تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 14 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نماز قلعه و دژ محکمی است که نمازگزار را از حملات شیطان نگاه می دارد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1804413909




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقد و بررسی کتاب «سرزمین آبی من»/۱ حنیف: نگاه محمودزاده به ذات جنگ منفی است/ احترام به شعور خواننده در این کتاب


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد و بررسی کتاب «سرزمین آبی من»/۱
حنیف: نگاه محمودزاده به ذات جنگ منفی است/ احترام به شعور خواننده در این کتاب
محمد حنیف گفت: تلاش نویسنده در این کتاب گامی بلند برای عبور از مرز زندگینامه نویسی به دنیای پر رمز و راز داستان نویسی است. یعنی او کوشیده با سود جستن از ویژگی‌های هر دو گونه ادبی رمان و زندگینامه نویسی، به یک بیان تازه ادبی برسد.

خبرگزاری فارس: حنیف: نگاه محمودزاده به ذات جنگ منفی است/ احترام به شعور خواننده در این کتاب



به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «سرزمین آبی من» با مضمون زندگی شهیدان مهدی و حمید باکری شب گذشته با حضور نویسنده کتاب «نصرت‌الله محمودزاده» و بهروز افخمی، محمد حنیف، حسین علایی و بلقیس سلیمانی در شهر کتاب مرکزی مورد نقد و بررسی قرار گرفت. در این مراسم بلقیس سلیمانی، نویسنده و منتقد ادبی، بیان داشت: متن کتاب «سرزمین آبی من» با نسل جدید و نویسندگانی که تجربه ندارند، متفاوت است، البته تجربه فقط بخشی از کار است یعنی تجربه را باید از طریق المان‌ها و به واسطه‌هایی همانند زبان، فرم و تکنیک تبدیل به یک اثر ادبی و هنری کرد که به نظر می‌رسد آقای محمودزاده این تلاش را کرده است. *سلیمانی: معمولاً رمان‌های مربوط به ادبیات دفاع مقدس، فاقد بُعد زندگی هستند وی اضافه کرد: نویسنده در این اثر تلاش کرده است تا از فرم و تکنیک، استفاده کرده تا اثرش را نجات دهد تا در محدوده زندگینامه قرار نگیرد. یعنی آقای محمودزاده سعی کرده که  یک اثر ادبی را به ساحت رمان بر بکشد که تاحدودی هم موفق شده است. مخصوصاً در آغاز هر فصل وقتی آن دانای کل بین خانه و ذهن زهره و در زیر آب و ذهن حمید باکری رفت و آمد می‌کند، این اتفاق قابل مشاهده است. سلیمانی ادامه داد: این داد و ستد چیز جالبی است به این دلیل که معمولاً رمان‌های مربوط به ادبیات دفاع مقدس، رمان‌ها فاقد بُعد زندگی هستند مخصوصاً «زن» تقریباً در رمان‌ها نقش کمرنگی دارد و به سرعت حذف می‌شود یا نقش‌های کلیشه‌ای دارد. در صورتی که در اینجا «زن» نه تنها در هر فصل با حضور «زهره» شروع می‌شود، همچنین زهره، الهه عشق و زندگی است و به نوعی دیگر زهره نام دیگر ناهید و یا آناهیتا است. * این کتاب، عشق سرشار یک زن را به همسر و خانواده‌اش به تصویر می‌کشد وی افزود: این کتاب، عشق سرشار یک زن را به همسرش و در عین حال به خانواده و کانونی به نام خانواده نشان می‌دهد، این دو کاره شدن بین جبهه که سرزمینی است مرگ حکم فرمایی می‌کند و جایی که زندگی در پشت آن ساخته می‌شود یعنی خاطره‌ای نقل می‌کنند که شهید مهدی باکری وقتی دخترشان «آسیه» به دنیا آمده بود، ظاهراً به همسرشان زنگ می‌زنند و می‌گویند ما فرمانده گردان می‌خواستیم و همسرشان وقتی به شهید حمید باکری می‌گوید که برادرتان فرمانده گردان می‌خواست نه دختر، او نیز می‌گفت: شما هم بهش می‌گفتید که خب این هم همسر پاسدار می‌شد. * دیالوگ‌های کتاب «سرزمین آبی من» برای جوان امروزی، واقع‌نما نیست این نویسنده گفت: درک این زندگی که در گفتمان خاصی شکل می‌گرفت، از آن گفتمان خیلی فاصله گرفته‌ایم گاهی وقت‌ها به دیالوگ‌های کتاب «سرزمین آبی من» توجه می‌کردم، می‌دیدم که این دیالوگ‌ها برای جوان امروزی، واقع‌نما نیستند و پتانسیل دیالوگ‌های امروزی را در خودشان ندارند ولی به دلیل اینکه بنده فرزند آن روزگار بودم و آن گفتمان را درک کرده‌ام به خوبی می‌دانم که بچه‌های مذهبی اینگونه با هم حرف می‌زدند گاهی اوقات خیلی رسمی و گاهی دیگر با بُن‌مایه‌هایی از معرفت و مذهب با هم دیالوگ می‌کردند. وی اضافه کرد: کتاب آقای محمودزاده این ویژگی را دارد که زندگی در آن حضور دارد و این اتصال را بین این دو پاره جبهه به پشت جبهه برقرار کرده است. روایت کتاب «سرزمین آبی من» در زمان حال می‌گذرد که این هم بحث بسیار خوبی بود یعنی آقای محمودزاده تلاش کرده است اثر را به ساحت رمان بربکشد. * واقعیت باکری‌ها در کتاب آقای محمود‌زاده یک واقعیت مذهبی ترسیم شده است سلیمانی ادامه داد: نویسنده در این رمان به «آب» تکیه می‌کند غیر از اینکه آب سنبل حیات است و شهادت در فرهنگ اسلامی _ ایرانی ما به معنای متصل شدن به جهان زندگان است، آب منشأ زندگی است و در همان جا هم شهید حمید باکری منشأ دیگر زندگی یعنی با زهره تماس می‌گیرد و مدام با هم گفت‌وگو دارند. در این اثر نویسنده فوق‌العاده به آب و موقعیت مکانی آب، مانورهای خیلی خوبی می‌دهد. وی درباره به کارگیری اسم «سیاوش» توسط نویسنده در این کتاب، گفت: «سیاوش» اسم خصیصه نمایی است، ای کاش این اسم نبود اما مسئله این است که یک نقیصه دیگری هم متوجه این امر می‌شود و آن این است که در فرهنگ مذهبی، خانواده باکری‌ها بسیار مذهبی به نظر می‌رسد اما نام سیاوش بسیار وجهه ملی و ایرانی دارد این بدین معنا نیست که چرا این خانواده مذهبی هستند بلکه واقعیت باکری‌ها در کتاب آقای محمود‌زاده یک واقعیت مذهبی بیش از هر چیزی ترسیم می‌شود این واقعیت مذهبی خیلی با اسم ملی و ایرانی و با سابقه و به اصطلاح آن تاریخچه‌ای که سیاوش دارد، همخوانی ندارد، ای کاش اسم مذهبی که دال بر این وضعیت بود، انتخاب می‌شد. * حنیف: متن کتاب «سرزمین آبی من» به شعور خواننده‌اش احترام می‌گذارد در ادامه این مراسم محمد حنیف، نویسنده و منتقد ادبی با اشاره به سخنان «رونالد بارت»، اظهار داشت: این شخص معتقد است که تولد خواننده به قیمت مرگ نویسنده تمام می‌شود. بارت با تقسیم متن ادبی به دو دسته متن معطوف به نویسنده (رایترلی) و متن معطوف به خواننده (ریدرلی)، معتقد است که متن معطوف به نویسنده، قابلیت بازنویسی در ذهن خواننده را دارد و می‌تواند خواننده را تشویق کند که متن را بار دیگر با به کار بردن مفاهیمی تازه‌تر از آن خود کند. وی اضافه کرد: در مقابل، متن معطوف به خواننده، نوشته را در حد یک متن خشک، جدی و خالی از لذت پائین می‌آورد، متنی که فقط می‌تواند پذیرفته یا رد شود، این دسته از متن‌ها، وابسته به یک سیستم معنایی هستند که خواننده‌هایشان را غیرفعال به پیش می‌برند. حنیف ادامه داد: از این منظر، کتاب «سرزمین آبی من»، متنی معطوف به نویسنده است، متنی که به شعور خواننده‌اش احترام می‌گذارد و بخش‌هایی از فضای خود را برای نوشتن خواننده خالی گذاشته است و البته خواننده در خلال بازنویسی و بازآفرینی ذهنی، کنار هم چیدن تکه‌های پازل روایات، به لذتی درونی می‌رسد. * نویسنده در این کتاب به یک بیان تازه ادبی دست یافته است وی افزود: از این رو، باید به آقای محمودزاده برای خلق چنین اثری تبریک گفت، این به معنای بی‌نقص بودن کتاب ایشان نیست، بلکه تلاش محمودزاده را می‌توان گامی بلند برای عبور از مرز زندگینامه نویسی به دنیای پر رمز و راز داستان نویسی محسوب کرد. یا نگاهی نو به زندگینامه‌نویسی دانست. نویسنده در این اثر، کوشیده است با سود جستن از ویژگی‌های هر دو گونه ادبی رمان و زندگینامه نویسی، به یک بیان تازه ادبی برسد، بیانی که مخاطب را از سیر معمول و کلیشه‌ای غالب زندگینامه جدا می‌سازد و به شناخت عمیقی از درونیات شخصیت می‌رساند. در این داستان، هم آقا محسن حضور دارد و هم سهام. اولی به عنوان انسانی از واقعیت جنگ و دومی شخصیتی ساخته‌ی ذهن نویسنده. * محور اصلی کتاب «سرزمین آبی من»، عملیات بدر است این منتقد ادبی گفت: شیوه روایت دانای کل نویسنده و سیلان ذهن شخصیت‌ها، استفاده از تک‌گویی درونی غیر مستقیم یا دانای کلی که محتویات لایه‌های پیش از گفتار ذهن شخصیت را ارائه می‌دهد و به طور کلی تکیه بر واکاوی روان‌شناسانه شخصیت‌ها نیز به جولان تخیل و درآمیختن آن با واقعیت میدان داده است. داستان گرچه به حوادث مختلفی از هشت سال دفاع مقدس می‌پردازد، اما محور اصلی آن، عملیات بدر است، وظیفه سیاوش و یارانش، سرگرم کردن بخشی از نیروهای رزمی لشکر سوم عراق در منطقه هور، به ویژه پل شطحیات است. وی اضافه کرد: خط اصلی این رمان، شرح مقاومت چندروزه رزمندگان ایرانی در این منطقه و گفت‌وگوهای ذهنی و واگویه‌ها و سیلان ذهنی سیاوش و همسرش زهره، حین عملیات و پس از آن است. هر چند این مقاومت شکسته می‌شود و سیاوش (حمید باکری) به شهادت می‌رسد و پس از آن، برادرش باقر (مهدی باکری) نیز شهید می‌شود؛ و داستان با ستاره شدنشان به انتها می‌رسد، اما نویسنده به فردای بعد از جنگ، وضعیت رزمندگان و سوء استفاده‌کنندگان از خون شهدا و موضوعات فرعی دیگری نیز نقب می‌زند. حنیف درباره عناصر داستانی کتاب «سرزمین آبی من» عنوان کرد: رابطه علی در داستان مذکور، تنها در فرهنگ ایرانی و انقلاب اسلامی معنا پیدا می‌کند. چنین پی‌رنگی برای مخاطب غیر ایرانی از استحکام لازم برخوردار نیست. از این منظر، نگاه حوادث داستان با کلاف رابطه علی پیوستگی عمیقی نیافته‌اند. به عنوان مثال، علت سرپیچی باقر از دستور مافوق مبنی بر ترک منطقه، به درستی تبیین نشده و یا به کارگیری اسیر عراقی در زدن تیر خلاص به مجروحان بعثی، فاقد تمهید و باورپذیری لازم است. البته به نظر می‌رسد که ریشه این ایراد به تمایل نویسنده در وفاداری به واقعیات اصلی زندگی شهیدان باکری نهفته باشد. * آغاز شدن این کتاب با کشمکش درونی وی افزود: کتاب «سرزمین آبی من» با کشمکشی درونی آغاز می‌شود، این کشمکش گاه در شکل تعارض میان دو فکر، با تقابل اندیشه‌های باقر و عدنان خیرالله و یا کشمکش ذهنی سیاوش و فرماندهان سپاه سوم عراق رخ نمایی می‌کند و گاه با تعارض میان عواطف مختلف شخصیت‌ها، همچون کشمکش عاطفی سیاوش در جدال بین ماندن در ساحل زندگی و یا دل زدن به دریا و رویارویی با موج‌های سهمگین جنگ ظهور می‌یابد، «حالا سیاوش است که می‌خواهد سر بخورد. چیزی مثل فرار، چشم می‌چرخاند ته دجله و از نگاهش چیزی شبیه تمنا می‌جوشد. زور زهره می‌چربد و می‌کشدش به ساحل زندگی (صفحه 8)». به گفته این نویسنده، کشمکش درونی گاه نیز در قالب ستیز و مخالفت شخصیت‌های انسانی با یکی از خصلت‌های اخلاقی روی می‌دهد؛ همچون کشمکش اخلاقی سیاوش بین تمایل او برای کشتن سربازی عراقی یا زندگی بخشیدن به او و البته زیر چتر انواع کشمکش درونی که سایه‌اش بر سرتاسر رمان افکنده شده، بسیار کشمکش‌های جسمانی نیز رخ نمایی می‌کند که اوج چنین کشمکشی را می‌توان در صفحات 113 تا 118 در تصویر جاندار شکار تانک‌ها و سربازان عراقی مشاهده کرد. حنیف گفت: در مجموع، پی‌رنگ با وجود نقص کلی‌اش در نادیده گرفتنِ گاه به گاهِ رابطه علی، از حرکتی رو به اوج برخوردار است. حرکتی که نه تنها در سیر وقوع حوادث، بلکه در آهنگ کلمات و کوتاه شدن تدریجی فصل‌ها نیز خود را نشان می‌دهد. این منتقد ادبی درباره شخصیت‌پردازی، عنوان کرد: سیاوش، زهره و باقر، سه شخصیتی هستند که در کتاب «سرزمین آبی من» نقش محوری ایفا می‌کنند. شخصیت‌های غیر محوری داستان نیز عبارت‌اند از سالمی، سید طالب، صمد، روحانی امدادگر، یعقوب بی‌سیم‌چی، سید نور، آسیه، احسان، عراقی شکم گنده، عدنان خیرالله، سرگرد فاضل، سروان ثایر و برخی نام‌های آشنای دیگر همچون آقا محسن، رشید و احمد. وی اضافه کرد: از میان شخصیت‌های برشمرده، نه تنها سه شخصیت محوری که برخی شخصیت‌های غیر محوری نیز از نظر نوع شخصیت، به شخصیت‌های پیچیده نزدیک‌تر هستند تا شخصیت‌های ساده، همین امر سبب شده تا حتی از نیروهای مخالف نیز چهره‌ای نسبتاً واقعی ارائه شود. در این رمان، عراقی‌ها بر خلاف داستان‌های کلیشه‌ای جنگ، ترسو و ضعیف نیستند، آنها نیز گاه از انگیزه‌هایی قوی برای مقابله با دشمن خود برخوردارند. «سالمی در شناسایی‌های عمق خاک عراق، همه‌ استعداد این سپاه قَدَر (سپاه سوم عراق) را با پوست و گوشت لمس کرده بود. اگر توپخانه‌ای که در نشوه بود ... بیدار می‌شد، زمین و زمان مجنون را تار و مار می‌کرد. آن سپهبدی که او را می‌شناخت، به پشه‌های جزیره هم رحم نخواهد کرد. لشکر تانکش اگر راه می‌افتاد، مثل اژدها در یک چشم به هم زدنی همه جزیره را قورت می‌داد.» حنیف ادامه داد: توصیف مذکور، ناخودآگاه این بیت از فردوسی در توصیف بزرگ‌ترین دشمن بخش پهلوانی ایران شاهنامه را به ذهن متبادر می‌کند که «شود کوه آهن چو دریای آب اگر بشنود نام افراسیاب»؛ در واقع نویسنده با قرار دادن دشمنی این‌چنین قدرتمند در مقابل سیاوش و باقر، ارزش مقاومت مظلومانه این دو را نشان می‌دهد و مگر درام چگونه خلق می‌شود؟ * از میان سه روش توصیف شخصیت، بیشتر بر توصیف هنگام عمل داستانی تمرکز کرده است وی افزود: انتخاب نام‌های خصیصه‌نما هم از دیگر ویژگی‌های شخصیت‌پردازی محمودزاده است که البته کاربرد آن در چنین اثری حرفه‌ای نخواهد بود: سیاوش فرزند کیکاووس و فرزند خوانده رستم و یکی از قهرمانان معصوم شاهنامه، کسی که برای اثبات بی‌گناهی خود از آتش عبور می‌کند و در نهایت خونش به زمین ریخته می‌شود، به جای حمید باکری و باقر که یادآور باقرخان، سالار ملی دوره مشروطه در آذربایجان است به جای مهدی باکری. حنیف بیان کرد: در مبحث شخصیت پردازی، علاوه بر نقش، نوع و انتخاب نام شخصیت، شیوه‌های شخصیت‌پردازی و پرونده شخصیت‌ها مطرح می‌شود. محمودزاده از میان سه روش توصیف شخصیت، بیشتر بر توصیف هنگام عمل داستانی تمرکز کرده است، پس از آن توصیف مستقیم در داستان وی کاربرد بیشتری داشته و توصیف از طریق گفت‌وگو، کمترین حجم توصیف در این کتاب را به خود اختصاص داده است. وی افزود: شخصیت‌های مورد نظر نویسنده، به دلیل فقدان پرونده‌های زندگینامه‌ای، در بخش خصوصیات فیزیکی، چندان در یاد مخاطبان باقی نمی‌مانند. البته برخی شخصیت‌های فرعی همچون سهام و عراقی شکم گنده توانسته‌اند سهم خود را از نویسنده بگیرند. اما شخصیت‌های اصلی در این زمینه ناتوان بوده‌اند. به عنوان مثال، سیاوش که شخصیت اصلی رمان به شمار می‌رود، از نظر خصوصیات فیزیکی، شامل سن، رفتار، قیافه، نقایص جسمی و وراثت، به خوبی نمایانده نمی‌شود. قامت بلند (63) و موهای پر چین (12)، تنها اطلاعاتی ست که نویسنده درباره خصوصیات فیزیکی سیاوش به خواننده ارائه می‌دهد. اما به دو شاخصه دیگر پرونده شخصیت سیاوش، یعنی خصوصیات جامعه شناسی و روان‌شناسی وی، بهتر پرداخته شده است. از این رو مخاطب، ذیل خصوصیات جامعه شناسی، به طبقه متوسط زندگی سیاوش، شغل او به عنوان یک پاسدار، زندگی خانوادگی‌اش، فوت مادر در کودکی، پرورش زیر نظر عمه، ازدواج با زهره و داشتن دو فرزند به نام‌های آسیه و احسان و عقاید مذهبی و سیاسی این شخصیت آشنا می‌شود. به گفته این منتقد ادی، معیارهای اخلاقی و زندگی زناشویی، آرزوها، رنج‌ها، خلق و خو، شیوه رفتار در زندگی، عقده‌ها، توانایی و استعداد، ضریب هوشی و فردیت نه چندان برونگرای وی ذیل خصوصیات روانشناسی، که به اندازه به خواننده ارائه می‌شود. همچنین سالمی، سید نور، سیدطالب و روحانی امدادگر نیز از میان شخصیت‌های فرعی بهتر پرداخت شده‌اند. * تلاش نویسنده در پرداخت واقع‌گرایانه شخصیت‌های اصلی ستودنی است وی افزود: در مجموع، با وجود برخی ضعف‌ها، تلاش نویسنده در پرداخت واقع‌گرایانه شخصیت‌های اصلی ستودنی است، به عنوان مثال، سیاوش در این رمان، انسانی زمینی با تمام تعلقات یک شخصیت خاکستری است. گرچه اهل جنگ است، به فکر زن و بچه‌هایش نیز هست. زهره نیز گرچه در نهایت با همسرش همراه است، اما از مرخصی‌های زود گذر و ماندن‌های طولانی شویش در جبهه گله دارد. زیباترین این توصیفات را می‌توان در صفحات 46 تا 48 رمان یافت، به هنگام رفت و برگشت خیال سیاوش از هور به خانه سازمانی‌اش در اسلام آباد غرب و دیدار خیالی‌اش با همسر و بچه‌ها، بار زدن اثاثیه منازل سازمانی فرماندهان شهید از این خانه‌ها و گاه، به جنگ و جنگیدن، تف و لعنت فرستادن از سوی زنان فرماندهان و از یاد بردن این نفرت به هنگام بازگشت مردان از جنگ. * نویسنده در این کتاب، خط میان مرگ و زندگی را به بازی گرفته است حنیف درباره درون‌مایه، ادامه داد: در نگاهی کلی کتاب «سرزمین آبی من»، روایت زندگی باکری‌ها است. اما داستان به مفاهیم کلی‌تری نیز پرداخته است. نویسنده خط میان مرگ و زندگی را به بازی گرفته است. خط میان جنگ و صلح، امنیت و ناامنی، خط میان خطر و آسودن، دل به جنگ سپردن و از زندگی بریدن، به زندگی چسبیدن و از جنگ بریدن و بالاخره، فاصله میان مردن و شهید شدن. وی اضافه کرد: نویسنده در این اثر می‌گوید که شهیدان نیز انسان‌هایی زمینی بودند با تمامی تعلقات زندگی مادی، آنان نیز دلبستگی‌های انسان‌های معمولی را داشتند، عشق می‌ورزیدند، می‌خندیدند، گریه می‌کردند، در گرماگرم نبرد در تب کودکانشان نیز می‌سوختند، فرصت گریختن پیش پایشان بود، اما ماندند، ماندنی آگاهانه و از میان مردن و شهادت، دومی را برگزیدند. * نگاه محمودزاده در این اثر به ذات جنگ منفی است این نویسنده معتقد است، نگاه محمودزاده در این اثر به ذات جنگ منفی ست، از دیدگاه او، روزگار جنگ، روزگار نفرت‌انگیزی‌ست. چنانچه بارها از زبان شخصیت‌ها می‌شنویم که «اف بر این روزگار» ولی چون جنگ تحمیل شود (61)، چاره‌ای جز جنگیدن نمی‌ماند. در چنین فضایی کشتن عادت جنگجو می‌شود، بدون آنکه بخواهد، باید بتواند و گرنه خود کشته می‌شود. وی اضافه کرد: یک لایه دیگر کتاب «سرزمین آبی من» که ویژگی‌های سیاسی اجتماعی ساختار کلی متن را برجسته می‌کند، عبور گاه به گاه نویسنده از خط قرمزهایی است که در باره ادبیات دفاع مقدس مطرح می‌شود، همچون، نگاه انسانی به زندگی سربازان عراقی، نمایاندن میراث خواران جنگ، اشاره به تهمت‌هایی که در زندگی باکری‌ها و به خصوص موقع ورود ایشان به سپاه پاسداران، مطرح شده بود و همچنین سخن از جفایی که امروزه در حق خانواده باکری‌ها می‌شود. کنایه به سازندگان بعد از جنگ و بالاخره انتقاد از سیاست‌مدارانی که در گیر و دار جنگ، فرزندانشان را برای ادامه تحصیل به دانشگاه‌های خارج کشور فرستادند. حنیف درباره پژوهش، زبان داستانی و چند ایراد دیگر این کتاب، بیان داشت: داشتن پشتوانه پژوهشی قوی، نیم نگاهی به میراث ادبی کهن فارسی همچون به کارگیری صنعت ادبی برائت استهلال در اولین صفحات داستان و خبر از تندبادی که نارسیده ترنج را به خاک خواهد افکند و انتخاب زبان و لحن مناسب با موضوع و درون‌مایه، به‌ویژه فرود آوردن شلاقی واژگان در قالب جمله‌های کوتاه، از دیگر ویژگی‌های کتاب «سرزمین آبی من» است. وی افزود: هر چند نویسنده اثر درخور تقدیری را آفریده، اما اشاره به برخی ایرادات جزئی چاپ‌های بعدی کتاب را بی‌نقص‌تر خواهد کرد. انتهای پیام/و

93/04/25 - 10:29





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 52]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن