واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: روزی روزگاری اصفهان تهران- ایرنا- روزی روزگاری اصفهان به عنوان یک« باغ – شهر» یکی از زیباترین شهرهای فلات ایران زمین وحتی خاورمیانه بود (این که می گویم روزی روزگاری گمان نکنید مقصود از هزاران سال پیش است صحبت از دو دهه گذشته است).
بیشه های در هم تنیده غرب اصفهان و خروش دلاویز زنده رود و بافت سنتی و معماری تاریخی این فیروزه زیبا را در رکاب کویر مرکزی ایران تلالوی سحر انگیز بخشیده بود ...اما چه شد که ناگهان شهر زیبای خدا مبدل به یکی از کلانشهرهای بی سروته و دوزخی از سیمان و بتن و آلودگی گردید و رنگ فیروزه ایش امروز به خاکستری مرگبار متغیر گردیده است؟
1- نمی دانم جز این سوی جهان در دیگر نقاط این کره لاجوردی تنها و یله رها شده در کهکشان هم به راحتی اجازه خواهند داد که باغات پر ثمری که قرن ها با میوه ها و محصولات بی بدیل شان (سیب گلاب ،سیبری و به اصفهان که عطر و بوی بی نظیرشان در دنیا به نام بود و امروز مبدل به افسانه و قصه ای فراموش شده است) مایه رشک جهانیان بود و مزارع سرسبز و رودهای لبریز از آب و کوچه باغ های زیبایش که همچون یک تابلوی نقاشی مایه نوازش چشم و آرامش روح بود را به راحتی آب خوردن تغیر بهره وری داده و مبدل به مناطق مسکونی و سیمانی و بتون و آسفالت و آلودگی و فاضلاب کنند!
آیا زیر آسمان کبود هیچ قاعده و قانونی برای جلوگیری از این تغییر و دگرگونی نیست!؟ البته که هست در بسیاری از کشورهای باختر زمین قوانینی با قدمت سیصد وچهارصد ساله مبنی بر مجازات های سنگین قطع درختان و از بین بردن باغات و زمین های زراعی همچنان هم پابرجاست و رعایت می شود! اما چه شد که در دو دهه اخیر اینگونه بی محابا آتش به خرمن زیبایی های خداد و بدون بازگشت این شهر زدیم سوالی است که پاسخش واضح است و البته مثنوی هفتاد منی می خواهد که از این مجال نیز خارج است.
2- بافت سنتی معماری اصفهان نیز همچون شهرهای یزد وکاشان و...مجموعه ای یگانه از تاریخ و هنر و فرهنگ و طبیعت بود.
در هر یک از گذرهای محلات قدیمی اصفهان چهار یا پنج خانه قدیمی با همه زیبایی و شکوه شان تکیه بر هم داده و فضایی معطر به عطر تاریخ و سنت تشکیل داده بودند در هر یک از این خانه ها که غالبا سه تا چهار قرن قدمت داشتند خاندان هایی ریشه دار و قدیمی به عنوان میراث داران و حافظان میراث فرهنگی این شهر و دیار ساکن بودند، همسایه ها از فامیل به یکدیگر نزدیک تر بودند و در فضایی سالم با وسواسی محافظه کارانه حامی سنت های شرعی وعرفی این مرزوبوم بودند...
امروز اما طمع وارثان ناسپاس و اهمال متولیان کم دانش و بی خیال! ویرانی همه آن بافت زیبایی ها را در پی داشته است، به جای خانه های قدیمی مجتمع های مسکونی بی در وپیکر جایگزین گردید و در هر محله به جای پنج خانه قدیمی پنجاه مجتمع مسکونی وبه جای ده خانواده یکصد وده خانوار از اقوام مختلف با سلایق واعتقادات رنگارنگ و ناهمگون جایگزین کوچه های شهر شدند وبا فراموشی سنت های زیبای آن روزها انواع واقسام ناهنجاری ها و اعتیاد و دزدی وسایر پلشتی هایی که امروز از سر و کله شهرمان بالا می رود جایگزین گردید.
3- اصفهان اما امروزتشنه، آلوده ،زخمی و بی در وپیکر در آتش کاستی ها و ندانم کاری ها می سوزد و بیماری در حال احتضار را می ماند که قدم به قدم به قهقهرای مرگ نزدیک می شود.
گویی گوش کسی هم بر ناله های این پیر نجیب محتضر شنوا نیست . در عوض همچنان هر روزصبح که رادیو را روشن می کنیم مجری سرخوش با ناز وکرشمه می گوید: ˈاینجا اصفهان است. صدای ما را از پایتخت فرهنگ وتمدن و... می شنوید»!
منبع: عصر ایران
اول**1368**
12/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]