محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799152974
تفاوت این سو و آن سو از زمین تا آسمان است
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: تفاوت این سو و آن سو از زمین تا آسمان است زنجان - ایرنا - جبهه آمدن کار سختی نیست، جبهه جای سرور خاطر، آرامش وجدان و آسایش روح است، اما وقتی دلی برایت می شکند یا قلبی به راهت تند تند می تپد یا خاطری در ورایت می دود محزونت می کند تمام ناملایمات از یک سو و این حزن از یک سو و تفاوت این سوی وآن سو، از زمین تا آسمان است.
به گزارش ایرنا، آنقدر به سالار شهیدان عشق می ورزید که هرسال در روز عاشورا به رسم قدیمی زنجانی ها در جبهه حلیم می پخت و بین رزمندگان توزیع می کرد و به یاد آن سرور صحنه کربلا درپشت ماشین خود نوشته بود ˈاز حسن روی یوسف دستی بریده بودند، از حسن دلبر ما سرها بریده باشد.ˈ
حمید ازهمان دوران کودکی اخلاقی مخصوص داشت، اخلاق خوبش باعث شده بود همه همسایه ها او را دوست بدارند بعضی از همسایه ها می گفتند ای کاش فرزند من شهید می شد ولی حمید می ماند چرا که اخلاقش نمونه ای از اخلاق اولیا خدا بود.
حمید، عاشق امام بود و عشق به ولایت را انگیزه گرایش خود به سوی جهاد ومبارزه می دانست، او فرمانده گردان بود بی آنکه لحظه ای از مقام خود سو استفاده کند، به نیروهای تدارکات گفته بود، وقتی غذا و وسایل می آورند ابتدا به نیرو ها بدهند و بعد به مرکز فرماندهی بیاورند، بارها در حال واکس زدن پوتین های نیروهای تحت امرش دیده شده بود، نماز های شبانه حمید زبانزد خاص و عام بود.
منیره قریشی مادر این شهید بزرگوار در وصف فضایل اخلاقی فرزندش می گوید: در منزل خیلی متین بود، از همان اوایل کودکی و از وقتی که با بسیجیان و پاسدارها آشنا شده بود به حسن رفتار و اخلاقش افزوده شده بود، اکثرا در جبهه ها بود و وقتی که مرخصی می آمد نیز بیشتر وقتش را صرف دیدار با خانواده های شهدا، دوستان و کارهای سپاه می کرد و به ندرت وی را در خانه می دیدیم.
کریم احدی پدر این شهید نیز تصریح می کند: حمید دبیرستانی بود که فعالیتهای انقلابی اش به اوج خود رسید، روزی در منزل روضه داشتیم که ناگهان در پشتی زده شد وقتی در را باز کردم چند تن از دوستان حمید را دیدم که با پریشانی پشت در ایستاده اند، آنها را به داخل منزل آوردم و متوجه شدم که از دست گاردی ها فرار کرده اند آنها را زیر رختخوابها مخفی کردم، چند لحظه بعد یکی از همسایه ها آمد و با حالت تمسخر گفت : در حالی بچه های مردم را پناه می دهی که فرزند خودت را دست بسته و خون آلود بردند.
وی اظهار می دارد: برای سراغ گرفتن ازحمید به دنبال پاسبانها رفتم و خبر از وضع او گرفتم، بعد از مدتی پرس و جو متوجه شدم او را به کلانتری یک برده اند، حمید را یک شب در کلانتری یک نگه داشتند و روز بعد آزاد کردند، ظهر موقع ناهار بود با صورتی خون آلود و لباسی کثیف به منزل آمد، چون بیم آن می رفت که مامورین هر لحظه به بهانه ای به خانه ی ما بریزند حمید را به روستایی دور فراری دادیم، پس از رفتن او گاردیها به خانه ما آمدند ولی حمید را پیدا نکردند، حمید بعد ها مرا به خاطر این کار سرزنش می کرد و می گفت : در زمانی که جوانان ما جانشان را از دست می دادند شما مرا از خانه دور کردید.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران تنها جنگ دو کشور نبود، بلکه تشریک مساعی همه ابرقدرتهای دنیا برای به شکست کشیدن ملت بزرگ ایران بود و اگر از این جنگ به عنوان حماسه بزرگ و دفاع مقدس یاد می‌شود، از آن جهت است که فرزندان رشید ایران اسلامی با بضاعتی ناچیز به مصاف کسانی رفتند که از ماشینهای جنگی برخوردار بودند، از این رو دفاع مقدس نماد استقامت و سمبل پیروزی از پیچیده ترین عرصه رقابتهای جهانی به شمار می‌رود.
حمید احدی به همراه چند تن از دوستانش از جمله محمد رضایی از اولین کسانی بودند که مراسم زیارت عاشورا را در زنجان به راه انداختند و در پایگاه های این شهر به تدریس اصول عقاید و قرآن پرداختند.
مادر این شهید بزرگوار یادآور می شود: حمید اوایل اسفند آمد و گفت آمده ام و می خواهم یک ماه بمانم، بعد از حدود 13 یا 14 روز آمد و گفت در سپاه جلسه هست وباید بروم، لباس هایش را آماده کرد و گفت من می روم سپاه اگر توانستم می آیم و اگر نتوانستم یکی از بچه ها را می فرستم تا لباسهایم را بیاورد، ساعت نزدیک 11 بود که آمد، معمولاً بدرقه اش می رفتیم اما این دفعه اجازه نداد، ناراحت بودم به همسر برادرم گفتم احساس می کنم که او دیگر برنمی گردد و آن ها ناراحت شدند و گفتند انشاءالله که می آید و حمید اوایل اسفند رفت و دیگر باز نگشت.
در عملیات بدر، گردان امام سجاد تحت فرماندهی حمید احدی یکی از گردانهای خط شکن بود و در یکی از سخت ترین محور ها عمل می کرد.
احدی در کنار پل شناور اسکله غسل شهادت کرد، به این ترتیب شهید حمید احدی در تاریخ 24 اسفند 1363 در منطقه شرق دجله بر اثر اصابت ترکش به دهان و چانه به شهادت رسید.
پیکر او را پس از انتقال در مزار شهدای زنجان به خاک سپردند، یادش گرامی و روحش شاد باد.
7318/596
06/05/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها