تبلیغات
تبلیغات متنی
رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی
محبوبترینها
بررسی دلایل قانع کننده برای خرید صنایع دستی اصفهان
راه های جلوگیری از جریمه های قبض برق
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1804905919
اصول تحلیل سیاسی صحیح در مکتب انقلاب اسلامی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
اصول تحلیل سیاسی صحیح در مکتب انقلاب اسلامی
تحلیل سیاسی یعنی رسیدن از ظواهر یک رخداد سیاسی به لایه های پنهان آن و درک انگیزه ها و اهداف بانیان آن پدیده یا رخداد سیاسی
اهمیت تحلیل صحیح و درست پدیده ها و مسائل گوناگون سیاسی در جامعه اسلامی بخصوص تحلیل افراد از جریان ها، سیاست ها، حرکت ها، دولت ها و . . . یکی از موضوعات کلیدی بوده است که همواره و در مقاطع مختلف مورد توجه و تأکید ویژه رهبر فرزانه انقلاب قرار گرفته است. چنانکه در دیدار اخیر دانشجویان با رهبر انقلاب نیز که در نخستین روز مرداد ماه انجام شد، معظم له ضمن اشاره به برخی معیارهای تحلیل سیاسی از جمله رعایت تقوا و طرح این موضوع که «در موضع گیری ها منتظر نظر رهبری نمانید»، خطاب به دانشجویان فرمودند: «شما به عنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیف تان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید نسبت به اشخاص، نسبت به جریان ها، نسبت به سیاست ها، نسبت به دولت ها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید. این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ می کند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید». حال با عنایت به اهمیت این مسأله، مبحث حاضر را به این موضوع اختصاص داده و مطالبی چند و صد البته مهم در مورد اهمیت، روش ها و معیارها صحیح تحلیل پدیده های سیاسی از نگاه رهبر انقلاب، ارائه می شود. تحلیل سیاسی چیست؟ تحلیل سیاسی یعنی رسیدن از ظواهر یک رخداد سیاسی به لایه های پنهان آن و درک انگیزه ها و اهداف بانیان آن پدیده یا رخداد سیاسی. یا به معنای گره گشایی، تقسیم یا جزء جزء کردن پدیده سیاسی، توصیف درست واقعه و تبیین یا کشف روابط بین اجزای آن است. با این نگاه تحلیل سیاسی همچون یک نظام یا سیستم است که ورودی، پردازش، خروجی و بازخورد خاص خود را دارد و ضمن وقوع در یک محیط سیاسی از آن تأثیر پذیرفته و بر محیط تأثیر می گذارد. اهمیت و ضرورت برخورداری از تحلیل سیاسی نهضتی که از سال های 1341 و با مبارزات مردمی به رهبری قائد عظیم الشان اسلام، و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران و خلف برحقش امام خامنه ای ( مدظله العالی) آغاز و تداوم یافته، موجب سیاسی شدن مردم و خنثی شدن توطئه عظیم استکبار و ایادی آن ، برای جلوگیری از رشد آگاهی های اسلامی، سیاسی و اجتماعی شد . مهمترین عامل ناکارآمدی این توطئه، در گرو کارآمدی دو رکن برجسته این انقلاب یعنی هوشمندی و بیداری رهبر فرزانه انقلاب اسلامی و نیز حضور آگاهانه مردم انقلابی و وفادار ایران بود که عامل اصلی ماندگاری و تثبیت نظام اسلامی گردید. تاکیدات مستمر معظم اله در ارتقاء قدرت تحلیل،بصیرت ،آگاهی و هوشیاری سیاسی آحاد جامعه و همه وفاداران به نظام جمهوری اسلامی در پاسداری به موقع از میراث امام راحل(ره) و شهیدان سرافراز انقلاب اسلامی در این راستا قابل ارزیابی است. مقام عظمای ولایت:« البته شما باید قدرت تحلیل سیاسی پیدا کنید. اگر جوانانی و ملتی بینش سیاسی نداشته باشند، فریب می‌خورند؛ آنها را از صحنه خارج می‌کنند و با ابزار دین،آنها را کنار می‌زنند.» و« این قدرت تحلیل،خیلی مهم است.