واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: كشتار مردم مظلوم غزه در سايه دموكراسيهاي دروغين
شايد زماني كه ارسطو حكومتها را به پادشاهي، آريستوكراسي و پوليتي تقسيم كرد و شكل فاسد آنها را تيراني، اليگارشي و دموكراسي معرفي نمود، ميدانست كه 24 قرن پس از او دموكراسي مورد ادعاي بشر عصر مدرن راهي را ميپيمايد كه او انتظار آن را داشت؛ راهي كه سياستمداران و دولتمردان قرن 21 با چنين ابزاري ملتها را در سيطره نفوذ خويش قرار ميدهند و انديشههاي انسانهاي نخستين غيرمدني را در زرورق «دموكراسي» به بشر عصر مدرنيته ماشينيسم تحميل ميكنند. ارسطو از اين منظر دموكراسي را شكل منحرف و فاسد شده حكومتهاي جمهوري معرفي ميكرد كه طبقهاي با نام دموكراسي تنها براي خويش حقوقي قائل بودند و حقوق مردم را ناديده ميگرفتند. هر چند 24 قرن پيش شكل مدرن دموكراسي با اشكال متفاوت امروزي آن وجود نداشت ولي امروز كه جنايات رژيم صهيونيستي را آن هم با آخرين تجهيزات پيشرفته و ممنوعه نظامي و تنها در يك باريكهاي از سرزمين كوچك اسلامي و حمايتهاي بيدريغ امريكاي صاحب دموكراسي را ميبينيم، تازه مفهوم واقعي دموكراسي غرب و دستاورد بزرگ آن را براي جامعه بشري درك ميكنيم. آنچه امروز در غزه اتفاق ميافتد، محصول چنين دموكراسي است؛ دموكراسياي كه پيشتر از آن مقامات امريكايي در عراق و افغانستان رقم زدند و در تمام اقدامات ددمنشانه خود، به مدد رسانههاي وابسته خود فاجعههاي بزرگ را در شبه دموكراسيهاي دروغين ادامه دادند. اگر ديروز استفاده از موشكهاي ميكروويوي، بمبهاي 10 تني و اورانيوم ضعيفشده با واكنش مجامع بينالمللي مدعي دموكراسي محكوم ميشد، امروز شايد ديگر شاهد كشتار كودكان مظلوم غزه با همان تجهيزاتي كه اربابان دروغين دموكراسي در عراق و افغانستان از آن بهره گرفته بودند، در غزه نبوديم. رژيم صهيونيستي امروز ميراثدار خشونتي است كه پيش از آن امريكا در عراق و افغانستان در سايه دموكراسي و بازي حاصل از آن دنبال كرده بود.
حوادث روزهاي اخير غزه روايت مظلوميتي است كه در بستر اين نوع دموكراسي به جهان تحميل شده است اما در رهگذر اين تحولات و اتفاقات،بيش از هر چيز سكوت سران وابسته كشورهاي اسلامي آزاردهنده است. كساني كه شديدترين ظلم و جنايت را نسبت به برادران و خواهران مسلمان خود در ماه رمضان ميبينند و با سكوت مرگبار خود و چه بسا همراهي با غرب، ساز رژيم صهيونيستي براي حمله به كودكان غزه را كوك ميكنند. غافل از آنكه روند مبارزه ملت فلسطين با رژيم صهيونيستي از انتفاضه اول تاكنون، هم دست دموكراسيهاي دروغين غربي براي ملتهاي مظلوم جهان را باز كرده است و هم ماهيت چهرههاي وابسته آنها در كشورهاي اسلامي براي ملتها به ويژه مردم تحت ستم غزه آشكار شده است اما آنچه كه از منظر رژيم صهيونيستي، سران خودفروخته عربي و امريكا مغفول مانده است، فرضيه «سرخوردگي- پرخاشگري» است. امروز ملت فلسطين و بلكه همه ملتهاي مسلمان جهان به اين واقعيت غيرقابل انكار رسيدهاند كه تجاوز به قطعهاي از سرزمين اسلامي، نوعي تحقير شخصيت حقيقي و حقوقي امت پيامبر (ص) تلقي ميشود و هرگونه سرخوردگي با واكنش جدي و پرخاشگرانه آنها روبهرو خواهد شد و تا آن زمان،فرصت اندك است و خشم انقلابي ملتهاي مسلمان به ويژه جريان مقاومت فلسطين ميرود تا تومار ظلم صهيونيستها و حاميان آنها را بر هم بپيچد و در چنين شرايطي، سران خودفروختهاي كه امروز در مقابل جنايات اشغالگران قدس سكوت اختيار كردهاند، در امان نخواهند بود، چرا كه آنها بايد بدانند بر اساس اين فرضيه، هر چه سرخوردگي بيشتر باشد،ميزان پرخاشگري عليه منبع سرخوردگي نيز بيشتر خواهد بود و تجاوز روزهاي اخير در غزه تنها مرگ صهيونيستها را نزديكتر ميكند و عمر دموكراسيهاي مدرن غربي را كوتاهتر.
نویسنده : حسن رشوند
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۸ تير ۱۳۹۳ - ۲۰:۱۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]