روی ریل توسعه قرار خواهیم داد. رفع موانع تجاری در بازارچه های مرزی و ساماندهی مسائل مهم متوقف شده از برنامه دولت در استان است. سفر دکتر روحانی خیر و برکت های فراوانی داشت و استاندار روزهای شنبه هر هفته مصوبات سفر را به دقت رصد می کنند. با راه اندازی صنعت فولاد در چابهار منطقه سوم خودروسازی کشور می شود. سود برنامه های اقتصادی دولت در استان را ما در امنیت پایدار می بینیم.
تفاوت دولت آقای روحانی با دولت آقای خاتمی؟
هر دو دولت روحانی و خاتمی برای توسعه منطقه برنامه ریزی کردند و دغدغه خدمت به مردم را داشته و رو به جلو بودند. آقای خاتمی وقتی دولت را تحویل گرفت خیلی از سفرای کشورهای دنیا از ایران رفته بودند ایشان در سیاست خارجی موفقیت های بسیار خوبی به دست آورد. در دولت روحانی نیز یکی از مسائل مهم، ارتباط با کشورهای دنیا و همسایه است. دولت آقای روحانی با تدبیر، درایت و عقلانیت بیشتری مسائل و امور را پیش می برد با استفاده از دولت اصلاحات نقاط ضعفی که در آن دولت بوده، در این دولت تکرار نخواهند شد. یک تجربه خوب است خیلی از مدیران توانمند هستند و دیگر آزمون و خطا نمی کنند.
به محض معرفی هاشمی برای استانداری؛ شما جزء معدود افراد و اگر اشتباه نکنم تنها شخصی بودید که در گفت و گو با رسانه متبوع ما صراحتاً اعلام حمایت کردید؛آیا این تاکتیک تشکیلاتی شما بوده که به شما توصیه شده یا شخصی؟
من آقای هاشمی را از قبل می شناختم. مدیری شناخته شده در کشور که جالب است بدانید عضو هیچ حزب و گروهی هم نیست.
اما عنوان شد عضو حزب مشارکت؟
نه. ایشان عضو حزب مشارکت نبوده. اما فکر ایشان اصلاح طلب و رو به جلو هست. استاندار چند ویژگی خوب دارند که یکی نگاه مثبت به جامعه است. در استان، دکتر شهریاری نماینده مردم زاهدان در مجلس تفکرش اصولگرایی و مواضع ایشان را می دانید آقای هاشمی هر موقع با ما درباره دکتر شهریاری صحبت کردند، گفتند ایشان برای استان یک فرصت است از این فرصت استفاده کنید. این یعنی نگاه مثبت دارند و این توصیه را به مدیرانش هم کردند. و یا درباره نماینده محترم ولی فقیه در استان، نگاه مثبت دارند و درباره مردم هم همین طور. ایشان یک نیروی اصلاح طلب منطقی، مثبت اندیش رو به جلو و توسعه است.
شاید خیلی ها این توصیف شما را از این حیث که مدیر ایشان هستید؛ تحلیل کنند؟
من آن روزی که مدیر ایشان نبودم پیام حمایت دادم چون با فکر ایشان آشنا بودم. می دانستم ایشان استانداری موفق و بهترین گزینه برای توسعه استان است، در حالی که اصلاً فکر نمی کردم به دولت برگردم و کار کنم. من از دوستان، رفقا و همشهریانم تقاضا کردم آقای هاشمی را در اجرای برنامه هایش حمایت و کمک کنند. همان روزها هم که ایشان را ملاقات کردم خواستم استان را در قالب انسانیت ببیند نه در قالب گروه، قوم و مذهب. انسانها را برابر با هم بذارید و حالا آنها را پیش ببرید.
شما تفکر برابری همه با هم را می بینید؟
کار سختی است و مشکل و به همین دلیل کسانی که از آقای هاشمی انتقاد می کنند بنظرم انتقاد شان اصلاً پایه و اساسی ندارد. و وقتی که با ایشان می نشینند و صحبت می کنند، تسلیم تفکر ایشان می شوند و می پذیرند. معتقدم این دیدگاه موفق ترین دیدگاه هست.
بهر حال آن تصمیم برای تبریک به استاندار تصمیم شخصی و نظر خودم بود و من هم عضو هیچ حزب و گروهی نیستم. دیدگاه و فکر هاشمی و برنامه های ایشان را قبول دارم و توانمندی ایشان را که در چندین استان مسئولیت داشته از فرمانداری تهران و معاون استاندار تهران و... این فرد تجربیاتی دارد که می تواند به استان ما خیلی کمک کند. بر خلاف سایر استانداران که استانداری شان را در این جا اولین بار تجربه کردند اما ایشان تجربیات جاهای دیگر را در اینجا می آورد که نکته بسیار مهمی است.
آیا خواستید حرف این گروه های مخالف را بشنوید؟
بنظرم هیچ پایه و اساسی در حرف هایشان ندارند. بابرخی که من صحبت کردم برای دیدگاههای آقای هاشمی نمی توانند ایراد بگیرند شاید نگران منافع خودشان هستند. شاید وقتی ایشان نگاه انسانی به جامعه و ارتباط با توده های اجتماعی داشته باشند و اعتماد اجتماعی مورد هدف قرار بگیرد، یک عده خودبخود منافع شان به خطر می افتد. والاّ استاندار که به دنبال وحدت در استان هست، به دنبال تحقق منافع ملی، وحدت اقوام با یکدیگر، تعادل، تعامل و توسعه اقتصادی در استان هست پس چه مانعی وجود دارد که کمک نکنند.
آقای استاندار چه قولی از شما گرفتند؟
استاندار در جلسات خصوصی با مدیرانش چند شرط جدی را مطرح کردند. اولین شرط استاندار این بود که ما در استان کار اقتصادی نکنیم. مدیرانش به سمت این که ازدوش مردم بالا بروند، نداشته نباشد اصلاً و ابداً .و این را شرط کردند که در استان فقط به خدمت به مردم فکر کنید. دوم: به هیچ وجه به فکر خودتان نباشید. سوم: در خدمت به مردم صادقانه و با مردم صادق باشید. در انجام وظایف اگر کوتاهی شد شرط استاندار هست که با ما برخورد کند. چهارم: ما همیشه مثبت برای حل مشارکت جامعه فکر کنیم. پنجم: همه مردم را دوست داشته باشیم و برای همه مردم کار کنیم و از حوزه مسئولیت مردم را آقا و ولی نعمت خود بدانیم. ششم: مسائل و مشکلات را صادقانه آن طور که هست منتقل کنیم.
بارها استاندار تاکید داشتند مدیران هر روز فرازی از نامه امام علی (ع) به مالک اشتر را مطالعه و به آن عمل کنید.
در اولین سالگرد تنفیذ حکم رئیس جمهور قرار داریم؛ دولت در تحقق وعده ها در چه زمینه هایی موفق بوده و در چه زمینه هایی ضعیف عمل کرده؟
مهمترین ویژگی دولت آقای روحانی، شخصیت و شناخت خود ایشان از کشور و جهان خارج است که بهترین ثروت برای اداره امور کشور به حساب می آید و دوم حمایت مقام معظم رهبری برای موفقیت دولت تا برنامه ها به درستی پیش برود. نکته سوم؛ نشانه گیری صحیح و دقیق دولت در جامعه است که همان استفاده از تجربیات همه گروه ها با شعار اعتدال و تدبیر است علی رغم همه انتقاداتی که وجود دارد.
نکته دیگر، این دولت اقتصاد را نشان گرفته و باور دارد باید اقتصاد سامان یابد و در اقتصاد هم تولید برای مقابله با تورم و رکود مورد توجه قرار بگیرد. و همین طور مسئله مهم توجه به سیاست خارجی که در واقع فعال سازی دیپلماسی خارجی از موفقیت های این دولت است و برای حل مناقشات بین 1+5 و ایران تلاش می کند. مشارکت دادن همه مردم و اقوام در اداره امور کشور از نقاط قوّت این دولت است. البته مشکلاتی هم وجود دارد که یکی از موانع به عملکرد دولت قبل برمی گردد. مثلاً دولت تورم زنده ای را تحویل گرفت. و یا 9 هزار پروژه در کشور کلنگ زنی شد ولی به علت نبود بودجه به بهره برداری نرسیدند. از طرفی عده ای با ایجاد مانع، هنوز قاعده بازی را بلد نشدند که وقتی رقیب پیروز شد، اجازه بدهند کار را پیش ببرد و برای کشور خدمت کند. هنوز عده ای به وحدت ملّی و منافع ملّی توجه ندارند و منافع حزبی و گروهی را بر منافع ملّی ترجیح می دهند.
این گزاره، شاه بیت وعده های روحانی در رقابت های انتخاباتی بود که <باید هم چرخ سانتریفیوژها بچرخد، هم چرخ اقتصاد کشور.> روند پرونده هسته ای را چگونه می بینید؟
پرونده هسته ای موضوع مهمی است که سیاست کلان آن رامقام معظم رهبری تعیین فرمودند و همه مذاکرات به استحضار ایشان می رسد و با نظر ایشان پیش می رود که حق هم همین است و انشاءا... به سرانجام می رسد. انرژی هسته ای حق مسلّم و خواسته اساسی مردم است اما بالاخره تحریم ها اثرگذار بوده و منکر آن نیستیم چون ما جزیره ی جدای از دنیا نیستیم. باید تعامل و همکاری داشته باشیم، دنیا عرصه بده و بستان هست.این که در آینده چه خواهد شد بالاخره دنیا هم ضرر می کند. رویکرد مذاکرات رو به پیشرفت است هر چند که کار هم سخته، اما تیم مذاکر کننده ایران توانمند و صادق است و رهبری هم تمام قد حمایت کردند. البته تیم اقتصادی هم اثر دارد اما شیوه نشانه گیری اقتصادی و مدل حرکت بسیار مهم است.اما دولت هم به زمان نیاز دارد.
در چه شرایطی معاونت امنیتی را تحویل گرفتید؟
این مسئولیت در شرایطی به من واگذار و محوّل شد که استان شرایط تقریباً بحرانی از حیث امنیتی داشت. جوّ جامعه ملتهب بود و احساس ناامنی در مردم وجود داشت. در شاخص های امنیتی بالا بودن ارقام جرایم امنیتی و در اوج آن ربایش پنج مرزبان بود که اتفّاق افتاد. من در چنین شرایطی وارد عرصه کار شدم و در همان روزهای اول کارهای سخت امنیتی را دنبال کردم. یک جوری بین مردم و دولت، امنیت اجتماعی وجود نداشت. شایعات ناامنی درباره گروگانها که تحویل نمی دهند و آنها را می کُشند، روز به روز فزونی می یافت. در چنین بستری ما ارتباط دیپلماتیک برقرار کردیم و در را‡س هیئتی به پاکستان رفتیم و به کشور همسایه قبولاندیم که مرزبانان ما داخل خاک کشورشان شدند و رسماً قرار داد امضاء کردیم و آنها را متعهد کردیم که برای آزادی مرزبانان ما تلاش کنند.
کشور همسایه همکاری هم کرد؟
بله. البته ایالت بلوچستان وضعیت ویژه ای دارد زیرا دولت پاکستان کمتر در آن جا حضور دارد و گروهک های تروریستی مخالف زیادی جولان می دهند. البته ما آمادگی داریم در زمینه مقابله با گروههای تروریستی که بشریت را نشانه گرفتند، اقدامات مشترکی با هم انجام دهیم.
در حوزه معاونت امنیتی، اولین کاری که انجام شد به شورای تأمین که جایگاه قانونی دارد، قوام و دوام بخشیدیم و هر 15 روز به طور مرتب به ریاست استاندار تشکیل جلسه می دهد و موضوعات شورای تأمین که قبلاً در کمیته امنیتی، کارشناسی و مورد بحث قرار گرفته را برای شورای تأمین آماده تصمیم گیری می کنیم. یعنی در واقع در زمینه های مختلف از نابسامانی و پراکندگی، انسجام بخشیدیم.
در گام بعدی تلاش کردیم مسائل و مشکلات استان را به ترتیب از فاز امنیتی به سیاسی و بعد به فاز اجتماعی و در نهایت به فرهنگی تبدیل کنیم تا در جای خود آن را حل کنیم. چرا ما یک خواسته کوچک مردم را به یک بحران امنیتی تبدیل کنیم. در واقع با مدیریت مشکلات را کوچک، محدود و بعد حل کنیم. و نکته بعدی در حوزه امنیت به جای پاک کردن صورت مسئله، مبنایی و ریشه ای به آن بپردازیم. و در ادامه آن را در حوزه امنیتی با همگرایی، هم اندیشی، هم افزایی و هماهنگی در حوزه نهادها و سازمانهای متولی امنیت دنبال می کنیم که بر همین اساس در شهری مثل زاهدان، 50 سارق حرفه ای طی این مدت دستگیر شدند. همچنین شورای تأمین شهرستانها نیز فعال شدند و مسائل امنیتی را رصد می کنند. اختلافات طایفه ای که از مسائل بغرنج در استان بوده و هست، یک تیم ویژه و توانا روی این مسئله کار می کند. طی همین مدت در شهرستان سرباز با همگرایی مردم، علما و فرمانداران بین طوایف درگیر که 17 نفر از طرفین کشته شدند، صلح شد و هم اکنون نیز یک تیم برای صلح دو طایفه ایرانشهری که بیش از 20 نفر از طرفین در طول 20سال کشته شدند، تلاش می کنند.
تغییرات در سطح مدیران انتظامی انجام شد و فرماندهان توانای با سابقه و هوشمند منصوب شدند. به عبارتی تحرک در سیستم ایجاد کردیم. اطلاعات، سپاه و نیروی انتظامی مجموعه عناصری هستند که به امنیت کمک می کنند و از همه مهمتر این که مبنا و چارچوب اصلی کار امنیت، تصمیمات شورای تأمین استان قرار دارد که متولی اصلی تأمین امنیت استان در چارچوب قانون، استاندار است و همه دستگاهها موظفند هماهنگ با هم همکاری کنند که البته دیگران هر کدام در چارچوب مسئولیت خودشان، مشاور استاندار برای حل مشکلات هستند.
موفقیت های بسیار خوبی را در حوزه امنیت داشتیم. حوزه امنیت یک چشمه گمنامی است، یک لایه پنهان که خیلی از مسائل را مردم نمی بینند اما وجود امنیت را لمس و احساس می کنند که نشانه آن حضور مردم تا پاسی از شب در پارکها و مراکز تفریحی هست.
بعضاً حوادث ناامنی شنیده می شود؟
این طبیعی است. چون در جامعه یک عده ای می خواهند به حقوق مردم تجاوز کنند که این ناامنی می شود. ولی همیشه نیروهای اطلاعاتی و انتظامی ما مسائل را رصد می کنند. امنیت تولید اجتماعی است و ناامنی می تواند اعتراض اجتماعی باشد. مقوله امنیت یک مقوله چند وجهی است که حتی یک نفر هم بیکار شد شاید دست به سرقت بزند. ما در برخی شهرستانهای استان تا 56 درصد کاهش جرایم امنیتی در این مدت داشتیم.
اما در سیستان مردم از آمار بالای سرقت ها گلایه دارند؟
اتفاقاً در حوزه سیستان بویژه در شهر زابل 26 درصد کاهش ناامنی در سرقت های خُرد داشتیم.
آن چه که وجود دارد اتفاقاتی از قبل انباشته شده و سیر صعودی داشته که مردم را به آستانه تحمل رسانده است اما شرایط را البته با کمک مردممطلوب می کنیم.
ما یک کار دیگری که انجام دادیم کمیسیون انتظامی امان نامه را به ریاست استاندار فعال کردیم تا نادمینی که تحت تاثیر جریان های تروریستی و مزدور قرار گرفتند خودشان را تسلیم کنند. تا الان با دادن امان نامه به 36 نفر از نادمان موافقت شده و از همه نادمین تقاضا داریم به دامن را‡فت جمهوری اسلامی روی بیاورند و با همین دیدگاه خودشان را تسلیم کنند.
شیب نگاه شما به حوزه امنیتی تمرکز روی مسائل اجتماعی است؟
ما معتقدیم موضوعات اجتماعی هستند که امنیتی می شوند. وقتی که شغل باشد، مردم به هم احترام بگذارند، همدیگر را باور کنند و با آرامش در کنار هم زندگی کنند، بحران امنیتی حادث نمی شود. ما باید مسائل حوزه اجتماعی و فرهنگی را به خوبی رصد کنیم و دستگاههای فرهنگی و اجتماعی،کارکرد مناسب و درستی داشته باشند تا مسائل ناامنی پیش نیاید.
