تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 2 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام حسن عسکری (ع):مومن برای مومن برکت و برای کافر، اتمام حجت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867631754




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

خانم ابتکار! این مطلب را بخوانید


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: خانم ابتکار! این مطلب را بخوانید
«مدیر محترم»، جوان است و تنومند. لباس سبزی به تن دارد و آستین هایش را تا بالای آرنج بالا زده است. شلوارش، بادی است؛ از آنهایی که ۶ تا جیب دارد. یک کلت هم بسته به کمرش.
کد خبر: ۴۲۱۶۳۴
تاریخ انتشار: ۱۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۲ - 02 August 2014


حسن احمدی فرد در یادداشت روز روزنامه قدس نوشت:

این مطلب، گفت و گو یا گزارش نیست. این مطلب گلایه مختصر یک خبرنگار عاشق محیط زیست است از یک مدیر. مدیری که به نظر می رسد، شناخت دقیقی از حوزه مأموریت خود ندارد و بدرستی نمی داند که «سختکوشی دلسوزانه» با «سختگیری مستبدانه»، دو مقوله متفاوت است.

درخواست رسمی من برای بازدید تیم خبری روزنامه از پارک ملی گلستان، اوایل تیرماه به اداره کل محیط زیست گلستان ارسال شد. چند روز بعد از طریق دبیرخانه آن اداره کل مطلع شدم که دکتر اسماعیل مهاجر، مدیرکل محیط زیست گلستان با درخواستم موافقت کرده و نامه به پارک، ارجاع شده است. در روزهای بعد، چندین بار با معاونان پارک تلفنی گفت و گو کردم و برنامه ام را برای بازدید از مناطق جنوبی پارک و عکاسی احتمالی از حیات وحش بویژه «دال سیاه» شرح دادم. با انجام هماهنگی ها، چهارشنبه شب به همراه عکاسهای روزنامه خود را به پاسگاه سرمحیطبانی «رباط قره بیل» می رسانیم تا صبح پنج شنبه وارد منطقه بشویم. صبح پنج شنبه در حالی که منتظریم تا اتومبیل اداره برسد و همراه محیطبان ها وارد منطقه بشویم، معاون اداره خبر می دهد که ناچارم برنامه را با «یک مدیر محترم» هماهنگ کنم.

«یک مدیر محترم» در گفت و گوی تلفنی، موافقت ضمنی اش را برای بازدید اعلام می کند، اما باز هم از اتومبیل خبری نمی شود. پارکهای ملی و شرایط خاص زیست محیطی شان هم به گونه ای نیست که هر بازدید کننده ای بتواند با خودروی خودش وارد پارک بشود. ساعتی را منتظر می مانیم، یکی از محیطبانها آماده می شود برای بازدید روزانه به پاسگاه «آلمه» برود، پیشنهاد می دهد که ما هم همراهش برویم. از خدا خواسته می پریم عقب پیکاپ و راهی می شود.

نیمه های راه تلفن محیط بان زنگ می خورد و «مدیر محترم» که از راهی شدن ما مطلع شده، به محیطبان ها دستور می دهد نگذارند از دال سیاه عکس بگیریم. می پذیریم که اگر دال سیاهی دیدیم، دوربینمان را به سمتش نشانه نرویم. خدا را شکر حیات جانوری پارک آنقدر غنی هست که کسی از دال سیاه، یادش نمی آید. ساعتی بعد دوباره تلفن محیط بان زنگ می زند و این بار «مدیر محترم» می خواهد تا ما وجهی را بابت بازدید از پارک بپردازیم...

به لطف همکاری صمیمانه محیطبانها، با دست پر از آلمه بر می گردیم. ذوق دیدن گله های فراوان کل و بز و قوچ و میش همه را به وجد آورده است. حالا، فرصتی فراهم است تا از نزدیک، این «مدیر محترم» را ببینیم و استدلالهایش را بشنویم...

«مدیر محترم»، جوان است و تنومند. لباس سبزی به تن دارد و آستین هایش را تا بالای آرنج بالا زده است. شلوارش، بادی است؛ از آنهایی که 6 تا جیب دارد. یک کلت هم بسته به کمرش. هیبتش بیشتر از آنکه به اهالی سازمان محیط زیست بخورد، رنجرهای فیلمهای هالیوودی را به ذهن می آورد. بخشنامه را نشانمان می دهد و شروع می کند به خواندن:

«... سازمان حفاظت محیط زیست مجاز است در قبال ارایه خدمات و تسهیلات برای بازدید، توقف و استفاده از موزه های تاریخ طبیعی، نمایشگاه ها و مناطق تحت اختیار سازمان، از دریافت کنندگان خدمات وجه دریافت نماید. بهای ورود به مناطق تحت حفاظت، به ازای هر دستگاه خودرو، 50 هزار ریال و به ازای هر سرنشین یا پیاده 10 هزار ریال است...»

همین؟! همه دعوا سر مبلغی است که احتمالاً به زحمت به 10 هزار تومان می رسد؟ یعنی دریافت این مبلغ آن هم به این شیوه، حراج آبروی سازمان پرسابقه حفاظت محیط زیست نیست که محیط بان های آن به عشق حفظ سرمایه این کشور، در گرمای تابستان و سرمای زمستان در کوه و کویر و جنگل و بیابان، به خدمت مشغول هستند. گرفتن ورودیه آن هم در این سطح، چه کمکی به سازمان می تواند بکند؟

چشمم به امضای پای بخشنامه می افتد: «محمدرضا رحیمی، معاون اول رئیس جمهور». می پرسم این بخشنامه هنوز معتبر است؟ «مدیر محترم» می گوید: خود خانم ابتکار به من تأکید کرد که این پولها را بگیرم و به خزانه واریز کنم. ادامه می دهد که خانم ابتکار اطمینان داده که مبالغ گرفته شده در خود پارک هزینه خواهد شد.

می گویم: ما این مبلغ را با کمال رضایت پرداخت خواهیم کرد، اما می خواهم بدانم چرا در روزهای قبل کسی از این بخشنامه حرفی به ما نزد. نکند همه ماجرا به این بر می گردد که ما به جای هماهنگی با شما با معاونان پارک هماهنگ کردیم.
می گوید: خیر. معاونان از این بخشنامه خبر نداشته اند.

می پرسم: رسانه ها که همیشه در خدمت سازمان محیط زیست بوده اند، از بخشنامه هایی از این دست، مستثنا نشده اند؟
می گوید: اتفاقاً بخش عمده ای از مشکلات ما، به خاطر همین رسانه ای هاست که خیال می کنند دلسوز هستند اما در عمل به محیط زیست ضربه می کنند.

یکی از عکاسها با تغیر می گوید: برادر من! اگر همین رسانه ها نبودند، حالا در همین بزرگراهی که چند سال است جلوی ساختش را گرفته ایم، مسابقات رالی جنگل برگزار می شد.

عکاس دیگر می گوید: اینجا 57 سال است که پارک ملی شده، آن وقت در همین بروشور معرفی پارک که در تابلو زده اید، عکسهایی کار شده که کیفیتش افتضاح است. این، محصول نامهربانی با عکاسان و خبرنگارها نیست؟
«مدیر محترم» می گوید: شلوغش نکنید. من طبق بخشنامه عمل می کنم.

خبرنگار بغل دستی ام می زند به پهلوم که: از «مدیر محترم» بپرس آیا لباس پوشیدنش هم طبق بخشنامه است یا نه؟













این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 29]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن