تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 5 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):ایمان به صرف ادعا و آرزو نیست، بلکه ایمان آن است که خالصانه در جان و دل قرار گیرد و ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1844284533




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسئولان نظام


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری موج:


۱۷ تير ۱۳۹۳ (۱۰:۲ق.ظ)
بيانات رهبر معظم انقلاب در ديدار مسئولان نظام نگاه به اوضاع سياسى جهان و منطقه نشان ميدهد که ما در مقطع حسّاسى هستيم؛ به معناى واقعى کلمه، امروز يک پيچ تاريخى است. اين را بدانيد! اگر قوى نباشيد زور خواهيد شنفت؛ نه از آمريکا و غرب، حتّى از موجودى مثل صدّام. اگر قوى نباشيد به شما زور ميگويند، بر شما تحميل ميکنند. بايد قوى بشويد.
بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحيم‌
و الحمدلله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام على سيّدنا محمّد و آله الطّاهرين‌
اوّلاً خوشامد عرض ميکنم به يکايک برادران و خواهران، مسئولان عزيز و متعهّد نظام جمهورى اسلامى. بسيار جلسه‌ى خوبى است و ان‌شاءالله مشحون از برکات الهى و هدايت الهى و نورانيّت اين ماه خواهد بود. بيانات جناب آقاى رئيس جمهور(۱) هم بيانات بسيار خوب و شافى و وافى(۲) بود. آنچه نيّت و همّت مسئولان کشور است، اميدواريم به برکت اين ماه و به برکت ادعيه‌ى زاکيه‌ى صالحان و مؤمنان و صائمان،(۳) به نتايج مورد نظر مسئولان عزيز ما برسد.
ماه رمضان را «مبارک» ناميده‌اند؛ علّت مبارک بودن اين ماه، اين است که راه نجات از آتش و فوز به جنّت است، که در دعاى روز ماه رمضان [ميخوانيم‌]: وَ هذا شَهرُ العِتقِ مِنَ النّارِ وَ الفَوزِ بِالجَنَّة.(۴) آتش و دوزخ الهى و همچنين بهشت و نعيم الهى در همين دنيا موجود است. آنچه در نشئه‌ى آخرت تحقّق پيدا ميکند، باطن همان چيزى است که در اينجا است: «وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحيطَةٌ بِالکفِرين»(۵)؛ جهنّم در همين‌جا، در همين نشئه، در همين زندگى، کافران و ظالمان و معاندان و مخالفان را احاطه کرده است؛ بهشت هم همين‌جور.
اينکه ما از جهنّم به بهشت برويم، دست خود ما است؛ در همين‌جا تحقّق پيدا ميکند و صورت عينى و باطنى و واقعى آن در آن نشئه ديده ميشود. ما ميتوانيم اين سفر را، اين سِير از دوزخ بدکردارى، دوزخ بددلى، دوزخ بدانديشى، از اين دوزخ که مال اين دنيا است را به بهشت نيک‌کردارى، به بهشت نيک‌انديشى و نيک‌رفتارى و نيک‌خويى انجام بدهيم؛ اسم اين حرکت «انابه» است، «توبه» است. لذا در دعا وارد شده است: وَ هذا شَهرُ اِلانابَةِ وَ هذا شَهرُ التَّوبَة»(۶)؛ با انابه، با توبه، عِتق(۷) از نار و فوز به جنّت حاصل خواهد شد.
يکى از برکات ماه مبارک رمضان دعاهايى است که در اين ماه وارد شده است. اين دعاها، هم کيفيّت سخن گفتن با خدا و استعانت از پروردگار و توجّه به خدا را به ما تعليم ميدهد، هم معارف بسيارى را که نظير آن را انسان حتّى در روايات متعارف اخلاقى پيدا نميکند، به ما تعليم ميدهند. من دو فِقره از دعاهاى اين ماه را انتخاب کرده‌ام که اينجا در آغاز عرايضم عرض کنم. انتخاب اين دو فِقره هم به‌خاطر نياز امروز من و شما است؛ ما امروز به‌عنوان مسئولان کشور عزيزمان و مسئولان نظام جمهورى اسلامى، احتياج مبرمى داريم به کار جدّى و پيگير و همراه با صفا و اخلاص؛ اين دعاها ما را به اين سمت حرکت ميدهد. يک دعا، دعاى روز اوّل ماه مبارک رمضان است که من از اين دعا، اين فِقره را انتخاب کرده‌ام: اَللهُمَّ اجعَلنا مِمَّن نَوَى فَعَمِلَ وَ لا تَجعَلنا مِمَّن شَقِىَ فَکَسِلَ وَ لا مِمَّن هُوَ عَلى‌ غَيرِ عَمَلٍ يَتَّکِل»؛(۸) سه جمله است. جمله‌ى اوّل عرض ميکند: اَلَّلهُمَّ اجعَلنا مِمَّن نَوَى فَعَمِلَ؛ پروردگارا ! ما را از کسانى قرار بده که با نيّت، با قصد، با معرفت عمل انجام ميدهند؛ عملِ هدف‌دار، عمل همراه با نيّت، عملى که از پيش معلوم است که در چه جهتى و به سمت چه مقصدى است. جمله‌ى دوّم: وَ لا تَجعَلنا مِمَّن شَقِىَ فَکَسِل؛ ما را از آن تيره‌روزانى قرار نده که دچار تنبلى و بيکارگى هستند. کسالت يعنى تنبلى، يعنى بيکارگى؛ ما را از اينها قرار نده. دعا اين را به ما تعليم ميدهد. جمله‌ى سوّم: وَ لا مِمَّن هُوَ عَلى‌ غَيرِ عَمَلٍ يَتَّکِل؛ ما را از کسانى قرار نده که تکيه‌شان به چيزى غير از عمل است. نشستن و آرزو کردن و حرّافى کردن و بافتن مطالبى به يکديگر در جلسات، بدون اينکه عملى به دنبال آن باشد؛ ما را از اينها قرار نده. ببينيد درس موجود در اين دعا اين است. مؤمن در روز اوّل ماه رمضان با اين نفَس وارد اين ضيافت الهى ميشود. خود اين يکى از مائده‌هاى بزرگ اين ضيافت است. اين يک دعا.
دعاى دوّم، دعاى هرروز ماه مبارک است؛ در اين دعا عرض ميکند: وَ اَذهِب عَنّى فيهِ النُّعاسَ وَ الکَسَلَ و السَّأمَةَ و الفَترَةَ وَ القَسوَةَ وَ الغَفلَةَ وَ الغِرَّة؛(۹) پروردگارا! من را از اين خصلتها و از اين خصوصيّات برکنار بدار؛ اين خصوصيّات اينها است: اوّل «النُّعاس»، خواب‌آلودگى؛ دوّم «الکَسَل»، يعنى همان بيکارگى و تنبلى؛ سوّم «السَّأمَة»، ملول شدن، از يک چيزى دل‌زده شدن، دل‌زدگى؛ بعد «الفَترَة» يعنى سهل‌انگارى، کارها را با سهل‌انگارى گذراندن، در کارها استحکام را رعايت نکردن؛ بعد «القَسوَة»، سخت‌دلى، تحجّر، عدم انعطاف؛ بعد «الغَفلَة»؛ غافل شدن و گيج خوردن از موقعيّت خود و آنچه دارد ميگذرد و آنچه پيش روى ما است و آنچه پيرامون ما است؛ و آخرى «الغِرَّة»؛ فريب‌خوردگى، مغرور شدن، فريب خوردن؛ من را از اينها برحذر بدار. ببينيد اينها چه درسهايى است. خب، کاربرد اين مفاهيم - که مفاهيم متعالى بسيار برجسته‌اى است - براى مسئولان و دارندگان شئون کارى و جمعى، خيلى مهم‌تر از کاربرد آن در مورد افراد معمولى و عادّى است. اينکه ما ميگوييم ما را دچار تنبلى مکن، دچار قسوت نکن، دچار غفلت نکن، از دو نظر محتاج اين درخواست الهى هستيم و محتاج اين مراقبتيم: يکى از نظر شخصىِ خودمان که نلغزيم، اشتباه نکنيم، دچار مشکل نشويم؛ يکى از نظر حوزه‌ى مأموريّتمان و مسئوليّتمان. شما مثل ناخدايى هستيد که دارد کشتى را ميراند، مثل خلبانى هستيد که دارد هواپيما را سِير ميدهد؛ مسئله‌ى شما فقط مسئله‌ى حفظ جان خودتان نيست؛ فرق ميکنيد با آن کسى که سوار اتومبيل شخصىِ خودش است و تنها دارد در جاده حرکت ميکند؛ مسئوليّت او فقط مسئوليّت جان خودش است؛ شما نه، جماعتى با شما هستند. اينها است که کفّه‌ى مسئوليّت را و لزوم تعهّد را در مورد اين مسائلى که ذکر شد سنگين‌تر ميکند.
در ادبيّات مذهبى ما، ماه رمضان، ماه تقابل شيطان و رفتارهاى شيطانى از يک سو، و رفتارهاى رحمانى و اطاعت و عبوديّت از سوى ديگر است. گفته ميشود که شيطان در ماه رمضان لگام‌زده است - اين از يک طرف - و گفته ميشود که ماه رمضان، ماه اطاعت و عبوديّت است، که کوتاه‌ترين کلمه و پُرمغزترين کلمه، کلمه‌ى تقوا است: کُتِبَ عَلَيکُمُ الصِّيامُ کَماکُتِبَ عَلَى الَّذينَ مِن قَبلِکُم لَعَلَّکُم تَتَّقون.(۱۰) مسئله، مسئله‌ى تقابل شيطان و تقابل تقوا است. کار شيطان اغوا کردن است؛ اغوا يعنى چه؟ يعنى ايجاد اختلال در دستگاه محاسبه‌ى شما - شيطان اين است ديگر - نقطه‌ى مقابل، کارکرد تقوا است؛ سعى شيطان اين است که شما را اغوا کند، يعنى دستگاه عقل را، دستگاه فطرت را، دستگاه سنجش صحيح را که در وجود انسان گذاشته شده است، از کار بيندازد؛ يعنى انسان را دچار خطاى در محاسبه کند. کار تقوا نقطه‌ى مقابل است: اِن تَتَّقُوا اللهَ يَجعَل لَکُم فُرقانا،(۱۱) تقوا به شما فرقان، يعنى آگاهى براى جدا کردن حق از باطل را ميدهد. در آيه‌ى شريفه‌ى ديگر [ميفرمايد]: وَ اتَّقُوا اللهَ وَ يُعَلِّمُکُمُ الله؛(۱۲) تقوا موجب اين است که خداى متعال دريچه‌هاى دانش را، آگاهى را، دانايى را به روى شما باز کند.
تأثير شيطان در دستگاه محاسبه‌ى ما، از راه تهديد و تطميع است؛ از يک طرف ما را ميترساند: آيه‌ى شريفه‌ى قرآن در سوره‌ى مبارکه‌ى آل‌عمران [ميفرمايد]: اِنَّما ذلِکُمُ الشَّيطنُ يُخَوِّفُ اَولِيآءَهُ فَلا تَخافُوهُم وَ خافُونِ اِن کُنتُم مُؤمِنين.(۱۳) در قضيّه‌ى غزوه‌اى که بعد از اُحد اتّفاق افتاد - که آمدند شايعه کردند که دشمن آمد، پدرتان درآمد، همه چيزتان از دست رفت - پيغمبر فرمود: آن کسانى که امروز در جنگ اُحد زخمى شدند، همانها شمشير بردارند و بيايند؛ اگر هيچکدامتان هم نياييد، من تنها خواهم رفت. پيغمبر اکرم راه افتاد، کسانى که آن روز در اُحد زخمى شده بودند، شمشير برداشتند با پيغمبر راه افتادند رفتند و دشمن را که در نزديک مدينه - [خبر] درست بود - کمين کرده بود و قصد داشت که حمله کند به‌صورت غافلگيرکننده، تارومار کردند و برگشتند. فَانقَلَبوا بِنِعمَةٍ مِنَ اللهِ وَ فَضلٍ لَم يَمسَسهُم سوء؛(۱۴) بعد ميفرمايد که: اِنَّما ذلِکُمُ الشَّيطنُ يُخَوِّفُ اَولياءَه.(۱۵) يکى از کارهاى شيطان ترساندن است: اَلشَّيطنُ يَعِدُکُمُ الفَقر؛(۱۶) شما را از فقر ميترساند - بنابر يک احتمال در معناى اين آيه‌ى شريفه - اين تهديد بود، از طرف ديگر تطميع است؛ از سوى ديگر وعده ميدهد شيطان، وعده‌هاى فريبنده؛ اينجا هم آيه‌ى شريفه‌ى قرآن ميفرمايد: يَعِدُهُم وَ يُمَنّيهِم وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيطنُ اِلّا غُرورا؛(۱۷) وعده ميدهد، آرزوها را در دل آنها بيدار ميکند، زنده ميکند، يک آينده‌ى رنگى و دروغين و خيالى مثل سراب در مقابل چشم مؤمنينِ‌به‌خود ميگذارد؛ وَ ما يَعِدُهُمُ الشَّيطنُ اِلّا غُرُورا؛(۱۸) امّا فريب است. از يک طرف تهديد، از يک طرف تطميع؛ مثل رفتارى که امروز آمريکا دارد و قدرتهاى استکبارى هميشه [دارند]؛ از يک طرف تهديد ميکنند، از يک طرف تطميع ميکنند. تطميع، فقط تطميع شخصى نيست؛ تطميع‌هاى کلّى: «چنين ميکنيم، چنان ميکنيم»؛ بعد هم نميکنند، دروغ ميگويند؛ کار شيطان اين است. همه‌ى اين کارهايى که شيطان انجام ميدهد - اين اغوا، اين تهديد و تطميع - براى اين است که دستگاه محاسباتىِ انسان مؤمن را از کار بيندازد تا محاسبه‌ى غلط انجام بدهد؛ وقتى دستگاه محاسباتى از کار افتاد، کار خراب ميشود. محاسبه‌ى غلط، يکى از بزرگ‌ترين خطرها است؛ گاهى حيات انسان را تهديد ميکند؛ گاهى سرنوشت انسان را تهديد ميکند؛ چون توان انسان، نيروى انسان، توانايى‌هاى انسان، تحت سرپنجه‌ى اراده‌ى او است، و اراده‌ى انسان تحت تأثير دستگاه محاسباتى او است: اگر دستگاه محاسباتى بد کار کرد، اراده‌ى انسان تصميمى ميگيرد و در جهتى ميرود که خطا است؛ آن‌وقت نيروهاى انسان، همه‌ى توانايى‌هاى انسان در اين جهتِ خطا به کار مى‌افتد؛ اين آن چيزى است که بايد مراقب آن باشيد. عرض کرديم، مراقبت در مورد شخصى که مسئوليّت ندارد به يک معنا است، مراقبت در مورد من و شما که حوزه‌ى مسئوليّتى داريم، به يک معناى ديگر است. مراقب باشيم که دستگاه محاسباتى ما به‌وسيله‌ى شيطانهاى انس و جن دچار اختلال نشود، مسائل را بد نفهميم. شيطان که فقط شيطان جنّى نيست؛ ابليس که فقط نيست؛ جَعَلنا لِکُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَيطينَ الاِنسِ وَ الجِنِّ يوحى بعضُهُم اِلى‌ بَعضٍ زُخرُفَ القَولِ غُرورًا؛(۱۹) شياطين انس و جن به هم کمک هم ميکنند. من همين‌جا تأکيد کنم: يکى از خطاهاى محاسباتى اين است که انسان در چهارچوب عوامل محسوس و صرفاً مادّى محدود بماند؛ يعنى عوامل معنوى را، سنّتهاى الهى را، سنّتهايى که خدا از آنها خبر داده است، آن چيزهايى را که با چشم ديده نميشود، نديده بگيرد؛ اين يکى از خطاهاى بزرگ محاسباتى است. خداوند فرموده است: اِن تَنصُرُوا اللهَ يَنصُرکُم وَ يُثَبِّت اَقدامَکُم،(۲۰) ديگر از اين واضح‌تر؟ اگر شما در راه خدا حرکت کنيد، دين خدا را نصرت کنيد، خدا شما را نصرت خواهد داد؛ اين سنّت الهى است، اين غير قابل تغيير است: وَ لَن تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبديلاً؛(۲۱) اگر در راه احياى دين الهى حرکت کرديد و اين جهت را رعايت کرديد، خدا شما را نصرت خواهد داد. اين را قرآن گفته است، با اين صراحت که وعده‌ى الهى است؛ ما هم در عمل آن را تجربه کرده‌ايم. بدانيد اين قطعه‌ى تاريخ انقلاب در تاريخ ممتدّى که در طول نسلهاى آينده، مورد بحث قرار خواهد گرفت، يکى از برجسته‌ترين مقاطع تاريخى است. در دنياى مادّى، در دنياى تسلّط ابرقدرت‌ها، در دنياى ستيزه‌گرى همه‌جانبه‌ى با اسلام و معارف اسلامى و ارزشهاى اسلامى، يک نظامى به‌وجود بيايد برپايه‌ى اسلام، آن هم درست در نقطه‌اى که بيش از همه‌جاى دنيا تأثير عوامل آن قدرتهاى منحرف کننده نفوذ داشتند و حضور داشتند. [اين] چيز عجيبى است؛ من و شما عادت کرديم. اين همان «اِن تَنصُرُوا اللهَ يَنصُرکُم» است. وَ يُثَبِّت اَقدامَکُم؛ دچار تزلزل هم نميشويد، کما اينکه نشديم. ملّت ايران دچار تزلزل نشد؛ اين همه فشار، اين همه توطئه، اين همه آزار، اين همه ناجوانمردى، ملّت ايران منصرف نشد. اين يکى از سنّتهاى الهى است.
آيه‌ى شريفه‌ى قرآن [ميفرمايد]: اَلَم تَرَ کَيفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً کَلِمَةً طَيِّبَةٍ کَشَجَرَةٍ طَيِّبَةً اَصلُها ثابِت وَ فَرعُها فِى السَّماء. تُؤتى اُکُلَها کُلَّ حينٍ بِاِذنِ رَبِّها.(۲۲) کلمه‌ى طيّب، اقدام درست، اقدام پاکيزه، اقدام براى خدا اين‌جورى است، که اين ميماند، در زمين ريشه ميدواند، مستحکم ميشود و ثمربخش خواهد بود. نظام جمهورى اسلامى آن کلمه‌ى طيّب است، مثل شجره‌ى طيّبه باقى مانده است، مستحکم‌تر شده است. امروز نظام جمهورى اسلامى به‌عنوان يک نظام، به‌عنوان يک حکومت، به‌عنوان يک مجموعه‌ى سياسى با سى سال قبل از لحاظ استحکام قابل مقايسه نيست. در دو آيه بعد [ميفرمايد]: يُثَبِّتُ اللهُ الَّذينَ ءامَنوا بِالقَولِ الثّابِتِ فِى الحَيوةِ الدُّنيا وَ فِى الآخِرَة.(۲۳) همان تثبيت و اثبات را مجدّداً تکرار ميکند. اين عوامل را بايد ديد؛ در محاسبات ما اين عوامل بايد به حساب بيايد. همه‌ى عوامل سعادت و شقاوت و پيشرفت و پسرفت و به موفّقيّتها دست يافتن و نيافتن، در چهارچوب عوامل مادّىِ متعارفى که اهل مادّه، اهل محسوسات، به آنها دل خوش ميکنند، محدود نميماند؛ اين عوامل در کنارش وجود دارد.
آنچه من ميخواهم در اين بخش از عرايضم - که عمده‌ى حرف من هم همين است - عرض بکنم، اين است که ما امروز در محاسباتمان نبايد دچار اشتباه بشويم؛ نگذاريد دشمن در دستگاه محاسباتى شما اثر بگذارد؛ نگذاريد اغوا کند؛ نگذاريد تطميع او يا تهديد او اثر بگذارد. امروز نبرد جمهورى اسلامى با استکبار - که با انقلاب آغاز شد و همچنان با قوّت ادامه دارد - همان نبرد پيغمبران با طواغيت زمان، با شياطين انس و جن است. ما دنبال آرمانهاى بلند هستيم؛ دنبال تشکيل جامعه‌ى اسلامى، نظام اسلامى، کشور اسلامى، امّت اسلامى و تحقّق بخشيدن به آرزوهاى بزرگ پيامبران و صدّيقان و شهيدان [هستيم‌]؛ و دستگاه‌هاى شيطانى زمان يک جبهه‌اند و طبعاً با يک‌چنين حرکتى مخالفند. [بنابراين] کارشکنى ميکنند، اذيت ميکنند، تهديد ميکنند؛ در عين حال با همه‌ى زرق و برقى که آن جبهه‌ى مقابل دارد و جلال ظاهرى و توانايى‌هاى مادّى‌اى که دارد، اين حرکت الهى و حرکت پيامبرانه راه خودش را دارد ادامه ميدهد و پيش ميرود، اثر ميگذارد، روزبه‌روز توسعه پيدا ميکند، روزبه‌روز عمق پيدا ميکند.
آنچه ما امروز در مجموعه‌ى رفتار دستگاه استکبار مشاهده ميکنيم، همين است؛ هدف ايجاد اختلال در نظام محاسباتى و دستگاه محاسباتى من و شما است. در ميدانهاى ديگر، استکبار نتوانسته است، کارى از او برنيامده است. در ميدانهاى واقعى، تنها دو عامل مادّى در اختيار جبهه‌ى استکبار بوده و هست: يکى تهديد نظامى، يکى تحريم. استکبار غير از اين دو هيچ چيز در اختيار ندارد. از لحاظ قدرت منطق، قدرت استدلال، توانايى بر اثبات حقّانيّت، دست استکبار بسته است. تنها دو کار ميتواند بکند: يکى تهديد نظامى است که مرتّب ميکند، يکى هم تحريم؛ اين دو هم علاج دارد. تحريم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتى بايستى خنثى کرد. اين نکته‌اى که امروز رئيس جمهور محترم گفتند؛ قبلاً هم ايشان گفته بودند و اين نکته‌ى کاملاً درستى است: برنامه‌هاى اقتصادى براساس و با فرض ماندن تحريمها بايستى برنامه‌ريزى بشود و تعقيب بشود و تحقّق پيدا بکند. فرض کنيم که اين تحريمها ذرّه‌اى و سرِ سوزنى کم نخواهد شد؛ که حالا خود آنها هم همين را ميگويند. آنها هم ميگويند که تحريمها دست نخواهد خورد، حتّى از حالا شروع کردند که اگر در زمينه‌ى هسته‌اى هم به توافق برسيم، معناى آن اين نيست که همه‌ى تحريمها برداشته خواهد شد؛ هنوز چيزهاى ديگرى هم هست؛ اين همان حرفى است که ما هميشه ميگفتيم. من بارها در همين جلسه و جلسات گوناگون ديگر عرض کرده‌ام(۲۴) که [موضوع] هسته‌اى بهانه است؛ مسئله‌ى هسته‌اى هم نباشد، يک بهانه‌ى ديگرى مى‌آورند: مسئله‌ى حقوق بشر هست، مسئله‌ى حقوق زنان هست، مسائل گوناگون فراوان را ميسازند؛ جعل کردن و بهانه‌گيرى که خيلى مايه‌اى نميخواهد، دستگاه تبليغاتى و امپراتورى تبليغاتى هم که در اختيار آنها است. بنابراين، علاج مسئله‌ى تحريم، عبارت است از همين اقتصاد مقاومتى؛ که حالا من بعد چند جمله‌اى را در اين زمينه عرض خواهم کرد.
امّا مسئله‌ى تهديد نظامى؛ امروز در دنيا کمتر کسى است که تهديد نظامى را جدّى بگيرد؛ حالا آمريکايى‌ها ميگويند ايرانى‌ها جدّى نميگيرند؛ ما فقط نيستيم که جدّى نميگيريم؛ در دنيا خيلى‌ها هستند که اين تهديد را جدّى نميگيرند. ناظران جهانى خيلى باور ندارند که اين تهديد، تهديد جدّى است؛ چون تشخيص ناظران جهانى و آگاهان به سياست اين است که اگر حمله‌ى نظامى براى آمريکا مقرون به صرفه بود، يک لحظه تأمّل نميکرد. اينها از اينکه يک عدّه‌اى کشته خواهند شد، يک‌جايى بحران به وجود خواهد آمد، از اين ناراحت ميشوند؟ کسانى که هشت سال از گرگى به نام صدّام با همه‌ى وجود حمايت کردند، کسانى که هواپيماى مسافربرى را روى آسمان بدون هيچ بهانه‌اى زدند(۲۵) و چند صد نفر را - زن و مرد و کودک بى‌خبر و بى‌گناه را - نابود کردند و به خون کشيدند، اينها از آدمکشى ميترسند؟ کسانى که هرجا دستشان رسيده است و توانسته‌اند بحران‌سازى کردند؛ اين اجتماعات رنگى - به قول خودشان «انقلابهاى رنگى» - در اين کشورها [به وجود آوردند، در] کدام يک از اينها است که قدرتهاى استکبارى و در مقدّم آنها آمريکا پيشقدم [نباشد] و حضور نداشته باشد؟ داخل کشورها بحران‌سازى ميکنند، حالا اين بحرانها به کشتار بينجامد، به جنگ داخلى بينجامد، برايشان مهم نيست. کسانى که به افغانستان حمله کردند، به عراق حمله کردند، صدها هزار نفر کشته شدند؛ کسانى که در عراق بعد از پايان عمليّات نظامى هم به‌وسيله‌ى دستگاه‌هاى امنيّتى و شرکتهاى مزدورِ براى آدمکشى مثل بلک‌واتر - که قبلاً يک‌وقتى از آنها اسم آورديم -(۲۶) آدم‌ها را نفر به نفر در بغداد و در ساير شهرهاى عراق کشتند، اينها از آدمکشى ميترسند؟ اينها از کشته شدن انسانها باک دارند؟ [به اين چيزها] اهمّيّت ميدهند؟
مسئله اين نيست که تهديد نظامى به‌خاطر اين است که نميخواهند. مکرّر ميگويند اسرائيل تهديد نظامى ميکند، آمريکا مانع ميشود! خب چرا آمريکا مانع ميشود؟ اگر اين حرف واقعيّت داشته باشد، اگر اين حرف راست باشد، به‌خاطر چيست؟ خيلى وجدانشان آزرده ميشود از اينکه حمله‌ى نظامى به يک کشورى بشود، يک عدّه‌اى کشته بشوند؟ نه، مقرون به صرفه نميدانند. بنده هم قاطعاً ميگويم: حمله‌ى نظامى به جمهورى اسلامى ايران براى هيچ کشورى مقرون به صرفه نيست. امروز خود آمريکايى‌ها حمله‌ى به عراق را تخطئه ميکنند. نکته‌ى مهم و جالب توجّه اين است که اين کار را نه از باب اينکه جنايت بود، تخطئه ميکنند؛ [نه‌]، ميگويند به صرفه‌ى آمريکا نبود! يعنى اگر به صرفه‌ى آمريکا بود، اشکالى نداشت. نميگويند ما خطا کرديم که آدم کشتيم، خطا کرديم به مردمى بى‌گناه حمله کرديم، خطا کرديم که سربازان ما [درِ] خانه‌هاى مردم را با لگد باز کردند، زن و بچه‌ى مردم را جلوى چشم همه به خاک و خون کشيدند؛ اين را نميگويند.
[الان‌] سربازهايشان به‌خاطر فجايعى که در آنجا انجام گرفته است، دچار مشکل روانى‌اند، امّا به صورت رسمى اعتراف نميکنند؛ ميگويند اين کار به صرفه نبود. خب، بنابراين هم در زمينه‌ى تحريم، هم در زمينه‌ى تهديد نظامى، دست دشمن خالى است: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنين؛(۲۷) اگر ما [مؤمن باشيم‌]، دشمن در ميدان واقعى کارى نميتواند بکند. خب، حالا که کارى در ميدان واقعى نميتواند انجام بدهد و دستش از تأثيرگذارى خالى است، راه علاج دشمن چيست؟ راه علاج اين است که دستگاه محاسبه‌ى طرف مقابل را دچار اختلال کند؛ دستگاه محاسباتى من و شما را؛ اين کار را هم با تبليغات، با کار سياسى، با تماسهاى گوناگون دنبال ميکنند؛ ميدانند که جمهورى اسلامى براى رسيدن به هدفهاى خود داراى توان است؛ بايد نخواهد؛ اگر «خواست»، ميتواند؛ ميخواهند کارى کنند که نخواهد. امروز تلاش دنياى استکبار و در رأس آنها آمريکا است و اين همان جنگ نرمى است که ما از چند سال قبل از اين درباره‌ى آن بحث کرديم، حرف زديم؛ ديگران هم گفته‌اند و نوشته‌اند و بحث کرده‌اند.
محاسبات ما را نميتوانند عوض کنند؛ محاسبات جمهورى اسلامى از روز اوّل براساس منطق عقلانى بوده است؛ براساس يک قوّه‌ى عاقله‌اى بوده است. عناصرى که اين محاسبات را شکل ميداده اينها است: اوّل، اعتماد به خدا و سنن آفرينش؛ دوّم، بى‌اعتمادى به دشمن و شناخت او. از جمله‌ى موارد اعتماد به خدا و سنن آفرينش، اعتماد به مردم است؛ اعتماد به ايمانها است؛ اعتماد به محبّتها است؛ اعتماد به انگيزه‌هاى صادقانه است؛ اعتماد به صدق مردم است - که امام بزرگوار ما مظهر اين اعتماد بود - اعتقاد به خودباورى و اينکه «ما ميتوانيم»؛ تکيه‌ى به عمل و پرهيز از بيکارگى؛ اعتماد به نصرت الهى؛ تکيه‌ى به تکليف و مجاهدت در راه تکليف؛ اينها آن چيزهايى است که از روز اوّل تا امروز مجموعه‌ى عناصر قوّه‌ى عقلانى نظام اسلامى را - که پايه و زيربناى حرکت او بود - شکل داده است؛ بيانات امام را مراجعه کنيد؛ فرمايشات امام مملو و مشحون از همين معارف و معانى است؛ بهره‌گيرى از تجربه‌ها، تجربه‌ى رفتار قدرتهاى مستکبر با ملّتهاى زيردست؛ مجاهدت براى استقلال، مستقل ماندن، مستقل زيستن. استقلال يعنى چه - حالا بعضى‌ها در اصل مفهوم استقلال خدشه ميکنند که يعنى چه استقلال - استقلال يعنى آزادى از اراده‌ى بيگانگان و اراده‌ى ديگران؛ اين معناى استقلال است؛ اين را هيچ عقلى ميتواند انکار کند؟ معناى استقلال اين است که يک ملّتى سرنوشت خودش را خودش تعيين کند. اين کشور سالهاى متمادى دچار استقلال نبود؛ استقلال ظاهرىِ سياسى بود، امّا مغزافزار اين نظام و اين کشور دست ديگران بود؛ آنها بودند که تصميم ميگرفتند؛ آنها بودند که کار ميکردند؛ افرادى هم در داخل بودند، بعضى دلبسته‌ى آنها، بعضى هم نه‌چندان دلبسته، امّا مجبور و ناگزير دنبال آنها راه مى‌افتادند. استقلال، ايستادگى در مقابل يک چنين حالتى است.
خب، مخالفت استکبار با اين عقلانيّت است. اگر کسى خيال کند که اسم اسلام موجب ميشود که با جمهورى اسلامى مخالف باشند، نه، اسم اسلام و ظواهر اسلامى و تشريفات اسلامى هيچ کس را به مخالفت وادار نميکند. امام يک وقتى در يکى از صحبتهايشان ميفرمودند:(۲۸) وقتى که انگليس‌ها در دهه‌ى دوّم قرن بيستم - هزار و نهصد و خرده‌اى - آمدند وارد عراق شدند و مسلّط شدند، بعد آن فرمانده‌ى نظامى انگليسى ديد يک نفرى فريادى بلند کرده، دارد صدايى ميزند، دستپاچه شد - روى مناره يک کسى اذان ميگفت - پرسيد اين سرو صدايى که هست چيست؟ گفتند اذان ميگويد. گفت عليه ما است؟ يکى گفت نه؛ گفت خب، هرچه ميخواهد بگويد. اذانى که عليه او نباشد، «الله‌اکبر»ى که او را کوچک نکند، خب هرچه ميخواهد بگويد، بگويد. مسئله مسئله‌ى اسم اسلام و تشريفات اسلامى نيست. امروز کشورهايى اسم اسلام را دارند، تشريفات اسلامى را هم کم‌وبيش دارند، امّا نفتشان در اختيار استکبار است، امکاناتشان در اختيار استکبار است، منابع حياتى‌شان در اختيار آنها است؛ هيچ مخالفتى با آنها نيست، خيلى هم دوستند.
يک حرف خوبى را اخيراً يک جايى خواندم؛ يکى از کارشناسان دولتى آمريکا گفته است: آشتى ميان ايران و آمريکا امکان‌پذير است، امّا ميان جمهورى اسلامى با آمريکا ممکن نيست؛ حرف درستى زده. ايرانى که در رأس آن خاندان پهلوى باشند - که همه چيزشان را در اختيار آنها ميگذارند - البتّه آشتى با اين ممکن که هيچ، لازم هم هست؛ بالاتر از آشتى هم لازم است. مسئله، مسئله‌ى جمهورى اسلامى است؛ جمهورى اسلامى يعنى استقلال، آزادى، پايبندى به ايمان اسلامى، حرکت در مسير اسلام، تن ندادن به تحميلات دشمنان، دعوت امّت اسلامى به اتّحاد - درست نقطه‌ى مقابل آن‌چيزى که آنها ميخواهند - البتّه با اين بدند. خب، اين عرض اصلى ما بود: خودباورى را فراموش نکنيم؛ ايمان را فراموش نکنيم؛ عمل را فراموش نکنيم؛ تسليم تنبلى و سهل‌انگارى و ملالت و دل‌زدگى نشدن را فراموش نکنيم؛ اينها درسهاى ماه رمضان است.
چند توصيه عرض کنيم: يک توصيه خطاب به همه‌ى مسئولين است. نگاه به اوضاع سياسى جهان و منطقه نشان ميدهد که ما در مقطع حسّاسى هستيم؛ به معناى واقعى کلمه، امروز يک پيچ تاريخى است. اين را بدانيد! اگر قوى نباشيد زور خواهيد شنفت؛ نه از آمريکا و غرب، حتّى از موجودى مثل صدّام. اگر قوى نباشيد به شما زور ميگويند، بر شما تحميل ميکنند. بايد قوى بشويد. عناصر قوّت چيست؟ چگونه ميشود فهميد و قبول کرد که ما قوى هستيم؟ روحيّه، اميد، کاروتلاش، شناخت رخنه‌هاى اقتصادى، رخنه‌هاى فرهنگى، رخنه‌هاى امنيّتى - اينها را بشناسيد و اين رخنه‌ها را ببنديد - هم‌افزايى دستگاه‌هاى مسئول - به هم کمک کنند دستگاه‌ها - هم‌افزايى دستگاه‌هاى مسئول با مردم؛ اينها عناصر قوّت است. اين يک توصيه که اين توصيه به همه است.
توصيه‌ى دوّم اين است که تا ميتوانيد و فرصت هست کار کنيد؛ فرصتها محدود است. ما اشخاص رو به زوالى هستيم، فرصت محدودى داريم، تا ميتوانيم، تا هستيم، کار کنيم. نگوييد نميگذارند؛ اين نميگذارند حرف قابل پذيرشى نيست. خيلى‌ها هم ميگفتند، قبلاً هم ميگفتند، حالا هم بعضى‌ها ميگويند نميگذارند؛ نميگذارند يعنى چه؟ شما چه در مجلس، چه در دولت، چه در قوّه‌ى قضائيّه، چه در نيروهاى مسلّح، چه در بخشهاى گوناگون مربوط به دولت، توانايى‌هايى داريد، امکاناتى در اختيار داريد، از اين امکانات استفاده کنيد؛ تا ميتوانيد کار کنيد؛ نگذاريد لحظه‌اى بيکار بگذرد.
