واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: ˈکهگیلویه و بویراحمد ˈ از کجا آمده است ؟ یاسوج- ایرنا- پایگاه اطلاع رسانی عصردنا در سرمقاله ای به قلم ˈ نور محمد مجیدی کرایی ˈبه ریشه یابی نام کهگیلویه پرداخته است.

در این سرمقاله آمده است،استان کهگیلویه و بویراحمد با عرض و طول جغرافیایی در مدار 53 دقیقه49 درجه طول خاوری نصف النهار گرینویچ با مساحتی برابر 15504 کیلومتر مربع در مرزهای جغرافیایی و سرزمینی استانهای: فارس، اصفهان، چهارمحال وبختیاری، بوشهر و خوزستان جای دارد.
استان از 8 شهرستان: بویراحمد، کوگیلویه، دنا، چرام، گچساران ،لنده و بهمئی و باشت تشکیل شده که هر شهرستان دارای مجموعه و سازمان های کشوری مانند: بخشداری و دهداری است.
موقعیت جغرافیای طبیعی مجموع مساحت و گستره ی اراضی استان که در خطوط رشته کوه های زاگرس مرکزی جای دارد، کوهستانی است، جزء بخش هایی از شهرهای: یاسوج، گچساران، چرام و دهدشت که دشتی و نیمه کوهستانی است، که در هر محدوده ی جغرافیایی و سرزمینی آن: رودخانه، رودک و چشمه ساران روان است که بودن این منابع و مکان های حیات بخش، تأمین کننده ی زندگانی کشاورزی و دامداری مردم استان است.
رشته کوه های استان که برگرفته از رشته کوه های زاگرس مرکزی است، مجموعاً دارای پوشش های جنگلی و گیاهان دامی و خوراکی انسانی است که هر تنگه و بریدگی هایی به نامواژه ای خوانده می شوند.
نامواژه استان
با توجه به این که برخی با نامواژه باستانی استان آشنایی ندارند و می پندارند استانی نوبنیاد است یادآور می شود که استان (کوست گیلویه) استانی است کهن و تاریخی که نامواژه اش به زبان پهلوی کوست گیلویه برگرفته از دو واژه کوست (سرزمین) و گیلویه سرداری ایرانی که به استناد گزارش استخری از پادشاهان نامی محلی پارس بوده که بر زم عشایری (زمیگان) فرمانروایی و حاکمیت داشت:
«و اما زموم (استان های عشایری) که پیوسته به دروازه هر شهری از ایشان هزار تن مقیم بودند، یکی از آن زم ها زمیجان (زمیگان) است که به زم جیلویه المهرجان (گیلویه پورمهرگان) معروف می باشد، و او قدیمی تر و لشکر و اهل او بیشتر از جیلویه بود، و برادر او (سلمه بن روزبه) بعد از وی بود، و اهل جیلویه از خمایگان (همایجان) زیرتر از کوره اصطخر (استخر) منتقل شده بودند، و او سلمه را خدمت می کردی، بعد از آن سلمه بمرد. جیلویه بر این زم غالب شد و کار او عظیم و قوی کشت، تا چنان شد که الی یومنا هذا آن رَم را به وی نسبت می بردند، و قوت و شوکت او به مرتبه ای رسیده بود که با فرزندان ابی دُلَف محاربت آغاز نمود، و معقل بن عیسی را که برادر ابی دُلف بود بکشت.
بعد از آن ابی دلف با لشکر و حشم بسیار قصد وی کرد، و با وی مخاصمت پیوست، و او را بکشت و سر او را ببرید و تا آن وقت که روزگار دولت ایشان منقضی و سپری شد از آن حرب و جنگ باز می گفتند، و در حروب (جنگ ها) ادعای آن سر را با خود می برند، و اهیانه سر را به نقره در گرفته و نیز برافراشته بودند، تا آن گاه که (عمروبن لیث) احمدبن عبدالعزیز را به (زرقان) منهزم و مقهور کرد و آن نیز با اهیانه به هم در دست وی افتاد، آن را بشکست و ناپیدا کرد و ریاست و بزرگی آن زم الی یومنا هذا در فرزندان جیلویه (گیلویه) باقی و مخلد است.
گزارش استخری نشان می دهد که گیلویه پورمهرگان پادشاه بومی زم زمیگان نزدیک به سال های 200 تا 220 قمری زمان خلافت معتصم و مأمون عباسی سر از فرمان ابی دلف عجلی خزاعی حاکم استان جبل (لرستان) بر تافت که در نتیجه ی آن اختلاف و تنش جنگی خونین میان حاکم عرب تبار جبل و گیلویه پیش آمده و برادر ابی دُلف به نام معقل بن عیسی کشته شده که پس از آن جنگ ابی دُلف سپاهی از مناطق تحت فرمان خلافت عباسی گردآوری و به جنگ گیلویه آمد که در آن نبرد گیلویه کشته و سپاهش در هم شکست که با توجه به این قدرتی که گیلویه داشت برای خاندان حکومتی عجلی، مرگ گیلویه افتخارآفرین و حیات بخش بود، و به همین انگیزه سر گیلویه را از تن جدا و کاسه سر را به نقره گرفته و به نیزه ای الصاق و برافراشته نمودند و در جنگ ها و لشکرکشی ها به نشان پیروزی پیشاپیش سپاهیان به حرکت در آورده و نمایش می دادند تا روزگار پیدایش نهضت سیستانیان بر علیه دستگاه خلافت عباسی و شکست های لشکریان خلفاء بدست عمر و لیث صفار و برادرش یعقوب لیث، در فارس که پس از شکست و هزیمت سپاه آل ابی دلف به فرماندهی احمدبن عبدالعزیز عجلی حاکم لرستان (جبل) در نواحی شهر زرقان فارس نیزه ای که سر گیلویه به آن الصاق شده بود، بدست سپاهیان سیستانی افتاد و عمر و لیث دستور داد آن قحف (کاسه) را شکسته و به خاک بسپارند.
در رابطه با گزارش استخری که گیلویه و خاندانش در خمایگان (همایجان) شهر اردکان منطقه ی عشایری جاوید برخاسته، در 20 کیلومتری شهر اردکان فارس و در میان ایل جاوید ممسنی دو روستای باستانی و آثار دژی دیده می شود که نام های (گیلومهر و جلال مهر) را دارند و مسلماً این دو روستا از آن گیلویه پسر مهرگان و برادرش جلال بن مهرگان بوده اند که استخری از جایگاه این خاندان در آنجا یاد می کند.
کوست گیلویه، سال ها نام و نشانش به نام (زَم زمیگان) یا سرزمین سرد در صفحات تاریخ پارس همچنان می درخشید، تا سال 1342 خورشیدی آغاز غائله فارس بنا بر مصالح سیاسی روز نام کوگیلویه بر دو بخش (کوگیلویه و بویراحمد) نامیده شده که هنوز این دو نام برقرار و استان به نام: کوگیلویه و بویراحمد، خوانده می شود.
منبع : یادواره نظام سنتی ایلات کوگیلویه و بویر احمدˈ به قلم ˈ نور محمد مجیدی کرایی ˈ و انتشارات ˈ فرهنگ ماناˈ
21/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 115]