تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834893115
روایتی از یک رفاقت ۳۰ ساله دو بهشتی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
روایتی از یک رفاقت ۳۰ ساله دو بهشتی
همان طور که میدانید وقتی دو نفر که سالهای متمادی، بیش از 30 سال با هم زندگی میکردهاند، مشکل میتوانند روی یک چیز به عنوان خاطره انگشت بگذارند
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، بی شک، آیت الله دکتر مرتضی مطهری و آیت الله دکتر بهشتی، دو رکن رکین در امسیر انقلاب اسلامی، خصوصا طی آخرین ماه های منتهی به تشکیل نظام اسلامی به شمار می روند. این دو از زبده ترین شاگردان معمار کبیر انقلاب اسلامی بودند که امید می رفت، حضوری طولانی مدت در جمهوری اسلامی داشته باشند و این حکومت نوخاسته را از برکات وجودی خود بهره مند سازند اما تقدیر الهی چیز دیگری بود و شد آن چه شد. آن چه خواهید خواند، سخنانی است از شهید دکتر بهشتی، در وصف آیت الله دکتر مرتضی مطهری. این دو عزیز، بیش از 30 سال سابقه رفاقت و آشنایی داشتند و جدایی شان از یکدیگر نیز تنها 26 ماه به طول انجامید و امروز، هر دو، روزی خور سفره اباعبدالله الحسین(ع) هستند. همان طور که میدانید وقتی دو نفر که سالهای متمادی، بیش از 30 سال با هم زندگی میکردهاند، مشکل میتوانند روی یک چیز به عنوان خاطره انگشت بگذارند. ولی یک خاطره خوب که به همان سالهای اول انس و آشناییمان با شهید مطهری مربوط میشود، مربوط به سال 1326 است یعنی 34 سال قبل، در یکی از روزهای میلاد یکی از ائمه در ماه رجب یا شعبان، دقیقا به خاطر ندارم، در حجره یکی از دوستانمان (آقای ایزدی نجفآبادی، امام جمعه نجفآباد)، در «مدرسه حاج ملاصادق» قم مهمان بودیم. در آن روز باز صحبت از این رفت که باید روحانیت برای موثر واقعتر شدن خودش تلاش کند. سه نفری با هم صحبت کردیم و گفتیم. (در آن سفر به همراه شهید مطهری بودیم) قرار شد برویم (به مناطق محروم) اگر جایی هم نبود- چون تابستان بود- با همان عبای خودمان هر جا که شد بخوابیم و خوراک هم خودمان تهیه کنیم، به طوری که آزاد بتوانیم فعالیت تبلیغی داشته باشیم. این سفر با موفقیت انجام گرفت و در بازگشت از این سفر در اول ماه شهریور 1326 نشستیم و یک برنامه مطالعاتی متناسب با این سفرها تنظیم کردیم و ما هیجده نفر به گروههای سه نفری تقسیم شدیم و هر گروهی یک یا دو رشته را انتخاب و شروع به کار کردند. اقای مطهری و منتظری و من سه نفری در گروه «اسلام و ماتریالیسم» و «مادی گری در اسلام» وارد مطالعه شدیم. خاطره زیاد است. خدا رحمت کند او را و یادش گرامی باد. مرحوم مطهری در جامعه معاصر ما، چهره علمی، فکری، تحقیقی و پربرکتی در رابطه با اوج دادن به اندیشه اسلامی و عرضه کردن مسائل پیچیده اسلامی عصرمان به صورتی تحقیق شده و با شیوه منطقی مطلوب و موثر بود. مطالعات گسترده ایشان در زمینههای مختلف ادب، فقه، اصول، تفسیر، فلسفه، عرفان و مسائل گوناگون اجتماعی و قریحه سرشار و توانایی به گفتن و نوشتن و نیز سادگی در معاشرت و برخورد ایشان را در تفکر اسلامی و شکل گرفتن و رشد این تفکر بخصوص در نسل جوان تحصیلکرده به ایشان منزلتی خاص داده بود. (از طرف دیگر) گستره خاص تاثیر آثار مرحوم استاد مطهری در سراسر کشورمان و در بیرون مرزها، و نشر وسیع آثار ایشان در داخل و خارج و ترجمه قسمتی از این آثار به زبانهای دیگر، خود نشانهای از این منزلت است. امیدوارم این تلاشهای ارزنده در راه شناخت هر چه کاملتر و عمیقتر اسلام و یافتن پاسخهای حسیب اسلام به سوالات و مسائل روز همچنان ادامه یابد و انقلاب اسلامی ما با بقای فکری، فرهنگی و هنری فراوانی همراه گردد. بیشک تداوم انقلاب ما سخت به این رشد بستگی دارد و تلاش در این راه خدمت بزرگی به پیشرفت و تداوم انقلاب میکند. یادم است که در سال 1326 که در قم با آقای مطهری، اقای منتظری و آقایان دیگر علاوه بر درس و بحث و کارهای طلبگیمان همیشه به فکر سامان دادن به روحانیت و پربار کردن این نهاد اسلامی، اجتماعی بودیم. در همان سال که یک حرکتی را در یک جمع حدود هفده-هجده نفری انجام دادیم که زمینهای بود برای همکاری بیشتر و پردوامتر در جلسهها و بحثهای مختلف همواره این سخن میرفت که باید برای عظمت فکری و معنوی و تعالی اخلاقی و سامان یافتن هر چه بیشتر روحانیت تلاش کرد. در سال 1340 پس از فوت مرحوم آیتالله بروجردی، جمعی برای بحث و گفتوگو پیرامون مرجعیت و روحانیت در تهران به وجود آمد که مجموعه آن ها در همین کتاب بحثی درباره مرجعیت روحانیت تنظیم و چاپ شد. شوری بود در همه برای این که چگونه باید برای رشد روحانیت و سازماندهی به آن تلاش کرد. این شور و علاقه در ایشان و در همه ما همیشه حضور و وجود دارد؛ و همیشه در این اندیشهایم که چه خدمتی باید در این راه انجام دهیم. مرحوم آقای مطهری در آخرین سالهای زندگی شان بر آن شدند که سفرهایی مرتب به قم بروند. و با شروع بحثهای پرمحتوی برای طلاب درس خواندهتر و فاضلتر حرکتی را در راه غنای فکری حوزه دنبال کنند و توسعه بدهند. حرکتی که چه بسا میتوانست به ساماندهیهای دیگر هم بینجامد، دریغا که این حرکت پربرکت ایشان با شهادتشان ناتمام ماند. اما مرحوم مطهری نقشی موثر و پربار بر روی جوانان داشت؛ چون از یک سو با مطالعه روی مسائل مورد نیاز تحصیل کردهها و دانشگاهیها و یافتن پاسخهای منطقی و اسلامی به آن ها و عرضه آن پاسخها به این نسل خودبهخود پیوند نزدیکتری میان خودشان و اسلام و این قشر بوجود میآوردند و از این طریق به طور طبیعی، ایشان که روحانی بودند، با این جوانها بیشتر نزدیک میشدند و بیشتر با هم جوش میخوردند. و از یک طرف در این گفتوگوها و برخوردها و سوال و جوابها و بحثها با پی بردن به معماهایی که از نظر فکری سر راه نسل جوان علاقمند به اسلام قرار میگرفت و منتقل کردن این ها به روحانیون دیگر و حوزهها، باز یک زمینه طبیعی برای رشد این پیوند را فراهم میکرد. همچنین نوشتهها و سخنرانیها که خودبهخود مورد رغبت و علاقه هر دو گروه قرار میگرفت و به طور طبیعی این ها را به یکدیگر پیوند میداد. از باب مثال وقتی که بحث زن در جامعه مطرح میشد و مسائل و سوالات پیچیدهای از طرف نویسندگان دیگر در مجلهها و در سخنرانیها مطرح میشد، ایشان با استفاده از معلومات و قدرت فکری شان به میدان میآمدند؛ مقاله و کتاب مینوشتند، بعد مجموعهاش به صورت «نظام حقوق زن در اسلام» منتشر شد. به این ترتیب خود این تفکر هم به رشد تفکر اسلامی کمک میکرد، هم به نزدیک شدن این دو گروه و دو قشر به یکدیگر.