توصيه‌ى سوّم [اين است که‌] حرکت را براساس اصول انقلاب تنظيم کنيد؛ از حاشيه‌سازى پرهيز کنيد، به حلّ مشکلات مردم بپردازيد. رابعاً هم‌گرايى بخشى و هم‌گرايى قوّه‌اى را مهم بشماريد. بنده توصيه‌ى مکرّر ميکنم به مسئولين محترم قواى سه‌گانه که جلساتشان را به‌طور مرتّب داشته باشند؛ خيلى از مسائل در اين جلسات مشترک حل ميشود: جلسات دولت و مجلس، جلسات قوّه‌ى قضائيّه و دولت، جلسات قوّه‌ى قضائيّه و مجلس؛ اين ديدارها، اين تبادل نظرها، اين استفاده‌ى از نظرات يکديگر، موجب هم‌افزايى است. و مسئله‌ى مديريّت جهادى؛ اين توصيه مربوط به همه است.
توصيه‌اى به خصوص دولت و قوّه‌ى مجريّه: اوّلاً اين را همه بدانند، بنده دولت را حمايت ميکنم. من از همه‌ى توانى که در اختيارم هست استفاده خواهم کرد براى کمک به دولت؛ دولت را تأييد ميکنم، حمايت ميکنم، مثل همه‌ى دولتهاى گذشته. نسبت به مسئولان بلندپايه‌ى دولت - آنهايى که ميشناسم - اعتماد دارم. همه‌ى دولتهايى که بعد از انقلاب سر کار آمدند، دولتهاى منتخب مردمند و بنده در همه‌ى اين دوره‌ها - آن‌وقتى که مسئوليّت داشتم - از همه‌ى اين دولتها حمايت کردم. همه‌ى دولتها هم نقاط مثبتى دارند، [هم] نقاط منفى‌اى دارند؛ هيچ دولتى نيست که بگويد من همه‌ى نقاطم مثبت است يا کسى بگويد همه‌ى نقاطش منفى است؛ نه، مثبت و منفى مخلوط است. البتّه نسبت به دولتهاى گذشته، بهتر اين است که نقد به صورت کارشناسى انجام بگيرد؛ نقد در منبرهاى عمومى خيلى مصلحت نيست؛ نسبت به دولت کنونى هم نقد بايد منصفانه، محترمانه، دلسوزانه باشد؛ به معناى مچ‌گيرى، به معناى اذيّت کردن نباشد؛ اين مطلب اوّل. ثانياً به مسئولين دولت عرض ميکنم: اقتصاد مقاومتى را جدّى بگيريد. خب، رئيس جمهور محترم گفتند، مسئولين ديگر هم کم‌وبيش اظهار کرده‌اند، گفته‌اند، منتها بايد عمل کرد: وَ لا مِمَّن عَلى‌ غَيرِ عَمَلٍ يَتَّکِل؛ اين‌جور نباشد که به زبان بگوييم، در عمل کُند حرکت بکنيم. در اقتصاد مقاومتى تکيه بر توليد داخلى است، بر استحکام بنيه‌ى درونىِ اقتصاد است. رونق اقتصادى هم اين است؛ رونق اقتصادى با توليد حاصل ميشود، با فعّال کردن ظرفيّتهاى درونى کشور حاصل ميشود، نه با چيز ديگر.
توصيه‌ى مهم در زمينه‌ى اقتصاد مقاومتى، يکى توصيه‌ى به بانکها است: بانکها بايد نقش ايفا کنند، بايد خودشان را تطبيق بدهند با موادّ سياستهاى اقتصاد مقاومتى و برنامه‌ريزى‌هاى دولت در اين زمينه؛ و ميتوانند نقش ايفا کنند، نقش مثبت؛ البتّه نقش منفى هم ميتوانند. توصيه‌ى مؤکّد به بخش صنعت‌ومعدن: تحرّکشان را بايد افزايش بدهند. بار اصلى بيرون رفتن کشور از رکود و عقب‌ماندگى اقتصادى بر دوش بخش صنعت‌ومعدن است؛ بايد تلاش کنند، تلاش را بايد مضاعف کنند، ظرفيّتها را شناسايى کنند؛ ظرفيّتهاى زيادى در کشور هست، اين ظرفيّتها را فعّال کنند. در مورد بخش کشاورزى؛کشاورزى اهمّيّت حياتى دارد. لازم است نگاه دولت و سياستهاى دولتى به بخش کشاورزى، نگاه حمايت باشد؛ همه‌جاى دنيا هم همين‌جور است؛ از بخش کشاورزى به‌وسيله‌ى دولتها حمايت ميشود. آن‌وقت بايد مشکلات موجود در بخش کشاورزى برطرف بشود؛ مشکلات کشاورزان، مشکلات دامداران - که گاهى شکايتهايى هم به ما ميشود - و انسان رنج ميبرد از بعضى از مشکلاتى که براى اينها وجود دارد.
سوّم: شعار دولت، اعتدال است؛ اعتدال، شعار بسيار خوبى است، ما هم تأييد ميکنيم اعتدال را؛ افراط محکوم است و بد است. سفارشى که من ميکنم اين است که مراقب باشيد جريانهاى مؤمن را با شعار اعتدال کنار نزنند؛ بعضى‌ها اين کارها را دارد ميکنند، من ميبينم در صحنه‌ى سياسى کشور؛ با شعار اعتدال، با شعار پرهيز از افراط، سعى ميکنند جريان مؤمن را که در خطرها آن جريان است که زودتر از همه سينه سپر ميکند، آن جريان است که دولتها را در مشکلات واقعى به معناى حقيقى کلمه حمايت ميکند، کنار بزنند؛ مراقب باشيد. اسلام، مظهر اعتدال است. اين «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَينَهُم»(۲۹) اعتدال است؛ «قتِلوا الَّذينَ يَلونَکُم مِنَ الکُفّار»(۳۰) اعتدال است؛ امربه‌معروف و نهى‌ازمنکر اعتدال است - اعتدال اينها است ديگر - معناى اعتدال اين نيست که ما از کارهاى احساس وظيفه‌اى که فرد مؤمن، جريان مؤمن، مجموعه‌ى مؤمن انجام ميدهد، جلوگيرى کنيم.
سفارش به جريانهاى سياسى و مطبوعاتى؛ يک توصيه به برادران و مسئولان جريانهاى سياسى و مطبوعاتى داريم. مراقب باشيد؛ فضاى جنجالى در کشور به نفع کشور نيست. بعضى‌ها روى اعصاب مردم اين‌قدر راه نروند - که آدم مشاهده ميکند - امنيّت فکرى و ذهنى براى مردم مهم است؛ فضاى دعوا و فضاى اختلاف را افزايش ندهند، تشديد نکنند. حرفهاى دشمنان را هم مرتّب تکرار نکنند. بنده هرروز مبالغ زيادى روزنامه نگاه ميکنيم - مثل خيلى از چيزهاى ديگرى که زياد ميخوانم - گاهى يک حرفهايى، يک تيترهايى در روزنامه‌ها [مى‌آيد] که باب فلان روزنامه‌ى آمريکايى است؛ اتّفاقاً گاهى هم در همان روزنامه‌هاى آمريکايى و غير آمريکايى هم هست که آنها هم گاهى براى ما مى‌آيد مراقب باشيد؛ اين‌جور درست نيست.
يک مسئله‌ى حسّاس کنونى، مسئله‌ى هسته‌اى است که بيانات امروز رئيس جمهور محترم کاملاً خوب و درست بود. طرف مقابل به مرگ گرفته که به تب راضى بشويد. هدف آنها اين است که جمهورى اسلامى را در باب ظرفيّت غنى‌سازى مثلاً - که يکى از مسائل است - به ده هزار سو راضى کنند، منتها از پانصد سو و هزار سو شروع کرده‌اند، که حدود ده هزار سو مثلاً محصول حدود ده هزار سانتريفيوژ - همين قديمى‌هايى که از قبل داشتيم و داريم - است. هدف آنها اين است. مسئولين ما ميگويند ما به ۱۹۰۰۰۰ سو احتياج داريم. ممکن است اين نياز مال امسال و دو سال ديگر و پنج سال ديگر نباشد، امّا اين نياز قطعى کشور است، خب، بايد نياز کشور تأمين بشود. اصل حرفى که آمريکايى‌ها در اين قضيه دارند، حرف ناحقّى است. يک کشورى احتياج به انرژى هسته‌اى دارد، خودش با تلاش خود، با دنبال‌گيرى خود، بدون اينکه از کسى دزدى کند، بدون اينکه با کسى ساخت‌وپاخت بکند، توانسته اين علم را، اين دانش را، اين فنّاورى را براى خود فراهم کند؛ حالا واايستاده‌اند که نه، نبايد. خب چرا؟ اين «نبايد» چه منطقى دارد؟ ميگويند ما از بمب هسته‌اى ميترسيم! اوّلاً تضمين براى جلوگيرى از سلاح هسته‌اى راه‌هاى خودش را دارد؛ اشکالى هم ندارد. ثانياً اگر بنا است که راجع به مسئله‌ى سلاح هسته‌اى کسى نگران باشد، آن، آمريکا نيست. آمريکا که خودش چند هزار کلاهک هسته‌اى دارد، چند هزار بمب هسته‌اى دارد، و خودش به کار برده؛ خب به شما چه! شما چه کسى هستيد که بايستى نگران اين باشيد که فلان کشور به سلاح هسته‌اى دست پيدا ميکند يا نميکند؛ وانگهى آن دستگاه‌هايى که مسئولند، خب بله، ميشود تضمين کرد. [البتّه‌] تضمين هم شده است يعنى روشن است؛ شايد خود آنها هم ميدانند. اصل حرف آنها حرف ناحقّى است.
البتّه ما به تيم مذاکره‌کننده‌مان اعتماد داريم. مطمئنّيم يقيناً آنها به دست‌اندازى به حقوق کشور و حقوق ملّت و کرامت ملّت راضى نخواهند شد و اجازه نخواهند داد که چنين کارى انجام بگيرد. مسئله‌ى ظرفيّت غنى‌سازى يک مسئله است که خيلى مهم است؛ مسئله‌ى تحقيق و توسعه که قطعاً بايد رعايت بشود؛ حفظ تشکيلاتى که دشمن قادر به تخريب آن نيست. روى «فردو» تکيه ميکنند، چون غير قابل دسترسى است براى آنها؛ ميگويند جايى که ما نميتوانيم به آن ضربه بزنيم، نبايد داشته باشيد! اين خنده‌آور نيست؟
مسئله‌ى آخر، هم مسئله‌ى منطقه است و مسئله‌ى عراق است که در حقيقت فتنه است و ان‌شاءالله به توفيق الهى مردم مؤمن عراق خواهند توانست اين فتنه را خاموش کنند و از بين ببرند. و ان‌شاءالله ملّتهاى منطقه روزبه‌روز رو به رشد و اعتلاى مادّى و معنوى پيش خواهند رفت.
پروردگارا! به محمّد و آل محمّد از تو ميخواهيم آنچه گفتيم و شنيديم، براى خودت و در راه خودت قرار بده؛ آن را از ما قبول بفرما. پروردگارا! ما را بر سعى و تلاش و کار مخلصانه موفّق بدار. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد مايه‌ها و موجبات رضايت خود از ما را در اختيار ما قرار بده؛ ما را در اين ماه مبارک از رحمت و مغفرت خود محروم مفرما؛ ارواح طيّبه‌ى شهيدان را، روح مطهّر امام بزرگوار را با اوليائت محشور بفرما. پروردگارا! به محمّد و آل محمّد ما را جزو بندگان شاکر و صابر خود قرار بده.
والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته‌














این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاری موج]
[مشاهده در: www.mojnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 85]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن