واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: دانشگاهیان خواستار توقف طرح «نجات» شدند در اين نامه آمده است: در سال 59 بر اساس لايحه قانوني مصوب شوراي انقلاب، مراكز بازپروري تحت مديريت كميته انقلاب اسلامي بازگشايي شدند. بر اين اساس، مسووليت اين مراكز در سال 62 و بنا بر مصوبه هيات وزيران به سازمان بهزيستي واگذار شد. جمعي از دانشگاهيان، پژوهشگران، مديران و كارشناسان مبارزه با اعتياد براي توقف طرح نجات (دستگيري و اعزام معتادان به اردوگاهها) به سران سه قوه نامه سرگشاده نوشتند. به گزارش ايلنا، در اين نامه آمده است: در سال 59 بر اساس لايحه قانوني مصوب شوراي انقلاب، مراكز بازپروري تحت مديريت كميته انقلاب اسلامي بازگشايي شدند. بر اين اساس، مسووليت اين مراكز در سال 62 و بنا بر مصوبه هيات وزيران به سازمان بهزيستي واگذار شد. در اين نامه تصريح شده است؛ براساس ماده يك آييننامه اجرايي مربوط به مراكز بازپروري معتادان واحدي بود كه در چارچوب اهداف و برنامههاي سازمان بهزيستي كشور به موجب وظايف قانوني محوله، كار سالمسازي رواني و جسمي معتادان و بازپروري و توانبخشي آنها را به عهده گرفته و حمايت معتادان را در حد بازپروري تا مرحله ترخيص و پيگيري پس از ترخيص به عهده داشت. در اين نامه خاطرنشان شده است؛ اين مراكز هرگز نتوانستند در چارچوب پيشبيني شده عمل كنند و تنها به مراكز نگهداري معتادان تبديل شدند و كاركردي مشابه زندانها داشتند، علاوه بر آن به دليل جمعيت زياد معتادان دستگير شده، امكان ارائه حداقل خدمات درمان و بازپروري به آنها در اين مراكز وجود نداشت. در اين نامه با اشاره به قانون مصوب مجمع تشخيص مصلحت نظام آمده است؛ اين قانون وضع را در مراكز به مراتب وخيمتر كرد, زيرا با توجه به تشديد بازداشت معتادان بر تعداد ساكنان مراكز بازپروري افزوده و ارائه حداقل خدمات روزده نيز عملاً ناممكن شده، بنابراين ادامه فعاليت اين مراكز علاوه بر ناكارآمديشان در درمان و بازپروري معتادان مستلزم هزينهاي گزاف بود. در اين نامه تصريح شده است؛ مجموعه شرايط فوق موجب شد تا از اواخر سال 72 به تدريج مراكز بازپروري به دلايل متعدد به خصوص ناكارآمدي در درمان و بازپروري معتادان، شيوع بيماريهاي عفوني از جمله هپاتيت و ايدز و محيط ناسالم و غيرقابل كنترل درون مراكز تعطيل شوند و به اين ترتيب با جمعبندي تجارت قبلي، پرونده مراكز و اردوگاههاي بازپروري بسته شد. در اين نامه، با اشاره به راهكارهاي جديد در زمينه پيشگيري، درمان و بازتواني معتادان خاطرنشان شده است؛ استفاده از اين راهكارها دستاوردهاي بينظيري مانند توسعه مراكز و خدمات درمان و كاهش آسيب، امروزه به وضوح حس ميشود. در اين نامه يادآور شده است؛ در حالي كه از پايان عمر اردوگاههاي معتادان حدود نيم قرن در جهان و حدود يك دهه در كشور ميگذرد و ناموفق بودن آن با اين رويكرد چه در درمان و اصلاح معتادان و چه از جهت بار اقتصادي آن بر دوش ملت و دولت، بارها به روشهاي علمي مشاهده و ثبت شده است, متاسفانه بار ديگر شاهد تصميمي در سطح كلان كشور براي احياي اردوگاههاي معتادان هستيم. در اين نامه در خصوص مهمترين دلايل صاحبنظران براي مخالفت با اين تصميم آمده است؛ نيروي انتظامي وظيفه مقابله يا عرضه را بر عهده دارد و تاكنون تلاشهاي زيادي مصروف اين وظيفه مهم كرده؛ اما درمان نه در شرح وظايف اين نيرو است و نه در توان آن. در اين نامه تصريح شده است؛ بيم آن ميرود كه اشتغال نيروي انتظامي به اداره اردوگاهها، مانع از انجام وظيفه اصلي اين نيرو شود كه همانا كشف سازمانهاي مخوف قاچاق مواد مخدر و مبارزه با آنها است. در اين نامه يادآور شده است؛ دليل دوم اين است كه دستگيري بيماران قرباني در خيابانها براي اعزام آنها به اردوگاهها صرفاً موجب گسترش جو رعب و وحشت در جامعه و ايجاد فضاي پليسي شده و چنين شرايطي نه تنها سلامت عمومي جامعه را تهديد ميكند بلكه تصوير غيرقابل قبولي نيز از ما در مجامع جهاني نمايش ميدهد. در اين نامه با اشاره به علت سوم آمده است؛ مطابق قانون، دستگير شدگان را حداكثر به مدت 2 ماه ميتوان در اردوگاه نگاه داشت و اين مدت تكافوي هيچگونه برخورد درماني و اصلاحي را نميكند، بنابراين با رقم بسيار بالاي عود پس از ترخيص مواجه ميشويم. در اين نامه خاطرنشان شده است؛ علت چهارم مخالفت اين است كه اقامت دو ماهه معتاداني از گروههاي سني متفاوت و با شدتها و الگوهاي مصرف مختلف در اردوگاهها تشكيل و توسعه شبكههاي روابط جديد آنها را در پي دارد كه با تقويت خرده فرهنگ اعتياد و بزه به تشديد اعتياد در خود آنها و توسعه آن در جامعه خواهد انجاميد. در اين نامه با اشاره به اينكه سختگيريها مانع ورود مواد به اردوگاهها نميشود, آمده است؛ پيامد ناگوار اقامت در اردوگاهها توسعه روشهاي پرخطري مثل تزريق در ميان معتادان است كه نه تنها تشديد اعتياد، بلكه گسترش ايدز و هپاتيت را نيز در ميان آنها و سپس به نحو تصاعدي در جامعه در پي خواهد داشت. در اين نامه آمده است؛ در اين روشها تشخيص معتاد براساس سر و وضع ظاهري آنها صورت ميگيرد كه با اين روش قابل انتظار است كه شمار قابل توجهي غيرمعتاد دستگير و روانه اردوگاهها شوند كه اين موضوع به افراد برچسب اعتياد زده و زندگي آنها را مختلف ميكند. در اين نامه يادآور شده است؛ تجربه برخوردهاي ضربتي كوتاهمدت با مشكلات اجتماعي مزمن، گوياي آن است كه اين گونه طرحها نه تنها دردي دوا نميكند؛ بلكه به تشديد توسعه و تعميق مشكل نيز ميانجامد. در اين نامه تصريح شده است؛ ايجاد جو رعب و وحشت در ميان معتادان موجب تلاش بيشتر آنها براي اختفاي جرم و در نتيجه دسترسي دشوارتر به معتادان براي ارائه خدمات درمان و بازتواني ميشود. در پايان اين نامه آمده است؛ با عنايت به موارد فوق امضا كنندگان اين نامه كه جمعي از دانشگاهيان, پژوهشگران، مديران و كارشناسان مبارزه با اعتياد هستند، انتظار دارند با توقف اجراي طرح نجات، ممانعت از بازگشايي و راهاندازي مجدد مراكز بازپروري سابق و بررسيهاي كارشناسي در اين زمينه از عواقب سواجراي اين تصميم پيشگيري شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 523]