تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حق، راه بهشت است و باطل، راه جهنم و بر سر هر راهى دعوت كننده اى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844330075




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

پيام حضرت امام مهم‌ترين عامل شكست رژيم بعث در حمله سراسري بود‌


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: پيام حضرت امام مهم‌ترين عامل شكست رژيم بعث در حمله سراسري بود‌
«اكنون نقطه حيات و ممات سپاه پاسداران در پيش است.» اين جمله قسمتي از پيام حضرت امام (ره) به سپاه پاسداران در زمان حمله سراسري رژيم بعث عراق بعد از قبول قطعنامه 598 است.
دستوري كه با صدور پيام آن سيل جمعيت بي‌نظيري را روانه جبهه‌هاي حق عليه باطل كرد و باعث شكست و نابودي ارتش بعث در حمله سراسري كه بعد از قطعنامه تدارك ديده بودند شد. در سالروز آن واقعه بزرگ تاريخي آنطور كه بايد و شايد به آن پرداخته نشده است بر آن شديم تا گفت‌و‌گويي را با حاج عليرضا صادقي، فرمانده گردان ابوذر، يكي از گردان‌هاي درگير لشكر 27 حضرت رسول در واقعه تهاجم سراسري رژيم بعث ترتيب دهيم كه طي اين گفت و شنود به بازخواني و مرور خاطرات آن واقعه مي‌پردازيم. براي شروع يك معرفي اجمالي از خودتان بفرماييد و توضيحي در خصوص چگونگي پيوستن‌تان به لشكر 27 داشته باشيد. حقير عليرضا صادقي، متولد سال 1343 در تهران هستم. عموماً جوانان همسن و سال ما كه در سال‌هاي پيروزي انقلاب در اوج جواني بودند و اگر در خانواده يا محله يا حداقل در اطراف خود دوستان مؤمن و انقلابي داشتند ناخودآگاه در جريان انقلاب قرار مي‌گرفتند و اين موضوع نيز شامل حال من نيز مي‌شد كه علاوه‌بر دوستان مؤمن محل زندگي و خانواده ما تأثيرات زيادي در اين موضوع داشت و ما را همراه و درگير با انقلاب كرد. بعد از شروع جنگ تحميلي با توجه به اينكه اخوي ما حاج قاسم در گروه فدائيان اسلام، همراه شهيد سيد‌مجتبي هاشمي در جنوب بود، من نيز به آنجا رفته و در جمع نيروهاي رزمنده فدائيان اسلام به همراه سيد‌مجتبي و حاج حسن محقق و اخوي بزرگوارمان و تعداد زيادي از دوستان به مقابله با دشمن متجاوز پرداختيم. بعد از برگشت سيد‌مجتبي مدتي را در ستاد جنگ‌هاي نامنظم بودم و اگر اشتباه نكنم در سال 61 بعد از مدتي كه در كرخه نور به همراه بچه‌هاي شهيد چمران به فعاليت و جنگ و جهاد، آن هم به صورت نامنظم پرداختيم وارد لشكر 27 حضرت رسول شدم. در ابتداي ورودم به لشكر ابتدا به گردان حمزه رفتم و بعد از آن گردان مسلم و سپس به گردان ميثم رفتم. حدود دو سالي در گردان تخريب به فعاليت پرداختم و در خدمت عزيزان تخريب كار مي‌كردم. اما به خاطر اينكه گردان‌ها در عمليات‌ها شركت مي‌كردند و وقتي تلفات گردان بالا بود و كادر آن قريب به اكثر آنها به شهادت مي‌رسيدند، نيروهاي باقي مانده را در ديگر گردان‌ها تقسيم و پخش مي‌كردند، لذا مدتي را به گردان حبيب رفتم. در مقطع پاياني جنگ گردان حبيب سه‌ گروهان خود را كامل كرد. يادم است گردان چيزي حدود 800 نفر نيرو داشت. تصميمي گرفته شد تا گردان ابوذر تشكيل شود و نيروها تقسيم شوند. در آن مقطع حقير به عنوان فرمانده گردان ابوذر مشغول فعاليت شدم. مگر گردان ابوذر يكي از قديمي‌ها و اولين گردان‌ها در زمان تشكيل تيپ 27 نبود؟ گردان ابوذر يكي از قديمي‌ها و اولين گردان‌ها در زمان تشكيل تيپ 27 بود و به دلايلي كه گفتم در بعضي مواقع نيروهاي آن تقسيم و در ديگر گردان‌ها پخش شدند. اما در مقطعي گردان ابوذر ارتقا پيدا كرد و به تيپ ابوذر با فرماندهي رضا دستواره تبديل شد. ماجراي گردان ابوذر ما برمي‌گشت به زماني كه گردان ابوذر به دلايلي كه گفتم منحل شد و تا پايان جنگ تشكيل نشد. هنگامي كه پيام امام صادر شد، نيروها به سمت جبهه روانه شدند و با صلاحديد مسئولان قرار شد در كنار گردان حبيب، گرداني تشكيل شود با نام ابوذر كه بنده فرماندهي آن را به عهده داشتم، سه گروهان در حبيب و سه گروهان در ابوذر. حاج حسن محقق هم فرمانده تيپ شد. ما همه مسائل و پشتيباني‌مان در دوكوهه بود اما چون جا براي نيروها نبود، گردان ابوذر را به مقر رودخانه و سد دز منتقل كرديم و در آنجا مانديم. همه امكاناتمان در دوكوهه بود، اما به علت نبود جا در مقر سد دز مستقر شديم. به هر حال اين ماجراي تشكيل گردان ابوذر بود. در زمان پذيرش قطعنامه كجا بوديد؟ خبر قطعنامه را چگونه شنيديد؟ چه اتفاقاتي بعد از آن افتاد؟ در زمان اعلام خبر قطعنامه ما در مقر سد دز بوديم. از راديو شنيديم. يادم است انگار جهان، لحظاتي ايستاد. آنچنان شوكي به نيروها وارد شد كه نگو و نپرس. بعد از شنيدن خبر قبول قطعنامه بچه‌ها كاملاً به هم ريختند. تعدادي روي زمين افتاده و گريه مي‌كردند و تعدادي ضجه مي‌زدند. تعدادي در سكوت محض فرو رفتند و هيچ حرفي براي زدن نداشتند، به هر حال بنده به عنوان فرمانده گردان و كسي كه همه نيروها به او چشم دوخته بودند راهي دوكوهه شدم. در دوكوهه جلسه‌اي را فرماندهي لشكر براي كادر لشكر گذاشت كه قبل از آن خودشان در قرارگاه جلسه‌اي داشتند و توجيه شده بودند. صحبت‌هاي زيادي در جلسه شد. مهم‌ترين آن احساس نگراني ما و مسئولان از جانب رژيم بعث بود. مسئولان اعتبار‌ و اعتمادي براي رژيم بعث قائل نبودند و تمام حرفشان حفظ آمادگي نيروها براي انجام واكنش درست در زمان لازم بود. در زمان پيشروي رژيم بعث كه به صورت سراسري اتفاق افتاد، شما كجا بوديد؟ چگونه وارد درگيري شديد؟ گردان ابوذر را به مقر رودخانه كارون فرستاده بودند و ما در مقر كارون در شرق جاده اهواز- خرمشهر مستقر بوديم. نيروهاي اطلاعات كه در منطقه كار مي‌كردند، خبر آورده بودند تحركاتي در مرز شلمچه در حال روي دادن است. به ما هم خبر رسيد كه در سمت خرمشهر اتفاقاتي افتاده و دشمن تحركاتي داشته است. بنده با آقاي يزدي ارتباط گرفتم و اخبار را با هم رد و بدل كرديم. صحنه‌اي توجه من را به خود جلب كرد ‌ اينكه تعدادي از مردم و حتي نيروهاي نظامي با مشاهده حمله سراسري دچار شوك شده بودند و عقب‌نشيني مي‌كردند. تعدادي اسير و تعدادي شهيد شده بودند. به هر حال بعد از مشاهده اين وقايع و ارتباط با آقاي يزدي قرار شد من گردان را بردارم و به سمت جاده آسفالته اهواز- خرمشهر بروم. وقتي به جاده نزديك مي‌شديم، دشمن را مشاهده كرديم. تانك‌هاي آنها را مي‌ديديم و آنها نيز مي‌آمدند. ما به پشت جاده آسفالته رسيديم. يادم است يكي از تانك‌ها كه مي‌آمد، بچه‌ها گفتند بزنيم، گفتم نه، بگذاريد بيايد جلوتر. وقتي تانك ريل راه‌آهن را رد كرد و آمد سمت ما كه يك دپوي قوسي شكل بود، آن را كه رد كرد، نگاهي كرد ديد در ميان تعدادي رزمنده است. خدمه تانك خودشان تسليم كردند و ما تانك را گرفتيم. به هر حال در‌گير شديم و تانك‌هاي آنها را زديم. بقيه تانك‌ها و زرهي آنها كه با اين صحنه روبه‌رو شدند و ديدند بچه‌هاي ما دنبال تانك‌ها مي‌كنند تا آنها را بزنند،‌ فرار كردند و ما همان جا ايستاديم تا تعداد ديگري نيرو از دوكوهه با مسئوليت آقاي يزدي به ما ملحق شدند و قرار شد براي تثبيت خط و حد مرزي در شلمچه به آن سمت حركت كنيم. حركت ما تا فردا ادامه پيدا كرد. توانستيم خط مرزي را در شلمچه تثبيت كنيم. پيام امام در خصوص سپاه و آن واقعه، تأثيري در روند پيروزي رزمندگان داشت؟ همه پيروزي رزمندگان به خاطر پيام امام خميني (ره) بود. به نظر من اصلاً علل ديگري نداشت. پيام امام بود كه باعث شد رزمندگان به صحنه بيايند و آنگونه بجنگند. وقتي پيام امام صادر شد ديگر مسئوليت، فرمانده، نيرو و... مطرح نبود. هركسي از كادر لشكر تا نيروهاي قرارگاه اسلحه دست گرفته بود و همه با هم در كنار هم دفاع مي‌كردند و به نظر من تمام پيروزي رزمندگان و مهم‌ترين علت شكست رژيم بعث در حمله سراسري تير و اوايل مرداد 67 همين محوريت امام و پيام ايشان بود. يادم است رزمنده‌اي بعد از شنيدن پيام آمده بود و يك چشم خود را در جنگ از دست داده بود و مي‌گفت من كارم را به خاطر پيام امام تعطيل كردم و فقط و حتماً بايد آر‌پي‌جي‌زن شوم كه در نهايت با انكار ما و اصرار ايشان كمك‌آر‌پي‌جي‌زن شد يا پسري كه تنها فرزند خانواده بود و خانواده‌اش بسيار ناراحت بودند، اما آمده بود و به شهادت رسيد. در كل تمام مباحث مربوط به علم نظامي‌گري در دفاع مقدس در يك طرف است و محوريت امام خميني (ره) در طرف ديگر.

نویسنده : پويان شريعت 
منبع : روزنامه جوان



تاریخ انتشار: ۳۱ تير ۱۳۹۳ - ۱۵:۰۵





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 39]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن