واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
اندیشکده شورای روابط خارجی:سرسختی ایران در مذاکرات وین مانع دستیابی به توافق بود/ دولت اوباما در برابر تصمیمی دشوار قرار گرفته است
کارشناس مسائل خاورمیانه شورای روابط خارجی بر این باور است که دولت اوباما نباید بیش از این مانع وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران توسط کنگره شود و باید با آن در این زمینه همکاری و همراهی کند.
به گزارش نامه نیوز، کارشناس این اندیشکده مدعی است که دولت اوباما بیش از این نمیتواند با عقد قراردادهای موقت و مذاکرات نتیجهای حاصل کند و باید با کنگره برای وضع تحریمهای جدید و بیشتر علیه ایران همکاری کند.
مذاکرات هستهای ایران به بنبست خورده است.کاخ سفید درخواست تمدید مذاکرات را اعلان کرد و کنگره باید به دولت اوباما زمان اضافی بدهد. اما این خلل اخیر، مجال برای طرح برخی مسائل را فراهم میکند. آیا بهترین راه این است که از طریق مجموعهای از توافقنامههای موقت، برنامه هستهای ایران را محدود کنیم به جای آنکه مسائل بنیادین را حل و فصل نماییم؟ آیا استراتژی تحمیلی ما برای برخورد با دولت انقلابی که در حال پیشروی در خاورمیانه است، به قدر کافی قدرت دارد؟ آیا بلند پروازیهای ایران به واسطه کار دیپلماتیک تحت تأثیر قرار میگیرد؟ جامعه بینالملل با ایران در مورد برنامه هستهای مبهم این کشور نه برای شش ماه، بلکه برای 11 سال مذاکره کرده است. در طول این مسیر، توجیهات بسیاری برای فقدان پیشرفت در این مذاکرات، ارائه شد. در ابتدا، زمانی که آلمان، فرانسه و انگلیس گفتگوها را هدایت میکردند، پیشنهاد شده بود که تنها مشارکت آمریکا میتواند منتج به نتیجه شود. زمانی که آمریکا به گروه موسوم به 1+5 اضافه شد، در دولت اوباما، ادعا شد که تنها مذاکرات دوجانبه میتواند این بنبست را در هم شکند. با این حال، در زمان مذاکره کننده پیشین ایران، سعید جلیلی، چنین رویاروییهایی نتیجهای حاصل نمیکرد و در نتیجه به راحتی بهانه برای بنبست فراهم میآمد. بعد از این ادعا شد که اگر ایران تحت اختیار رئیس جمهوری میانهرو قرار گیرد که دیپلماتی زیرک و دقیق را نماینده مذاکرات قرار دهد، کار درست میشود. پس از این بود که حسن روحانی انتخاب شد و محمد جواد ظریف را به عنوان وزیر امور خارجه خود قرار داد که در نهایت توافقنامه موقت را رقم زد ـ که آن هم از نظر من یک بنبست بود. همیشه جدا کردن دعاوی هستهای ایران از منازعات جاری منطقه، امری خاص و مورد توجه بوده است. رهبر ایران، از اسد در سوریه حمایت میکند، تلاش میکند تا حکومتی منعطف در عراق بر سر کار بماند و حمایت از حزبالله و حماس را برای مقابله علیه اسرائیل، روز به روز افزایش میدهد. به زعم وی، آمریکا، دولت امپریالیستی رو به اضمحلال است که نمیتواند منویات خود را بر منطقهای جسور و مبارز تحمیل کند. در سخنرانی اخیر خود، وی مفهوم مجازات نظامی آمریکا را تبیین کرد و اعلان نمود که «مردم کمی در جهان امروز این تهدید نظامی را جدی میگیرند.» با همه این احوال به نظر من بعید است که تصمیم سازان در ایران، خروج آمریکا از منطقه را فرصتی برای افزایش نفوذ و بروز قدرت در خاورمیانه به شدت رقابتی ببینند. ظرفیت ساخت تسلیحات هستهای، در کانون حرکت ایران به سمت تبدیل شدن به یک هژمون در منطقه است. اکنون شکی نیست که در دور اخیر مذاکرات، آمریکا اهرم کارآمدی برای تحمیل کردن یک توافقنامه در اختیار نداشت. رژیم تحریمی کنونی در منزوی کردن تهران از بازارهای جهانی کارآمد بوده، اما شکی نیست که کار بیشتری باید صورت گیرد. زمان آن رسیده است که کاخ سفید و کنگره با همکاری هم لایحه قانونی تحریمی جامعی را تهیه کنند که بیش از پیش ایران را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. این قول که اقدام کنگره میتواند مانع توافق شود، بیش از این دعوی پذیرفته شدهای نیست. آنچه که در وین مانع عقد توافق شد، اقدام کنگره نبود بلکه سرسختی ایران بود. آمریکا، به منظور بررسی کامل واکنش خود، باید سیاست تحریمی خود را با یک استراتژی منطقهای منسجم برای عقب راندن ایران و از بین بردن دستاوردهای اخیر آن، تکمیل کند. این نیازمند مداخله مجدد در منطقه و در بحرانهای متعدد آن است. با کمک به شورشیان قابل اعتماد در سوریه و ایجاد نظمی جامع در عراق، آمریکا میتواند از نفوذ ایران جلوگیری کند. یک جمهوری اسلامی که در منطقه منزوی شده و در داخل به لحاظ اقتصادی تحت فشار است، در گفتگوهای مربوط به کنترل تسلیحات، طرف سخن خوبی خواهد بود. در صورتی که چنین اقداماتی صورت نگیرد، از کاخ سفید باید پرسش کرد که توضیح دهد چرا گمان میکند که چهار ماه آتی، متفاوت از شش ماه گذشته یا بهتر بگوییم 11 سال گذشته است. به گزارش تسنیم، دولت اوباما در برابر تصمیمی دشوار قرار گرفته است. دولت اوباما میتواند مجدداً با نیم نگاهی که به محدود کردن قدرت ایران دارد در خاورمیانه مداخله کند، اما این نیازمند سپردن تعهدی جدی به منطقهای است که منازعات و مشکلات آن به نحوی است که بیشتر واگذاری و رها کردن آن اولویت دارد. یا میتواند خطوط قرمزی را که وضع کرده از اعتبار بیاندازد و اهداف اغراقآمیزی را مطرح کرده و دیپلماسی را در پیش گیرد که اقداماتی تشریفاتی را رقم میزند و اهداف محدودی را محقق میسازد. توافقنامههای موقت بیش از این مسیر مناسبی برای رسیدن به توافق نهایی نیست بلکه خودشان به هدف تبدیل شدهاند. این دورهای است که یک ابرقدرت سالهای سنگرسازی مجدد خود را سپری میکند.
1393/4/31
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]