واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
هستی شناسی جام جهانی پایان جنگ ستارگان با فوتبال زدگی شهرکرد-ایرنا- ولادیمیر پوتین اگر چه عاشق جودو است اما آرام ترین شخصیت سیاسی دیدار نهایی جام جهانی 2014 است.
در حالی که ˈآنجلا مرکل ˈ صدر اعظم آلمان در کنار ˈدلما روسف ˈ
شانه به شانه دیدار پایانی جام را به تماشا نشسته اند و از خوشحالی در پوست خود نمی گنجید،ورزشگاه ماراکانا شاهد پایان جنگ ستارگان است.
جام جهانی برزیل را باید جام ،پایان جنگ ستارگان دانست ، ستارگانی که قرار بود این جام را تحت نام و آوازه خود در آورند، اما آنقدر در طول جام باشگاههای اروپا فوتبال زده شده بودند که خیلی زود کم فروغ شدند.
جنگ ستارگانی چون لیونل مسی ،نیمار ،کریستنا رونالدو ،جرارد پیکه ،جان لوئیجی بوفون ،فرانک ریبری ،استیون جرارد که هر کدام برای فوتبال جهان شناخته تر از دیگری است.
آلمان ،نه متکی به ستارگان فوتبال که با برنامه ریزی هشت ساله و جوانگرایی مزد دو دهه زیر سازی در فوتبال را گرفت تا نشان دهد که جام جهانی 2014 پایان جنگ ستارگان است.
خاصیت فوتبال همین است ،یک روز در اوج و روز دیگر در رکود و از منظر جامعه شناسی همین عامل است که فوتبال را با همه خوب و بدش برای مردم تماشایی کرده است.
ولادیمیر پوتین شاید بی استرس ترین تماشاگر دیدار نهایی جام بیستم بود ،جایی که قرار است میزبانی 2018به این کشور سرد و زمستانی برسد.
پوتین، این مرد سیاست مدار روسی ،پیش از پایان جام جهانی 2014 اعلام می کند که قصد دارد برای جام جهانی 2018 روادید ورزشی را برای فوتبالیست ها و تماشاگران حذف کند.
دیلما روسف رییس جمهوری برزیل، شاید غمگین ترین تماشایی دیدار نهایی است،که اعلام می کند برزیل دیگر صادر کننده فوتبال به جهان نیست.
سیاست محوران و سیاست مداران یکی یکی اظهار نظرهای خود را برای جام بیستم رو می کند و شبکه های تلویزیونی خود را برای یک پروسه سه تا شش ماهه فوتبال زدگی آماده می کنند.
از منظر هستی شناسی فوتبال که شامل ماهیت بودن، شدن، هستی و واقعیت است،جامعه مخاطب پس از نبرد یک ماه خواسته یا نخواسته دچار ˈفوتبال زدگیˈ می شود.
فوتبال زدگی نه به مفهوم نفرت یا تنفر از فوتبال است بلکه به مفهوم کاهش دریافت حجم اطلاعات پیرامون این ورزش است.
این پدیده اجتماعی اگر چه از ابعاد مختلف قابل بررسی است ولی همین که با سیاست آمیخته می شود دچار سرخوردگی جمعی مخاطبان و تماشاگران می شود.
اظهار نظر سیاسیون کشورهای مختلف پیرامون جام بیستم و پرداختن پیش از ظرفیت ذهن مخاطب به این رشته ورزشی از سوی رسانه ها به ویژه تلویزیون موجب این فوتبال زدگی می شود.
براساس این هستی شناسی در مرحله ˈ بودن ˈ چنانچه مخاطب به شکل اغنایی به فوتبال نگاه کند و برد و باخت برای مخاطب در درجه نخست باشد ،این سرخوردگی اجتماعی باعث تبدیل دیالوگ به مونولوگ در اجتماع می شود.
از این رو ،جا داشت تا رسانه های ورزشی برای رهایی از این فوتبال زدگی ،به دنبال اجتماعی سازی فوتبال باشند و فوتبال را یک مولفه تحکیم بخش بدانند نه تحکم بخش و این چیزی است که فوتبال در عصر گسترش ارتباطات با آن گریبان است.
اگر چه از منظر پدیدار شناسی یا Phenomenology فوتبال یکی از جذاب ترین و پرطرفداران ترین پدیده های اجتماعی به حساب می اید اما باید توجه داشت که این ورزش نمی تواند جایگزین مناسبات اجتماعی بین افراد شود.
در این هستی شناسی رشته ورزشی فوتبال یکی از بازرترین ورزشهای قاره های پنجگانه جهان به حساب می آید که رویکرد آن برد و باخت همراه با بازی جوانمردانه است.
اگر زمانی در آمریکا بسکتبال سیاسی ترین ورزش(To exercise political)بود، در آن سو در روسیه نیز کشتی و شطرنج،در کانادا هاکی روی یخ،در کوبا بوکس و در چین و رومانی نیز ژیمناستیک به عنوان سیاسی ترین ورزشی این کشورها محسوب می شد و میزبانی های المپیک جنگ سردی بین ابرقدرت ها به حساب
می آمد.
جنگ سرد در فوتبال از همان زمان کسب میزبانی مسابقات جام جهانی فوتبال آغاز شد آنجا که سران کشورهای عضو پیمان نظامی ناتو و عضو پیمان نظامی ورشو در مرزی بندی سیاسی شرق و غرب، وارد میدان رقابت شدند و کسب میزبانی جام جهانی بخشی از نبرد جنگ سرد لقب گرفت.
جنگ سرد فوتبال تا پای دورازه برلین شرقی و غربی نیز کشیده شد و در طوفان فوتبال مرزهای شرق و غرب بر علیه یکدیگر صف آرایی کردند و در جام جهانی هرگاه لهستان در جدول مسابقات به شوروری بر می خورد، سعی می کرد بازی را به نفع شوروی خاتمه دهد و در آن سوی میدان نیز آلمان غربی برای رویارویی با کره شمالی و رومانی از تماشاگران غیر آلمانی عضو کشورهای غربگرا استفاده می کرد.
این رقابت برای کسب میزبانی آنقدر بر اصل فوتبال قالب شد که تعداد زیادی از مخاطبان دچار فوتبال زدگی شدن و حتی از دیدن بازی های زیبای برادران رومنینگه نیز لذت نمی بردند.
با فروکش کردن جنگ سرد در فوتبال و اعطا میزبانی به تعداد دیگری از کشورها،کم کم فوتبال به ریل اصلی خود بازگشت تا بنیان صلح طلبی را برای خود تقویت شود.
اما حضور رسانه های در فوتبال باعث شد ،خودباختگی یا خودشیفتگی (نارسیسم) وجود برخی از بازیکنان میدان سبز را فرا بگیرد حتی تعدادی از بازیکنان فوتبال در این رسانه ها،صاحب سالاری کردند.
حالا مشکل اصلی فوتبال وجود بازیکنانی بود که لقب ستاره های
کهکشانی فوتبال را یدک می کشیدند و همین عامل در مرحله گذار از فوتبال کلاسیک به سمت فوبتال مدرن، بدون پرداختن به مناسبات اجتماعی ،باعث بروز پدیده فوتبال زدگی در جهان شد.
فوتبال زدگی در جام بیستم با حذف برزیل به اوج خود رسید و ستارگان فوتبال چاره ای جز ورود به مرحله سکوت رسمی و بازسازی یا ریکاوری اجتماعی ندارند و از این رو باید دید که در آینده چه تعداد از این ستارگان و در چه مرحله ای از آمادگی از جام جهانی خداحافظی می کنند.
بازیکنان ستاره فوتبال جهان انقدر امسال در رقابت های جام باشگاههای اروپا، سنگ تمام گذاشتند، که برای جام جهانی 2014 انگیزه ای برای بروز و ظهور نداشتند و این فوتبال زدگی حالا به بالاترین سطح فوتبال یعنی بازیکنان نیز رسیده بود.
به همان اندازه که رسانه های جمعی جهان به جام بیستم نگاه ویژه ای داشتند ،در همین حد و اندازه نیز به جام باشگاههای اروپا
پرداختند و این پردازش رسانه ای در کمتر از سه ماه ،باعث شدت گرفتن فوتبال زدگی در بین مخاطبان این رشته شد.
از این رو بود که بازیکنان کلمبیا و کارستاریکا در بین تیم های این جام درخششی ویژه داشتند و در برابر ستارگان فوتبال زده،پدیده های جام شدند.
اکنون جامعه مخاطبان فوتبال پس از تماشای یک ماه نبرد تن به تن در بین ستارگان فوتبال جهان نیازمند یک بازسازی ذهنی و آرامش فکری است تا دوباره به هیجانات فوتبال در عصر مدرن بازگردد.
به گزارش ایرنا،جام بیستم ،جام آلمان لقب گرفت تا این تیم با رویکردی جدید در فوتبال به نبرد ستارگان پایان دهد و صدر اعظم آلمان برای تک گل بازیکن تیم خود ایستاده فوتبال را تماشا کند.
گزارش از محمود رییسی
7359
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
23/04/1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]