تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نادان كسى است كه نافرمانى خدا كند، اگر چه زيبا چهره و داراى موقعيتى بزرگ باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805737786




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

گمشده زنی که به‌ تنهایی بار زندگی را به دوش می‌کشد


واضح آرشیو وب فارسی:ایسنا: چهارشنبه ۱ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۹




22-825.jpg

در همین نزدیکی‌ها زنی را درشرایطی دیدم که در سایه سنگین نبودِ هم‌‎دلی و هم‌دردی هم‌کیشان مسلمان خود در وضعیتی بار زندگی را به تنهایی به دوش می‌کشید که امثال من بی‌‎تفاوت از کنارش می‎گذریم و فقط با نگاهی از بالا به پائین، جلوی بینی و دهانمان را می‌گیریم... به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)- منطقه آذربایجان‌شرقی، روزهای برگزاری نمایشگاه قرآن تبریز با خاطرات، تجارب و وقایع بسیاری همراه بود، همه به نیتی و برای برطرف کردن احساس نیازی به سوی نمایشگاه قرآن رهسپار شده و در پی برآوردن کام دل خود بودند، یکی برای خرید کتب قرآنی و دینی، یکی برای کتابت قرآن، یکی برای دیدار فعالان قرآنی و چهره‎های برتر و ممتاز قرآنی، یکی برای گشت‌وگذار و کسی هم برای تأمین نیاز تک تک اعضاء خانواده‌اش، هرچند با خفت و تحمل نگاه‎های گوشه چشمی و پرابهام، اما آبرومندانه و در گمنامی... در همین نزدیکی‌های محل برگزاری نمایشگاه قرآن و شاید در چندقدمی آن محفل قرآنی که به قدوم بسیاری از بزرگان و مسئولان استانی هم آراسته شد، زنی را درشرایطی دیدم که در سایه سنگین نبود هم‌‎دلی و هم‌دردی هم‌کیشان مسلمان خود در وضعیتی بار زندگی را به تنهایی به دوش می‌کشید که امثال من بی‌‎تفاوت از کنارش می‎گذریم و فقط با نگاهی از بالا به پائین، جلوی بینی و دهانمان را می‌گیریم... زنی که در چندقدمی نمایشگاه قرآن تبریز و در داخل سرویس بهداشتی زنانه بساط افطاری، نماز و قرآن‌خوانی برپا کرده بود و از این راه در طول روزهای برگزاری نمایشگاه، اندک پولی از سوی مسئولان نمایشگاه بین‌المللی دریافت کرده و به یکی از زخم‌های گوناگون خود می‌زد. بعداز یکی دو روز که هربار برای تجدید وضو به سرویس بهداشتی رجوع کرده و زنی را در گوشه آن و در وضعیتی رقت‌انگیز می‌دیدم درحالیکه زیر نگاه‌های چپ و راست اطرافیان تنها به کشیدن روبند بر روی صورتش پناه می‌جست، یک روز که به تنهایی مشغول نظافت بود به نزدش رفته و با معرفی خودم خواستم که درخصوص حضورش در آنجا برایم بگوید. ابتدا مثل معمول صورتش را پنهان کرد و با صدای ضعیفی گفت: خانم من نمی‌خوام کسی بدونه و آبروم بره! شما خبرنگارید، من نمی‌خوام پیش در و همسایه خجالت‌زده بشم! به او اطمینان دادم که نیتم خیر بوده و نامش در خبر درج نخواهد شد، اعتماد کرد، گویی که خیلی وقت است منتظر همین لحظه بود! منتظر لحظه‎ای که کسی دستی به سویش دراز کند، حتی به اندازه گوشی برای شنیدن درد و دل‌هایش... کنارش نشستم و از او خواستم که برایم از زندگیش بگوید، گفت: همسرم با چند نفر از دوستانش کل دار و ندار زندگی‎شان را برای راه‎اندازی کارگاه ماسه‌شویی سرمایه‎گذاری کردند، اما بنابه دلایلی ورشکست شده و هرچه که داشتیم برباد رفت! از تعداد فرزندان و مشکلات زندگی پرسیدم، گفت: شش فرزند دارم، چهار دختر و دو پسر. سه دخترم را با هزار مصیبت عروس کرده و به خانه بخت فرستادم که هم اکنون نیز با مشکلاتشان درگیر هستم، اما یک دختر و یک پسرم بیماری خاصی دارند که تا آخر عمر نیازمند دارو و حمایتند. او حتی نام بیماری فرزندانش را هم نمی‌توانست به درستی تلفظ کند، با اشاره کوچکی از سوی او و تشریح وضعیت روحی و جسمی فرزندانش، به کمک دوستم که پزشکی می‌خواند فهمیدم آن دو مبتلا به بیماری «میاستنی گراویس» هستند... این مادر از حال و روز این دو فرزندش با عنوان اینکه همیشه حالتی کسل و خموده دارند یاد کرد و من وقتی بیشتر خواندم دیدم نشانهٔ میاستنی گراویس ضعف ماهیچه‌ای است که هنگام فعالیت افزایش می‌یابد و در دوره استراحت کاهش پیدا می‌کند: کنترل چشم‌ها، حرکت پلک‌ها، حالت چهره، جویدن، صحبت کردن و قورت دادن اغلب دچار اختلال می‌شوند، همچنین ماهیچه‌های تنفسی و ماهیچه‌های بخش‌های زیرین بدن هم ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرند اگرچه میاستنی گراویس می‌تواند بر هر ماهیچه ارادی تأثیر بگذارد اما بیشترین اختلال را بر ماهیچه‌هایی که چشم را کنترل می‌کنند، عمل بلع، حرکت پلک‌ها و حالت صورت وارد می‌کند. این نشانه‌ها اغلب بلافاصله به عنوان میاستنی گراویس تشخیص داده نمی‌شوند و تشخیص این بیماری ممکن است تا بیش از یک سال به طول بیانجامد. در بیشتر موارد اولین علامت بیماری ضعف ماهیچه‌های چشم است که موجب دوبینی هم می‌شود؛ در دیگر موارد امکان دارد اشکال در بلع یا اختلال در صحبت کردن اولین نشانه‌های ظهور این بیماری باشند. او ادامه داد: هزینه ویزیت پزشک و داروهای سرسام‎آور این دو فرزند بیمار که باید هر روز، هر هفته و هر ماه تأمین شود، کمرشکن است. از او خواستم درخصوص محل زندگی و اداره امورات منزل بگوید، گفت: در یک خانه کوچک و در اطراف شهر مستاجر هستیم، همسرم دیسک کمر دارد و پزشک معالج به او هشدار داده که درصورت قرارنگرفتن تحت عمل جراحی، زمین‌گیر خواهد شد، اما متاسفانه بخاطر نبود بودجه امکان این عمل برایمان وجود ندارد، ضمن اینکه بعد از ورشکسته شدن مبتلا به بیماری کبد چرب نیز شده و توان یاری در تأمین هزینه‎های زندگی را ندارد. او می‎گفت و در دل من آشوبی به پا می‌شد، دستانش را محکم‎تر فشار می‎دادم و او بیش از پیش می‌خواست، بگوید: به جز اعضاء خانواده و خواهرم هیچ کس از وضعیت کاری من در اینجا خبر ندارد، اگر بدانند کمکی نمی‌کنند فقط بر دردهایم، درد زخم زبان افزوده می‌شود! این مادر در پاسخ سوالم که آیا به کمیته امداد امام خمینی(ره) و یا اداره بهزیستی و یا نهادهای خیریه و انسان‎های خیر مراجعه کرده است، گفت: از ترس آبروریزی و اینکه در و همسایه و فامیل از وضعیتم با خبر شوند، به هیچ نهاد و ارگان و شخصی مراجعه نکردم. و در برابر اصرارم برای مراجعه و پیگیری این امر توسط خودش و من، تأکید می‌کرد که اگر قرار است کمکی شود مخفیانه انجام پذیرد و می‌گفت: آبرویم از هر چیز برایم باارزش‌تر است... حین حرف زدن مدام پلک‌هایش را برهم می‌کوبید و نفسش می‎گرفت، علت را پرسیدم که گفت: چندسالیست مبتلا به بیماری دیابت و فشارخون بالا هستم و اخیرا چشمانم کم‌سو شده و گاها همه جا را تیره و تار می‎بینم، پزشکان تأکید بر عمل جراحی سریع دارند اما... مطمئنم مخلوق خدا وقتی در چنین شرایطی قرار می‌گیرد، می‎تواند انسان بودن را به محک بکشد، او با تحمل این همه مصائب و درد و گرفتاری که به یقیین تحملش برای یک مرد سخت و دشوار است و ما آدم‌های اطرافش با تلنگر زدن بر وجدان و آینه غبارگرفته قلبمان. در این میان یاد قانونی الهی می‌افتم که شاید همانند بسیاری از سنت‌های پسندیده مورد غفلت شدید در جامعه اسلامی قرار گرفته است، «قانون مواسات»، قانونی که به معنای برادری، هماهنگی، به فکر یکدیگر بودن و کمک کردن به همدیگر است و نسبت به سایر احکام، مورد تأکید بیشتری واقع شده است. لذا در آیات متعددی از قرآن کریم و در روایات فراوانی، سفارش شده است که: همه باید به یکدیگر کمک کنند، همه باید به فکر یکدیگر باشند، همه باید گرفتاری دیگران را گرفتاری خود بدانند و از غم دیگران، غمناک و از شادی دیگران، شاد باشند و بالأخره همه امت اسلام باید همچون یک بدن واحد و هر مسلمان باید عضوی از این پیکره باشد و خود را عضو خانواده عظیم اسلامی بداند و همان‌طور که اعضاء یک خانواده کوچک، یعنی زن و شوهر و فرزندان، به فکر یکدیگرند، همه مسلمانان باید چنین باشند. به گونه‌ای که رنج هر فرد، رنج همه و راحتی هر عضو، راحتی همه اعضاء محسوب شود. امام صادق (ع) نیز در این راستا می‏‌فرمایند: مؤمن برادر مؤمن است و هر دو عضو یک بدنند و اگر عضوی ناراحت شود، رنج و درد آن به دیگر اعضاء سرایت می‏‌کند. سعدی نیز مضمون این روایت شریف را با شیوایی به شعر در آورده است: بنی آدم اعضاء یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند چو عضوی به درد آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار تو کز محنت دیگران بی‏‌غمی‏ نشاید که نامت نهند آدمی‏ اینها را یادآوری می‌کنم تا همه بدانیم که دین اسلام به تمام مسلمانان سفارش کرده که در برابر دردهای این زن و امثال او مسئولیم، منظور از همه من، شما و تمام مسئولان و خیران است. اساسا یکی از مهم‌ترین آرزوها و درخواست‎های ائمه اطهار(ع) از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏‌کردند، چنانچه امام حسین(ع) می‎فرمایند: «اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم؛ بدانید نیازمندی‎های مردم که (به شما مراجعه می‌کنند) از نعمت‎های الهی است پس نعمت‌‎ها را افسرده نسازید (یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید) که این وظیفه خدمت‌رسانی به دیگران محول خواهد شد.» بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم‌الانبیاء(ص) نیز در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‎دهند: «ایما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداما فی الجنة؛ هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت به او عطا خواهد کرد.» امام سجاد(ع) نیز در دعای مکارم‌الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‎فرماید: «واجر للناس علی یدی الخیر ولاتمحقه بالمن؛ خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منت‌گذاری ضایع مگردان.» رفع نیاز حاجت‌مندان و کمک به ارباب رجوع، از نکات قابل توجهی است که در جوامع حدیثی و منابع فقهی بخش‌‎های مستقلی برای آن منظور شده است. «قضاء حاجةالمؤمن» ، «خدمةالمؤمن» ، «الاهتمام بامورالمسلمین» ، «الطاف المؤمن و اکرامه » برخی از عناوین این ابواب است. در متن این گفتارهای سودمند، افزون بر ثواب‌های اخروی خدمت‎رسانی، به نتایج پربار این صفت خداپسندانه در دنیا نیز اشاره شده است. در یکی از همین روایات، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به خدمتگزاران راستین به مردم نوید می‎‏دهد: «من نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والاخرة؛ هر کس اندوهی را از دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه‎‏های دنیا و آخرت او را از میان برداشته (مشکلاتش را حل خواهد نمود).» بنابراین خدمت‌‎رسانی در جامعه اسلامی، به‌ویژه از سوی کارگزاران و مسئولان و صاحبان قدرت و مال و متنفذان، امری لازم و ضروری است. و شایسته است که هر مسلمان وظیفه‎‏شناس و مسئولیت‎پذیر در هر پست و مقامی که باشد در امر خدمت‌رسانی همت نماید و تلاش خود را مضاعف گرداند. اکنون نیز این گوی و میدان برای تمامی دلاور مردان و زنانی که در ماه مبارک رمضان و شب‌های قدر نورانی‌‎تر شده و مخلص‌تر گشته‌‎اند به این‌‎گونه فراهم شده است؛ زنی به پیروی از امام و مقتدایش، ندای «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» سر داده و منتظر اجابت از سوی مسلمانانی است که در طول این ماه خدا را با هزاران اسم و صفت خوانده و طلب عفو و رحمت کرده‎اند. شاید همین جاست قدمی که ما باید برداریم تا او نیز شتابان به سویمان پرواز کند... گزارش از سمیرا عباسی خبرنگارایسنا- منطقه آذربایجان‌شرقی انتهای پیام








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 101]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن