تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 26 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خدايا روزى كن مرا محبّت خودت و محبّت دوستدارانت را و محبّت آنچه مرا به تو نزديك مى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829950897




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

زنی در آستانه سقوط


واضح آرشیو وب فارسی:الف: زنی در آستانه سقوط
بخش فرهنگی الف، 2 مرداد 93

تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۳ ساعت ۱۴:۴۱
سامارنویسنده: الهام فلاحنشر ققنوس، چاپ اول زمستان ۱۳۹۲شمارگان ۱۱۰۰ نسخه۱۷۶ صفحه، ۷۵۰۰ تومانفروشگاه اینترنتی شهر کتاب، این کتاب را تا یک هفته پس از معرفی، با ۱۰% تخفیف ویژه عرضه می‌کند، در صورت تمایل اینجا کلیک کنید.*****«سامار» سومین اثر داستانی نویسنده‎ای‎ست که پیش از این یک مجموعه داستان به نام «کشور چهاردهم» توسط نشر نگاه و یک رمان با عنوان «زمستان با طعم آلبالو» توسط نشر ققنوس به قلم او منتشر شده است. الهام فلاح که در آثار پیشین خود زندگی زنان و مسائل و مشکلات خانوادگی و اجتماعی آن‌ها را دستمایه قرار داده بود؛ در رمان تازه خود نیز به سراغ زنان رفته تا داستانی درباره بخشدیگری از مسائل مبتلابه آن‌ها ارائه کند. اولین چیزی که در مورد این رمان توجه مخاطب را به خود جلب می‌کند نام آن است. «سامار» به معنای میوه درخت زبان‌گنجشک است (نوعی میوه خشک و محتوی یک‌دانه)؛ نامی که لابد به دلیل نوعی ارتباط درونی با مضمون رمان انتخاب‌شده تا در کنار شیوه روایت آن، غلظت مایه‌های آشنای رمان را برای مخاطب کم کند.رمان «سامار» حکایت زنی ست به نام شیدا که اگرچه قدرت باردارشدن دارد، اما توانایی پشت سرگذاشتن کامل دوره بارداری را ندارد. داستان زمانی آغاز می‌شود که او چهار بارداری ناموفق را پشت سر گذاشته است و سرخورده و نومید، باوجود تمایل زیادی که به داشتن فرزند دارد، به این نتیجه رسیده که بهتر است شوهرش مهران را پاسوز خود نکند.مهران از زندگی همسرش خارج شده، و شیدا  پس از مدت‌ها با فرهاد روبه‌رو می‌شود، استاد سابقش که واسطه آشنایی شیدا و مهران بوده. این دیدار و زنده شدن خاطرات گذشته، زندگی شیدا را با دگرگونی همراه می‌کند، او که درگذشته به فرهاد علاقه داشته، ارتباطی عاطفی با دختر کوچک او برقرار می‌کند. اما بااین‌حال روند زندگی او روبه‌جلو نیست. چراکه لحظه آغاز این رمان هنگامی ست که شیدا ایستاده بر بلندای یک ساختمان، درحالی‌که شهر را در زیر پای خود دارد، قصد خودکشی دارد.رمان به شیوه اول ‌شخص و از نگاه شیدا روایت می‌شود و درواقع کل آن در قالب فلاش‌بک‌هایی ست در این زمان از ذهن شیدا می‌گذرد. به نظر می‌رسد در سامار یکی از دغدغه‌ی اصلی الهام فلاح این بوده که از ضمن آشنای کتاب پرداختی متفاوت ارائه کند. این مسئله نه فقط در شگردهای روایی که در ساختار مبتنی بر غافلگیری داستان نیز دیده می‌شود. تمهیدی که با غافلگیرکردن مخاطب در انتهای رمان انتظارات به‌وجود آمده برای او را به هم می ریزد.مضمون رمان  لایه‌های دیگری نیز دارد، برای نمونه در کنار محور اصلی داستان، یک خط داستانی دیگر نیز به‌طور موازی پیش می‌رود که در تلاش است نشان‌دهنده‌ی همین مشکل در جامعه سنتی ایرانی صد و پنجاه سال پیش باشد.بخشی از رمان سامار می‌خوانیم:«… امشب می‌روم و درست در همان لحظه‌ای که لال و منگ به نور منعکس شده از پارچ استیل به سقف اتاق خیره مانده و صدای خس خس سینه‌اش گچ دیوار را می‌خراشد و باز همان یک قسمت بی‌ارزش مغزش دارد کار می‌کند آن‌هم مثل موتور ساعت دقیق و منظم، بالش را روی صورتش می‌گذارم. فقط برای چند ثانیه. نه دست و پایی برای زدن دارد و نه جانی برای کندن. می‌کشمش. هم خودم و هم چمان بانو را. بمیرد برایش بهتر است. برای همه بهتر است.»







این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: الف]
[مشاهده در: www.alef.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 45]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن