واضح آرشیو وب فارسی:الف: برنده واقعی بحران غزه کیست؟
بخش خارجی الف، 15 مرداد 93
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۶:۱۶
عصر روز یکشنبه دوازدهم مردادماه نشستی در قاهره با هدف یافتن راهی برای برقراری آتش بس در غزه برگزار شد، و نهایتا روز سه شنبه دو طرف با انجام یک آتش بس ۷۲ ساعته موافقت کردند. حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه در حالی وارد چهارمین هفته خود شد که وضعیت حماس و گروههای مقاومت اسلامی با وضعیت آن در سال های گذشته تفاوت زیادی کرده است. تغییر حاکمیت درمصر و به حاشیه رفتن اخوان المسلمین در این کشور و روی کار آمدن "عبدالفتاح السیسی" موجب شد تا رویکرد قاهره در قبال حماس به کلی تغییر کند.علاوه بر آن کشورهایی همچون عربستان سعودی، اردن، و امارات که خواهان تضعیف حماس و گروههای مقاومت هستند، چندان تمایلی برای متوقف شدن حملات رژیم صهیونیستی به غزه ندارند. از سوی دیگر تصمیم گیری های اشتباه حماس در مورد بحران سوریه موجب شد تا حامیان قدرتمندی همچون ایران و حزب الله از حماس دور شوند و همین امر ضربه پذیری آنها را افزایش داد.با این وجود اما مصر نقشی تاثیر گذار در تحولات غزه دارد. چرایی تبدیل شدن مصر به یک بازیگر مهم در تحولات خاورمیانه از دهه ۱۹۷۰ میلادی آغاز شد. در آن سال ها "هنری کسینجر" وزیر امور خارجه وقت آمریکا عاشق "انور سادات" رئیس جمهور وقت مصر شد. برای کسینجر، سادات حکم مردی عاقل و سیاستمداری شجاع و حتی حکم یک پیامبر را داشت. و به خاطر همین رابطه رمانتیک بود که ایده هایی در مورد مصر و نقش این کشور در سیاست خارجی آمریکا وارد کاخ سفید شد.بر اساس این دیدگاه مصر می توانست یک سپر محکم در برابر اتحاد جماهیر شوروی، به عنوان یک پایگاه برای استقرار نیروهای آمریکایی جهت اعزام سریع آنها به خلیج فارس در مواقع بروز بحران و حتی به عنوان یک میانجیگر میان اعراب بویژه مناقشات میان فلسطینیان و اسرائیل باشد. اینگونه بود که مصر تبدیل به یکی از متحدان اصلی آمریکا در خاورمیانه شد و توانست با استفاده از قدرت آمریکا تبدیل به یک میانجی در مناقشات فلسطینیان با اسرائیل تبدیل شود.اما سوالی که این روزها افکار جهانی را به خود معطوف کرده، این است که باوجود حملات گسترده رژیم صهیونیستی به غزه، مصر در کجای جریان قرار دارد؟ آنها دقیقا همان کاری را انجام می دهند که پیش از این نیز انجام می دادند. نگاه عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور فعلی مصر، به غزه دقیقا همانند نگاهی است که پیش از او "محمد مرسی" و "حسنی مبارک" روسای جمهور سابق مصر به این منطقه داشتند. آنها می خواهند فلسطین و به ویژه حماس را در اختیار داشته باشند، از گسترش درگیری ها به سینا و بی ثبات شدن آن جلوگیری کنند، مطمئن شوند که اسرائیل همچنان مسئول نوار غزه است و از ایفای نقش سایر قدرت های خاورمیانه در غزه جلوگیری کنند. در اصل قاهره از آتش بسی حمایت می کند که تامین کننده اهداف مذکور باشد. حملات اسرائیل در سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۲ میلادی به غزه نیز دقیقا با چنین شرایطی به پایان رسید؛ یعنی شرایطی که تامین کننده منافع مصر باشد. در آن سال ها (۲۰۰۹ و ۲۰۱۲) سرویس اطلاعاتی مصر از طریق همکاری با دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و اسرائیل، آتش بسی را میان غزه و تل آویو برقرار کرد. و به موجب این آتش بس شرایطی برای مصر بوجود آمد که پیش از تل آویو و غزه این آتش بس به نفع قاهره تمام شد.همانطور که اشاره شد شرایط خاورماینه با سال ۲۰۱۲ تفاوت دارد و در حال حاضر از متحدان حماس کاسته شده است. زمانیکه که مصر توسط اخوان المسلمین اداره می شد؛ اوضاع برای حماس خوب بود اما امروز اسرائیل، عربستان، مصر، امارات، و اردن اهداف مشترکی را در تضعیف حماس دارند. در این میان نه تنها اسرائیل خواهان افزایش قدرت نظامی حماس پس از برقراری آتش بس نیست؛ بلکه عربستان، مصر، امارات و اردن نیز خواهان این وضعیت نیستند.این وضعیت موجب ارتقاء سطح مصر می شود زیرا از آنجا که قاهره خواهان تضعیف حماس است، این موضوع موجب افزایش نفوذ مصر در اسرائیل می شود و از سوی دیگر چون گذرگاه رفح در اختیار مصر است، قاهره از این طریق می تواند قدرت خود بر حماس را نیز حفظ کند.از آنجا که تنها راه ارتباطی غزه با جهان خارج گذرگاه رفح است و تمامی نیازهای مردم این منطقه از این طریق تامین می شود، از همین رو حماس ناچار است تا به خواسته های قاهره تن دهد، هر چند حماس در ابتدا با پیشنهاد مصر در خصوص آتش بس مخالفت کرده بود، اما به درزا کشیدن جنگ و افزایش تلفات انسانی و فرسایشی شدن آن، این گروه را نیز ناچار به قبول آتش بس خواهد کرد. از همین رو قاهره با بدست آوردن دل اسرائیل و متحدان عرب خود در منطقه از یک سود و تامین نیازهای غزه از سوی دیگر جایگاه خود در خاورمیانه را ارتقاء می دهد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 17]