در این استان، دو قوم سیستانی، بلوچ و سایر اقوام حضور دارند با دو مذهب شیعه و سنی. ما باید همدیگر را باور کنیم و به هم اعتماد داشته باشیم. من برادر اهل سنت را بپذیرم و او هم من را. از طرفی افراد ناآگاه که معمولاً هم آب به آسیاب دشمن می ریزند، ناخنک نزنند، مشکل درست نکنند. شک نکنید که کشورهای آمریکا، قطر، عربستان و انگلیس نمی خواهند در این کشور وحدت باشد و اتفاقاً یکی از استراتژی های مهم و خواست دشمن این هست که در این استان نارضایتی اجتماعی بوجود بیاید و بین مردم و دولت فاصله باشد. اما یک عده ای از کسانی که متاسفانه اطلاعات هم دارند و در تیم نخبگان و صاحب نظران هم هستند، اینها را می دانند اما به خواست دشمن دامن می زنند. یعنی دشمن حرفش را از زبان آنها می زند.
خوب اینها باید مهار و کنترل شود و همه به وحدت ملّی، منافع ملّی، انسجام اسلامی و همکاری فکر کنیم.
می توان این گفته شما را پیام دعوت همکاری به این نخبگان تعبیر کرد؟
بله. همینطور هست. دولت تدبیر و امید از همه آنها استقبال می کند که در عرصه اجتماعی فضا را تلطیف کنند. هر تعداد شغل ایجاد شود به تعداد آن شغل ها، استان امن تر می شود.
امنیت، اقتصاد و فرهنگ، سه ضلع مثلث جامعه توسعه مدار هستند؛ وزیر اطلاعات چندی پیش در خطبه های نماز جمعه تهران اظهار داشتند برای امنیت پایدار، فرهنگ پویا و اقتصاد شکوفا به هر سه عنصر باید توجه شود. شما اولویت این سه ضلع را به ترتیب چگونه می اندیشید؟
من باور دارم فرهنگ،اقتصاد و امنیت. فرهنگ یعنی تربیت، آموزش، همگرایی، هم اندیشی و باورهای مثبت که مهمترین مسائل را در برمی گیرد. در واقع تربیت استفاده از اقتصاد را به ما می آموزد.
معتقدم باورهای اجتماعی و اعتماد اجتماعی به عنوان زیربنایی ترین اصل تامین امنیت، باید زیر ساخت آن را فراهم کنیم و پس از ایجاد زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی که مقوله مفصلی است و زیر شاخه های بسیار زیادی هم دارد که اعتماد اجتماعی مهمترین آن می باشد، بعد باید زیربناهای توسعه را که اقتصاد در زیربناهای توسعه می گنجد را فراهم کنیم که خود بخود سرمایه دار خودش از سرمایه اش حفاظت و در امنیت مشارکت می کند تا به سرمایه اش لطمه ای نخورد و بعد مقوله سوم یعنی ایجاد امنیت پایدار است.
منظور خاص از فرهنگ و گروههای اجتماعی چه عده ای هستند؟
تشکل های مردم نهاد، سازمانهای دولتی، روحانیون تیم مردمی قوی هستند، نمازهای جمعه فرهنگ ساز هستند، گروههای مرجع رسمی مثل تبلیغات اسلامی، ارشاد اسلامی و نهادهای این حوزه. انجمن های متعدد نخبگان و تحصیلکردگان گروههای مرجع مهم هستند، ریش سفیدان و کانونهای فکری خانواده همه اینها زیرساختارهای فرهنگ هستند و باید اساس جامعه و تربیت را از خانواده آغاز کنیم.
یک برداشت کلی و نگاهی از بالا به مقوله امنیت در استان بیندازید بر آنچه که در هشت سال گذشته بر ما رفته است. آن گاه از دیدگاه حال حاضر شما با خبر شوم؟
متاسفانه شرایط امنیتی در هشت سال قبل شکننده بود که بخشی از آن به توطئه های دشمنان ضد انقلاب و استکبار جهانی برمی گردد که نباید از آن غافل باشیم چرا که این بخش همچنان ادامه دارد و ما باید هوشمندانه مسائل را رصد کنیم. نکته دوم به عملکرد دستگاه های اجرایی برمی گردد. که رفتار خوب، واکنش خوب دارد. جواب نگاه تبسم آمیز با نگاه اخم و غضب آلود با همدیگر خیلی متفاوتند. درک و شناخت مردم و نیازهای آنان و تلاش برای حل مشکلات، نکات ظریفی است که باید مورد توجه قرار گیرد.