هر ضربه ای که در طول تاریخ،ما مسلمانان خوردیم از ضعف تحلیل بود»(همان، 13/11/1377 ) معیارهای درست تحلیل پدیده های سیاسی 1- تقوا همچنان که در سخنان اخیر رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان نیز مطرح گردید، «تقوا» به مفهوم «اسیر هواى نفس نشدن در جانبدارى و طرفدارى یا در مخالفت و معارضه، در انتقاد یا در تمجید» مهمترین معیاری است که باید در تحلیل پدیده ها و مسائل و موضوعات سیاسی رعایت شود. تقوا: تقوی در اسلام بسیار اهمیت دارد و خدای تبارک و تعالی آن را میزان سنجش برای کرامت و اکرام انسان قرار داده است و می فرماید: «إن أَکرَمَکُم عِندَ الله اتقیکُم» (سوره حجرات، آیه13). همانا گرامی ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست. تقوی یعنی خود نگهداری و مراقبت و مواظبت خاص، و به تعریفی که شهید آیت الله مطهری می فرمود: «تقوا مانند حالتی است که انسان هنگامی که پای برهنه از بیابانی پر از خار می گذرد در خود این احساس را دارد که چگونه در آن بیابان، مواظبت و مراقبت کند که آن خارها، به پایش فرو نروند و به لباسش چسبیده نشوند، و در عین حال زودتر هم از این راه پرمشقت به سلامت عبور نماید، این حالت مواظبت و خود نگهداری از خارهای سر راه انسان مسلمان را تقوا می گویند» (مجموعه آثار شهید مطهری، ج16، ص502). در عین حال تحلیل گر اسلامی باید بداند که در تحلیل قضایای سیاسی، راهش به مراتب از آن بیابان پر تیغ و خار خطرناک تر است، و در هر لحظه باید حالت مواظبت و مراقبت و خود نگهداری را از دست ندهد، و با رعایت کامل تقوای الهی تحلیل را ارائه دهد. تا مورد قبول خدایش قرار گیرد، که «إنَّما یتقبل الله من المتقین» (سوره مائده، آیه27). و این نکته بسیار مهم است زیرا تحلیل گر اسلامی، تحلیل را برای رضای خدا می نویسد نه برای خوش آمد مردم یا حاکمان، یا برای گذران امر معیشت، یا برای بدست آوردن شهرت و مقام و منصب، که نوشتن تحلیل برای این امور همه شرک آورند و بر خلاف تقوایند، لذا زمانی عملش مورد قبول حق تعالی قرار می گیرد و ذخیره آخرتش می شود، که تقوا را رعایت کند. 2- خدا محوری محور اصلی در همه تحلیل های اسلامی باید «الله» باشد و همه چیز از «الله» شروع و به «الله» ختم گردد، و هیچ چیز شریک او نگردد که تحلیل شرک آمیز با توحید اسلامی سازگاری ندارد. تحلیل گر اسلامی باید تحلیل را با نیت خالص، و قصد تقرب الی الله بنویسد، و این نیت خالص را در تمام طول تحلیل حفظ نماید، و تحلیل را به خاطر خدا و در جهت رضای او، طبق «ما انزل الله» تهیه کند، و در تمام موارد کلی و جزئی، فقط خواست خدا و رضای او را رعایت کند و شیوه مطرح کردن موضوع و استنباط ها و شعارها، همه خدایی باشد و بس. جهت تحلیل ها باید «الی الله» باشد و سیر الی الله را تسریع نماید. یعنی خواننده را در طول تحلیل و در پایان آن به خدا متوجه کرده و حالت «تعبد و توجه» را در او پدید بیاورد، و یا زیاد کند. چون همان طوری که در تعریف سیاست از بیان امام خمینی (ره) آمد، سیاست اسلامی، راهنمایی افراد به صراط مستقیم و سیر الی الله است، لذا تحلیل سیاسی اسلامی نیز باید در همین جهت گام بردارد. 3- دوری از سطحی نگری حال در این راستا و در رابطه با سطحی نگری در تحلیل سیاسی باید اشاره داشت معمولاً در جامعه دیده می شود که به جای تحقیق و بررسی دقیق و کافی در مسائل اجتماعی و سیاسی، به شایعات و تبلیغات و اطلاعات ناقص تکیه می شود و در استدلال ها و تحلیل ها به آن ها استناد می گردد که البته باید توجه کرد که این عمل، امکان دارد شخص یا جریانی را به فاجعه آفرینی بکشاند و از آنجا که وقتی انسان تحلیل درستی از شرایط نداشته باشد عملکرد او نیز که بر اساس آن تحلیل بنا شده نمی تواند درست باشد، امکان دارد شخص را به جایی بکشاند که سد راه جریان الهی بشود. 4- تمسک به کتاب و عترت تحلیل اسلامی بر اساس معیارها و ضوابطی است که از «کتاب و عترت» که دو رکن اساسی می باشند سرچشمه می گیرد، تا بر مبنای حدیث «ثقلین» با تمسک به کتاب و عترت، تحلیل دچار ضلالت و گمراهی و بیراهی و سرگردانی نشود، و از شخصیت گرایی و جوپذیری مصون بماند. 5- هدف جویی تحلیل اسلامی دارای هدف روشنی است، تحلیل گری که بی هدف است و نمی داند چه می خواهد بگوید؟ و چه چیزی را دنبال می کند؟ تحلیل او ولو جذاب و با الفاظ زیبا آراسته باشد دور از ضوابط اسلامی است، زیرا تحلیلی که هدفش معلوم نیست «لغو» محسوب می شود و مؤمنین بایستی از لغو اعراض و از کار عبث پرهیز کنند.هدف از تحلیل اسلامی، باید در راستای اهداف کلی اسلام و منطبق با هدف و نظام جهان هستی باشد تا دچار هدف های غیرواقعی و سراب گونه نشود. 6- عدالت خواهی تحلیل گر اسلامی در تحلیل قضایا و نظر دادن درباره اشخاص و گروه ها و جوامع، گرچه دشمن باشند، رعایت عدالت اسلامی و اخلاق را می کند، و اعمال زشت دیگران، او را از جاده عدالت و عفت کلام خارج نمی سازد. او سر و ته گفتار مخالفین را نمی زند تا با نقل وارونه کلام مخالفین آنها را بکوبد. او رعایت انصاف را در حق مخالفین هم می کند. تحلیل گر اسلامی نمی تواند هر چه دلش خواست بنویسد یا هر چه به نظرش آمد یا نفعش در آن بود بگوید. زیرا او مطابق تعریفی که حضرت امیر المومنین علی علیه السلام از عدل کرده اند («العدل وضع کل شیء فیما وضع له» (نهج البلاغه، نامه53))، باید هر چیز را به جای شایسته و بایسته اش بگذارد، و از مبالغه و افراط و تفریط و تبلیغات کاذب بپرهیزد، و به هر چیز و هر کس به اندازه خویش نه کم و نه بیش، بهای لازم را بدهد، و در نتیجه گیری و اظهار نظر هم رعایت عدل را بنماید. 7- حقیقت طلبی و واقع نگری تحلیل گر اسلامی همواره در طلب حقیقت و آرمان هاست، لذا بلند نگر و دوراندیش و هدف بین است، و در جهت حقیقت و استقرار اصول و اهداف والای مکتب، حرکت می کند و در تحلیل وقایع دچار ذهن گرایی و خیال پردازی و خوش خیالی نمی شود، زیرا واقعیت را در نظر می گیرد و وقایع را آنچنان که هست می بیند، نه آنچنان که دوست دارد آنگونه باشد، او واقعیت های موجود را هر چند تلخ باشند، می شناسد و تحلیل می کند. تحلیل گر اسلامی تسلیم وقایع روز و فضای آلوده نمی شود، اما با در نظر گرفتن واقعیات موجود و بر اساس حقیقت طلبی و آرمان ها، طبق شرایط زمان پیش می رود و در حقیقت واقع نگر، آینده بین و هدف دار است. 8- صداقت تحلیل گر مسلمان باید از صداقت و امانت کافی برخوردار باشد تا مردم از تحلیل اسلامی و تحلیل گر مسلمان، به طور عملی اسلام را بشناسند، و درس صداقت و امانت فرا گیرند و اعتماد آنها به تحلیل ها جلب شود. تحلیل گر اسلامی ممکن است مطالبی را بنا به مصلحت عالم اسلام و وظایف عالم شرعی نگوید زیرا او همیشه نمی تواند همه مسائل را به بهانه صداقت به طور آشکار و صریح بگوید و ناخودآگاه آب به آسیاب دشمن بریزد، اما اگر چیزی را گفت و تحلیل کرد باید کاملاً رعایت صداقت را بنماید، که مردم دشمن صادق را به دوست فریبکار ترجیح می دهند. البته در مورد فریب دشمن در میدان نبرد که طبق شرایطی از طرف شرع مقدس اجازه داده شده است، باید همان شرایط رعایت شود . 9- پایبندی و تعهد به اصول و معیارها مقتضای سیاست این است که علاوه بر اصول و جریان های ثابت همواره دستخوش تغییرات فراوان و حوادث ناگهانی می باشد. گاهی تحلیلی که صبح نوشته می شود به علت تغییر اوضاع، بعد از ظهر به کار نمی آید. لذا تحلیل گر باید دائم در جریان امور باشد و از این رو باید دائماً مواظبت و مراقبت کند که در این تغییرات و تحولات، از اصول تحلیل اسلامی منحرف نشود و دچار التقاط و غلط نگاری نگردد، و این نیاز به پایبندی جدی و تعهد به اصول و مراقبت دائمی دارد که تحلیل گر باید دائم آن را به خود تلقین کرده و تذکر دهد و از دیگران بخواهد که راهنماییش کنند تا مبادا ناخودآگاه دستخوش موج های دریای سیاست شده و غرق گردد، و یا دچار احساسات غیر صحیح شود. چون گاهی یک موضوع سیاسی آن چنان انسان را احساساتی می کند که همه ضوابط از یادش می رود و بدون کنترل حرف هایی می زند که منطبق با موازین نیست و چون تحلیل گر اسلامی مجاهدی است که با سلاح قلم و فکر و بیان، در راه خدا مجاهده می کند، باید در خود شرایط مجاهدین فی سبیل الله را پدید بیاورد؛ شرایطی که فشرده آن در سوره توبه آیه 112 آمده است و الحافظون لحدود الله (سوره توبه، آیه112) حفظ کنندگان و پاسداران حدود و مرزهای الهی اند. 10- باطل ستیزی تحلیل گر اسلامی محبت و مروت با دوستان و مدارای با همه مردم دارد. اما در برابر باطل و باطل گرایان سخت گیر و ستیزه جو است. یعنی به قول شهید بهشتی «تقوای ستیز را با تقوای پرهیز به همراه دارد» و با شجاعت و صراحت با طاغوت ها و هواپرستان و دنیاطلبان و با همه مظاهر پلیدی ها و زشتی ها و جهل و نادانی و با هر چه ضد ارزش است، می جنگد و سازش نمی پذیرد. زبان تحلیل گر اسلامی به همان نسبت که با دوستان خدا گرم و مهربان و متواضع است و نسبت به همه توده های مردم صمیمی و روشنگر است. در مقابل باطل گرایان زبان قدرتمندی است که آمر به معروف و ناهی از منکر می باشد، و با رعایت ادب و اخلاق اسلامی، با قدرت کامل و به دور از ضعف و سستی سخن منطقی و منصفانه دارد. 11- حقیقت طلبی و واقع نگری تحلیل گر اسلامی همواره در طلب حقیقت و آرمان هاست، لذا بلند نگر و دوراندیش و هدف بین است، و در جهت حقیقت و استقرار اصول و اهداف والای مکتب، حرکت می کند و در تحلیل وقایع دچار ذهن گرایی و خیال پردازی و خوش خیالی نمی شود، زیرا واقعیت را در نظر می گیرد و وقایع را آنچنان که هست می بیند، نه آنچنان که دوست دارد آنگونه باشد، او واقعیت های موجود را هر چند تلخ باشند، می شناسد و تحلیل می کند. تحلیل گر اسلامی تسلیم وقایع روز و فضای آلوده نمی شود، اما با در نظر گرفتن واقعیات موجود و بر اساس حقیقت طلبی و آرمان ها، طبق شرایط زمان پیش می رود و در حقیقت واقع نگر، آینده بین و هدف دار است. 12- آرمان خواهی اصل در مکتب، تحقق آرمان های الهی است، نه قدرت یابی و غلبه و حکومت و این اصل در تحلیل باید فراموش نشود، یعنی دین اسلام اگر حکومت را می خواهد، برای تحقق آرمان ها الهی و رفع موانع راه خداست. مسلمان به قول شهید بهشتی «شیفته خدمت است نه تشنه قدرت». بنا بر این مفاهیم، بسیاری از واژه ها از جمله پیروزی و شکست، در این مورد با سایر مکاتب و مسالک به کلی متفاوت است. عاشورا در تحلیل غیر آرمانی یک شکست است، و حرکت ابا عبد الله الحسین (ع) با هفتاد و چند نفر و با زن و بچه، با هیچ یک از این تحلیل ها صحیح نیست و سازگاری ندارد؛ حتی اگر تحلیل گران مسلمان و متدین باشند. مثال: محمد حنفیه برادر امام حسین (ع) تحلیل می کنند که به امام گفت: «به جای کوفه به طرف یمن برو، کوه های آنجا و قبایل آشنا با پدرت، شما را یاری می دهند و حفظ می کنند و یارانت از اطراف به شما می پیوندند و پس از مدتی می توانید حکومت یزید را سرنگون کنید». وی با اینکه برادر امام حسین (ع) است اما در ابتدا متوجه نیست امام حسین (ع) به دنبال تحقق آرمان مکتب اسلام است نه اینکه صرفاً حکومت بخواهد، و چون به علت شرایط پیش آمده برای بیداری مردم و آشنا شدن آنها با اسلام امام حسینی، و شناخت واقعی اسلام یزیدی، چاره ای جز شهادت امام و اهل بیت پیامبر (ص) نمانده است، لذا امام به دنبال حرکتی است قوی، که اگر نتوانست حکومت یزید را ساقط کند، و اگر نتوانست با شهادت، مردم را بیدار نماید و آرمان مکتب تحقق یابد. و این کار تنها با شهادت شخص امام حسین میسر نمی شد، بلکه شهادت 72 تن و اسارت اهل بیت عصمت و طهارت را می طلبید تا تکان لازم در جامعه پدید آید، هم چنان که پدید آمد. بنابراین عاشورا در تحلیل اسلامی یک پیروزی کامل است، زیرا آرمان خواهی را رشد داده و تا ابد هم رشد می دهد. 13- تجربه ، تمرین و ممارست تجربه ، تمرین و ممارست که لازمه تحلیل درست است، تمرین، ممارست و تجربه در کار تحلیل است. این تجربه می تواند به دو صورت به دست آید: اولی با حضور در صحنه سیاست عملی و به شیوه آزمایش و خطا که انسان را ورزیده و آبدیده می کند. دومی با تحلیل های نظری درباره حوادث و منتظر نتایج آن در صحنه عمل بودن. آیا واقعیت خارجی تحلیل شما را تأیید می کند یا نه؟ با تکرار این عمل نقاط ضعف تحلیل برای تحلیل گر آشکار می شود. در دوره خاصی از تاریخ پس از انقلاب، یعنی دوره سازندگی وقتی که روحیه دنیا گرایی و غفلت از سیاست در پرتو جوّ سازندگی و توجه به امور اقتصادی پیش آمد، حضرت امام خامنه ای به دانشجوایان توصیه کردند که آنان تحلیل داشته باشند و از مسائل سیاسی جامعه در ابعاد داخلی و خارجی غفلت نکنند:«دانشجویانی که اصلاً نفهمند در دنیا چه می گذرد، این دانشجو، دانشجوی زمان خودش نیست، مرد زمان خودش نیست. دانشجو باید احساس سیاسی داشته باشد، درک سیاسی داشته باشد، تحلیل سیاسی داشته باشد» (بیانات امام خامنه ای، تاریخ 12/8/1372). 14- پرهیز از یکسونگری و شتابزدگی در مورد پرهیز از یکسو نگری و شتابزدگی در تحلیل مسائل سیاسی نیز باید توجه داشت، هر قضاوت و اظهارنظری باید مبتنی بر حداقل معینی از مدارک باشد و تا این مدارک و شواهد لازم در مورد مسئله ای جمع نشود هرگونه اظهار نظری، از روی شتابزدگی بوده در آن امکان لغزش اندیشه وجود دارد. 15-عدم مطلق نگری افتادن در حصار مطلق های خود ساخته و ذهنی نیز یکی از آفت های مهم در تحلیل های سیاسی است. در واقع انسان از خود و خدا بیگانه، همواره مطلق های ذهنی خود را می پرستد و افراد و جریان های دیگر را به صورتی مطلق رد و یا قبول می کند. علاوه بر این ها عده ای از افراد هم هستند که به حکم طبع ابتدایی خویش هنگامی که می بینند یک فکر و عقیده خاص مورد قبول نسل های گذشته بوده است آن را خود به خود و بدون اندک مجال و تفکری می پذیرند، و قرآن در این مورد تذکر می دهد که پذیرفته ها و باورهای گذشتگان را جز در هنگامی که با معیارهای مکتب مطابقت می کند نپذیرید و به نژاد و قومیت و اجداد اصالت ندهید زیرا ملاک در اسلام تنها و تنها تقوی است. 16- نفی شخصیت نگری و شخصیت پرستی پدیده شخصیت گرایی و شخصیت پرستی نیز یکی دیگر از آفت های تحلیل مسائل سیاسی است که موجب می شود فرد به تحلیل درستی از مسائل سیاسی و آنچه که هست و باید باشد دست نیابد، چنانکه رهبر انقلاب نیز در این باره می فرمایند: «این‌‌جور نیست که همه مواضعى که آحاد مردم از جمله دانشجویان که جزو قشرهاى پیشرو هستند اتخاذ می کنند، بایستى الگوگرفته و برگردان نظراتى باشد که رهبرى ابراز می کند؛ نه، شما به‌‌عنوان یک انسان مسلمان، مؤمن، صاحب فکر، باید نگاه کنید، تکلیف تان را احساس کنید، تحلیل داشته باشید که من حالا عرض خواهم کرد، نسبت به اشخاص، نسبت به جریان ها، نسبت به سیاست ها، نسبت به دولت ها، موضع داشته باشید، نظر داشته باشید. این‌‌جور نیست که شما باید منتظر بمانید، ببینید که رهبرى درباره فلان شخص، یا فلان حرکت، یا فلان عمل، یا فلان سیاست چه موضعى اتخاذ می کند که بر اساس آن، شما هم موضع‌‌گیرى کنید؛ نه، اینکه کارها را قفل خواهد کرد.» کلام آخر در پایان باید اذعان داشت تحلیل سیاسی از مباحث مهم و رایج در علوم اجتماعی و سیاسی است و هرکدام از مکاتب و گونه‌های اندیشه ای از زاویه نگاه خود به آن می نگرند. لذا جامعه‌ای که خود را ملزم به «تفکر» درباره پدیده‌های مختلف سیاسی و اجتماعی در سطوح گوناگون ملی، منطقه ای و بین المللی می‌داند، نحوه صحیح تفکر در مورد این پدیده‌ها نیز برایش مهم خواهد بود؛ زیرا بر پایه تحلیل پدیده‌های سیاسی و اجتماعی است که انسان به قضاوت می‌‌نشیند، تصمیم می‌گیرد و عمل می‌کند. بطوریکه رهبر شجاع و فرزانه انقلاب در جایی، ضمن اشاره به برخی تجربه های تاریخی در صدر اسلام و توصیه به برخورداری ملت از تحلیل سیاسی تأکید می کنند: «اگر ملتی قدرت تحلیل خودش را از دست بدهد، فریب و شکست خواهد خورد. اصحاب امام حسن، قدرت تحلیل نداشتند؛ نمی‌توانستند بفهمند که قضیه چیست و چه دارد می‌گذرد. اصحاب امیرالمؤمنین، آن هایی که دل او را خون کردند، همه مغرض نبودند، اما خیلی از آن ها مثل خوارج قدرت تحلیل نداشتند. قدرت تحلیل خوارج ضعیف بود. امیرالمؤمنین می‌فرمود: و لا یحمل هذا العلم الّا اهل البصر و الصّبر؛ اوّل، بصیرت، هوشمندی، بینایی، قدرت فهم و تحلیل، و بعد صبر و مقاومت و ایستادگی». محمدرضا اسکندری منبع: بصیرت انتهای متن/
93/05/13 - 03:12
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 44]
-
گوناگون
پربازدیدترینها