واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بازی غرب با گروههای تروریستی و تکفیری
دو رویکرد غرب مبنی برحمایت از گروههای تکفیری علیه کشور های مستقل، و بر عکس سرکوب آنها در مواقع رویارویی با منافع و هم پیمانان آنها، نقشه ثابت موجودیت این گروهها بوده است.
اکثر گروههای تکفیری و تروریستی مستقر در عراق و سوریه یا از گروه القاعده تفکیک شده اند و یا اینکه ارتباط و همکاری گسترده و نزدیکی با گروه القاعده دارند. حال آنکه تمام این گروهها در کلیت امر مخلوق و بازیچه سیاست های گروه غرب به خصوص ایالات متحده هستند. لذا دو رویکرد غرب مبنی برحمایت از این گروهها علیه کشور های مستقل، و بر عکس سرکوب آنها در مواقع رویارویی با منافع و هم پیمانان آنها، نقشه ثابت موجودیت این گروهها بوده است. در تمام مقطعی که داعش از سوریه و عراق سربرآورد و به دلیل ناتوانی در مقابل سایر رقبا و ارتش سوریه به طرف عراق متمرکز گردید، تعلل و حمایت های پشت پرده در رابطه با این گروه نیز ادامه داشت. قدرت های بین المللی از جمله ایالات متحده، به عنوان حامیان این گروهها در سوریه، در تمام مراحل به خاطر تضعیف دولت بشار اسد از این گروهها حمایت می کردند. اما با گسترش دامنه فعالیت های آنها در عراق و تهدید منافع هم پیمانان آمریکا در منطقه سیاستهای آمریکایی ها و در کلیت امر گروه غرب، نسبت به آنها نیز تغییر کرده است. اکثر گروههای تکفیری و تروریستی مستقر در عراق و سوریه یا از گروه القاعده تفکیک شده اند و یا اینکه ارتباط و همکاری گسترده و نزدیکی با گروه القاعده دارند. اما مرور شکل گیری القاعده به عنوان الگوی اولیه فعالیت این گروهها بسیار اهمیت دارد. گروه تروریستی القاعده با کمک های مالی، اطلاعاتی و تسلیحاتی کشور های منطقه ای و فرامنطقه ای به خصوص سه کشور عربستان، پاکستان و ایالات متحده برای مبارزه با نفوذ اتحاد جماهیر شوروی شکل گرفت. جنگ افغانستان به عنوان بستر شکل گیری این گروه، زمینه ها و منافع مشترک بسیار زیادی را برای القاعده و حامیان آن فراهم ساخت. مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و انتقام از جنگ ویتنام از جمله اهداف آمریکا در حمایت از القاعده بود. اما بعد از پایان جنگ افغانستان، رویکردهای هر دو طرف تغییر کرد. گروه تروریستی القاعده که به وسیله اسامه بن لادن پایه ریزی گردیده و با حمایتهای دولتهای منطقه ای و جهانی از جمله سه کشور فوق تقویت گردیده بود، بعد از نبرد افغانستان اساس مبارزات تروریستی خود را تلاش برای احیای حکومت اسلامی و مبارزه با حکومت های منطقه ای و قدرت های جهانی قرار داد. درحالی که ظواهری علاقه شدیدی به "دشمن نزدیک" که دولت حسنی مبارک و دولتهای منطقه ای بود، داشت، "بن لادن" معتقد بود تنها راه به چالش کشیدن خاور میانه حمله به سر ابلیس، یعنی ایالات متحده و یا به تعبیر آنها "دشمن دور" است. لذا این باور تا زمان مرگ اسامه بن لادن ادامه داشت و می توان حمله به برج های دوقلو را به عنوان نماد این رویکرد ارزیابی کرد. در این راستا نیز ایالات متحده به عنوان مثال موردی این نوشتار شدیدترین نوع مبارزه و برخورد را با این گروه تروریستی به کاربسته بود. اما با مرگ اسامه بن لادن این گروه تروریستی با تبعیت از رویکرد ظواهری مبارزه با دولتهای خاور میانه(به خصوص شیعیان) را در دستور کار خود قرار داده و به طبع همین تغییر رویکرد ایالات¬متحده نیز به صورت غیر محسوسی سیاست خود را در رابطه با این گروه تروریستی تغییر داده بود و به حمایت از آنها می پرداخت. این تغییر رویه به خصوص در سوریه و هماهنگی بین منافع آنها برای ساقط کردن دولت بشار اسد، بسیار ملموس تر بود. اما با گسترش دامنه فعالیت این گروهها و تهدید منافع هم پیمانان ایالات متحده توسط گروه داعش و اعلام خلافت کذایی از جانب آنها که به نوعی ریشه در باور های ایمان الظواهری دارد، بار دیگر رویکرد ایالات متحده و غرب نسبت به این گروهها تغییر کرده است. صدور بیانیه 11509 شورای امنیت با تلاش های گروه غرب و حمله اخیر نیروی هوایی ایالات متحده به آنها نشانگر این بحث است. مسئله ای که اهمیت دارد گروه غرب و ایالات متحده به عنوان شکل دهندگان اصلی به این گروهها همچنان به این گروهها برای پیشبرد اهداف خود نیاز دارند. رابطه پیچیده غرب و القاعده، در رابطه با گروه داعش نیز در حال تکرار است. به بیان دیگر مرحله سکوت و حمایت ضمنی از داعش به سر آمده و مرحله جدیدی با حمله نظامی نیم بند ایالات متحده به نیروهای داعش در نزدیکی اربیل آغاز شده است. اما این تغییر موضع به معنای حذف این گروه و پایان مداخلات کشور های منطقه ای و بین المللی نخواهد بود. کشور های گروه غرب همچنان از این گروه ها در راستای منافع خود استفاده خواهند کرد. حسین مولایی منبع: مرکز اسناد انتهای متن/
93/05/20 - 05:00
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 38]