واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
ازدواج های بالای خط قرمز ! ( مصاحبه های خواندنی با دختر و پسرهایی که به دلایل خاص خودشان ، هنوز مجردند ! ) حمیدرضا، 26 سالش است و این روزها پس از پایان تحصیل و انجام خدمت سربازی در شرکتی مشغول به کار شده و به رغم اینکه علاقه بسیاری به ازدواج و تشکیل خانواده دارد ...
ازدواج های بالای خط قرمزخانه مستقل، اتومبیل مدل بالا، شغلی با درآمد چند میلیونی، جهیزیه ای از شیر مرغ تا جان ادمیزاد، عروسی مفصل و ریخت و پاش های دهن پر کن، اینها چند نمونه از مواردی است که بسیاری از جوانان وجودشان را برای اغاز یک زندگی مشترک، نه کافی که لازم می دانند! انتظاراتی که در بیشتر موارد باعث می شود ازدواج تا نیمه های دهه سوم زندگی به تعویق بیفتد.یکی از عواملی که باعث شده است نموداری های اماری ازدواج به رغم وجود حجم میلیونی جوانان مجرد در سن ازدواج، اینگونه شیب نزولی خود را طی کنند، تمامیت خواهی اقتصادی جوانان در مسیر ازدواج است، به این معنی که برخی جوانان ازدواج را تنها در شرایطی محقق می دانند که همه چاله مالی شان برطرف شده باشد و بدون هیچ مشکل و کم و کاست، راهی خانه بخت شوند.
مجردخانه ندارم، چطور زن بگیرم؟!حمیدرضا، 26 سالش است و این روزها پس از پایان تحصیل و انجام خدمت سربازی در شرکتی مشغول به کار شده و به رغم اینکه علاقه بسیاری به ازدواج و تشکیل خانواده دارد، تا به حال جرات خواستگاری رفتن را نداشته است. وی در این خصوص می گوید: راستش را بخواهید، در خانه ما زمانی که برای خواهرم خواستگار می امد، مادر و پدرم اول می پرسیدند که آیا خواستگار خانه و خودروی شخصی دارد یا نه و اگر می شنیدند که خدا نکرده خواستگار از داشتن این امکانات بی بهره است بدون فوت وقت، پاسخ منفی می دادند. دراین میان با اینکه من تمایل به تشکیل زندگی دارم، اما زمانی که فکر می کنم اگر خواستگاری رفتم و پدر دختر همان خواسته های پدر و مادرم را طلب کرد، من چه جوابی به او بدهم، در حالی خانه ندارم و تنها می توان با پس از اندازم خانه کوچکی در مرکز شهر اجاره کنم، جرات نمی کنم به حرف دلم گوش بدم و راه تشکیل زندگی و خانواه را در پیش بگیرم.
با این حقوق که به من زن نمی دهند!احسان 31 سال سن دارد و چند سالی است در یکی از ادارات دولتی مشغول به کار شده اما هنوز نتوانسته انتظاراتی را که از نظر خودش برای ازدواج لازم است، مهیا کند. وی در این باره می گوید: پس از چند سال کار کردن فقط یک پراید دارم و مبلغ اندکی که به سختی از پس مبلغ رهن یک خانه کوچک بر می آید، در کنار حقوقی که پایه وزارت کار است، من از شما می پرسم من با این مبلغ از حقوق چطور می توانم از پس تامین هزینه های زندگی بر بیایم در حالی که این مبلغ به سختی کفاف هزینه های دوران تجردم می کند آن هم در شرایطی که در خانه پدرم ساکن هستم و همه هزینه خریدهای خانه بر عهده پدرم است. وی ادامه می دهد: با توجه به هزینه های زندگی مشترک و ازدواج، من هم اگر جای دخترها بودم با مردی با چنین شرایطی ازدواج نمی کردم!در شرایطی که تامین خواسته های ایده الیستی مالی، سن ازدواج را به سالهای دهه سوم زندگی جوانان کشانده، بهترین راه حل این است که تعریفی نو و هماهنگ با شرایط اقتصادی و اجتماعی از شرایط خواستگار مطلوب و جهیزیه مناسب مطرح شود
خواستگارهایم خانه و ماشین نداشتن، تجرد را ترجیح دادم!مریم 30 سالش است و پس از پایان تحصیلاتش در یکی از دانشگاه های معروف کشور، چند سالی است که یکی از دارات دولتی مشغول به کار شده و از قضا در کارش هم بسیار موفق است. مریم اما تا به حال ازدواج نکرده است و زمانی که از دلایل ازدواج نکردش از او می پرسیم می گوید: من خواستگارهای زیادی داشته ام که برخی ها به دلم می نشستند و برخی نه، آن عده از خواستگارهایی که توان مالی داشتند، دلنشین نبودند و ان عده ای از خواستگارهایی هم که به نظرم مقبول می افتادند، توانایی خرید خانه و خودرو و تامین آن مدل از زندگی که در رویاهای من بود را نداشتند و در نهایت من مجرد ماندم. وقتی که نظر از او در خصوص معیارهای مالی همسر ایده ال می پرسیم پاسخ می دهد: خب مردی که یک خانه حداقل 100 متری در یکی از نقاط خوش آب و هوای شمال تهران داشته باشند، درامد ماهیانه اش سه میلیون تومانی باشد و بتواند سالی یک بار مرا به سفر خارج از کشور هم ببرد!
ازدواج یا رهبانیت؟!جهاز 50 میلیونی از کجا بیاورم؟!لیلا، 27 ساله است و تا به حال خواستگارهای مناسبی هم داشته اما به هیچ کدامشان پاسخ مثبت نداده است. وقتی در خصوص دلیل این تصمیمش از او می پرسیم، می گوید: من اگر بخواهم به یکی از خواستگارهایم پاسخ مثبت بدهم و راه خانه بخت را در پیش بگیرم، باید بتوانم جهزیه تهیه کنم و با توجه به قیمت های این دوره، باید 50 میلیون پول برای خرید اقلام جهیزیه پول داشته باشم و زمانی که من یک دهم این مبلغ را هم ندارم، چطور می توانم به خواستگارهایم پاسخ مثبت بدهم؟!
قرار نیست اول زندگی همه خانه و ماشین و جهزینه کامل داشتایده ال نگری مالی جوانان در زمینه ازدواج باعث شده که بسیاری از آنها سالهای جوانی را در تنهایی سپری کند در حالی که می توانند با نوع دیگر نگریستن و پایین اوردن سطح انتظارات، این سالها را در کنار همسر و همراهی بگذارند که با بودنش، شادی عشق را به زندگیشان می آورد. برای این تغییر رویکرد کافی است جوانان خواسته های و انتظاراتشان را به وضعیت موجود و غالب اجتماع هماهنگ کنند، به عنوان مثال زمانی که پایه حقوق وزارت ارشاد 650 هزار تومان است و هزینه خرید یک متر خانه در مرکز شهر تهران 5 میلیون تومان است، چطور می تواند انتظار داشت که جوانی 25، 26 ساله خواستگار، خانه شخصی داشته باشد؟! یا در طرف دیگر ماجرا با در نظر گرفتن همین حقوق پایه وزارت کار چطور می توان انتظار داشت پدر عروس که به غیر از این دختر ، حتما فرزندان دیگری هم دارد، بتواند از پس خرید جهزیه های 50 میلیونی بر بیاید.در این میان مدیران رسانه ای و مسئولان با ترویج ازدواج های آسان بازتعریف معیارهای اقتصادی ازدواج مناسب می تواند راه را بر تدوام باورهای ناصحیحی که فقط ازدواج را دشوار می کند،مسدود کنند
ازدواج سادهدر شرایطی که تامین خواسته های ایده الیستی مالی، سن ازدواج را به سالهای دهه سوم زندگی جوانان کشانده، بهترین راه حل این است که تعریفی نو و هماهنگ با شرایط اقتصادی و اجتماعی از شرایط خواستگار مطلوب و جهیزیه مناسب مطرح شود تا بر اساس آن ایده الهای ذهنی جوانان و خانواده هایشان با واقعیت های اجتماعی چنین فاصله نجومی نداشته باشد. در این میان مدیران رسانه ای و مسئولان با ترویج ازدواج های آسان بازتعریف معیارهای اقتصادی ازدواج مناسب می توانند راه را بر تدوام باورهای ناصحیحی که فقط ازدواج را دشوار می کند ، مسدود کنند. تبیان
سه شنبه 17 تیر 1393
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]