عدم وجود زیرساختها و نبود اشتغال به رفتار نسنجیده دامن می زند لذا ما باید فکر خوب داشته باشیم، خوب بیان کنیم و هم خوب هم عمل کنیم. <خداوند در قرآن می فرماید: شما بدی های مردم را به بهترین خوبی پاسخ بدهید.> حال ما را چه شده که به سخن قرآن نمی پردازیم.
چه طرح امنیتی ها برای استان دارید؟
یکی از برنامه های اصلی این معاونت، تهیه طرح های امنیتی در چارچوب سیاست نرم افزاری است. چند پارامتر آن را گفتم و چند مورد آن هم طرح های خاصی است. در مجموع برای هر موضوع امنیتی، طرح جامعی تهیه شده و یا در دست تهیه و اقدام است.
آیا طرح چند ساله مثلاً 5ساله داریم؟
اصلاً امنیت طرح 5 ساله یا 2 ساله ندارد. امنیت یک موضوع سیال است و برای همیشه برنامه دارد. موضوعی که مرتب در حال تولید است و تا جامعه باشد باید امنیت برقرار باشد. مثلاً دو نفر که دارند با هم گفت و گو می کنند شاید بین آنها اختلاف حادث شود. ضمن این که برخی از طرحها و برنامه های امنیتی احداثی و ایجابی هست که زمان می برد. مثل ایجاد جاده در مرز، پاسگاه و سایر امکانات رفاهی که برای چنین طرح هایی نقطه شروع و پایان داریم. اما ما نمی توانیم به مردم بگوییم با هم دعوا نکنید و اختلاف نداشته باشید. بنابراین، امنیت یک موضوع سیّال و در حال تحرک است. نوع و جنس امنیت متناسب با آدمها متفاوت و هر کسی نسبت به امنیت برداشت متفاوتی دارد.
به عنوان مثال یک فرد ارتشی، امنیت را در حفظ تمامیت ارضی تعریف می کند. از منظر یک فرد اقتصادی، ایجاد رفاه اجتماعی یعنی امنیت. از نگاه یک فرد فرهنگی، امنیت یعنی توسعه و ترویج فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه. و یا یک نیروی حاکمیتی، امنیت را حفظ ثبات سیاسی تعریف می کند.
پس امنیت هزاران تعریف دارد و هر تعریف دیدگاه خاصی را به جامعه تزریق می کند. امنیت قابلیت گروه حاکم برای حفظ تمامیت ارضی کشور، حفظ ثبات سیاسی در تامین رفاه اجتماعی و ارتقاء سطح دانش و آگاهی، توسعه ارزش های حاکم بر جامعه و از همه اینها مهم تر؛ تحقق عدالت اجتماعی می باشد. اینها مقوله های امنیت هستند اما همه اینها معطوف به روابط اجتماعی است.
استاندار، گروه های تروریستی دخیل در حوادث ناامنی استان را خرده شرور و شرارت نامید؛آیا این تعریف کمکی به وضع امنیتی استان کرد؟
اتفاقاً این که استاندار اظهار داشتند خرده شرارتها؛ مهمترین تعریف است. ما می گوییم یک دیپلمات موفق کسی است که دشمن بالفعل را به دشمن بالقوه تبدیل کند و دشمن بالقوه را تبدیل به دوست بالقوه و دوست بالقوه را تبدیل به دوست بالفعل بکند. کسی موفق است که وقتی دشمن اسلحه دست دارد این را تبدیل به دوستی کند که از انسان تعریف کند. و تعریف استاندار دقیقاً همین هست.
به سخن ساده تر؛ اگر کسی اسلحه داشته باشد و با ما بجنگد و ما هم بجنگیم، بهتر است و یا بگوییم اسلحه را حالا کنار بگذار و بیا با هم حرف بزنیم.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]
-
گوناگون
پربازدیدترینها