تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه نيّت درست داشته باشد، دل سالم و پاك دارد، زيرا سالم داشتن دل از وسوسه هاى شيط...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833029291




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ریشه‌های ادعای عربستان درباره میدان آرش


واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
روزنامه,سرمقاله
برگزیده سرمقاله‌های روزنامه‌هی صبح چهارشنبه ریشه‌های ادعای عربستان درباره میدان آرش روزنامه‌های صبح امروز ایران در سرمقاله‌های خود به مهمترین مسائل روز کشور و جهان پرداخته‌اند از جمله «مختصات نبرد محاسبات در وین»،«رمضان و انتظار از خطبه خوانان»،«نگهبانان جمهوریت و اسلامیت نظام»،«جامعه جهانی برای آمریکا، اسرائیل است»،«عراق عراق می‌ماند»،«اعتدال در کشاکش دو نگرش»،«ریشه‌های ادعای عربستان درباره میدان آرش»،«ناامیدی جامعه از بی‌ثباتی قیمت‌ها»،«آتش‌بس نامتوازن»،«نقطه عطف در جذب سرمایه‌گذاری خارجی»و... که برخی از آنها در زیر می‌آید.




خراسان:غزه، چراغ خانه ات را نمی خواهد تشنه فریاد توست «غزه، چراغ خانه ات را نمی خواهد تشنه فریاد توست»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم غلامرضا بنی اسدی است که در آن می خوانید؛بگو دوربین دست کیست تا بگویم دنیا چگونه قضاوت خواهد کرد؛ بله داوری دنیا را امروز رسانه ها شکل می دهند، دوربین ها هستند که به جای آدم ها می بینند و دوربین ها هم دست صهیونیست هاست. پس فلسطینی، هزار تکه هم که بشود، کسی نمی بیند چنان که ده ها سال است کسی نمی بیند. لااقل به اندازه ای که باید نمی بیند و الا اگر می دید کاری می کرد. اگر می دید دستی تکان می داد. آخر «آدم» اینقدر هم بی وجدان نشده است که جنایت ها را ببیند و برای قصاب آن دست بزند. کافر هم که باشد، بهره انسانی اش اجازه نمی دهد نامردمی ها را تأیید کند، دنیا نمی بیند. این درست که برخی ها، اگر چیز دیگری پیدا نکنند، دست خود را جلوی چشم می گیرند تا نبینند. اما عامه مردم که چنین نیستند اگر ببینند، کاری می کنند، اما دریغ و هزار افسوس، دوربین ها که باید چشم مردم باشد برای دیدن، گراها را، آدرس ها را اشتباهی می دهد تا در تصمیم ها گره اندازد. متأسفم، دوربین دست صهیونیست هاست آنان دارند افکار عمومی را مدیریت می کنند. پشت دوربین سیل خون است و انباشت جنازه ها. جنازه هایی که گاه روزهای تولد را به ماه هم نرسانده اند، اما در انفجار بمب های صهیونیست ها تکه تکه شدند، دوربین ها ولی سر انگشت زخمی شده یک شهروند صهیونیست را نشان می دهد! دوربین ها، پشت به مردم فلسطین است و مردمی که جهان را از دریچه دوربین ها می بینند، نمی دانند پشت دوربین چند فلسطینی قطعه قطعه شده اند. خدای من! بچه ها، کودکان و حتی نوزادان دارند بمباران می شوند بی آن که سنگی به انتفاضه پرتاب کرده باشند، بی آن که حتی مشت گره کرده باشند، بی آن که حتی مرگ بر اسرائیل گفته باشند، بی آن که حتی یک حرف تلفظ کرده باشند. کودکان کشته می شوند بی آن که بدانند فلسطین چیست و کدام متجاوز دست به ماشه برده است. نمی دانند «ا.س.ر.ا.ئـ.ی.ل»، این دروغ مسلم تاریخ، این دروغ مسلم جغرافیا، این دروغ مسلم زمین، چند حرف است. بله کودکان کشته می شوند بزرگ ترها هم کشته می شوند و خانه هایی که خشت خشت آن رابه امید زندگی روی هم چیده اند هم ویران می شود اما دستی برای یاری از آستین همت بیرون نمی آید، حتی صدایی به پرسش بلند نمی شود، ولی ... دوربین دست صهیونیست هاست، اما فضای مجازی هم هست که می شود در آن از حقیقت نوشت، می شود از این «راه باریکه» جویباری هر چند کوچک ساخت و حرف حق را مثل آب زلال به هر جا رساند. می شود بانگ حقیقت زد در این فضا، تا لااقل بخشی از مردم جهان دریابند در غزه چه می گذرد و کودکان چگونه قربانی می شوند. پس آی همه کسانی که شما را در این وادی دستی است همت کنید تا صدای ناله کودکان زخمی را به جهان برسانیم، این جا دیگر بحث پول و کمک مالی نیست تا برخی ها، به ناصواب دخیل ببندند به یک ضرب المثل نادرستی که «چراغی که به خانه فرض است به مسجد حرام است» نه، چراغ خانه تان روشن، فقط به حرمت همین روشنی چراغ بیایید در فضای مجازی فریاد بکشیم شاید دنیا صدای غزه را بشنود، شاید کاری کند. کیهان:مختصات نبرد محاسبات در وین «مختصات نبرد محاسبات در وین»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم محمد ایمانی است که در آن می خوانید؛نبرد محاسبات در وین به اوج رسیده است. مقامات و رسانه های آمریکایی ظرف یک هفته اخیر آتش تهیه گسترده ای ریختند تا کفه خود را در نبرد محاسبات سنگین کنند. از دوره 6 ماهه توافق ژنو کمتر از یک هفته باقی مانده و مذاکرات فشرده برای دستیابی به توافق جامع نهایی در جریان است. آتش تهیه ای که آشمریکایی ها ریختند برای اثرگذاری بر مذاکرات جان کری با محمدجواد ظریف بود. کری دیروز در جمع خبرنگاران گفت «در مذاکرات شکاف های بسیار جدی وجود دارد. ایران در طول چند سال گذشته به صورتی مخفیانه تاسیساتی را در زیرزمین ساخته که احتمال تسلیحاتی شدن وجود دارد(!)... ایران حق دستیابی به انرژی صلح آمیز هسته ای [نه فناوری هسته ای و چرخه سوخت] را بر اساس معاهده ان پی تی دارد اما نکته اصلی این است که چگونه تضمین کند این برنامه صلح آمیز است. این مذاکرات برای راستی آزمایی است نه صرفا برای صدور بیانیه ... آشکارا می گویم 19 هزار سانتریفیوژ در حال حاضر خیلی زیاد (بیش از اندازه) است... من به آمریکا باز می گردم تا درباره مفاد توافقنامه جامع با اوباما و نمایندگان کنگره مشورت کنیم. اگر دلیلی برای بازگشت من وجود داشته باشد، آماده ام اما هیچ برنامه ای برای بازگشت ندارم... آیا مدت بیشتری برای رسیدن به توافق نیاز است یا خیر؟ در مورد بحث های کلیدی به توافق رسیده ایم اما بحث های زیادی باقی مانده است... ما هنوز به ترکیب یا فرمول درستی برای رسیدن به توافق جامع نرسیده ایم. هنوز شکاف های زیادی وجود دارد. هدف ما ترسیم یک نقشه راه دقیق است.» پیش از این چند احتمال پیش روی مذاکرات وین وجود داشت. 1- به موفقیت کامل برسد و توافق نهایی مطلوب ایران منعقد شود 2- به توافق نهایی منجر شود اما حقوق و مطالبات مشروع ایران برآورده نشود 3- به شکست منتهی شود و به خاطر عدم وجود تفاهم، مذاکرات به هم بخورد 4- آمریکا با القای اینکه مذاکرات را ترک می کند و مذاکرات به شکست می انجامد، فشار را سنگین کند و امتیازاتی مشابه امتیازات ژنو را در دقیقه 90 بگیرد بدون اینکه الزاما توافق نهایی انجام شود 5- مذاکرات بدون هیچ توافقی برای چند ماه دیگر تمدید شود. در این میان باید دید ایران و آمریکا چه توقعی از مذاکرات دارند. برای ایران توافقی مطلوب است که اولا ضمن حفظ ظرفیت موجود غنی سازی، راه توسعه این ظرفیت برای تامین نیازهایش را باز بگذارد. ثانیا به لغو ملموس تحریم ها در کوتاه مدت بیانجامد. ثالثا مسیر بهانه جویی های بعدی را ببندد و تکلیف مختومه شدن جنجال را پس از 10 سال اعتمادسازی روشن کند. در مقابل آمریکایی ها مایلند برنامه هسته ای ایران را نه فقط تعلیق و فریز کنند بلکه آن را به عقب برانند، از مقیاس صنعتی به مقیاس آزمایشگاهی و مینیاتوری (دکور برنامه هسته ای) فرو بکاهند، شاکله تحریم ها را حفظ کنند و لغو آن را به آینده ای نامعلوم حوالت دهند در حالی که امتیازات نقد می خواهند. آمریکایی ها فراتر از اینها- اگر پا دهد- مایلند در پوشش یک توافق حقوقی ایران را نه به عنوان یک طرف قرارداد و بده- بستان بلکه به عنوان طرف «متهم» ایزوله کنند و پس از آن بر مطالبات پلکانی و تصاعدی بیافزایند. یک مسئله راهبردی برای آمریکا به تعبیر گلوبال ریسرچ این است که آمریکایی ها فراتر از برنامه هسته ای، نگران توانایی «نه» گفتن ایران به خط مشی کاخ سفید هستند حال آن که دکترین آمریکا بر مبنای بازداشتن دیگران از این نه گفتن تعریف شده است. در قبال این نگرانی آمریکا مصمم است آمدن ایران پای میز مذاکره را به عنوان یک دستاورد به حساب خود بنویسد و با اخذ امتیاز به تبلیغات خود اعتبار بخشد. جان کری به وین رفت تا به تصریح برخی رسانه های غربی اراده ایران را بسنجد. پیش از این سفر نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز، آسوشیتدپرس، رویتر، خبرگزاری فرانسه و شمار دیگری از رسانه های غربی اقدام به فضاسازی با چند محور مشترک کردند. آنها از قول مقامات آمریکایی فاقد نام ادعا کردند «اگر ایران امتیازات مهمی ندهد، آمریکا مذاکرات را تمدید نمی کند»، «نرمش ایران در مذاکرات ناکافی است. ایران باید برای 10 سال محدودیت های زیادی را روی چرخه سوخت و غنی سازی بپذیرد» و «آمریکا برای تمدید مذاکرات شرط هایی دارد و مایل به تمدید مذاکرات پس از 20 ژوئیه (29 تیر) نیست مگر اینکه طرف ایرانی با دادن امتیازات مهم موافقت کند.» همزمان خط تبلیغاتی دیگری از سوی همین رسانه ها در پیش گرفته شد تا توپ افتاده در زمین غرب را مجددا به زمین ایران برگرداند؛ با این ادعا که تیم مذاکره کننده ایرانی از اظهارات اخیر رهبر عالی ایران غافلگیر شده اند! حال آن که اولا رهبر معظم انقلاب بیشترین حمایت را از «فرزندان» خود در تیم مذاکره کننده داشته اند و ثانیا با بیانی حکیمانه و غیرقابل خدشه فرموده اند ظرفیت غنی سازی ایران را نیاز کشور و تشخیص متخصصان داخلی معلوم می کند و این متخصصان نیاز چند سال آینده غنی سازی را 190 هزار SWU برآورد کرده اند. محور سوم تبلیغات دشمن این بود که دولت ایران به سالگرد تشکیل خود نزدیک می شود و بنابراین نیازمند رسیدن به یک توافق به هر قیمت است! روزنامه گاردین از جمله رسانه هایی بود که به این موضوع دامن زد و در عین حال اذعان کرد «تحریم ها علیه ایران همچنان پابرجاست و به رغم توافق اولیه در ژنو، تقریبا دست نخورده باقی مانده است.» محور چهارم القایی که در گزارش های نیویورک تایمز، لس آنجلس تایمز و وال استریت آمد این است که ایران فریز برنامه هسته ای یا حتی کاهش حجم غنی سازی را برای یک دوره مثلا 7 ساله پذیرفته است؛ با این تکمله که فردو به جای غنی سازی، به مرکزی برای فعالیت های تحقیقاتی تبدیل شود! آنها البته موعد لغو تحریم ها را مسکوت گذاشته یا به سال های دور حواله می دهند. اما فراتر از این فضاسازی ها یک واقعیت مهم وجود دارد. دولت فعلی آمریکا، گرفتارترین و کم دستاوردترین دولت های ایالات متحده ظرف 70 سال گذشته است. دولت اوباما سلسله ناکامی های بوش در عراق و افغانستان را در جنگ سوریه کامل کرد. بیش از عربستان و برخی رژیم های مرتجع، این آمریکا بود که در جنگ 3 ساله سوریه و سپس انتخابات این کشور تحقیر شد. کار مشابهی که آمریکایی ها در اوکراین کردند، کم فایده و پرهزینه بود به نحوی که روابط با روسیه از مرحله تنش زدایی و تجدید (ری ست) مناسبات، به حد تشنج و تخاصم استراتژیک رسید که عواقب خود را در نوع رفتار روس ها در سوریه و عراق نشان داد. در این شرایط جان کری حق دارد ضمن یک سخنرانی که پایگاه اینترنتی وزارت خارجه آمریکا منتشر کرده تصریح کند «برخی ما را مسئول بهار عربی و بحران سوریه معرفی می کنند اما من مطمئنم آمریکا هیچ وقت مثل الان در جبهه های متعدد و پرتنش درگیر نبوده است.» در این شرایط انتخابات چند ماه آینده کنگره بر مصائب اوباما می افزاید و او دنبال یک پیروزی در میان انبوه شکست هاست. توافقی که تداعی کند ایران در برابر فشار آمریکا کوتاه آمده، یک رویای دور از ذهن اما شیرین است. آمریکایی ها با این درک از وضعیت، تبلیغات و اظهار نظرهای خود را روی به هم ریختن محاسبات تیم مذاکره کننده ایرانی متمرکز کرده اند. درس تجربه توافق ژنو این است که آمریکا نه حاضر است حق غنی سازی ایران را بپذیرد همچنان که مصاحبه کری و تاکید وی به تعبیر «دسترسی ایران به انرژی هسته ای صلح آمیز» نشان می دهد و نه مایل است ساختار تحریم ها دست بخورد. مدل مطلوب غرب همان مثل معروف حفظ وضعیت «استخوان لای زخم» و دریافت امتیازهای مرحله ای است. دولت اوباما بیش از ما از شکست مذاکرات ضرر می کند. آنها حتی اگر تحریم بیشتری در چنته داشته باشند که ندارند، با فشار برای تحریم بیشتر، تنها حلقه ائتلاف متحدان خود را از هم خواهند گسیخت. اما اگر تهدید به ترک مذاکره می کنند و برای اصل ادامه مذاکره- نه حتی توافق- دریافت امتیاز را شرط می گذارند، در حقیقت به مشابه به مرگ گرفتن و به تب راضی کردن است. خطایی که در ژنو صورت گرفت این بود که ما بدون گرفتن هیچ ما به ازایی در دو حوزه پذیرش حق غنی سازی و لغو تحریم ها امتیازات مهمی نظیر اکسید و خنثی سازی 196 کیلوگرم سوخت 20 درصد، تعلیق فردو و فعالیت های راکتور اراک و... را پذیرفتیم. درس تجربه ژنو این است که یک توافق خوب باید متوازن، متعادل، شفاف، بدون ابهام با تعهدات روشن متقابل باشد. به ویژه درباره تحریم ها باید توجه داشت که اولا دولت آمریکا در قبال کنگره فاقد اختیار است، برخلاف تیم ما که بهای کافی به مجلس شورای اسلامی به عنوان عقبه حمایتی خود نداده است. ثانیا حتی با فرض تعطیلی تمام فناوری هسته ای در ازای لغو تحریم ها آمریکایی ها بهانه جویی را به حوزه های دیگر می کشانند. با این اوصاف به تاکید باید گفت مسیر حل حقوقی و فنی اختلاف با مسیر انحرافی که القا می شود کاملا متفاوت است. صرف نظر از اینکه دارندگان و کاربران تسلیحات کشتار جمعی حق اظهار نگرانی ندارند- و این را همواره باید با تاکید گفت- تضمین سلامت برنامه هسته ای ایران و عدم انحراف آن مسیر حقوقی و فنی مشخصی دارد و این تضمین نمی تواند هیچ ارتباطی به بازی های انحرافی نظیر تعلیق، فریز، کاهش حجم و سطح غنی سازی و افزایش به اصطلاح زمان بریک آوت (گریز هسته ای) داشته باشد. چگونه است که آمریکا حق داشته در طول سال های گذشته ایران را به بمباران تاسیسات هسته ای تهدید کند اما مثلا ایران حق نداشته برای مصونیت، تاسیسات فردو را زیر زمین بسازد، حتی اگر این تاسیسات تحت نظارت آژانس فعالیت کند؟! ما بدعهدی و گروگان گیری های غرب را در عدم پرداخت حق السهم 10 درصدی ایران از یورودیف فرانسه، ساخت نیروگاه بوشهر و تامین سوخت 20 درصد راکتور تهران به تکرار آزموده ایم و بنابراین هیچ دلیلی ندارد توانایی ملی خودکفا برای تامین نیازهای خود را بلوکه کنیم و دست نیاز به سوی دولت های خبیثی بگشاییم که تحریم و فشار و زورگویی و باج خواهی، اخلاق تغییرناپذیر آنهاست. جمهوری اسلامی:رمضان و انتظار از خطبه خوانان «رمضان و انتظار از خطبه خوانان»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن می خوانید؛ماه رمضان امسال هم از نیمه گذشت و به شب های قدر نزدیک می شود ولی متأسفانه هنوز هیچ نشانه ای از بازگشت به اخلاق اسلامی در ماه خدا و در کنار سفره ضیافت الهی در بعضی از کسانی که باید معلم و اسوه اخلاق جامعه ما باشند دیده نمی شود. دعواها، بداخلاقی ها، پرخاش ها و گوشه و کنایه زدن ها همچنان ادامه دارد و راه های اغواگری برای شیطان همچنان باز است. در ماه رمضان، طبق فرموده پیامبر اکرم، دست و پای شیطان را در غل و زنجیر کرده اند تا نتواند به سراغ بندگان خدا برود ولی چه می توان کرد که بعضی از بندگان خدا خودشان به طرف شیطان می روند و از او تأثیر می گیرند. با اینکه در نهمین روز از ماه مبارک رمضان، رهبر انقلاب در جمع کارگزاران نظام به صاحب منصبان و تریبون داران توصیه کردند که اینهمه روی اعصاب مردم راه نروند و نگرانی ایجاد نکنند، با اندک فاصله زمانی بعضی از مخاطبان این توصیه، که از آنها انتظار بیشتری برای عمل به توصیه های رهبری وجود دارد، درست در جهت مقابل و مخالف حرکت کردند و سخنانی به زبان آوردند که بار دیگر آتش اختلافات را شعله ور کرد و عکس العمل طرف مقابل را نیز برانگیخت. از این عمل و عکس العمل، که هیچکدام در چارچوب آداب ماه رمضان قرار ندارند، جامعه ما نه تنها نفعی نمی برد بلکه دچار خسران فراوان می شود. چرا کسانی که باید معلم اخلاق باشند و لااقل در ماه مبارک رمضان، از برخوردهای اختلاف برانگیز پرهیز کنند و به تهذیب نفس خود و دیگران بپردازند، این وظیفه بزرگ را فراموش می کنند و به اختلافات دامن می زنند؟ متأسفانه بعضی از سخنرانی ها، پر هستند از تعریض، تحریک، روی اعصاب مردم راه رفتن، به اختلافات دامن زدن و از همه مهم تر، در جایگاه قاضی نشستن و حکم مجرمیت صادر کردن برای کسانی که هنوز قاضی پرونده حکمی درباره آنها صادر نکرده است. این اظهارات، متأسفانه عکس العمل های تندی را در رسانه ها بر می انگیزد و بعضی از پاسخگویان به خود اجازه می دهند حریم ها را نیز بشکنند و از خط قرمزها هم عبور کنند. حتی اگر در ماه رمضان هم نبودیم، باز نمی بایست به چنین عمل ها و عکس العمل هائی که ویرانگر اخلاق هستند راضی می شدیم. آنچه قانونی است و به صلاح کشور نیز هست اینست که قوه قضائیه محور رسیدگی به اتهامات باشد نه افراد و تلاش شود هرچه زودتر رسیدگی ها صورت بگیرد لکن در چارچوب قانون و بدون اعمال نفوذ در پرونده. این، خواست همه است و اگر کسی غیر از این بخواهد به خطا رفته است. همه باید از قوه قضائیه بخواهند در مورد هیچکس و هیچ پرونده ای کوتاهی نکند، با تمام پرونده ها براساس قانون و عدالت برخورد کند، تحت نفوذ هیچکس قرار نگیرد و سرعت عمل همراه با اتقان را نیز رعایت نماید. این توصیه ها را در ماه رمضان و در خطبه های جمعه نیز می توان مطرح کرد، زیرا توصیه هائی منطبق بر حق، خالی از حب و بغض و همراه با پرهیز از مصداق مشخص هستند. اما هنگامی که توصیه ها از این ویژگی ها تهی می شوند و به تعریض های مصداقی آلوده می گردند، نه تنها از چارچوب اخلاق تجاوز می کنند و اثر خود را از دست می دهند، بلکه عکس العمل هائی از این قبیل را نیز پدید می آورند که چرا شما خواستار تسریع در محاکمه کسانی نمی شوید که اصل و اساس اختلاس های سه هزار میلیاردی و 9 هزار میلیاردی و 16 هزار میلیاردی بودند و ده ها مورد بی قانونی کرده اند و اقتصاد کشور را به افلاس کشانده اند و جامعه را دچار اختلاف و تهمت و دروغ و درگیری کرده اند و حتی مایل نیستند در جلسه دادگاه حاضر شوند و به سؤالات قاضی پاسخ بدهند؟ چرا به قوه قضائیه برای برخورد با دانه درشت هائی که 8 سال این مملکت را شخم زده اند کمک نمی کنید؟ چرا درباره دزدی های بزرگ و دزدان بزرگی که خزانه کشور را خالی و جیب های خود را پر کرده اند سکوت فرموده اید؟ از بزرگانی چون شما انتظار اینست. البته همین ها را هم در ماه مبارک رمضان از شما انتظار نداریم. اجازه بدهید لااقل این یک ماه، اعصاب مردم آرام باشد و به قرآن خواندن و دعا و روزه و نماز و راز و نیازهایشان برسند و شما نیز. اکنون که در آستانه شب های قدر قرار داریم، فرصت جبران وجود دارد. از این فرصت برای تهذیب نفس استفاده کنیم، به مدد قرآن و روزه و دعاها و سایر عبادات ماه مبارک رمضان، روحمان را تقویت نمائیم تا بتوانیم بعد از ماه رمضان در عرصه اظهارنظر و مطرح کردن خواسته هایمان، در چارچوب عدالت حرکت کنیم و از مسیر حق گوئی و حق خواهی خارج نشویم. از بزرگانی که خطبه می خوانند و بیانات رمضانیه دارند چنین انتظاری وجود دارد، انتظاری که با توصیه های رهبر معظم انقلاب در نزدیک ترین بیاناتشان در جمع کارگزارن نظام منطبق است. رسالت:نگهبانان جمهوریت و اسلامیت نظام «نگهبانان جمهوریت و اسلامیت نظام»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمدکاظم انبارلویی است که در آن می خوانید؛تاریخ صد ساله اخیر ایرانیان را کسانی نوشتند که از آدمیت سردر نمی آوردند اما نام آدمیت بر خود گذاشته بودند! این جماعت سر در آخور سمومات فکری مدرنیسم داشتند و در شبکه های فراماسونری از قدرت های آن روز جهان بویژه انگلیس خط می گرفتند. قبل از قیام مشروطه، علمای شیعه دو سیلی به امپریالیسم آن روزگار زدند؛ یکی در قصه واقعه قرارداد رژی و دیگری در قصه غائله قرارداد توتون و تنباکو بود. هر دو قرارداد را کارشناسان خبره اقتصادی در ایران و جهان معادل فروش کل ایران به ثمن بخس می دانستند. علمای بیدار شیعه حتی در برابر هجوم سازمان یافته جریان فکری غرب، هوشمندی هایی داشتند و در غائله فتنه باب و بهائیت ایستادند و نگذاشتند غرب با اسلام مالی کردن تفکرات مدرنیسم، ایدئولوژی های ضدخدایی خود را به مردم تحمیل کند. از این میان فرق خونین آیت الله ملامحمد تقی برغانی معروف به شهید ثالث در قزوین شاهد این پایداری و بیداری است. قیام مشروطه که آغاز شد علما می دانستند که چه می خواهند. اما انگلیس با سوزنبانی فکری برخی توسط جریان منحط روشنفکری ضددینی آن را از مسیر اصلی که مشروطه مشروعه بود منحرف کرد. انگلیسی ها با دوگانه بازی "مشروطه- استبداد"، "استبداد- آزادی" صورت اختلافات رهبران نهضت را در نگاه مردم تحریف می کردند. همزمان با بست نشینی علما در حرم حضرت عبدالعظیم، دیگ های پلو در سفارت انگلیس برپا شد و عملا دو خط فکری متفاوت در مشروطه به وجود آمد. مشروطه ای که انگلیسی ها مطرح می کردند شروطش احکام منحط مدرنیته بود. آزادی ای که انگلیسی ها سخن از آن به میان می آوردند نه در برابر استبداد بلکه در برابر احکام شرع مقدس اسلام بود. بعد یک مشت به اصطلاح روشنفکر زبان بسته را با خود به مسلخ بردند. زبان آنها وقتی باز می شد که از سفارت دستور می گرفتند. بعدها مردم و انقلابیون پس از فروکش کردن گردوخاک مشروطه، ظهور استبداد رضاخانی را دیدند و فهمیدند اصلا این آزادی عین استبداد و به معنای رها شدن از احکام مقدس اسلام است. علمای بزرگ اسلام متوجه این مسیر انحرافی بودند لذا از اول پرچم مخالفت با آن را برافراشتند. آیت الله شیخ فضل الله نوری در تهران، آیت الله میرزامسعود شیخ الاسلام در قزوین و آیت الله سیدعبدالحسین لاری در استان فارس ایستادند تا از این کلاهبرداری سیاسی پرده بردارند. انگلیسی ها یک فهرست از علمای بیدار داشتند که توسط "مجاهدین" - بخوانید عمال خود انگلیس- آنها را اعدام می کردند. قبل از فتح تهران و اعدام شیخ فضل الله نوری در میدان توپخانه وقتی مجاهدین به قزوین می رسند آیت الله میرزا مسعود شیخ الاسلام را اعدام می کنند. او اولین شهید بیداری اسلامی در مشروطه، قبل از اعدام شیخ فضل الله نوری است که مورخان کمتر از او سخن می گویند. او با علمای بزرگ ایران ارتباط سازمان یافته داشت و آنها را از خطر مشروطه انگلیسی با خبر می کرد. او توسط آیت الله حاج شیخ حسن دانایی یکی از علمای بزرگ قزوین با شیخ فضل الله نوری در ارتباط بود و اخبار نهضت علما را از طریق او با شیخ مبادله می کرد. منصب شیخ الاسلام یک منصب سازمانی بود که از دوران صفویه علمای شیعه در سراسر کشور را به هم مرتبط و متصل می کرد. یکی از اتهامات شیخ فضل الله نوری، ارتباط با آیت الله شهید میرزا مسعود شیخ الاسلام و خط دهی به او بود. شیخ در محاکمات در پاسخ به این اتهام، گفت؛ او با من ارتباط داشت، این طور نبود من به او خط بدهم، او آگاه تر از من به مسائل بود. (قریب به این مضمون) شیخ شهید فضل الله نوری به سبب فضایی که دروغ نویسان تاریخ معاصر آفریده بودند چهره ای منفور و همکار مستبدین در مشروطه معرفی شده بود. اولین کسی که از شرافت شیخ دفاع کرد، جلال آل احمد بود. چون جلال، خود یک چهره روشنفکر بود، نمی توانستند حرف او را تخطئه کنند. جلال هم وقتی متوجه این جنایت شد که در حال رونمایی از "غرب زدگی" و چهره روشنفکران خود فروخته غرب بود. نظر جلال آل احمد در مورد شیخ شهید یک گواهی و شهادت درباره یک حقیقت تاریخی نیست. او از یک نظریه روایت می کند. نظریه استیلای غرب بر ممالک اسلامی و ستیز بی رحمانه آنها با اسلام و احکام قرآن! جلال در مورد کار بزرگ شهید شیخ فضل الله نوری می گوید:"من نعش آن بزرگوار -شیخ شهید- را بر سردار همچون پرچمی می دانم که به علامت استیلای غرب زدگی پس از 200 سال کشمکش بربام سرای این مملکت برافراشته شد." (خدمت و خیانت روشنفکران ج 2- صفحه 402) حال ببینیم شیخ چه می گفت، گفتمان او بر چه اساسی شکل گرفت و غیریت گفتمان او چه بود و به چه جرمی بر سردار رفت؟ اولین حرف شیخ این بود که قرائت انگلیسی و لیبرالی از مشروطه صحیح نیست. او می گفت؛ لائیسیته انگلیسی را نمی توان جایگزین آرمان های اصیل قیام مشروطه کرد. او می گفت مشروطه باید با "منطق و قواعد الهیه و اسلامیه" منطبق باشد. او می گفت: ولایت در زمان غیبت امام زمان(عج) با فقها و مجتهدین است نه چند عدد فاسدالعقیده و فاسدالعمل که از لندن دستور می گیرند. او می گفت: مردم! فریب عده ای ظاهر الصلاح و ساده لوح را نخورید، آنها استبداد را در زرورق آزادی و عدالت پیچیده اند. دین ما بنایش بر عدل و حریت است و این دو در گرو عبودیت و بندگی خداست. دومین حرف شیخ این بود که می گفت: "حفظ نظام محتاج قانون است و بهترین قانون، قانون الهی است." او می گفت: "پیامبر اسلام(ص) خاتم انبیاء است و قانون او ختم قوانین است. اگر کسی گمانش آن باشد که مقتضیات عصر تغییردهنده قوانین الهی یا مکمل آن است چنین کسی از عقاید اسلامی خارج است."شیخ به هیچ وجه جدایی دین و سیاست را برنتافت و تا آخر با پرچم سکولاریسم که توسط مشروطه طلبان انگلیسی برافراشته بود، جنگید. هم او بود که "نظارت مجتهدین" بر مصوبات مجلس را مطرح کرد و 90 روز با پایمردی جمع کثیری از مجتهدین در قضایای تحصن، آن را بالاخره به عنوان یک اصل در قانون اساسی مشروطه قبولاند. او موسس شورای نگهبان برای نظارت بر قوانین مجلس است. شیخ شهید آیت الله فضل الله نوری می گفت:"من آن مجلس شورای ملی را می خواهم که اساسش بر اسلامیت باشد و برخلاف قرآن و برخلاف شریعت محمدی(ص) و مذهب مقدس جعفری، قانونی نگذارد." اما جریان نفاق و انحرافی در مشروطیت این رویکرد را قبول نداشت لذا اول افکار و اندیشه های او را با برچسب های ناچسب ترور کردند و سپس جسم پاک او را به دار آویختند. آنها نمی دانستند اندیشه های پاک او پس از یک قرن چون چشمه ای زلال سر برمی آورد و مبنای فکری انقلاب اسلامی ملت ایران می شود. فردا سالروز تاسیس نهاد شورای نگهبان است. این نهاد مقدس را از فداکاری و جانبازی آیت الله شیخ فضل الله نوری و علمای بیدار عصر مشروطیت به یادگار داریم. نهادی که پاسدار اسلامیت و جمهوریت نظام مقدس جمهوری اسلامی است. قدس:جنایت در غزه و سکوت عربی جنایت در غزه و سکوت عربی»عنوان یادداشت روز روزنامه قدس به قلم دکتر زهره حیدری است که در آن می خوانید؛تنشها بین رژیم اسراییل و فلسطینی ها پس از آن شدت گرفت که هفته گذشته یک نوجوان فلسطینی به نام محمد ابو خضیر زنده زنده سوزانده شد. این اتفاق پس از آن رخ داد که جسد سه شهرک نشین اسراییلی حوالی روستای حلحول در شهر الخلیل، واقع در کرانه باختری پیدا شد؛ تل آویو حماس را مسؤول مرگ این سه نفر می داند، حال آنکه حماس این اتهام را رد می کند.
ارتش اسراییل در راستای عملیات موسوم به «لبه محافظ»، نیروهای خود را برای حمله زمینی بسیج و اعلام کرده، جنبش مقاومت فلسطینی حماس هدف این تهاجم است. آنچه تعجب بر انگیز و نگران کننده تر می نماید، سکوت کشورهای عربی در قبال حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه است که نشان می دهد این کشورها مشغول اموری هستند که به طور کل از منافع امت اسلامی به دور است، برخی از این کشورها مشغول تشکیل سازمانهای خطرناکی همچون داعش ، تخریب سوریه و عراق بوده و همچنین بسیاری از آنان درگیر مشکلات داخلی خود هستند و اهمیتی به موضوع فلسطین نمی دهند. انتخاب خاک فلسطین برای تشکیل رژیم صهیونیستی تنها با هدف حل مسأله پراکندگی یهودیان صورت نگرفت، بلکه غرب با این کار کوشید، غده ای سرطانی را در پیکره جهان عرب قرار دهد تا بتواند با این کار، منافع خود را بهتر در جهان عرب و اسلام تأمین کند و اتحاد جهان عرب و اسلام را به شکست بکشاند. حمایت غرب و بویژه آمریکا از صهیونیستها و نفوذ لابی صهیونیستی در آمریکا امروزه به حدی رسیده که صهیونیستها خود را قوم و ملتی برگزیده و تافته ای جدابافته از سایر ملتها و اقوام به حساب می آورد و از به رسمیت شناختن حق حیات برای غیریهودی ها سرباز می زند. متأسفانه در موردمسایل اخیر فلسطین، رهبران عرب چندان حساسیتی از خود نشان نمی دهند و تصور می کنند که این مسأله تنها به فلسطینی ها مربوط می شود، به همین دلیل توقع دارند که فلسطینی ها به تنهایی در برابر رژیم صهیونیستی و همپیمانانش ایستادگی کنند، در حالی که مسأله فلسطین، یک مسأله عربی و اسلامی است که نباید مسؤولیت آزادی آن را فقط متوجه فلسطینی ها دانست. از این رو رسانه های گروهی جهان عرب، جهان اسلام و سایر گروه های دنیا باید به جهانیان بفهمانند که مصایب غزه تنها به فلسطینی ها اختصاص ندارد، بلکه به تمام کشورهای عربی و اسلامی مربوط است ودر واقع این کشورهای عربی هستند که باید برای شکستن حلقه محاصره غزه اقدام کنند. مسؤولیت سنگین حمایت از فلسطین به عهده کشورهای عرب و مسلمان منطقه است، اما در این میان سکوت ذلت بار کشورهای عربی در مقابل جنایات صهیونیستها اسفبارتر است. اشغالگری، تجاوز و جنایت رژیم صهیونیستی که زیربار هیچ قطعنامه جهانی نرفته و ناقض مسلم حقوق بشر در فلسطین بوده است، هنوز هم نتوانسته سکوت کشورهای عرب منطقه را بشکند. در واقع سازش و سکوت این کشورها نه تنها مشکل فلسطین را حل نکرده، بلکه موجب جری تر شدن اسراییل و فشار بیشتر بر مردم مظلوم فلسطین شده است، چرا که رژیم صهیونیستی با سوءاستفاده از مذاکرات سازش و شکافهایی که در صف عربی ایجاد کرده، حلقه محاصره را به ملت فلسطین تنگ تر کرده و به اشغال سرزمین فلسطین سرعت بیشتری داده است. این در حالی است که عربها به جای آنکه کاری برای برچیدن محاصره و تحریم اعمال شده علیه ملت فلسطین انجام دهند، تنها خواسته های رژیم صهیونیستی را به اجرا گذاشته و خود در راستای خدمت به اهداف این رژیم قرار می گیرند. در واقع کشورهای عربی نه تنها به حل مشکل فلسطین اقدام نمی کنند، بلکه هر روز به شکاف میان فلسطینیان دامن می زنند. تنها عکس العمل اعراب تاکنون، در خواست برگزاری نشست اتحادیه عرب برای بررسی تجاوز نظامی اسراییل به نوار غزه بوده است که به نظر چشم انداز امیدوار کننده ای نخواهد داشت. اما آنچه در واقع شاهد آن هستیم این است که شیخ نشینهای خلیج فارس به صورت بازیگری منطقه ای ظاهر شده و میلیاردها دلار در سوریه برای سقوط بشار اسد هزینه کرده اند، در صورتی که با آغاز بحران غزه، موضع این کشورها منفعلانه بوده و در حالی که مردم فلسطین برای آزادی و خروج از وضعیت دردناک و غیرانسانی مبارزه می کنند، این کشورها کمکی به فلسطین نمی کنند. مسأله انسانی، مسأله ای عام است، اینکه گزینشی در این زمینه عمل شود، یعنی در سوریه، مسایل انسانی اهمیت پیدا کند و در فلسطین این گونه نباشد، قابل پذیرش نیست. شیخ نشینهای خلیج فارس به مخالفان سوریه سلاح می رسانند، اما به مبارزان فلسطینی کمک نمی کنندوحتی یک فشنگ از عربستان و قطر در اختیار مبارزان فلسطینی نیست. اتحاد کشورهای عربی و هماهنگی و همکاری آنان می تواند بهترین راه برای مقابله با جنایات رژیم صهیونیستی و التیام درد و رنج ملت فلسطین باشد. سیاست روز:جامعه جهانی برای آمریکا، اسرائیل است «جامعه جهانی برای آمریکا، اسرائیل است»عنوان سرمقاله روزنامه سیاست روز به قلم محمد صفری است که در آن می خوانید؛وزیر خارجه آمریکا پس از انجام گفت وگوهای طولانی و حساس باهمتای ایرانی خود، به آمریکا بازگشت تا با اوباما و کنگره درباره روند مذاکرات هسته ای تبادل نظر کند و اگر توافقی هم میان آنها انجام شد که به نتیجه رسیدن گفت وگوها کمک می کند، به وین بازگردد. اما نشست خبری جان کری وزیر خارجه آمریکا که روز گذشته انجام شد، با در کنار هم گذاشتن رایزنی رئیس جمهور آمریکا با رئیس جمهور چین دارای نکاتی است که نیازمند تجزیه و تحلیل است. کری گفته است اگر دلیلی وجود داشته باشد آماده بازگشت به وین است، اما هنوز هیچ طرح مشخصی وجود ندارد.
این سخن وزیر خارجه آمریکا در چنین شرایطی از یک سو نشان می دهد که مذاکرات به نتیجه مطلوب آمریکایی ها نرسیده و از سوی دیگر همچنان به ادامه مذاکرات اتفاق نظر دارند چون نیاز آمریکا به توافق با ایران بسیار است.
از سوی دیگر اوباما درگفت وگوی تلفنی با ژی جین پینگ، همتای چینی خود، گفته است، ایران باید جامعه بین المللی را درباره صلح آمیز بودن برنامه هسته ای خود مطمئن سازد. مطمئن ساختن جامعه جهانی که از سوی اوباما ادعا می شود از نظر آنها تعطیل همه فعالیت های هسته ای ایران است که البته در چارچوب قوانین بین المللی و آژانس بین المللی انرژی هسته ای در حال فعالیت است. فعالیت های هسته ای جمهوری اسلامی ایران همواره زیرنظر آژانس با بازرسی های خاص و دوربین های نصب شده در مراکز هسته ای همراه بوده است و تاکنون هم ذره ای انحراف از فعالیت ها ثبت نشده است. اما اوباما رئیس جمهور آمریکا باز هم بر روی نکته ای تأکید دارد که نشان می دهد او هنوز جایگاه جامعه بین المللی را درک نکرده است. او اصرار و تأکید دارد ایران باید به جامعه جهانی ثابت کند که برنامه هسته ای صلح آمیز دارد.
نخستین پرسشی که درباره ادعای اوباما مطرح می شود این است که آیا ایران تاکنون فعالیت های غیرصلح آمیز هسته ای داشته است؟ اگر چنین است، مدارک و اسناد آن را ارائه دهید تا جامعه بین المللی البته به ظن شما قانع شود که ایران در پی ساخت سلاح هسته ای است. نکته دیگر، همان جامعه جهانی است که اوباما به آن اشاره می کند. کدام جامعه جهانی مورد نظر رئیس جمهور آمریکاست؟ جامعه جهانی کاخ سفید در یک سرزمین اشغالی به نام فلسطین که از سوی رژیم صهیونیستی غصب شده، خلاصه می شود. معنای جامعه جهانی برای سران و مقامات آمریکا، تنها اسرائیل است. در چند روز گذشته جنایاتی که ارتش رژیم صهیونیستی در غزه مرتکب شده است، نشان داد که جامعه جهانی واقعی کیست؟! تظاهرات و اعلام انزجار از اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در دنیا نشان داد که جامعه جهانی نگران فعالیت های هسته ای ایران است یا نگران جنایاتی است که اسرائیل مرتکب آن می شود. این رژیم دارای ده ها کلاهک هسته ای است و به همین خاطر بیشترین خطر برای جامعه جهانی است. پیشنهادی به اوباما می کنیم. با توجه به این که تبلیغات منفی گسترده ای علیه جمهوری اسلامی ایران در آمریکا می شود، با انجام یک نظرسنجی و یا رأی گیری به هر شکلی که ممکن است، رای و نظر مردم کشورتان را تأمین و تضمین می کند، به آسانی متوجه خواهید شد که رأی و نظر منفی مردم آمریکا به کدام طرف سرازیر خواهد شد. توجه داشته باشید که افکار مردم آمریکا در حال دریافت همه تبلیغات گسترده ای است که از سوی رسانه های آمریکایی و صهیونیستی علیه ایران منتشر می شود. اما با این حساب هم شک نداشته باشید که همان مردم، رأی به خطرناک بودن رژیم صهیونیستی خواهند داد. البته اگر در آمریکا در این زمینه آزادی اظهار عقیده وجود داشته باشد. این روند را حتی می توانید در دیگر کشورها هم آزمایش کنید، آنگاه خواهید دید که مردم جهان که جامعه جهانی واقعی هستند چه رأی و نظری را درباره ایران و رژیم صهیونیستی خواهند داد. بسیاری از مشکلاتی هم که اکنون آمریکا با آن دست به گریبان است، وجود رژیم جعلی و جنایتکار اسرائیل است. جامعه جهانی برای آمریکایی ها در وجود رژیم صهیونیستی خلاصه می شود. چه انتظار و توقعی می توان داشت هنگامی که اوباما و دیگر مقامات آمریکا از اقدامات جنایتکارانه رژیم صهیونیستی در غزه حمایت می کنند و بمباران و موشک باران این سرزمین کوچک را حق اسرائیلی ها می دانند. وطن امروز:عراق عراق می ماند «عراق عراق می ماند»عنوان سرمقاله روزنامه وطن امروز به قلم شروین طاهری است که در آن می خوانید؛ 11 سال پیش از این متعاقب سقوط صدام، حضرت آیت الله سید علی سیستانی بیانیه ای تاریخی را بر خلاف نظر اشغالگران آمریکایی و شورای حکومت انتقالی صادر کرد که به لطف آن اساس و تمامیت جمهوری عربی عراق تا امروز با وجود همه توطئه ها و تهدیدات خارجی و داخلی پابرجا مانده است. مرجع عالیقدر شیعیان عراق آن روز تاکید کرد باید به رغم همه مشکلات و مصائب ناشی از اشغال نظامی در کشور، انتخابات سراسری برگزار شود که بدون آن حکومت آینده عراق مشروعیت نخواهد داشت. تاکید ایشان این بود که امکان تشکیل مجلس قانونگذاری فراهم آید و مجلس، حکومت آینده مستقل عراق را تشکیل و قانون اساسی دائمی این کشور را تهیه کند. با این حکم آقای سیستانی عملا زمینه تولد مردمسالاری حقیقی در بین النهرین به فاصله 25 سال پس از همسایه اش ایران شکل گرفت بویژه که در بیانیه ایشان صریحا از عدم مشروعیت و غیر منتخب بودن حکومت اشغالگران و شورای حکومت انتقالی و فقدان ضمانت هایی که بر حفظ منافع ملت و حفظ هویت اسلامی آن تاکید کند، صحبت به میان آمده بود و اینکه هرحکومتی در آینده عراق که بدون رای مستقیم ملت عراق تشکیل شود، زمینه ای برای ورود کشور به گرداب خشونت فراهم می آورد. حال با گذشت بیش از یک دهه از آن تصمیم حیاتی، می توان مشاهده کرد چگونه مشروعیت رای مستقیم مردم عراق در انتخابات اخیر و مجلس برآمده از آن می تواند مایه نجات کشوری شود که دیگر بار با توطئه بزرگ بیگانگان در گرداب خشونت وهابی ها و بازماندگان بعثی ها گرفتار شده است. به طوری که دیروز بلافاصله پس از جلسه سوم و سرنوشت ساز پارلمان جدید عراق که در آن هیات رئیسه مجلس مشخص شد، اعتبار مردمسالاری عراقی به جرات همه تهدید های موجود از فتنه داعش در استان های شمالی گرفته تا تجزیه طلبی باند بارزانی در اقلیم کردستان و در نهایت سقوط حاکمیت مرکزی بغداد را تحت الشعاع خود قرار داد تا ارزش پند دیروز مرشد بزرگ که البته در روزهای پس از آغاز غائله داعش مرتب توسط خود ایشان تکرار می شد، اثبات شود. در جلسه دیروز تنها نمایندگان ائتلاف های انشعابی سنی غایب بودند و در حضور اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان کرد، 194 تن از 273 نماینده حاضر به ریاست سلیم الجبوری بر مجلس رای دادند؛ روزنامه نگار، حقوقدان و استاد دانشگاه 43 ساله میانه رو و البته شاخص ترین سیاستمدار در میان گروه های سنی که بدون توجه به تهدیدهای سعودی مقابل فتنه داعش و دست های پشت سر آن موضع گرفت. رقیب او یک خانم مهندس بود.«شروق العبایجی» نامزد زن و از ائتلاف مدنی دموکراتیک توانست 19 رای کسب کند. 2 روز جلو تر مهدی الحافظ، ریش سفید نمایندگان منتخب و رئیس موقت مجلس، روز سه شنبه 15 تموز(24تیر ماه) را موعد نهایی انتخاب هیات رئیسه قرار داده بود آن هم در حالی که تا پیش از آن گروه های سنی به رهبری اسامه النجیفی، رئیس مجلس پیشین در یک کارشکنی آشکار قصد داشتند تشکیل هیات رئیسه (از میان اهل سنت) که به منزله رسمیت بخشیدن به فعالیت های مجلس است و انتخاب رئیس جمهور (از میان کردها) و نخست وزیر (از میان اکثریت شیعه) و تشکیل دولت مستقیما به آن بستگی دارد را تا اواسط مرداد به عقب اندازند. این نشان می داد یاخته های سرطان داعش تا عمق حاکمیت عراق نفوذ کرده اند. اینکه النجیفی واقعا قصد داشت با معطل نگاه داشتن تشکیل دولت جدید برای ترکتازی فتنه گران و تجزیه گران و حامیان خارجی شان زمان بخرد هنوز مشخص نیست اما دست کم تا امروز پرده از خیانت های برادر او که موصل را به داعش و پیشمرگه های بارزانی فروخت و همین طور رئیس دفتر فراری النجیفی که حلقه ارتباط فرماندهان تکفیری و بعثی با نفوذی ها بود برافتاده است. رئیس بزرگ ترین ائتلاف سنی (متحدون) با همراهی 2 ائتلاف دیگر منشعب شده از العراقیون به رهبری ایاد علاوی و صالح مطلک چنان انسدادی در مجلس تازه به وجود آورده بودند که حتی نمایندگان هر دو جریان میهنی و دموکرات اقلیم کردستان هم با تحریک مسعود بارزانی از اربیل، تهدید به آبستراکسیون و حتی ترک کامل پارلمان می کردند که در حقیقت بهانه ای بود برای اعلام موجودیت کردستان مستقل. اما بار دیگر فتاوای صریح آیت الله سیستانی و دیگر مراجع معظم تقلید عراق برای جهاد علیه فتنه و بیانیه های مکرر ایشان مبنی بر تشکیل هر چه سریع تر مجلس و دولت برآمده از انتخابات، دشمنان مردمسالاری عراقی را آچمز کرد. پیشرفت های ارتش و بسیج مردمی در خنثی کردن زهر کشنده داعش و بعثی ها، النجیفی و شرکایش را در مقابل کار انجام شده قرار داده بود. فتنه تکفیری نیز شیعیان را که در انتخابات 10 اردیبهشت نشانه هایی از واگرایی بروز می دادند دوباره همبسته کرد. سیدمقتدا صدر و سیدعمارحکیم اختلافاتشان با مالکی را کنار گذاشتند و جبهه شیعیان در مجلس که به محوریت 3 ائتلاف اصلی (قانون، مجلس اعلا و احرار) پیروز انتخابات نیز بودند دوباره ابتکار عمل سیاسی را به دست گرفت و بر سر انتخاب چهره ای جامع الطرفین مانند سلیم الجبوری در رأس مجلس با همتایان سنی شان به توافق رسیدند. نخست وزیر قانونی هم بر حق خود پافشاری کرد تا اینکه سرانجام هفته پیش در جلسه ای مشترک رهبران سیاسی شیعه و سنی و کرد به توافقی جامع دست یافتند تا عراق کماکان عراق بماند، با حفظ یکپارچگی سیاسی تاریخی اش. در این رایزنی ها مالکی همه اعتبارش را به کار بست تا تکلیف دولت را تا پیش از پایان ماه مبارک رمضان مشخص کند پس رسمیت یافتن مجلس کمی از نیمه ماه رمضان گذشته برای او یک پیروزی بزرگ است. حال سد اصلی در راه تشکیل دولت شکسته شده و نوری مالکی فاصله زیادی تا تحقق قول وفاداری اش به حامیان ائتلاف قانون و حفظ کرسی نخست وزیری ندارد. جوان:«اعتدال» در کشاکش دو نگرش «اعتدال در کشاکش دو نگرش»عنوان یادداشت روز روزنامه جوان به قلم محمدجواد اخوان است که در آن می خوانید؛گفتمان ها و خرده گفتمان ها معمولاً در بستر اجتماعی ساخته می شوند و تسری آنها نسبت مستقیمی با کارآمدی و راهیابی آنها به حوزه قدرت دارد. از این منظر خرده گفتمان اعتدال نیز – اگر قائل به تعریف آن در حوزه گفتمانی باشیم- از این قاعده مستثنا نیست. اینکه آیا شعار اعتدال منتظر به روی کارآمدن دولت یازدهم شده است یا آنکه دولت یازدهم با روی کارآمدنش به دنبال ترویج این شعار؛ امر مهمی است که البته از حوصله این نوشتار خارج است. با این حال از آن رو که دولت وجهه همت خود را ترویج این حرکت و حرکت در مسیر این شعار قرار داده است، تأملی کوتاه در آن لازم است. واژه «اعتدال» را می توان از منظر لغوی میانه روی و دوری از افراط و تفریط تعریف نمود. با این حال آنچه دشوار می نماید فهم دقیق اصطلاحی و مصداقی از آن است. دلیل این امر نیز ابهاماتی که در مصداق یابی این مفهوم و نیز سلایق گوناگون انسان ها است. تقریباً همه افراد عاقل دوری از افراط و تفریط را می پسندند، اما محل منازعه، مصادیق افراط و تفریط است. افراطی ترین یا تفریطی ترین افرادی که می شناسیم و از نظر ما افراطی یا تفریطی تلقی می گردند، آنگاه که به آنها این لقب داده شود، از آن تبری جسته و خود را معتدل معرفی می کنند. احتمالاً کسان دیگری را نیز یافته که در جایگاه افراط و تفریط قرار دهند تا با قرار دادن خود در میانه آن خود را معتدل قلمداد کنند. با این اوصاف طیف بندی تفکرات و قرار گرفتن در میانه طیف ها لزوماً به معنای اعتدال نیست. اگر ابطال نگاه نسبی گرایانه را از دیدگاه تفکر اسلامی بپذیریم، روشن است که اعتدال حقیقتاً باید یا وجود نداشته باشد یا ما به ازایی دقیق در جهان خارج داشته باشد. به این معنا که اعتدال یک امر نسبی نخواهد بود که یک شخص یا جریان سیاسی خود را مسئول تعریف و مصداق یابی آن بداند، بلکه معیاری مبتنی بر ارزش های دینی است و بر پایه آن قابلیت شاخص سازی و تبیین دارد. بر این اساس دو تعریف کلان می توان از اعتدال را فهم کرد. تعریف نخست، تعریفی در چارچوب ارزش های دینی و گفتمان انقلاب اسلامی است و افراط و تفریطی که اعتدال از آنها پرهیز می کند نیز بر این بنیان ها تعریف و تبیین می شود. غیریت سازی اعتدال با مفاهیم و مصادیق افراط و تفریط روشنگر حدود و ثغور آن خواهد بود. در چارچوب اندیشه دینی از مصادیق عملی افراط و تفریط به عنوان «منکر» یاد شده است، از این رو می توان امر به معروف و نهی از منکر را امر به اعتدال و نهی از افراط و تفریط دانست. دشمن شناسی، استکبارستیزی و ایستادگی در مقابل زیاده خواهی سلطه گران در همین قالب معنا می یابد این نوع جهان بینی و نگرش به مفهوم اعتدال، آن را کاملاً در چارچوب های دینی قابل فهم می کند. تبیین دیگری که از اعتدال می توان ارائه کرد، نگاهی سلیقه ای و البته سیاسی بدان است. این به معنای پایین آوردن یک توصیه دینی در حد تابلوی یک جریان سیاسی و وسیله ای برای تأمین مقاصد آن است. در این نگاه، هر شخص می تواند مطابق میل





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 59]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن