واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:
۷ مرداد ۱۳۹۳ (۰:۴۶ق.ظ)
مراودات نظامي اسرائيل و آمريكا، تداوم تئوري رئاليسم در ساختار بين الملل به گزارش گروه اقتصاد سياسي
به گزارش خبرنگار بين الملل خبرگزاري موج، سال 1948 آغازگر روابط ويژه ترين رابطه ميان دو كشور جهان در طول تاريخ نظام دولت ها شد. در واقع در ۱۴ مي ۱۹۴۸، چند ساعت پيش از پايان حاکميت انگليس بر فلسطين، تشکيل رژيم اسرائيل با اشغال قسمت اعظمي از فلسطين در محل باستاني کشور پادشاهي مکابيز، دولت اسرائيل در آسياي غربي در شرق مديترانه اعلام شد.
پس از اين حادثه ايالات متحده و اسرائيل بنا به دلايل مختلفي، از جمله نفوذ گسترده لابي اين رژيم در ساختار تصميم گيري آمريكا، متحدترين و نزديك ترين دولت ملت هاي جهان به يكديگر شدند. "آيپك" (كميته روابط عمومي آمريكا-اسرائيل) پرقدرت ترين لابي موجود در آمريكا است كه در دهه چهل ميلادي براي جلب توجه وزارت خارجه اين كشور به نيازهاي اقتصادي اسرائيل براي ساماندهي امور مهاجرين به وجود آمد.
اما به سرعت وارد ساير حوزه ها، از جمله كمك هاي نظامي واشنگتن به تل آويو شد. در نتيجه آنكه امروزه حتي نتايج انتخابات رياست جمهوري و مجلس نمايندگان آمريكا در حوزه نفوذ اين لابي است. اگرچه جمله "سياست هاي آمريكا در تل آويو طراحي مي شود" اغراق آميز است، اما؛ اشاره اي طنزگونه به واقعيات دنياي سياست ايالات متحده نيز دارد. به طور كلي نمايندگان و كانديداهاي رياست جمهوري و پارلمان هاي آمريكا در صورت آشكار كردن نه تنها تضاد كه صرفا بي رغبتي شان به آينده مشكلات و مسائل اسرائيل، با شكست در حوزه سياسي روبرو خواهند شد.
بر اين اساس است در حال حاضر اسرائيل بزرگترين دريافت كننده كمك هاي آمريكا با كشورهاي جهان از جنگ جهاني دوم به اين سو است و برعكس، ايالات متحده نيز بزرگترين فراهم كننده سلاح تل آويو محسوب مي گردد. طبق آمار منتشر در 60 سال گذشته اسرائيل نزديك به يك چهارم تريليون دلار از كمك هاي آمريكا را جذب كرده است و هم اكنون پنتاگون نزديك به يك چهارم بودجه دفاعي اين دولت يهودي از گاز اشك آور تا جت هاي F16 را پوشش مي دهد. از سال 1987 سالانه اسرائيل 1.8 ميليارد دلار كمك از آمريكا دريافت مي كرد، اما؛ در پايان دوره كلينتون و در سال 2001 كمك هاي دفاعي از 1.8 به 2.4 ميليارد دلار در سال افزايش يافت و در مقابل 1.2 ميليارد دلار كمك اقتصادي حذف گرديد.
بر اساس يك تحقيق ارائه شده در سال 2013 از سوي سرويس پژوهش كنگره، كمك هاي نظامي ايالات متحده به اسرائيل در بازه زماني 2001 تا 2005 بيش از 22 ميليارد دلار بوده است. در همين راستا بود كه دولت جرج بوش در سال 2007 با تل آويو توافق كرد كه از سال 2009 تا 2018، مبلغ 30 ميليارد دلار كمك نظامي به اين رژيم اعطا شود. همچنين در سال 2010 دولت اوباما پيمان فروش 19 فروند جنگنده F- 35 به ارزش 2.75 ميليارد دلار را با اسرائيل امضا كرد. اين جنگنده ها از نسل پنجم جت هاي جنگي هستند كه اسرائيل درصدد ارتقا ناوگان هوايي خود به 75 فروند است.
اگرچه روابط مالي اين دو كشور يك جانبه است، اما؛ مقامات آمريكا و اسرائيل در زمينه همكاري در برنامه توسعه تكنولوژي نظامي مانند كار بر روي سيستم موشكي “ Arrow”، اشتراك اطلاعات امنيتي و برگزاري رزمايش هاي مشترك با يكديگر مراوداتي داشته اند. چنانكه در سال 2012 بزرگترين مانور دفاع موشكي با نام "Austere Challeng 12" با حضور 3500 سرباز آمريكايي برگزار شد. البته علاوه بر نيروهاي اسرائيلي، بريتانيا نيز در مانور مذكور شركت كرده بود. علاوه بر اين بندر حيفا ميزبان ناوگان ششم ايالات متحده در خاورميانه است. ضمن آنكه رهبران تل آويو به پنتاگون اطمينان داده اند كه از نيروهاي اين كشور در منطقه پر تنش خاورميانه حمايت لجستيكي كنند.
شايان ذكر است اسرائيل به دليل ظهور يكباره در سرزمين هاي فلسطينيان با گذشت بيش از شصت سال از تأسيسش همچنان با مقاومت مردمي و گروهاي مسلح منطقه روبرو است. از اين رو سيستم دفاع هوايي گنبد آهنين در سال 2011 در مرزهاي اين رژيم به كار گرفته شد تا مانع از اصابت موشك هاي حماس و جهاد اسلامي به اسرائيل شود. از سال 2011 به اين طرف تا كنون آمريكا بيش از 700 ميليون دلار كمك مالي به تل آويو كرده است. ضمن آنكه در آخرين حركت كنگره براي تقويت توان دفاعي اين رژيم، 225 ميليون دلار ديگر به عنوان كمك تصويب شد. اين مبلغ در حالي با موافقت نمايندگان روبرو گرديد كه بيش از دو هفته از تجاوز همه جانبه اسرائيل به نوار غزه و كشتار بيش از يكهزار غيرنظامي اين سرزمين مي گذرد.
به طور كلي روابط آمريكا و اسرائيل نشان مي دهد كه در صورت برآورده شدن منافع ملي يك كشور، مباحث حقوق بشري بي ارزش ترين اصول در محيط بين الملل است. در واقع اگرچه نظام بين الملل پس از جنگ جهاني دوم و به خصوص پايان جنگ سرد نظاره گر آغاز وابستگي متقابل، نفوذ سازمان هاي بين المللي در ساختارهاي تصميم گيري دولت ها و افزايش نقش افكار عمومي در تعيين استراتژي ها است، اما؛ كماكان، ميليتاريسم و منافع ملي به عنوان دو پارامتر اصلي نظريات رئاليسم مي توانند ساير اصول ايدآليسم را تحت الشعاع قرار دهند.
زهرا سادات حسيني
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]