تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):مؤمن همواره خانواده خود را از دانش و ادب شايسته بهره مند مى سازد تا همه آنان را وارد ب...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798336307




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

عوامل و راهبردهای کاهش سن ازدواج


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:



سلسله یادداشت‌های سبک زندگی اسلامی/6
عوامل و راهبردهای کاهش سن ازدواج خبرگزاری رسا ـ به نظر مى‌رسد دیگر زمان دادن راه حل تمام شده و باید در مسیر عملى ساختن این راه حل‌ها قدم برداشت؛ تنها راه رهایى از این مشکل آن است که ملت و دولت دست به دست هم دهند و با برنامه ریزى‌هاى کلان فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى، سعى در رفع این مشکل بزرگ داشته باشند.



به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، افزایش سن ازدواج یکى از معضلات مهم جوامع بشرى است؛ چرا که با افزایش سن ازدواج، جوانان از شیوه بهنجار ارضاى غریزه جنسى و آثار و فواید آن محروم مى شوند. در جوامع گذشته، پسران و دختران با رسیدن به سن بلوغ، یا کمى پس از آن، اقدام به ازدواج مى کردند و مجرد ماندن یک نقص اجتماعى محسوب مى شد؛ اما با پیچیده تر شدن جوامع و ایجاد خواسته ها و انگیزه هاى کاذب، ذائقه اجتماعى تغییر یافت و به طبع این تغییر ذائقه، نیاز طبیعى و غریزى به ازدواج را سرکوب و این روند، تا جایى پیش رفته که امروزه در بعضى جوامع غربى، جوانان به کلى از ازدواج سرباز زده اند و آن را مانعى براى آزادى خود تلقّى مى کنند و تنها زمانى به ازدواج روى مى آورند که نشاط جوانى را از دست داده و نیازمند یک پرستار یا مراقب هستند.
متأسفانه این فرهنگ اشتباه جوامع غربی، جامعه اسلامى ما را نیز تحت تأثیر خود قرار داده، به گونه اى که روند رو به رشد سن ازدواج در کشور، مشکلات فراوانى به دنبال داشته است؛ مشکلاتى مانند افسردگى و ازبین رفتن نشاط در جوانان، ابتلا به وسواس زیاد در انتخاب همسر، مشکل آفرینى فرزندان بزرگ و ازدواج نکرده در خانه، افزایش اضطراب و نگرانى به خصوص در دختران، بلاتکلیفى، از دست رفتن طراوت و زیبایى، ناامیدى و تصمیم به عدم ازدواج به خاطر کاهش میل به آن، بى دقتى در انتخاب همسر، احتمال افزایش انحرافات و ده ها مشکل از این قبیل که جوانان ما را به چالش کشانده است.(1) از این رو، بر همه مسؤولان و دست اندرکاران مسائل اجتماعى لازم است به این مسأله به عنوان یک مشکل فوریتى نگاه کرده و همه همت و تلاش خود را براى رفع آن به کار گیرند.
 
 سن مناسب ازدواج از دیدگاه اسلام
 گر چه در اسلام سن مشخصى براى ازدواج مقرّر نشده، اما احادیث منقول از پیامبر اکرم و امامان معصوم(ع) و سیره عملى آن بزرگواران، شواهد گویایى بر اهتمام ایشان در تعجیل امر ازدواج است؛ از نظر قرآن، ازدواج مایه آرامش روح و روان آدمى و خود از نشانه هاى رحمت و بزرگى خداوند است.(2) تشویق به ازدواج، به ویژه در سن جوانى و کراهت اسلام از تجرّد و رهبانیت، در بسیارى از سخنان معصومان(ع) آمده و آثارى مانند بزرگداشت سنّت پیامبر(ص)(3)، قرار گرفتن در ولایت و حمایت خداوند(4)، به خشم آمدن شیطان(5)، حفظ و کامل شدن ایمان جوانان(6)، مضاعف شدن ثواب عبادت(7) و زیاد شدن روزى(8) در کلام معصومان(ع) از برکات ازدواج شمرده و از کسانى که اسباب ازدواج جوانان را فراهم مى کنند، تمجید شده است.(9)
 همچنین تجرّد و تأخیر در امر ازدواج در بعضى روایات مردود دانسته و تأکید شده که هیچ چیز نباید موجب تأخیر ازدواج شود، حتى فقر.(10)
 روایتى مردان بدون همسر را سرزنش مى کند(11) و تجرّد را سبب شرور شدن مى داند.(12) در روایتى دیگر مى خوانیم، یکى ازحقوق فرزند بر پدر، آن است که پس از بالغ شدن، او را به ازدواج درآورد(13) و در روایت دیگر، به کسانى که صاحب دختر هستند، سفارش مى کند در ازدواج دخترانشان تعجیل کنند.
 امام رضا(ع) مى فرماید: جبرئیل امین بر پیامبر خدا(ص) نازل شد و عرض کرد اى محمّد(ص) پروردگارت به تو سلام مى رساند و مى فرماید: دختران باکره مانند میوه درختان هستند و همان گونه که میوه وقتى مى رسد، چاره اى جز چیدن ندارد و گرنه تابش خورشید و وزش باد آن را فاسد مى کند، دختران باکره هم وقتى به سن بلوغ و ازدواج مى رسند، چاره اى جز ازدواج ندارند و گرنه از گرفتار شدن به فتنه و انحراف، در امان نیستند. آن گاه رسول خدا(ص) مردم را جمع کرد و به منبر رفت و پیام پروردگار عزیز و بلندمرتبه را به آنان ابلاغ نمود.(14) همچنین روایت دیگرى بهترین سن ازدواج دختران را ابتداى سن بلوغ مى داند.(15)
 بنابراین، مى توان نتیجه گرفت اسلام در الگوى مطلوب خود، پایین بودن سن ازدواج را اصل مى داند و در عین حال، مشکلات ناشى از ازدواج هاى زودهنگام را نادیده نمى گیرد و در جهت رفع آن ها تلاش مى کند.(16) روشن است که با گسترش برنامه هاى آموزشى، بهداشتى، فرهنگى و نیز بهبود وضع اقتصادى مردم، بسیارى از این مشکلات مرتفع خواهند شد.
 نتایج تحقیقات تجربى وینچ(Robert F.Winch) در جامعه آمریکا نیز تا حدى با این جهت گیرى همخوانى دارد؛ به گفته وى، مشکل ازدواج زود هنگام از خود آن برنمى خیزد، بلکه برخاسته از عدم آمادگى براى پذیرش تعهدات ازدواج و نقش هاى ناشى از آن است؛ از این رو، ازدواج هاى زود هنگام در دو حالت کاملا رضایت بخش اند:
 1. آن جا که افراد نوجوان آمادگى پذیرش نقش هاى بزرگ سالان را دارند؛ مانند اعضاى قشرهاى پایین در جامعه آمریکا که در مشاغل غیرماهرانه یا نیمه ماهرانه اشتغال دارند.
 2. آن جا که انتظار نمى رود چنین نقش هایى را بپذیرند؛ مانند اعضاى قشرهاى بالا که معمولا از سوى والدین حمایت مالى مى شوند.(17)
 
 عوامل افزایش سن ازدواج
 با پیچیده تر شدن جوامع، انتقال از دوره کودکى به بزرگ سالى دشوارتر و مستلزم کسب آموزش ها و مهارت هاى بیشترى گردیده است. فاصله میان بلوغ جنسى، بلوغ اجتماعى و اقتصادى در جوامع جدید، محسوس تر گشته و خود را در طولانى شدن دوره نوجوانى و افزایش سن ازدواج نشان داده است.
 به هر تقدیر، سن ازدواج در هر جامعه اى بر اساس شرایط محیطى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى خاص آن جامعه تعیین مى گردد. سن ازدواج نه تنها در جوامع گوناگون متفاوت است، بلکه در جامعه اى واحد نیز در طول زمان، ثابت نمى ماند و بر طبق شرایط یاد شده، کم و زیاد مى شود. کارشناسان امور اجتماعى عوامل زیادى براى افزایش سن ازدواج عنوان کرده اند که ما این عوامل را در سه بخش عمده، مطرح مى کنیم:
 
الف) عوامل اجتماعى
 زندگى اجتماعى گر چه یکى از ضروریات حیات انسان است، به گونه اى که بشر بدون اجتماع قادر به ادامه زندگى نیست، اما با این حال، اگر در برنامه ریزى و سیاست گذارى اداره جامعه، دقت کافى نشود، مشکلات زیادى به وجود مى آید. برخى از عوامل افزایش سن ازدواج به مسائل اجتماعى برمى گردد:
 
 1ـ افزایش جرایم و آسیب هاى اجتماعى و خانوادگى:
 بالا رفتن جرایم و آسیب هاى اجتماعى و خانوادگى مانند: اعتیاد، بى بند و بارى، همسرآزارى، طلاق، روابط سرد همسران، دخالت اطرافیان و مانند آن، نه تنها موجب از هم پاشیدگى خانواده ها شده، بلکه موجب سلب اعتماد جوانان از ازدواج گردیده و سبب شده است جوان امروز ازدواج را به عنوان عامل خوش بختى، نگاه نکند و سرنوشت خود را به کسانى که در دام این آسیب ها گرفتار شده اند، تشبیه کند.
 وقتى جوان به اطراف خود مى نگرد و ازدواج هایى را مى یابد که پس از مدت کوتاهى دچار بحران مى شوند و هر یک از پسر و دختر اظهار پشیمانى مى کنند که چرا زود خود را در این دام انداختند، انگیزه خود را از دست داده و اجازه نمى دهد آزادى او به خاطر این سنّت اجتماعى به خطر افتد؛ به خصوص در مواردى که افراد در ازدواج شکست بخورند. نسبت به دوستان مجرّد خود احساس مسؤولیت کرده و تلاش مى کنند آن ها را از دچار شدن به سرنوشت خود باز دارند. در این وضعیت طبیعى است که برخى دختران و پسران جوان تحت تأثیر قرار گیرند و نسبت به ازدواج بدبین شوند.
 
 2 ـ طولانى بودن تحصیلات دانشگاهى:
 طولانى بودن مدت تحصیلات دانشگاه و افزایش نسبت دختران به پسران، که بر اساس بعضى آمارها تنها 35/43 درصد کسانى که در کنکور شرکت مى کنند، پسر هستند،(18) سبب شده است اولا، اغلب پسران و دختران تا پایان تحصیلات و بعد هم تا هنگام اشتغال، از ازدواج سرباز زنند. ثانیاً، دختران به علت داشتن تحصیلات دانشگاهى، حاضر به ازدواج با پسران پشت کنکور مانده نباشند و درصد بالایى از آنان بدون همسر بمانند، یا به ازدواج ناخواسته تن بدهند؛ چنان که امروز شاهد این معضل هستیم.
 در جوامع سنّتى، بیشتر فنون و مهارت ها در خانواده و به صورت غیر رسمى به نسل جدید آموخته مى شد و کودکان غالباً وقتى به سن نوجوانى مى رسیدند، مهارت شغلى خود را فراگرفته بودند و نیازى نبود پس از بلوغ نیز سالیانى را صرف یادگیرى فنون و مهارت هاى مورد نیاز کنند. اما جوامع جدید چنان پیچیده شده اند که داشتن یک زندگى قابل قبول و متناسب با توقّعات جامعه در این گونه جوامع، اغلب مستلزم گذراندن یک دوره بلندمدت تحصیلى است.
 کسب مدارک تحصیلى موجب اعتبار اجتماعى و اقتصادى افراد مى شود و زمینه استخدام آسان تر آنان را در مراکز ادارى، کارخانه ها و مانند آن فراهم مى کند؛ بنابراین، جوانان براى این که بتوانند در آینده از موقعیت اجتماعى و اقتصادى بهترى برخوردار شوند، ناگزیرند دهه سوم زندگى خود را نیز براى تحصیل صرف کنند.
 اشتغال به تحصیل امکان ازدواج بسیارى از جوانان را از بین مى برد؛ چرا که جوانانى که از امکانات خوبى برخوردار نیستند، نمى توانند همراه با تحصیل، هزینه یک خانواده را تأمین کنند؛ تحصیلات عالى براى زنان بیشتر از این نظر اهمیت دارد که موقعیت اجتماعى آنان را افزایش مى دهد. زنانى که تحصیلات بالاترى دارند، معمولا مى توانند با مردانى ازدواج کنند که از موقعیت اجتماعى و اقتصادى بالاترى برخوردارند.(19)
 
 3 ـ به هم خوردن توازن دختر و پسر آماده ازدواج در روستاها:
 طبق آمارها، به علت مهاجرت پسران روستایى به شهرها براى جست و جوى کار، جمعیت دختران روستایى آماده ازدواج دو برابر گذشته شده است؛ بنابراین، مشکل قبلى، یعنى عدم توازن پسر و دختر، در جوامع روستایى نمود بیشترى دارد. از سوى دیگر، پسران شهرى نیز تمایلى به وصلت با خانواده روستایى ندارند و در نتیجه، دختران روستایى شانس کمترى نسبت به سایر افراد دارند. شاهد این مطلب وجود دختران مجرد و با سنین بالا در روستاها است که به انتظار آمدن خواستگار نشسته اند.
 
 ب) عوامل اقتصادى
 یکى از عمده ترین دلایل تأخیر ازدواج از نظر جوانان، عوامل اقتصادى است. در یک گفت و گوى ساده و خودمانى با جوانان، به خصوص پسران، مى توان به آسانى فهمید که علت نداشتن تمایل به ازدواج در بیشتر آن ها برخوردار نبودن از شغل، مسکن و تهیه لوازم و ضروریات زندگى و جشن ازدواج است.  در این بین، خانواده هاى دختران هم مشکل تهیه جهیزیه را سد بزرگى براى ازدواج دخترانشان مى دانند؛ به خصوص خانواده هایى که چند دختر با فاصله هاى سنى کم، پشت سر هم دارند.
 هزینه هاى مالى یک خانواده بسیار گسترده و متنوع است؛ هزینه هاى مسکن، خوراک، پوشاک، درمان، تفریحات اعضاى خانواده، تحصیلات فرزندان، رفت و آمد و مانند اینها. روشن است که تأمین کامل چنین مخارجى تنها در صورتى امکان پذیر است که افراد به مشاغلى با درآمد کافى دسترسى داشته باشند. در غیر این صورت، هر چند ممکن است تعداد کمى از جوانان به ازدواج روى آورند و زندگى فقیرانه اى را در پیش گیرند، اما معمولا افراد ترجیح مى دهند تا زمانى که شغل مناسبى به دست نیاورده اند، ازدواج نکنند.
 به هر حال، عوامل اقتصادى که در تأخیر ازدواج نقش دارند، به اختصار عبارتند از: تهیه جهیزیه که یکى از رسوم ایرانیان است. تهیه مسکن اگر چه در حد اجاره یک منزل کوچک. بی کارى پسران و نداشتن شغل مناسب و بالا رفتن هزینه هاى زندگى. این موضوع با قدرى تفاوت در رسوم، در سایر کشورها نیز نمود پیدا مى کند.
 براى توضیح این مطلب، «اداره آمار آمریکا» درباره تغییرات سن ازدواج در بین سال هاى 1900ـ 1998 گزارش داده است: در سال 1956 میانگین سن ازدواج در این کشور به پایین ترین حد خود رسید(براى مردان 5/22 و براى زنان 1/20 سالگى) و دلیل آن بیشتر این بود که رشد اقتصادى آمریکا پس از جنگ موجب گردید که مردان، به ویژه جوانان، بتوانند به راحتى شغل به دست آورده، درآمد کافى براى اداره خانواده کسب نمایند. از دهه 1960 سن ازدواج رو به افزایش گذاشت و عامل عمده این بود که دست مزد مردان جوان، به ویژه کسانى که از تحصیلات کمترى برخودار بودند، کاهش یافت. این نتیجه گیرى با تحقیقاتى که در کشورهاى دیگر، مانند ژاپن و هندوستان، انجام گرفته نیز تأیید گردیده است.(20) بنابراین، عدم توان اقتصادى کافى انگیزه ازدواج جوانان را پایین مى آورد و اجازه نمى دهد آنان در سن پایین ازدواج کنند.
 اما گاهى داشتن توان اقتصادى مانند داشتن شغل، مانع ازدواج مى شود و آن در صورتى است که دختران شاغل باشند. بسیارى از دخترانى که شغلى براى خود دست و پا مى کنند و مشغول به کار مى شوند، رغبت خود را نسبت به ازدواج از دست مى دهند. دلایلى که موجب کاهش میل آن ها به ازدواج مى شود عبارتند از:
 1. دختران وقتى شاغل مى شوند، توان اقتصادى شان بالا مى رود و به استقلال اقتصادى مى رسند. از آن جایى که یکى از انگیزه هاى دختران براى ازدواج، نیاز اقتصادى است و از مجرد ماندن خود احساس سربار خانواده بودن دارند. با رسیدن به استقلال اقتصادى، این انگیزه در آن ها از بین مى رود و در نتیجه، مى بینیم بسیارى از آنان رغبت چندانى به ازدواج ندارند.
 برخى از صاحب نظران غربى نیز بر نقش عناصر فرهنگى تأکید کرده و اظهار داشته اند: زنان به دلیل آن که مزایاى اقتصادى اشتغال، امنیت و رضایت شخصى بیشترى در مقایسه با ازدواج برایشان فراهم مى آورد، به اهداف شغلى اولویت بیشترى داده، در نتیجه، ازدواج را به تأخیر مى اندازند.(21)  بنابراین، دخترانى که به ازدواج به عنوان یک تکیه گاه اقتصادى نگاه مى کنند، اگر با به دست آوردن شغل به منبع اقتصادى خوبى برسند، دلیلى براى ازدواج ندارند و تا مجبور نشوند، ازدواج نمى کنند؛ چنان که وجود این عامل در زنان بیوه نیز بزرگ ترین مانع براى تن دادن آن ها به ازدواج مجدد است.
 2. داشتن شغل از این نظر که هم منبع اقتصادى و هم سرگرمى خوبى است که مى تواند در انسان نشاط و شادى به وجود آورد، جایگاه خاصى در بین دختران دارد. گاهى علاقه به شغل در دختران چنان زیاد مى شود که به خاطر ترس از دست دادن آن، ازدواج نمى کنند و خواستگاران را به بهانه هاى گوناگون رد مى کنند؛ بنابراین، یکى از انگیزه هاى ازدواج دختران، که بیرون آمدن از تنهایى و انس گرفتن به همسر است، با شاغل شدن آنان از دست مى رود؛ چرا که نزد آن ها شغل به جانشین مناسبى براى ازدواج تبدیل شده است.
 3. دخترى که شاغل است، معمولا خواستگاران بیشترى نسبت به سایر دختران دارد. به همین دلیل از تأخیر انداختن ازدواج واهمه اى ندارد؛ چرا که شانس خود را براى ازدواج حتى اگر سن او هم افزایش پیدا کند، زیاد مى بیند.
 بنابراین، شاغل شدن دختر،(بر عکس شاغل شدن پسر که سبب زیاد شدن انگیزه ازدواج است) انگیزه او را نسبت به ازدواج کاهش مى دهد. این عامل امروزه در کشورهاى غربى تأثیر چشمگیرى در کاهش رغبت دختران به ازدواج دارد و حتى بسیارى از دختران و زنان غربى به خاطر همین عامل، تا آخر عمر مجرد مى مانند که خود مى تواند سبب به وجود آمدن بسیارى از مشکلات اجتماعى و اخلاقى شود.
 در کشور ما نیز تأثیر شغل دختران در تأخیر ازدواج، گر چه مثل جوامع غربى نیست، اما کمابیش دیده مى شود و خطر گسترده تر شدن آن، وجود دارد.
 
 ج) عوامل فرهنگى
 گر چه کشور ما از فرهنگ غنى و کامل اسلامى برخوردار است، اما به دلایلى همچون نفوذ فرهنگ بیگانه و مانند آن، این فرهنگ کم رنگ شده و سفارش هاى اکید اسلام به تعجیل در ازدواج و کراهت از تأخیر آن، تا حدى بین جوانان به فراموشى سپرده شده است.
 جوان ایرانى که در گذشته مهم ترین برنامه اش در نخستین فرصت، ازدواج و تشکیل زندگى بود، امروز دیگر این گونه فکر نمى کند و حتى عده قلیلى زمان ازدواج را مختصّ میان سالى مى دانند؛ بنابراین، نفوذ فرهنگ غربى به ذهن جوانان ما، یکى دیگر از عوامل مهم در تأخیر ازدواج و عدم رغبت جوانان به ازدواج به موقع است و ترس این وجود دارد که این فرهنگ مخرّب، گسترده و فراگیر شود. به هر حال، عوامل فرهنگى را مى توان از سه جهت در تأخیر سن ازدواج مؤثر دانست:
 
 1 ـ متروک شدن ارزش هاى معنوى
 متروک شدن ارزش هاى معنوى و جایگزین شدن ارزش هاى مادى، سبب شده است جوانان به همه چیز، از جمله ازدواج، رنگ و لعاب مادى بدهند و به جاى آن که کسب فضایل انسانى را هدف خود در زندگى قرار دهند و ازدواج را عاملى براى نزدیک تر شدن به خدا و کامل شدن ایمان بدانند، در به دست آوردن ثروت دنیا و نمایاندن ظواهر فریبنده زندگى مادى، مسابقه بگذارند.
 این طرز تفکر همه چیز از جمله ازدواج را تحت تأثیر قرار مى دهد. اما جوانى که دغدغه اصلى اش حفظ و کامل شدن ایمان و دین دارى است، به ازدواج به عنوان مکمّل ایمان نگاه مى کند و آن را یکى از عوامل و زمینه هاى کمال مى داند و از این رو، تمام امکانات خود را براى به دست آوردن آن بسیج مى کند.
 
 2. نفوذ فرهنگ آزادى جنسى غرب
 از مهم ترین انگیزه هاى ازدواج، نیاز جنسى انسان و علاقه به جنس مخالف است. با توجه به این واقعیت، اگر جامعه اى به اعضاى خود اجازه دهد بدون ازدواج و پذیرش مسؤولیت هایى که در ازدواج متوجه آنان مى شود، بتوانند با یکدیگر روابط جنسى برقرار کنند، طبیعى است که دیگر دست یابى به شریک جنسى نمى تواند انگیزه نخستین ازدواج باشد و در نتیجه، شمار زیادى از جوانان ترجیح مى دهند از ازدواج امتناع ورزند و نیاز جنسى خویش را با هزینه هاى کمتر برآورده سازند. از این رو، بالا رفتن سن ازدواج در کشورهاى غربى، با رشد هم خانگى یا زندگى مشترک زنان و مردان ازدواج نکرده، همراه بوده است.(22) بنابراین، فرهنگ غربى، ازدواج را مانعى بر سر راه آزادى و لذت بردن بى حد و حصر از شهوات مى داند و به همین دلیل، بنیان خانواده در غرب به شدت متزلزل است؛ متأسفانه این فرهنگ در بین برخى از جوانان ما نفوذ و آنان را از ازدواج دور کرده؛ به گونه ای که برخى از جوانان امروزى، تنها کارکرد ازدواج را «کارکرد جنسى» مى دانند و با برخوردارى کمابیش آزاد از تمتّعات جنسى، نیازى در خود به ازدواج نمى بینند؛ مگر آن که به سنین بالا برسند و دیگر توان گذشته را از دست بدهند که در این صورت، همسر براى آنان حکم پرستار را خواهد داشت.
 3 ـ آرمانگرایى جوانان
 بعضى از جوانان امروزى به علت خام و نپختگى زیادشان، که هیچ تناسبى با زندگى پیچیده کنونى ندارد و نیز به علت عدم اعتماد به تجربه هاى والدین و قدیمى دانستن آن ها، از واقعیت هاى زندگى بى اطلاع مانده اند و در نتیجه، نمى توانند درباره موضوعى همچون ازدواج، واقع گرا باشند؛ بلکه آرمانى فکر مى کنند و در عالم خیال زندگى مى کنند. این طرز تفکر یکى از دو پیامد منفى ذیل را دارد: یا ازدواج نمى کنند و منتظر همسرى آرمانى هستند و یا ازدواجى از روى احساسات مى کنند که نتیجه آن شکست خوردن و سرخورده شدن از ازدواج است.
  عوامل و راهبردهاى کاهش سن ازدواج
 براى مبارزه با معضل اجتماعى بالا بودن سن ازدواج، راه حل هاى زیادى وجود دارد که کمابیش از گذشته مطرح بوده و فراروى مسؤولان و متصدیان کشور قرار داشته است. به نظر مى رسد دیگر زمان دادن راه حل تمام شده و باید در مسیر عملى ساختن این راه حل ها قدم برداشت. تنها راه رهایى از این مشکل آن است که ملت و دولت دست به دست هم دهند و با برنامه ریزى هاى کلان فرهنگى، اقتصادى و اجتماعى، سعى در رفع این مشکل بزرگ داشته باشند؛ شاید نقطه آغازین و در عین حال، بسیار مهم حل مشکل این باشد که ابتدا سعى کنیم تفکر و شناخت جوانان را عوض کنیم و آنان را از مادى گرایى و سطحى نگرى، به معنویت و توجه خدا و دین باورى، سوق دهیم.  حال با توجه به عوامل افزایش سن ازدواج که در ابتدای یادداشت عنوان شد، راهبردها و عوامل کاهش سن ازدواج نیز در همان غالب مطرح مى شوند:
 الف) راهبردهاى فرهنگى
 همان گونه که گفته شد، تغییر نگرش ها و شناخت هاى افراد کمک زیادى به تغییر رفتار آنان مى کند و هر تغییرى بدون داشتن زیرساخت هاى فکرى محکم، دوامى نخواهد داشت.
وظیفه مهم متصدیان امور فرهنگى مثل حوزه، دانشگاه، صدا و سیما، مطبوعات، هنر و مانند آن، این است که در این زمینه، برنامه ریزى جدّى داشته باشند. کارهایى که مى توان در این زمینه انجام داد، عبارتند از:
 1 ـ ارزش دانستن تأهّل
 اگر تأهّل و همسر داشتن به عنوان یک ارزش و تجرّد ضد ارزش تلقّى شود، همان گونه که در روایات اهل بیت(ع) آمده است، کمک زیادى به تغییر نگرش افراد نسبت به سن ازدواج مى شود.(24) لازمه این کار آن است که فرهنگ دینى در ازدواج، جایگزین فرهنگ مادى شود و نگرش جوانان ما به ازدواج همان نگرش اولیاى دین باشد که به آن به عنوان وسیله اى براى نزدیک شدن به خدا نگاه مى کردند.(25)
 2 ـ درجه بندى ملاک هاى انتخاب همسر
 در فرهنگ دینى، مهم ترین ملاک براى انتخاب همسر، ایمان و اخلاق است و ملاک هاى دیگر از اهمیت کمترى برخوردارند.(26) این در حالى است که در جامعه کنونى ما، ملاک هایى همچون مدرک، ثروت، پست و مقام و به طور کلى، مظاهر مادى بیشترین اهمیت را دارند. به همین سبب، تمام تلاش جوانان این شده است که از هر راهى، امتیازات مزبور را به دست آورند و از این طریق، به مقبولیت اجتماعى کافى برسند.
 اما به سبب آن که رسیدن به این ملاک ها، زمان زیادى مى طلبد، به ناچار از ازدواج در ابتداى جوانى محروم مى شوند و بدین روى، سن ازدواج افزایش مى یابد؛ اگر مسؤولان فرهنگى کشور ارزش هاى واقعى را، که ایمان و اخلاق در صدر آن است ترویج کنند، نه تنها سن ازدواج کاهش پیدا مى کند، بلکه بسیارى از مشکلات دیگر نیز حل خواهد شد.
 3 ـ گسترش فرهنگ حجاب
 در جامعه اى که فرهنگ «حجاب» حاکم باشد و رابطه با نامحرم طبق موازین شرعى باشد و از اختلاط هاى مضر و فسادانگیز بین پسر و دختر پرهیز شود، زمینه براى ارضاى نامشروع نیازهاى جنسى بسیار کم مى شود و در نتیجه، تمتعات جنسى منحصر به خانواده و ازدواج مى شود. همین امر موجب مى شود احساس نیاز به ازدواج در جوانان افزایش یابد و آن ها زودتر ازدواج کنند. اگر فرهنگ حجاب کم رنگ شود و پسران و دختران محدودیت زیادى در ارتباط با یکدیگر نداشته باشند، انگیزه آنان براى ازدواج کاهش مى یابد و در نتیجه، سن ازدواج بالا مى رود؛ چنان که یکى از علل فرار جوانان غرب از ازدواج، همین موضوع است؛ چرا که ازدواج را مانع آزادى بى حد و حصر خود مى بینند.
 4 ـ گسترش فرهنگ قناعت و ساده زیستى
 اگر در جامعه ساده زیستى و استفاده از حداقل امکانات مادى ارزش شود و یا دست کم ضدارزش نباشد، سن ازدواج کاهش پیدا مى کند؛ اما اگر داشتن خانه و اتومبیل مدل بالا و امکانات مادى ارزش شود و چشم و همچشمى هاى زیان آور گسترش یابد، جوان امروزى ما ناچار است به دنبال تهیه آن برود و تا وقتى آن را تهیه نکرده است، ازدواج نکند. در نتیجه، از داشتن خانواده در سن جوانى، محروم مى ماند.
 5 ـ ازدواج در خلال تحصیل
 همان گونه که گفته شد، یکى از عوامل افزایش پیدا کردن سن ازدواج، تحصیل است. اگر به گونه اى برنامه ریزى شود که دانشجویان قادر باشند در خلال تحصیل، ازدواج کنند، سن ازدواج در بین این قشر، که مهم ترین و حسّاس ترین بخش جامعه هستند، کاهش پیدا مى کند.
 این امر مشروط بر این است که خانواده ها اولا، اهمیت موضوع را درک کنند و متوجه این موضوع باشند که چه خطرهاى بزرگى فرزندان دانشجوى آن ها را تهدید مى کند و چه مشکلات روحى و روانى زیادى در اثر تأخیر ازدواج براى آنان به وجود مى آید که با ازدواج کردن، همه یا بیشتر این مشکلات حل مى شود؛ ثانیاً، با برنامه ریزى دقیق و هماهنگ و کمک دانشگاه ها و دیگر نهادهاى ذى ربط، به گونه اى برنامه ریزى کنند که دانشجویان با حداقل امکانات بتوانند ازدواج کنند و در عین حال، درس خود را نیز ادامه دهند.
 جوان دانشجو اگر امکان ازدواج داشته باشد، حتى به صورت ماندن در دوران عقد و نامزدى قبل از عروسى، هم از برکات مادى و معنوى ازدواج بهره مند مى شود و هم با انگیزه بیشترى درس و تحصیل را دنبال مى کند؛ دانشجو اگر احساس کند آینده روشنى دارد و مى تواند مسؤولیت زندگى را که با ازدواج بر عهده او گذاشته شده است، به دوش کشد، کمتر در پی فعالیت ها و برنامه هاى غیردرسى و حتى ضددرسى مى رود؛ بلکه همه تلاش و همّت خود را صرف بهتر کردن زندگى و بالاتر بردن سطح آن مى کند.
 ب) راهبردهاى اقتصادى
 عوامل اقتصادى یکى از عمده ترین دلایلى است که جوانان براى تأخیر ازدواج خود مطرح مى کنند. براى این که این عامل مهم را کاهش بدهیم، در دو جهت باید برنامه ریزى کنیم:
 1. حتى الامکان هزینه ها را کاهش بدهیم.
 2. منابع اقتصادى و تولید ثروت را براى جوانان فراهم کنیم.
 بنابراین، راهبردهاى ذیل مى توانند ما را در عملى ساختن دو هدف مزبور یارى دهند:
 1ـ کاستن از هزینه هاى اضافى
 بسیارى از هزینه هایى که در زندگى صرف مى شود، اعم از هزینه هاى جشن عقد و عروسى، یا جهیزیه، مسکن و سایر لوازم زندگى، ضرورت ندارد و امکان حذف یا کاهش آن ها هست. اگر پسر و دختر و خانواده هایشان تصمیم بگیرند هزینه هاى غیرضرورى را حذف کنند و به حداقل امکانات اکتفا نمایند، امکان ازدواج براى بیشتر جوانان فراهم مى شود.
 این که جوانان ما یا خانواده هایشان این تصور را داشته باشند که در ابتداى زندگى، باید از همه یا بیشتر امکانات مادى برخوردار باشند و در برگزارى مراسم عقد و عروسى، هزینه هاى سنگینى بر یکدیگر تحمیل کنند، نتیجه اى جز فرار جوانان از ازدواج نخواهد داشت.
 2ـ هم یارى در هزینه هاى ازدواج
 همان گونه که خداوند همه مردم جامعه را به یارى جوانان براى ازدواج و تشکیل زندگى دعوت مى کند، همه افراد، به خصوص افراد متموّل، وظیفه دارند در این امر خیر شرکت کنند. همچنین اگر ترتیبى داده شود که افراد نزدیک به خانواده پسر و دختر، به صورت یک رسم و عادت نیکو، بخشى از هزینه هاى ازدواج را به عهده بگیرند، کمک بزرگى به تحقق این هدف مى شود.
 این پیشنهاد گر چه ظاهر ساده اى دارد، اما در عمل، تأثیر شگفت انگیزى در هموار ساختن مسیر ازدواج جوانان از خود به جاى مى گذارد و چون این مشکل عمومیت دارد و هر کسى خود را محتاج کمک مى بیند، همه مردم در این امر خیر شرکت خواهند کرد.
 3ـ پرداخت وام هاى قرض الحسنه براى ازدواج
 قرض الحسنه، که یکى از سنّت هاى خوب و گره گشاى اسلامى است و در آیات فراوانى از قرآن بدان تشویق و تأکید شده،(27) تأثیر فوق العاده اى در حل مشکلات اقتصادى جامعه دارد. اگر این سنّت حسنه، که امروز در گوشه و کنار جامعه تحت عنوان «وام ازدواج» وجود دارد، گسترش یابد و وام هاى طولانى مدت و کم بهره به جوانان براى ازدواج و تهیه وسایل زندگى داده شود، چنان که از برنامه هاى مهم دولت جدید شمرده شده است، کمک زیادى به ازدواج جوانان و در نتیجه، کاهش سن ازدواج، خواهد شد.
 4 ـ ایجاد شغل هاى پاره وقت در دوران تحصیل و مانند آن
 امروز دغدغه اصلى جوانان و به ویژه دانشجویان، اشتغال است. متأسفانه در آموزش و پرورش و آموزش عالى ما طورى برنامه ریزى نشده است که همه فارغ التحصیلان خود را به ابزار و فنون شغلى مجهّز کنند؛ همان گونه که نیروى نظامى نتوانسته است براى سربازان وظیفه، که خیل عظیمى از جوانان کشورند، در این زمینه کارى بکند و دست کم هر یک از آنان را در مدت سربازى به فن یا صنعتى مجهّز کند.
 البته کارهایى در تحقق این هدف انجام داده اند، اما اصلا کافى نیست. براى مثال، اگر دانشجوى جوان ما بتواند در خلال تحصیل، شغل مناسبى داشته باشد، مى تواند بسیارى از هزینه هاى زندگى خود را تأمین کند؛ لازمه این کار آن است که آموزش هاى کاربردى و فنى در طول تحصیل گسترش یابد و تعداد واحدهاى نظرى غیرضرورى کاهش پیدا کند.
 5ـ تشویق به زندگى در کنار خانواده یکى از زوجین
 در زمان هاى گذشته اکثر جوانان، ابتداى زندگى خود را در کنار والدینشان آغاز مى کردند و به مرور زمان سعى مى کردند با پس انداز و امثال آن، از پدر و مادر خود جدا و مستقل شوند. اگر بتوان این فرهنگ را دوباره زنده کرد و جوانان و خانواده هایشان را به پذیرش این امر تشویق کرد، کمک زیادى به حل مشکل ازدواج مى شود.
 ج) راهبردهاى اجتماعى
 به دلیل آن که جامعه مجموعه اى از واحدهاى کوچک تر به نام «خانواده» است، بهترین جایگاه کمک به ایجاد خانواده و فراهم ساختن ازدواج جوانان، خود جامعه است. از این رو، براى حل مشکل ازدواج جوانان و جلوگیرى از افزایش سنّ ازدواج، چاره اى جز همکارى و همیارى همه افراد و آحاد جامعه نیست. راهبردهاى اجتماعى که مى توان در این زمینه ارائه داد، به قرار ذیل است: 1ـ فراهم کردن شرایط ازدواج آسان
 دولت مردان و متصدیان امور اجتماعى وظیفه دارند به عنوان انجام یک کار جدى، برنامه دقیقى براى حل این مشکل ارائه دهند. همچنین با تشویق مردم، به خصوص افراد متموّل، جوانان را در این امر یارى دهند. مسلماً اگر دولت و مسؤولان امر، قدمى در این راه بگذارند، همه مردم به کمک آن ها مى شتابند؛ چرا که این یک مشکل همگانى است و همه افراد به گونه اى با آن درگیرند.
 2 ـ گسترش مراکز مشاوره ازدواج
 یکى از دلایلى که جوانان را از ازدواج دور کرده، نداشتن اطلاعات صحیح از ازدواج و وجود بدبینى هاى بى مورد است. بسیارى از جوانان نسبت به اصل ضرورت ازدواج بى اطلاع هستند و برخى هم از افکار ناصحیح و خرافى در این زمینه رنج مى برند. وجود مراکز مشاوره ازدواج کمک شایانى به جوانان مى کند و دغدغه هاى بى مورد آنان را برطرف مى سازد.
 3ـ کنترل مهاجرت روستاییان به شهرها
 از بین همه خسارت ها و ضررهایى که در مهاجرت روستاییان به شهر وجود دارد، مشکل افزایش سن ازدواج، جایگاه ویژه اى دارد. اگر بتوان با افزایش امکانات زندگى در روستاها و ایجاد اشتغال براى آنان، از مهاجرت آن ها جلوگیرى کرد و آنان را به ماندن در روستا و تولید محصولات کشاورزى و دامى و امثال آن تشویق نمود، علاوه بر حل بسیارى از مشکلات اجتماعى، از افزایش سن ازدواج نیز جلوگیرى خواهد شد.
 4ـ جلوگیرى از بى بند و بارى و ابتذال و فساد اخلاقى
 یکى از راه هاى پیشرفت جامعه پیاده کردن قانون اساسى و جلوگیرى از متخلفان و بر هم زنندگان نظم و قانون است. اگر از فساد و ابتذال، به خصوص در حوزه اخلاق و مسائل جنسى، جلوگیرى نشود و با افراد متخلف برخورد جدى صورت نگیرد و در مقابل تهاجم و شبیخون فرهنگى دشمن، سیاست تسامح و تساهل اجرا شود، جامعه چنان دچار آشفتگى مى شود که نخستین ضرر آن متوجه نهاد مقدس خانواده مى شود و جایگاه آن را تضعیف مى کند.
 امروز کم نیستند جوانان پاک و مؤمنى که شریک زندگى مناسبى براى خود نمى یابند. تأثیر مخرب گسترش فساد و فحشا و ابتذال و به خصوص مواد مخدر بر تزلزل کانون خانواده و بدبینى جوانان به ازدواج، چیزى نیست که بر کسى پوشیده باشد. اگر متصدیان اجتماع براى مبارزه با مفاسد اخلاقى کمر همّت ببندند و این دام هاى خطرناک را از جلوى جوانان بردارند، برکات زیادى نصیب جامعه کرده اند که یکى از آن ها هموار شدن راه ازدواج جوانان است.
 با توجه به آثار جسمانى، روانى، اجتماعى و فرهنگى ازدواج، باید موانع پیش روى را برطرف نمود و تمام تلاش خود را صرف کرد تا این سنت الهى در اوایل جوانى به انجام برسد و جوانان از فواید بى شمار آن برخوردار شوند و در یک زندگى بالنده و بانشاط و به دور از دغدغه و انحراف، قرار گیرند. این مهم با همت آحاد مردم و خانواده ها و مسؤولان فرهنگى و اقتصادى کشور از طریق فرهنگ سازى، مبارزه با اعتقادات غلط، کاهش تجمّل گرایى، احساس مسؤولیت بیشتر در رابطه با جوانان، کمک مالى و معنوى به فرزندان، پیروى از دستورات دینى، اختصاص منابع مالى بیشتر به ازدواج جوانان و تشویق و ترغیب به ازدواج حاصل مى آید.
 سجاد محمدی فارسانی
/9457/701/ر
 پى نوشت ها
1ـ ر. ک. محسن ایمانى، «ازدواج در سنین بالا»، مجله اصلاح و تربیت، ش 63 (فروردین 1379)، ص 13.
2ـ روم: 21.
3ـ شیخ حرّ عاملى، وسائل الشیعه، قم، مؤسسه آل البیت، 1416، ج 20، ص 44.
4ـ مولى محسن فیض کاشانى، محجّة البیضاء، قم، جامعه مدرسین، 1383 ق، ج 3، ص 54.
5ـ محمّدباقر مجلسى، بحارالانوار، بیروت، مؤسسة الوفاء، 1403، ج 10، ص 93.
6ـ همان، ج 100، ص 220.
7ـ همان، ص 219.
8ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 17 / محمّد محمّدى رى شهرى، میزان الحکمه، قم، دفتر تبلیغات اسلامى، 1362، ج 4، باب 1636.
9ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 45.
10ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 100، ص 217 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 43.
11ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 45.
12ـ عبدالعلى بن جمعه حویزى، نورالثقلین، قم، اسماعیلیان، 1370، ج 3، ص 597.
13ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 71، ص 80.
14
15ـ محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 16، ص 223 / شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 61.
16ـ شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 61 و 104.
17ـ حسین بستان، اسلام و جامعه شناسى خانواده، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، 1383، ص 28.
18ـ غلامرضا صادقیان، «سنّ ازدواج چرا افزایش یافته است؟»، روزنامه کیهان، ش 17130، 19 تیر 1380، ص 5.
19ـ غلامرضا صادقیان، «سنّ ازدواج چرا افزایش یافته است؟»، روزنامه کیهان، ش 17130، 19 تیر 1380، ص 5.
20ـ ؟»، روزنامه کیهان، ش 16873، 20بهمن 1380، ص 5
21ـ حسین بستان، پیشین، ص23
22 ـ Spanier, Graham B. (1991), "Cohabitaion: Recent Changes in the U.S." in John . Edwards and David H. Demo (ed) morriage and Family in Transition, Boston and London: Allyn and Bacon.
23ـ حسین بستان، پیشین، ص 25.
24ـ ر. ک. محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 100، ص 218ـ225.
25ـ رسول خدا(ص) نظر امام على(ع) را درباره ازدواج با حضرت فاطمه(س)پرسید، ایشان پاسخ دادند: «نعم العون على طاعة اللّه»؛ یاور خوبى براى من در اطاعت از خداست. (محمّدباقر مجلسى، پیشین، ج 43، ص 117.)
26ـ پیامبر اکرم(ص) در روایتى فرمود: کسى که از دین و اخلاق خوبى برخوردار است، اگر به خواستگارى دخترتان آمد، به او همسر بدهید؛ چراکه اگر چنین نکنید، فتنه و فساد بزرگى در زمین ایجاد کرده اید. (شیخ حرّ عاملى، پیشین، ج 20، ص 86.)
27ـ ر.ک. بقره: 245 / مائده: 12 / حدید: 11و 18 / تغابن: 17 / مزمّل: 20




۱۳۹۳/۵/۲۳






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[مشاهده در: www.rasanews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن