محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803222969
داعش و راهبرد رسانه ای - داود میاندهی*
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: داعش و راهبرد رسانه ای - داود میاندهی* اهداف مختلفی برای افزایش تحرکات گروهک های تروریستی در کشورهای اسلامی بویژه خاورمیانه متصور است که جنگ مذهبی بین شیعه و سنی ازجمله مهمترین آنها به شمار می رود و در این میان رسانه ها می تواند به مهمترین ابزار تبدیل شود.
ایجاد تفرقه بین مسلمانان شیعه و اهل سنت با چشم انداز ایجاد جنگ، فاصله اندازی بین حاکمان کشورهای اسلامی، سست شدن اعتقادات دینی مسلمانان، بهره برداری های سیاسی و اقتصادی در نتیجه آشوب در منطقه راهبردی و پراز منابع و ... ازجمله مهمترین اهداف برنامه ریزی شده این نوع حرکت های تروریستی است که پایه همه آنها را باید همان تفرقه بین قاطبه مردم مسلمان دانست.
فعالیت گروههای تروریستی با نمادهای اسلامی در دو سه دهه اخیر در کشورهای منطقه نمود عینی بیشتری یافته و در صحنه عمل توانسته تحرک هایی را رقم بزند؛ فعالیت هایی که این روزها به اوج خود رسیده و شاید خیلی ها انتظار داشتند پس از چند سال، این روزها تنش و جنگ مذهبی بین بدنه مسلمانان سنی و شیعه در منطقه باید به اوج خود رسیده باشد.
با وجود برخی زمینه سازی هایی که در کشورهای مختلف اسلامی در نتیجه این اقدام های برنامه ریزی شده شکل گرفته، اما باید اذعان کرد هیچگاه جنگ مذهبی بین مسلمانان در صحنه عمل در این سال ها اتفاق نیفتاده و به نظر هم نمی رسد به آن شکلی که مد نظر طراحان این تحرک هاست اتفاق بیفتد که علت های خاص خودش را دارد.
اما پرسشی که مطرح می شود اینکه آیا طراحان این گروههای تروریستی و حرکت های تخریب گرایانه که به یقین اتاق فکرهای ثابت در برخی کشورهای غربی دارند، نمی دانند که امکان ایجاد جنگ مذهبی به این راحتی وجود ندارد یا اینکه اهداف دیگری را درکنار این موضوع دنبال می کنند؟
بسیار ساده انگارانه است اگر نپذیریم غرب اهداف دیگر و شاید مهمتری را در این رهگذر دنبال نمی کند.
به دنبال تحولات مردمی در برخی کشورهای اسلامی برای تحقق مردم سالاری و برگزاری انتخابات در چند سال اخیر، یکباره فعالیت گروههای تروریستی در قالب نام هایی همچون القاعده، جبهه النصره و داعش به اوج خود رسید و مردم جهان شاهد تبعات آن هستند.
میلیون ها غیرمسلمانی که در سراسر جهان تصاویر سنگسار، گردن زدن با ساطور، سرهای به نیزه شده توسط داعش درعراق و سوریه را همراه با خبرهای فرار هزاران مسیحی در موصل به جرم نپذیرفتن اسلام زوری این گروه تروریستی می بینند، چه تصویری از اسلام در ذهن خواهند داشت؟
کافیست خود را به جای یکی از مخاطبان دهها غول رسانه ای غرب بگذاریم و ببینیم چه تصویری از اسلام در ذهن مردم جهان درسال های گذشته شکل گرفته است؛ روندی که همچنان ادامه دارد.
رسانه های غربی همواره و همراه با هر خبری نام داعش، القاعده و طالبان را با پسوند گروه اسلامگرا تکرار می کنند؛ این به غیر از القای غیرمستقیم پیام هایی است که همراه با این خبرها یا در تفسیر و تحلیل های جداگانه به مخاطب انتقال می دهند.
اگر بخواهیم به بهانه جنایت های گروهکی تروریستی موسوم به داعش به موضوع بنگریم باید بگوییم تصور سقوط سوریه به دست داعش با همکاری سایر تروریست ها و حمایت های غرب در آن شرایط شاید خیلی عجیب و دور از ذهن نبود اما تصرف بغداد، هرگز؛ این را همه داعشی ها و سردمداران غربی و عربی آنان هم از روز نخست می دانستند.
همه تبلیغات و تحرک رسانه ای هم که در این زمینه انجام می گیرد با دو علت بیشتر نیست:
الف: ایجاد ترس بین مردم
ب: تثبیت هویت گروه تروریستی داعش
داعش یا همان به اصطلاح دولت اسلامی عراق و شام به هیچ عنوان ظرفیت این حکومتداری را با شرایط کنونی نداشته و ندارد. اصلا داعش برای استیلای سیاسی در این بازه زمانی درست نشده است؛ هرچند که این روزها بحث روز، همین است.
حتی اگر اعضای داعش باهمکاری همه دوستانش موفق می شدند در سوریه حکومت را به دست بگیرند، به یقین نقشه های کشورهای غربی برای مدیریت آنها و انتقال به افراد دیگری را در دوره زمانی مشخصی شاهد می بودیم زیرا اساسا شکل گیری این گروههای تروریستی با هدف دیگری طرح ریزی شده است.
وقتی موصل از شهرهای بزرگ استان نینوا در عراق داشت با فرار برنامه ریزی شده فرماندهان ارتش به دست داعش می افتاد، نگاه خیلی ها به احتمال سقوط کشور عراق به دست داعش بود؛ اما حامیان این حرکت ها هیچگاه سقوط بغداد توسط داعش حداقل در این بازه زمانی را برنامه ریزی نکرده بودند.
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد هویت بخشی به گروهک تروریستی داعش به عنوان یک گروهک منتسب به اسلام دارای داعیه حکومت اسلامی است که در سیاستگذاری های غرب هدفگذاری شده است.
سبک و سیاق و شیوه های ابزاری داعش در حوزه عمل با القاعده و طالبان شباهت های بسیاری دارد و باید گفت که ازنظر نشانه شناسی در ادامه کارکرد این دو گروه جریان دارد که این خود نکته قابل تاملی است و در افکارعمومی غیرمسلمانان جهان تاثیرگذاری لازم را خواهد داشت.
نیم نگاهی به سیاستگذاری رسانه ای غرب مشخص می کند که اساسا هدف بزرگ غرب در منطقه که با استفاده از ابزارهایی مانند داعش آن را پیگیری می کند، چیز دیگری است؛ ادامه اپرای معروف برای نمایشی متفاوت از چهره اسلام نزد میلیاردها غیرمسلمان در جهان با هدف زمینه سازی برای اقدامات بعدی که تحرکات امروز گروهک هایی مانند داعش یک پازل از صدها پازلی است که بخش هایی از آن در گذشته اجرا شده، امروز شاهد بخش های دیگری از آن هستیم و در آینده نیز باید منتظر دیگر اجزای آن باشیم.
شاید اگر هفت هشت سال دیگر بگذرد، وقتی که نسل نوپا و جوان کشورهای غربی که در ذهنشان به جای تصویر واقعی از اسلام ناب محمدی (ص) همین تصاویر مربوط به جنایات گروههای تروریستی منتسب به اسلام به طور کامل حک شده، آنگاه رویدادهای متفاوتی را در جهان، علیه اسلام و مسلمانان شاهد باشیم که نقشه و مرزهای فیزیکی و غیرفیزیکی متعددی را دگرگون کند.
اما بی شک اصرار بر ادامه این سناریو با همین راهبرد مبنی بر نمایش چهره ای خشن از اسلام در این زمان، نشان می دهد هنوز تئوری پردازان غربی در این مقطع قانع نشده اند که به سراغ مراحل بعدی اهدافشان بروند.
البته باید گفت تحرک های این گروهک های تروریستی در کشورهای اسلامی و تاثیرهایی که در حوزه جغرافیایی این کشورها می گذارد اینک شرایطی را ایجاد می کند که کشورهای غربی بیشترین منفعت را به نفع خود در حوزه های سیاسی و اقتصادی داشته باشند و نمی توان مدعی شد که هیچ هدف دیگری از این اقدام ها دنبال نمی شده اما در درازمدت این گروهک ها ابزارهایی بیشتر نخواهند بود تا به تحقق طرح های بلند مدت غرب در منطقه کمک کنند.
*تروریسم به بهانه اسلام
چرا در چند دهه اخیر هرجای دنیا یک گروه تروریستی ایجاد شده یک سر آن باید به نوعی به اسلام و مسلمانان گره خورده باشد؟
چرا القاعده و طالبان باید به سردمداری کسانی که خود را مسلمان می خوانند در یک سو، داعش و سایر تروریست ها در مناطقی مانند آسیای مرکزی یا آفریقا مانند بوکوحرام ازسویی دیگر باید همواره با پیشانی بند اسلام و مسلمانی فعالیت کنند؟
برای پاسخ به این پرسش ها اگر به تاریخچه شکل گیری فرقه های خاص در دویست سیصد سال گذشته نگاهی بیندازیم می بینیم این گروهک ها محصول اتاق فکر حدود دو قرن پیش هستند که امروز در عرصه واقعیت، عرض اندام کرده اند و با اقدام هایشان اسلام را به زعم خودشان و البته برای بخش قابل توجهی از جمعیت غیرمسلمان جهان پرچمداری می کنند.
این گونه نبوده که راهبرد دو قرن پیش تشکیل چنین گروههایی برای تخریب چهره اسلام فقط در حد طرح مانده باشد، بلکه اتاق فکر های امروز این راهبرد اکنون با توان بیشتر، روزآمدتر و همراه با تاکتیک های کارآمد رسانه ای در حوزه میدانی فعالیت می کند.
آنچه اهمیت دارد اینکه این فعالیت ها براساس طراحی دقیق و برنامه ریزی شده چندین سال قبل است که این روزها در فضای واقعیت شکل می گیرند و این برنامه ها فقط در حوزه عملیات های نظامی نبوده بلکه در حوزه رسانه ای نیز هدفمند بوده است و ادامه خواهد داشت.
یارگیری این گروهک ها در سال های اخیر و جذب برخی افراد برای همکاری (البته به طور محدود) را می توان تحقق برخی برنامه های این گروهک ها که با تاکتیک های رسانه ای همراه بوده، تلقی کرد.
*تروریسم و رسانه
صرفنظر از ماهیت این گروههای تروریستی، نحوه شکل گیری و طراحانشان، در شرایط کنونی آنچه بیش از همه اهمیت دارد سیاستگذاری های رسانه ای همسو با فعالیت های این گروهک های تروریستی در هر مقطع های زمانی و مکانی مشخص است.
براساس خبرها، دیده بان حقوق بشر در گزارشی فاش کرده که پلیس فدرال آمریکا (اف.بی. آی) با پرداخت پول به برخی مسلمانان، آنان را به اقدامات تروریستی در سال های گذشته ترغیب کرده است.
اگر بپذیریم شکل گیری این گروههای تروریستی با هدف و برنامه از پیش تعیین شده بوده که به هیچ عنوان نمی توان آن را رد کرد، به طور حتم باید پذیرفت که هیچکدام از اقدام های این گروهها بدون طرح ریزی و بسترسازی رسانه ای نیز نبوده است.
جریان شناسی و رصد فعالیت رسانه ای که این گروهک ها انجام داده اند از یکسو و مهمتر از آن جهت گیری ها و سیاستگذاری های رسانه های غربی برای این گروهها از سوی دیگر نمایانگر یک طراحی بزرگ و هدفدار است که به شکل بسیار حرفه ای انجام گرفته و همچنان ادامه دارد.
جنایت علیه مسیحیان عراق و سوریه و فراری دادن آنان به بهانه نپذیرفتن اسلام زوری، سنگسار و ختنه زنان، منع فروش برخی پوشاک یا فتوای ارتداد به اصطلاح خلیفه داعش علیه سازنده مجموعه کمیک استریپ 99 که مخاطبان بسیاری در کشورهای مختلف دارد، ازجمله مصداق هایی است که درکنار دهها نمونه دیگر در جهان نزد مخاطبان غیرمسلمان اثرگذاری های لازم برای سناریوهای ازپیش طراحی شده را را دارد.
چطور می توان پذیرفت اعضای گروهک داعش که شیوه های کارشناسی استفاده از انواع شبکه های مجازی و غیرمجازی رسانه ای را برای تبلیغاتشان بخوبی می دانند یا برخی از آنان در کشورهای غربی درکنار همین مردم زندگی کرده اند، یک مرتبه متحول شوند و با پرچم اسلام چنین حکم و فتواهای افراطی بدهند؟ غیر از این است که این گروه نیت و قصدی غیر از نمایش چهره ای افراطی و خاص از اسلام ندارند؟
شاید برای ما در ایران که خبرهای مربوط به این گروههای تروریستی را رصد می کنیم به دو علت خیلی باورپذیر نبوده که چه اهدافی در پس این سیاستگذاری های رسانه ای غرب وجود داشته است:
الف: اولا ما خود مسلمانیم و باتوجه به شناخت و باوری که از اسلام داریم، این عملکردگروههای تروریستی را اسلامی نمی دانیم و آنها را پای اسلام و مسلمانان نمی گذاریم.
ب: دوما و مهمتر اینکه ما در معرض سیاستگذاری رسانه های داخلی قرار داشته ایم که همواره و همچنان، فقط بر این محور متمرکز بوده است که این گروههای تروریستی به نام دین جنایت می کنند و قصد تخریب چهره اسلام را دارند.
سیاستگذاری که برای ما شاید نیازی به تکرار به این شکل نداشته زیرا در بین مسلمانان داخل کشور کمتر فردی را می توان یافت که اعضای این گروهک های تروریستی را مسلمان بداند. نمی پذیریم این خط خبری رها شود؛ خیر، این خط باید همچنان باشد بویژه که در برخی کشورهای منطقه به القای این سیاستگذاری برای نپیوستن به گروهک ها یا باور نکردن تبلیغاتشان لازم است؛ اما آیا درکنار این سیاستگذاری برای داخل کشور هیچ خط خبری دیگری نباید تدوین شود؟
نکته و پرسش مهم دیگر اینکه این نوع سیاستگذاری برای کدامین مخاطب هدفگذاری شده است؟ آیا رسانه های ما با این سیاستگذاری توانسته اند مخاطبان برون مرزی غیرمسلمان را به میزان قابل توجه (که در معرض تبلیغ انواع غول های رسانه ای غربی قرار دارند،) جذب کنند؟
پرسش دیگر اینکه حتی اگر بپذیریم که در جذب مخاطب در کشورهای دیگر غیراسلامی موفق بوده ایم، آیا این شیوه خبررسانی جهت دار و تبلیغ مستقیم که محصولات آن بدون رعایت مولفه های جامعه شناختی و روانشناختی ارتباطات، تولید و منتشر می شود آیا می تواند در اثرگذاری و اقناع مخاطب غیرمسلمان ما مفید واقع شود؟
باید در مقابل، نگاهی به شیوه های رسانه ای همین گروهک های تروریستی داشته باشیم تا ببینیم از چه برنامه های محوری در این عرصه استفاده می کنند؛ بهره گیری از انواع رسانه های مکتوب، شنیداری و دیداری، اینترنت و فضای مجازی هرکدام سر جای خودش نشان از یک تیم هدفمند علمی و کارشناسی دارد که هویت پشتیبانان و خط دهندگان غربی آنها را نمایان می سازد.
در قضایای اخیر داعش در عراق، محور تبلیغات رسانه ای این گروهک تروریستی که قصد دارد هویت خود را جا بیندازد، در ایجاد ترس بین شهروندان این کشور استوار بود و جالب اینکه وقتی محصولات رسانه ای این گروهک تروریستی مورد تحلیل محتوا قرار می گیرد مشخص می شود که به میزان قابل تاملی در این مسیر از نظر حوزه رسانه ای موفق عمل کرده اند.
در مقابل، بامرور خط خبری برخی رسانه های داخلی نه تنها خلاء بزرگی در تعریف سیاستگذاری های خبری بسیار مشهود است، بلکه بعضی رسانه ها با ترجمه خبرهای رسانه های غربی یا حتی بی توجهی به این مقوله، خبرهایی به نفع این گروهک و (ناخواسته) درجهت هویت بخشی به این گروهک منتشر می کنند که جلو این رویه باید گرفته شود.
در شرایط کنونی پیشنهادهای زیر ارائه می شود:
1-رسانه های داخل کشور درزمینه فعالیت و رویدادهای مربوط به گروهک های تروریستی منطقه با محوریت و هماهنگی یکی از نهادهای امنیتی (به صورت متمرکز)، یک سیاستگذاری مشترک، واحد و البته علمی و کارشناسی برای پیگیری فعالیت های رسانه ای منطبق با مخاطب شناسی دقیق طرح ریزی کنند.
2-هیچ فرآورده خبری بدون سیاستگذاری و مخاطب شناسی هدفمند در این زمینه ها منتشر نشود. به طور مثال اگر قرار است در باره یک نوع رویداد مرتبط با داعش اطلاع رسانی شود، برای مخاطبان داخل کشور و مسلمان در جهان یک نوع سیاستگذاری و محتوا تولید شود و برای مخاطبان خارج از کشور وغیرمسلمانان تولید محتوایی متفاوت.
3-دست اندرکاران رسانه ای کشور با محوریت مراکز رسانه ای دولتی زمینه هماهنگی بیشتر با کشورهای دوست و اسلامی را برای ایجاد همگرایی در فعالیت های مربوط به این گروهک های تروریستی در حوزه رسانه در دستور کار قرار دهند.
4-با تحلیل محتوا و نشانه شناسی علمی از فعالیت های رسانه های غربی درزمینه فعالیت گروهک های تروریستی، جهت گیری های لازم برای تولید محتوا از طریق رسانه های داخلی و منطقه ای برای مقابله با این روند طراحی شود.
*خبرنگار ایرنا
569
11/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]
-
گوناگون
پربازدیدترینها