واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: اعلام گذشت از مدير مدرسه خطاكار به احترام شبهاي قدر
مدير مدرسهاي كه متهم است شش سال قبل مرتكب قتل شده بود، با اعلام گذشت اولياي دم و به احترام شبهاي قدر از مجازات قصاص نجات پيدا كرد.
به گزارش خبرنگار ما، سوم آذر ماه سال 87 زن جواني مأموران پليس تهران را از ناپديد شدن ناگهاني شوهرش باخبر كرد. شاكي در توضيح ماجرا گفت: ساعت 3 و 30 دقيقه عصر ديروز شوهرم – حسين – براي رفتن به مدرسه غير انتفاعي از خانه خارج شد و ديگر به خانه برنگشت. وقتي دير كرد با تلفن همراهش تماس گرفتم اما گوشي او خاموش بود. به خاطر همين نگرانش شدم و به خانه بستگان و بيمارستانها سر زدم اما خبري از شوهرم پيدا نكردم. وي در ادامه گفت: شوهرم از مدير مدرسهاي غير انتفاعي طلبكار بود و قرار بود به مدرسه برود و طلبش را بگيرد. مأموران پليس در نخستين گام مدير مدرسه – كامبيز – را مورد بازجويي قرار دادند. كامبيز در تحقيقات پليسي از سرنوشت مرد گمشده اعلام بيخبري كرد. جستوجوهاي پليسي در حالي براي يافتن حسين ادامه داشت كه بررسيها حكايت از آن داشت كه وي آخرين بار در مدرسه ديده شده است. مأموران پليس پس از آن، كاپشن مقتول را در خانه سرايدار مدرسه كه پرويز نام داشت، كشف كردند. مأموران همچنين در بررسيهاي بعدي لكههاي خون را در صندوق عقب ماشين پرويز پيدا كردند. با كشف اين سرنخ مأموران به پرويز به عنوان مظنون به قتل مشكوك شدند و وي را بازداشت كردند. وي ابتدا در بازجوييها منكر جرم خودش شد اما وقتي با مدارك و دلايل روبهرو شد، ناچار لب به اعتراف گشود و مدعي شد كه كامبيز حسين را به قتل رسانده است. وي گفت: مدتي قبل مدير مدرسه به من گفت كه با مردي به نام حسين اختلاف مالي دارد. كامبيز گفت قرار است مقتول را به بهانهاي به مدرسه بكشاند و او را بكشد. به همين خاطر به من پيشنهاد داد در صورتي كه با او در قتل حسين كمك كنم، مبلغ 3 ميليون تومان به عنوان دستمزد به من پرداخت ميكند و من هم قبول كردم. وي در مورد روز حادثه گفت: بعد از طراحي نقشه قتل، يك روز قبل از حادثه با مدير مدرسه به بيابانهاي اطراف قزوين رفتيم و آنجا گودال بزرگي را براي دفن جسد كنديم و به تهران برگشتيم. روز حادثه وقتي مقتول با موتورش به حياط مدرسه آمد، من در را بستم و كامبيز با اسلحهاي كه داشت به سر مقتول شليك كرد. بعد جسد حسين را پتو پيچ و به صندوق عقب ماشينم منتقل كرديم. سپس من با ماشين و مدير مدرسه با موتور مقتول به طرف محل دفن جسد حركت كرديم. مدير مدرسه در ميانه راه موتورسيكلت مقتول را رها كرد و دو نفري با ماشين به بيابانهاي اطراف قزوين رفتيم و جسد را دفن كرديم. كامبيز بعد از دفن جسد لباسهاي مقتول را آتش زد اما من كاپشن او را براي خودم برداشتم. با اعتراف سرايدار مأموران پليس مدير مدرسه را بازداشت كردند. متهم در بازجويي به قتل حسين اعتراف كرد. وي گفت: برادر مقتول دياليزي بود. 10 ميليون تومان پول برادرش پيش من بود و من هر ماه مبلغي به عنوان سود به او ميدادم تا هزينه بيمارياش كند تا اينكه مدتي قبل مقتول هم مبلغي را به عنوان امانت به من داد و در عوض من هم به او چك دادم. وي ادامه داد: چند ماه قبل از حادثه مقتول پيش من آمد و خواست تا پول خودش و برادرش را پس دهم اما من پولي نداشتم تا به او بدهم. به خاطر همين ابتدا از او مهلت خواستم و او هم قبول كرد. مدتي گذشت تا اينكه او دوباره درخواستش را تكرار و تهديد كرد در صورتي كه پولش را پس ندهم، چكم را برگشت ميزند.
بعد از اين، من نقشه قتل او را طراحي كردم. چند روز قبل از حادثه ابتدا اسلحهاي را تهيه كردم و موضوع را با سرايدار در ميان گذاشتم. وقتي سرايدار قبول كرد كه با من همكاري ميكند، مقتول را به بهانه اينكه پولش را پس دهم به مدرسه كشاندم. وقتي او به مدرسه آمد ابتدا از او خواستم تا چكم را پس دهد اما او قبول نكرد و با هم درگير شديم كه با اسلحه گلولهاي به سرش شليك كردم. متهم بعد از تحقيقات تكميلي در شعبه 113 دادگاه كيفري استان محاكمه شد. اولياي دم براي كامبيز درخواست قصاص دادند و هيئت قضايي هم متهم را به اعدام با چوبهدار محكوم كردند.
رأي دادگاه بعد از تأييد در شعبه 15 ديوان عالي كشور براي اجرا به شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي فرستاده شد. در حالي كه متهم در يك قدمي چوبهدار قرار داشت، هيئت صلح و سازش شعبه اجراي احكام دادسراي جنايي با تشكيل چندين جلسه موفق به جلب رضايت اولياي دم شدند. سرانجام چند روز قبل اولياي دم مقتول به دادسرا رفتند و قاتل فرزندشان را به احترام شبهاي قدر بخشيدند. بدين ترتيب مدير مدرسه كه شش سال قبل مرد بيگناهي را به قتل رسانده بود با اقدام خداپسندانه خانواده مقتول به زندگي دوباره بازگشت.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۹ تير ۱۳۹۳ - ۱۰:۳۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 21]