واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: بازداشت 2 متهم ديگر در پرونده قتل خانوادگي
دو متهم ديگر در پرونده قتل مرد ميانسالي كه به دست زن و دو دخترش به قتل رسيده بود، دستگير شدند. اين دو مرد جوان كه يكي از آنها مأمور است، به عنوان معاونين در قتل مرد بيگناه از سوي بازپرس پرونده بازداشت شدند.
به گزارش خبرنگار ما، نخستين برگ اين پرونده عصر روز دوشنبه 23 تير ماه امسال از سوي كارآگاهان جنايي در حالي ورق خورد كه مأموران كلانتري 108 نواب از طريق تماس تلفني از قتل مرد ميانسالي در خانهاش حوالي نواب باخبر شدند. مأموران كلانتري وقتي به محل حادثه كه آپارتمان كوچكي در حوالي نواب بود رسيدند، با جسد مثله مردي به نام حميد روبهرو شدند و دو دختر و همسر مقتول را كه كنار جسد مثله شده حضور داشتند، به عنوان مظنونان به قتل بازداشت كردند. لحظاتي بعد از حادثه قاضي حسينپور، بازپرس ويژه قتل از دادسراي جنايي در محل حادثه به تحقيق پرداخت. نخستين تحقيقات نشان داد مقتول يك روز قبل به دست همسر و دو دخترش به قتل رسيده است. از سوي ديگر مشخص شد يكي از دختران مقتول به نام فهيمه بعد از حادثه موضوع قتل پدرش را به پسرعموي خود اطلاع داده است و پسرعمو به همراه پدرش روز بعد موضوع را به مأموران كلانتري نواب خبر ميدهند. سپس متهمان از سوي بازپرس مورد بازجويي قرار گرفتند و هر سه متهم به جرم خود اقرار كردند. سپس همسر و دختر بزرگ مقتول به عنوان متهمان رديف اول حادثه براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان جنايي قرار گرفتند و فهيمه 17 ساله هم به دليل نرسيدن به سن قانوني به كانون اصلاح و تربيت معرفي شد. شهين - 24 ساله در بازجويي به قتل پدرش با همدستي مادر و خواهر كوچكش اعتراف كرد. او گفت: پدرم مردي بداخلاق و تندخو بود. او هميشه به مادرم ظلم ميكرد و گاهي هم او را كتك ميزد. ما از او خيلي ميترسيديم به طوري كه بدون اجازه او جرئت هيچ كاري را نداشتيم، به همين خاطر همگي از پدرم كينه به دل داشتيم و به دنبال فرصتي بوديم تا از او انتقام بگيريم. او در ادامه مدعي شد كه نقشه قتل پدرش را با همدستي دو مرد ديگر كه يكي از آنها پليس است، طراحي و با همدستي مادر و خواهرش اجرا كرده است. وي در حالي كه اظهار پشيماني ميكرد، ادامه داد: مدتي است در مغازه موبايلفروشي كار ميكنم. صاحب مغازه مرد جواني به نام قنبر بود. من به صورت پنهاني با قنبر ارتباط داشتم و پدرم خبر نداشت. از آنجايي كه از رفتارهاي پدرم خسته شده بودم، موضوع اذيت و آزار او را با قنبر در ميان گذاشتم. بعد از اين قنبر به من پيشنهاد داد تا پدرم را بكشم. او مرا به اين كار ترغيب كرد و من هم بدم نميآمد پدرم را از سر راه بردارم. به همين خاطر پيشنهادش را قبول كردم. قنبر براي اجراي نقشه قتل پدرم يكي از دوستانش را به نام عماد كه مأمور پليس بود به من معرفي كرد تا در اجراي نقشه قتل پدرم به من كمك كند. عماد چندين راه را براي قتل پدرم پيشنهاد داد. ابتدا گفت با تصادف ساختگي پدرم را از بين ببريم اما وقتي من و مادرم به ماجرا فكر كرديم، احتمال داديم پدرم از حادثه جان سالم به در ببرد و دچار نقص عضو شود و مجبور شويم تا آخر عمر از او پرستاري كنيم به خاطر همين از اين نقشه صرفنظر كرديم. بعد از آن عماد و قنبر نقشه ديگري را پيشنهاد دادند. آنها گفتند مقداري مواد مخدر در ماشين پدرم جاسازي ميكنند و بعد موضوع را به پليس خبر ميدهند تا بعد از كشف، پدرم به جرم حمل مواد مخدر بازداشت و بعد از محاكمه به اعدام محكوم شود. به همين خاطر مبلغ 2ميليون و 500 هزار تومان – پسانداز من، مادرم و خواهرم - را به عماد داديم تا مواد مخدر تهيه كند. وقتي مواد را تهيه كرد، دوباره منصرف شديم و احتمال داديم بعد از دستگيري پدرم به جرم حمل مواد مخدر، ماشين و خانه پدرم از سوي دادگستري مصادره شود و ما در زندگي با مشكل روبهرو شويم. اين پيشنهادات و طرحهاي قتل ادامه داشت تا اينكه قرار شد آنها مردي را براي كشتن پدرم اجير كنند. بعد از اين موضوع، ناگهان عماد ناپديد شد و قنبر گفت كه به شهرستان رفته است و مدتي به تهران نميآيد. همين موضوع باعث شد من، مادرم و خواهرم دست به كار شويم و نقشه نهايي را طراحي كنيم. چند روزي گذشت و از آنها خبري نشد و سرانجام روز يك شنبه 22 تير ماه امسال تصميم گرفتيم خودمان نقشه قتل پدرمان را اجرا كنيم. آن روز ابتدا با آبميوه مسموم پدرم را بيهوش كرديم و بعد روسري به دور گردنش انداختيم و يك طر ف را من و طرف ديگر را خواهر و مادرم كشيدند تا اينكه بدن پدرم سرد شد. وقتي از مرگ پدرم مطمئن شديم، تلفني از قنبر و عماد خواستم در حمل جسد به ما كمك كنند اما آنها كمك نكردند. بعد از طرح اين ادعا، بازپرس حسينپور دستور داد تا قنبر را بازداشت كنند. قنبر در بازجويي ابتدا قصد تناقضگويي داشت اما سرانجام در اعترافي گفت: مدتي است شهين در مغازه من كار ميكند. او از پدرش بدگويي ميكرد و ميگفت كه مقتول هميشه او، مادر و خواهرش را كتك ميزند. وقتي با مادرش حرف زدم، مادرش هم حرفهاي شهين را تأييد كرد تا اينكه شهين پيشنهاد قتل پدرش را مطرح كرد. سپس من او را به دوستم عماد معرفي كردم و اين نقشهها را با يكديگر طراحي كرديم اما سرانجام آنها نقشه خودشان را اجرا كردند. بعد از اين عماد هم دستگير شد. او در بازجويي اعتراف كرد كه شهين را ميشناسد و دوستش قنبر او را معرفي كرده تا در مشكلات خانوادگياش كمك كند. عماد در ادعايي گفت: شهين روزي به كلانتري آمد و از پدرش بدگويي كرد. او گفت كه قصد دارد پدرش را بكشد اما من او را راهنمايي كردم تا اين كار نكند. به او گفتم ازدواج كند و از خانهشان برود تا از دست آزار و اذيتهاي پدرش رها شود اما او اصرار به قتل پدرش داشت. وي در پايان گفت: من در طراحي نقشه قتل پدر شهين هيچ دخالتي نكردم و فقط او را راهنمايي كردم تا پدرش را نكشد. دو مرد جوان در پايان بازجوييها به دستور قاضي حسينپور به عنوان معاونت در قتل مرد ميانسال بازداشت شدند و براي تحقيقات بيشتر در اختيار كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفتند.
منبع : جوان آنلاين
تاریخ انتشار: ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۷:۵۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]