تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 27 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هيچ كس جز با اطاعت خدا خوشبخت نمى‏شود و جز با معصيت خدا بدبخت نمى‏گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830346725




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

وقتی برای رفع گرسنگی خمیر دندان خوردیم!


واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:



وقتی برای رفع گرسنگی خمیر دندان خوردیم!
آن روز سر و کله و دست و پای بیش از صد نفر از بچه ها شکست و چهار نفر هم بر اثر شدت جراحات شهید شدند. روز بعد هم شنیدم دو نفر از بچه ها را در بیمارستان با تزریق آمپول هوا به شهادت رسانده اند.



به این مطلب امتیاز دهید

  به گزارش سرویس مقاومت جام نیوز، یک دفعه خبردار شدیم می خواهند بچه ها را جدا کنند. قرار شده بود بسیجی ها، پاسدارها، درجه دارها، جوان ها و مسن ترها را از هم جدا کنند. قدیمی ترها به یکدیگر عادت کرده بودند و همه می خواستند دور هم باشند. بچه ها نصف و نیمه اعتراض کردند و گفتند می خواهند با هم باشند ولی گوش عراقی ها بدهکار نبود.   چند روزی بود که جای زخمم عفونت کرده بود. مسئول آسایشگاه با عراقی ها صحبت کرد و مرا به بهداری بردند. در بهداری به بازویم سرم وصل کردند و یکی، دو تا آمپول زدند.   عراقی ها در پی مخالفت بچه ها، چند روزی مسئولین آسایشگاه ها را بردند و با سر و روی خونی آوردند. بار آخر آنها را بردند و وقتی به خواسته شان نرسیدند، همه ی درها را قفل کردند و به کسی آب و غذا ندادند.   وقتی در بیمارستان بودم سر و صدای بچه ها را از داخل آسایشگاه ها می شنیدم. یک روز حسین کاملی گفت بچه ها می خواسته اند یکی از دیوارها را خراب کرده و از آنجا فرار کنند که عراقی ها فهمیده و گفته بودند که پشت دیوار هستند و اگر کسی دیوار را خراب کند، اورا با تیر می زنند.   در آن چند روزی که توی بهداری اردوگاه بودم، دو تا از بچه هایی را که حالشان خوب نبود، به آنجا آوردند. آنها می گفتند بچه ها در داخل آسایشگاه ها به ناچار از ادرار خودشان استفاده می کنند و از گرسنگی خمیردندان می خورند.   چند روز بعد بچه ها درها را شکستند. ریختند بیرون و شروع کردند به خوردن چمن های جلوی آسایشگاه ها. جلوی هر آسایشگاه یک محوطه کوچکی بود که گل و گیاه و چمن کاشته بودند. تعدادی از بچه ها بر اثر خوردن چمن ها زخم معده و اسهال خونی گرفتند. بچه ها در محوطه شروع کردند به خواندن نماز جماعت. فرمانده اردوگاه آمد و گفت که همه به داخل آسایشگاه برگردند. کسی به حرف او گوش نداد. بچه ها گفتند باید به خواسته مان احترام بگذارند و مسئولان آسایشگاه ها را برگردانند. یک دفعه فرمانده اردوگاه سوت زد و دو گردان سربازهای ضد شورش ریختند و همه را با کابل و چوب و سیم خاردار گرفتند به کتک.   با حمله سربازان عراقی، همه بچه ها این طرف و آن طرف دویدند. عراقی ها بچه ها را دوره کردند و حلقه شان را تنگ تر کردند. یک دفعه فریاد یا حسین و یا زهرا و ناله بچه ها بلند شد. با همه آنهایی که در بهداری بودم، صحنه را می دیدیم ولی کاری از دستمان ساخته نبود و همگی اشک می ریختیم.   آن روز سر و کله و دست و پای بیش از صد نفر شکست و چهار نفر هم بر اثر شدت جراحات شهید شدند. روز بعد شنیدم دو نفر از بچه ها را هم در بیمارستان با تزریق آمپول هوا به شهادت رسانده اند.   توی آسایشگاه ما یک پیرمرد بود که بر اثر ضربه ای که به سرش خورده بود، شهید شد. حال چند نفر هم بد بود، به گونه ای که یکی از آنها بر اثر فشارهای وارده روانی شد. وقتی یکی از اسرا توی اردوگاه فوت می کرد، یکی از بچه ها با عراقی ها می رفت تا شاهد خاکسپاری او باشد.   همه به اجبار داخل آسایشگاه برگشتند و غروب آشپزها را بردند سر کارشان. عراقی ها به آن چیزی که می خواستند رسیدند. شروع کردند به جدا کردن بچه ها و بعد از آن اتفاق هر روز از تک تک آسایشگاه ها در سه نوبت آمار گرفتند.   سایت جامع آزادگان    




۲۴/۰۵/۱۳۹۳ - ۱۵:۲۲




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام نیوز]
[مشاهده در: www.jamnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن