واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
"شیرین" خانم وجدان دارند ؟! وبلاگ > حاج محمود عطار، مهدی - در ادبیات قدیم پارسی صُلح هممعنای لغت آشتی و به معنای مقابل حرب و جنگ آمده است، در دوران معاصر مفهوم صلح گسترش یافته و با تفکرهای شرق آسیایی و بعدها تفکرات مسیحی که صلح درونی را معرفی کردهاند آمیخته شدهاست در این مفهوم صلح شرایطی آرام، بیدغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز است. صلح یک آرمان جهانی تلقی میشود. صلح یک مفهوم مطلق نیست و میتواند بسته به دیدگاه دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد به همین ترتیب از جنبههای مختلفی میتوان صلح را مطالعه کرد. شامل مسائل مربوط به جنگ، خلع سلاح و کنترل تسلیحات نظامی و سایر موضوعات.
به گفته باروخ اسپینوزا صلح به معنی نبود جنگ نیست بلکه فضیلتی است که از نیروی جان مایه می گیرد و همانطور که آزادی به معنی زندانی نبودن نیست صلح هم به معنی نبود جنگ نیست مفهوم صلح را با آتشبس نباید اشتباه گرفت. آتش بس به وضعیتی اطلاق میشود که در آن طرفین درگیر در یک مناقشه به صورت یک طرفه یا دو طرفه تحت شرایط خاص از جنگیدن دست میکشند. صلح به معنای پایان دادن به مناقشه و قطع جنگ میباشد. برای بازگشت به وضعیت جنگ اعلان جنگ از یکی از طرفین الزامی است. رسیدن به صلح در یک جنگ به طور کلی به دو روش میسر است. جنگیدن و وادار کردن طرف مغلوب به پذیرش صلح خود یکی از راههای رسیدن به صلح است که به صلح رومی معروف است. در این وضعیت طرف پیروز و یا مجموعهای از قدرتهای بیطرف شرایطی را به عنوان شرایط صلح تنظیم میکنند که معمولاً به نفع سمت پیروز است. راه دیگر رسیدن به صلح با کمک مذاکرات سیاسی و یا فعالان صلح است. آرمان جهانی صلحدوستان حفظ صلح در سطح جهان است ولی در واقعیت همیشه جنگها و مناقشات وجود داشتهاند و به وجود میآیند و آنچه صلحدوستان دنیا به دنبالش هستند ترک مناقشات و برقراری صلح در این مناقشات است. ناتوانی انسان دربرابر برقراری صلحی در مناقشات متفکرانی همچون کریشنامورتی را به بیان مفاهیم بدیعی از صلح رهنمود کردهاست، کریشنامورتی صلح را وضعیتی میداند که در آن تمام مناقشات و مسائل حل شدهاند و هر نوع واکنش به جنگ را زمینهای برای مناقشات بعدی میداند. در تفکر کریشنامورتی ما بخشی از دنیا هستیم و برخورد با مساله به عنوان مشکلی در بیرون از وجود ما اشتباه است. این مقدمه را از ویکی پدیا نقل کردیم برای تقریب ذهن خوانندگان محترم با واژه ی " صلح " . یادآور می شویم که از سال 1901 تا همین سال گذشته ( به غیر از چند سال معدود ) نیز افرادی بودند که مفتخر به دریافت جایزه نوبل صلح شده اند که البته در این بین 3 نفراز سران رژیم جعلی اسرائیل هستند ( و البته 2 نفر از رئیس جمهور های آمریکا ) که اتفاقا چنان جنایت هایی را در طول تاریخ رقم زده اند که بی شک اگر بی نظیر نباشند لااقل بسیار کم نظیر هستند . اینان عبارتند از مناخیم بگین ، اسحاق رابین و شیمون پرژ .
ما در این مطلب کاری به نحوه ی واکاوی چگونگی تقسیم جوایز و لابی های پشت پرده در این موضوع نداریم اما صرف نظر از این مساله ( که البته خیلی هم جای کار دارد ولی در این مقال موضوع ما نیست ) ، دریافت این جایزه توسط یک ایرانی هم برای ما و هم برای دوستداران ایران بسیار خوشحال کننده بود . به فرض تعلق این جایزه ی خاص از روی صلاحیت واقعی دریافت کننده ی آن ، یک سوال بزرگ برای ما بوجود آمده که " سرکار شیرین خانم عبادی " چرا در مقابل انواع خونریزی های اخیر ( از کشتار مسلمانان در میانمار و جنایت های داعش و القاعده در خاور میانه و کشتار وسیع تروریست های بوکوحرام و افراطیون مسیحی در آفریقا و ... ) و صد البته کودک کشی و راه اندازی جنگی کاملا نا برابر از سوی اسرائیل در غزه ی کاملا محاصره شده در این یک ماهه ی اخیر ، هیچ واکنشی از خود و موسساتی که در آن مشغول است را مشاهده نکردیم ؟؟؟؟! پاسخ را به خود شما بزرگواران واگذار می کنیم ، شاید با کنکاشی ساده سطوح مختلفی از این ماجرا را دریابید .
سه شنبه 14 مرداد 1393 - 16:43:50
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]