شهید بهشتی در کنار شهید مطهری یکی از مسائلی که من با آقای مطهری مکرر در جلسهها و بحثها و دیدارها بر آن تکیه میکردیم، مساله رابطه ما و جامعه ما با روحانیت بود. ایشان مکرر میفرمود: «من طرفدار سرسخت اصلاح روحانیت و مخالف سرسخت اسلام منهای روحانیت هستم.» غالبا هم ایشان مقید بود این دو را هم وزن از نظر تاکید بیان کند و نشان بدهد که به همان اندازه که به بقای روحانیت در جامعه و دوام نقش روحانیت در جامعه معتقد است، به همان اندازه هم به اصلاح روحانیت معتقد است و علاقه دارد. این جزو تکیه کلامهای این برادر عزیزِ فقیدِ محققِ عالیقدر بود. در یکی از مجموعههایی که باز بنده و ایشان و چند تای دیگر در سال 1340 در تهیهاش شرکت داشتیم، بحثی پیرامون مرجعیت و روحانیت بود. در آن مجموعه بحثی که من تهیه کردم، عنوانش روحانیت در اسلام و در میان مسلمان است که نقطهنظرهایم در آن تاریخ، یعنی 19 سال قبل در آن مقاله، منعکس است و هر چه جلو آمدم، در تجربه اجتماعی میبینم آن نقطهنظرها منطبق است با واقعیتهایی که تجربه نشان میدهد. مرحوم آقای مطهری هم در آن مجموعه، دو تا مقاله جالب دارند. در آن موقع این را هم برایتان بگویم که این مجموعه به این صورت تهیه میشد که آقای مهندس بازرگان و آقای دکتر سحابی بعد از فوت مرحوم آیتالله بروجردی -طاب ثراه- دعوت کردند از عدهای که روزهای جمعه جلسه بحث و سمینار گونهای داشته باشند، و درباره مسائل مربوط به روحانیت و مرجعیت هر یک از حاضران متعهد بشود که حداقل یکی از این بحثها را بنویسد و در این جلسه به معرض تبادلنظر بگذارد و بعد از این که پخته شد، از مجموعه این ها یک کتاب که راهنمای مردم باشد، تنظیم و منتشر شود. بنابراین کیفیت تهیه این مجموعه این نبود که چند تا موضوع انتخاب بکنند و هر کسی برود خودش یک مقاله بنویسد. این طور نبود، بلکه موضوعات مطرح شد. بحث شد و بعد از یک بحث مقدماتی هر کسی یک یا دو موضوع را انتخاب کرد و نوشت و دو مرتبه نوشته را آوردند و در آن جا مطرح کردند و به این صورت که میبینید، درآمد. جلسات هم تا آن جا که یادم میاید مرکزش منزل جناب آقای دکتر سحابی بود و شاید هم حدود 7- 8 ماه طول کشید. به خوبی یادم هست که پیرامون مسائل روحانیت خیلی بحث شد و باز مرحوم آقای مطهری، این طور با مساله برخورد میکردند که روحانیت در یک جامعه اسلامی نقش بنیادی اصلی دارد ولی باید اصلاح شود و باید برای اصلاح آن کوشش کرد. پس این به عنوان یکی از اصول فکری و خطوط فکری این استاد، باید شناخته بشود که جامعه اسلامی با حفظ و نهاد روحانیت با تلاش برای اصلاح آن کوشید. من در آن مقاله «روحانیت در اسلام و در میان مسلمین»، مطلبی را مطرح کردم و آن این است که در اسلام و در خود فرهنگ اصیل اسلامی، ما روحانی و روحانیت نداریم. آنچه در فرهنگ اصیل اسلام داریم، «عالِم» است. عالِم متعهدِ آگاهِ فقیهِ اسلامشناسِ اسلام دان. روایات ما در زمینه روحانی و روحانیت نیست. آن چه ما در اسلام داریم، عالِم اسلامی و عالِم متعهد و فقیهِ عادلِ مخالفِ هوا، مطیعِ امر مولاست ولی به هر حال این واژه آمد توی فرهنگ ما. ما بخواهیم یا نخواهیم، امروز میگویند: «روحانیون، روحانیت، جامعه و روحانیت» سر کلمه هم که نمیشود این قدر ایستاد. سعی کنیم محتوی را درستش کنیم. ما حالا وقتی میگویم روحانیت، یعنی علمای صاحب علم و تقوی که توانایی الگو بودن برای جامعه داشته باشند؛ الگویی در اندیشه خالص اصیل اسلامی و الگویی در عمل اسلامی. پس وقتی میگوییم جامعه ما و اسلام ما بدون روحانیت نمیشود، یعنی بدون چی نمیشود؟ یعنی بدون علمای اسلامی که دارای بهره و سرمایه فراوان از علم، اسلامشناسی، فضلیت، تقوی و تجسم عملی اسلام باشند. آخرین دیدار با آیتالله مطهری چند روز قبل از شهادت آیتالله مطهری با هم صحبت میکردیم. ایشان میفرمود: «بنا دارم روزهای رفتن به قم را زیادتر بکنم. اگر بشود، حداقل میخواهم سه روز هفته را در قم باشم.» ایشان درسهایی را در قم شروع کرده بودند؛ به منظور این که در جهت دادن به اندیشه و بینش و برداشت اصیل اسلامی در مرکز روحانیت شیعه یعنی قم، و ساختن طلاب جوان، این مرکز انقلاب و ستاد انقلاب فرهنگی ایران نقش موثرتر و پربارتری را ایفا کنند. از قضا در آن روز که شاید هم آخرین دیدار ما در منزل خود ایشان هم بود، این صحبت به میان آمد که ماها گرفتار مسئولیتهای اجتماعی شدهایم. حضورمان در میدان فعالیتهای ایدئولوژیک، فعالیتهای تحقیقی در شناخت اسلام و فعالیتهای تبلیغی در رساندن این شناخت به مردم از طریق سخنرانی، از طریق مقاله و کتاب، دارد ضعیف میشود. خود مرحوم آقای مطهری دیگر چند ماه بود فرصت یک سطر نوشتن هم نداشت. ما ناچار بودیم مطالعات سیاسی و اجتماعی روز را بکنیم. ناچار بودیم گزارشهای روزانه را بخوانیم. ناچار بودیم اخبار این طرف و آن طرف را بخوانیم. ناچار بودیم نامههای مردم را بخوانیم، نامههایی که در برابرش غالبا خجلیم، برای این که کار فوری و علاج فوری از دستمان ساخته نیست. میخوانیم، مطالعه میکنیم، بحث میکنیم، تجزیه و تحلیل میکنیم، جمعبندی میکنیم، اما این ها در زمینههای ایدئولوژیک دیگر نیست. به ایشان میگفتم: «برادر عزیز این حد از فرو رفتن و غرق شدن خودمان را در این گونه از مسئولیتها و این گونه کارهای روزانه خطرناک میبینم.» ایشان هم میفرمود: «درست است» و به همین دلیل بعد فرمود: «من بنا دارم هر چه زودتر، روزها و ساعات بیشتری را برای پرداختن به این واجب بزرگ آزاد کنم.» من از این سخن ایشان خیلی خوشحال شدم و به ایشان گفتم: امیدوارم تا وقتی که ما فرصت پیدا کنیم، عین این برنامه را دنبال کنیم، حضور خلاق و فعال و زنده و سازنده شما به مقدار زیادی، این کمبود و نارسائی را جبران کند. به همین دلیل هم اول بار که خبر شهادت ایشان را شنیدم، گذشته از الم و رنج و دردی که یک دوست چندینده ساله در خودش احساس میکند، این خاطره قبل از هر خاطره دیگری در ذهنم زنده شد. به برادران در همان جلسه که صبح به منزل ایشان رفتم، گفتم: دوستان، اولین جملهای که به دنبال این شهادت در ذهنم زنده شد، این قرار استاد مطهری بود که میخواست برای پر کردن این خلاء وحشتناک مثل گذشته پرتلاش و پرتوان حضورش را زیادتر بکند. این که میگویم من به این مساله سخت معتقد بودم، هم از 8-9 ماه قبل خودم همین تصمیم را گرفته بودم. تصمیم داشتم که تا آن جا که میشود در میدان بحث و بررسی و تحقیق و تبلیغ اسلام اصیل و خالص متمرکز شوم. به همین دلیل از پذیرفتن هر مسئولیتی خودداری میکردم، مگر این که یک فریضه عینی و یک واجب عینی باشد و تشخیص این واجب عینی بودن را هم گذاشته بودم در اختیار امت و امام و حتی در این مسئولیت اخیر که امام به عنوان واجب عینی فرمودند و پذیرفتم، همان موقع به دوستان گفتم قرار ما محفوظه، من صبح تا ظهر در این مسئولیت خطیر، خودم را متمرکز میکنم؛ ولی بعدازظهر و شب باید در آن مسئولیت حاضر باشم و خوشبختانه از آن موقع این برنامه را کم و بیش آغاز کردم و حالا هفتهای ده، دوازده ساعت در این کارهای ایدئولوژیک میتوانم کار بکنم و برنامهای را هم برای دوستان دانشجو آغاز کردهام. این را برای این میگویم که من با تمام وجود به این آرمان معتقد بودم و هستم و امروز و این روزها رنج میبرم که برادران روحانی، برادران دانشجو، خواهران دانشجو و مردم معمولی میآیند و میگویند که فلانی چه باید کرد؟ نسل جوان ما در معرض هجوم ایدئولوژیهای ضد اسلام و یا التقاطی، ممکن است آسیبپذیر باشد. تا موقع شهادت آیتالله استاد مطهری ماها، همین چیزهایی که از ساده زیستن و... میگوییم کاملا میتوانستیم رعایت کنیم. من با همان کیفیتی که قبلا میآمدم، میرفتم. محافظ و مراقبی هم نمیخواستم؛ خیلی راحت، آسان، بیریا و بدون هیچگونه قیدی و بدون هیچگونه امر اضافی آمد و شد میکردیم. توی خانه (محافظ) مسلحی نبود، در خانه ما هم (محافظ) مسلحی نبود؛ تنها میرفتیم، تنها میآمدیم. پس از شهادت آیتالله مطهری و ترور ایشان، شما امت در همان تشییع جنازه ایشان فریاد کشیدید و امام هم امر فرمود «که نمیشود، باید از این ها مراقبت کنید.» بنده خودم را میگویم چیزی هم نیستم که حالا بخواهند از من مراقبت کنند؛ ولی خب، بالاخره حالا فعلا این طور شده که میگویید. باید مراقبت کنید. ویژه نامه پاسداشت سی و سومین سالگرد شهادت «سید مظلوم امت»/17 انتهای پیام/ب
93/04/17 - 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]
صفحات پیشنهادی
لحظات دردناک وداع پدر با پسر 19 سالهاش+ تصاویر
لحظات دردناک وداع پدر با پسر 19 سالهاش تصاویرپدر و دیگر اعضای این خانواده لحظه های سختی را می گذراندند از یک طرف باور مرگ مغزی و پایان زندگی فرزندشان سخت بود و از یک طرف درصد بازگشت بیماران مرگ مغزی به زندگی در حد صفر شاید همه ما در زندگی لحظات تلخ و البته سختی را تجربه کرده بخاطرات ناطق نوری از شهید بهشتی، محاکمه گروه فرقان، دورویی منافقین، علی جنتی، دانشکده شنگول و منگول، دادگاههای
خاطرات ناطق نوری از شهید بهشتی محاکمه گروه فرقان دورویی منافقین علی جنتی دانشکده شنگول و منگول دادگاههای بعد از انقلاب و مرحوم دکتربهشتی خیلی به من لطف داشتند عموما ایشان از طلبههای تیز و زرنگ خیلی خوششان میآمد در این رفتوآمدها ایشان هم آنقدر مرا جلب کرده بود که حکینه پسر 19 ساله زندگی اش را به باد داد
کینه پسر 19 ساله زندگی اش را به باد داد من ديگر چيزي براي پنهان کردن ندارم و حقيقت ماجرا لو رفته است آنچه مي گويم عين حقيقت است به این مطلب امتیاز دهید به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از خبرآنلاین خودروهاي پليس مقابل ساختمان در حال احداث واقع در بولوار شريعتي مشهدنماینده خبرگان رهبری: شهید بهشتی از استوانه های تنومند انقلاب است
نماینده خبرگان رهبری شهید بهشتی از استوانه های تنومند انقلاب است ارومیه - ایرنا - نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری با گرامیداشت سالگرد شهادت دکتر بهشتی و یارانش گفت شهید بهشتی از استوانه های تنومند نظام و انقلاب اسلامی بود حجت الاسلام والمسلمین عسگر دیرباز روزخاطرات ناطق نوری از شهیدبهشتی،محاکمه گروه فرقان،دورویی منافقین، علی جنتی،دانشکده شنگول و منگول و...
خاطرات ناطق نوری از شهیدبهشتی محاکمه گروه فرقان دورویی منافقین علی جنتی دانشکده شنگول و منگول و سیاست > احزاب و شخصیتها - حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر ناطق نوری در مصاحبه ای که با فرزند شهید بهشتی انجام داده و روزنامه شرق آن را منتشر کرده گفته است من از آقایشهید بهشتی به روایت ناطق نوری
شهید بهشتی به روایت ناطق نوری مرحوم دکتربهشتی خیلی به من لطف داشتند عموما ایشان از طلبههای تیز و زرنگ خیلی خوششان میآمد در این رفتوآمدها ایشان هم آنقدر مرا جلب کرده بود که حسابی مریدش شده بودم هرچه ایشان میگفتند ما عمل میکردیم تا رسیدیم به ماجراهای سال 56 که زلزله طبس پینماینده خبرگان رهبری: شهید بهشتی از استوانه های تنومند انقلاب بود
نماینده خبرگان رهبری شهید بهشتی از استوانه های تنومند انقلاب بود ارومیه - ایرنا - نماینده مردم آذربایجان غربی در مجلس خبرگان رهبری با گرامیداشت سالگرد شهادت دکتر بهشتی و یارانش گفت شهید بهشتی از استوانه های تنومند نظام و انقلاب اسلامی بود حجت الاسلام عسگر دیرباز روز شنبه دتصویر کمتر دیده شده از آیتالله بهشتی
تصویر کمتر دیده شده از آیتالله بهشتی شهید آیتالله بهشتی برای سرکشی و بازدید به دستور حضرت امام ره به مازندران آمده بودند و با تقاضای برادر پاسدار مرحوم کاظم اکبری یکی از فعالان سپاه در مازندران عکسی یادگاری با جمعی از رزمندگان گرفتند شهید مظلوم آیتالله بهشتی برای سرکشی و بازاحترام خاص بهشتی به هگل
شنبه ۷ تیر ۱۳۹۳ - ۰۹ ۴۲ دیدار شهید بهشتی از قبر هگل در برلین شرقی می تواند بیان گر احترام فراوان عالمان شیعی باشد که به اندیشمندان بزرگ فارغ از اختلاف نظرشان با آنها ابراز میدارند ویلهلم فریدریش هگل فیلسوف بزرگ آلمانی است که نظریات او درباره خدا و دین همواره مورد مناقشه فیلسفرزند شهیدبهشتی: ما فرزند اکنونیم/ شهید بهشتی خطاب به هملباسان خود میگوید «مبادا در مقابل سوالات جوانان
فرزند شهیدبهشتی ما فرزند اکنونیم شهید بهشتی خطاب به هملباسان خود میگوید مبادا در مقابل سوالات جوانان ما عصا بلند کنید و برآشوبید بهشتی افزود شرط ورود به این تخاطب عمق ایمان و انتخاب آزادانه است اگر بخواهیم با تحمیل ایمان وارد این وادی شویم به جایی نخواهیم رسید باید اکنوننیاز روز؛ منش بهشتی
نیاز روز منش بهشتی تهران - ایرنا - 33سال از شهادت قافله سالار و سیدالشهدای انقلاب اسلامی و یاران ارجمند ایشان می گذرد فرشاد مومنی مسوول پیشین شاخه دانش آموزی حزب جمهوری اسلامی روز شنبه در روزنامه شرق نوشت در این مدت به نسبت طولانی غم ها شادی ها و فراز و فرودهای بی شماری را تجپیام شهیدی به مناسبت سالروز شهادت شهید بهشتی
پیام شهیدی به مناسبت سالروز شهادت شهید بهشتی تهران- ایرنا- رییس بنیاد شهید و امور ایثارگران طی پیامی در سالروز شهادت آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یارانش بر ساحت ایمان تمام شهدای ایران اسلامی بویژه شهدای قوه قضائیه ادای احترام کرد به گزارش ایرنا از اعلام روز شنبه بنیاد شهید حوزیر اطلاعات: باید «بهشتی» های زمان خود را حفظ کنیم
وزیر اطلاعات باید بهشتی های زمان خود را حفظ کنیم تهران - ایرنا - وزیر اطلاعات شامگاه جمعه در مراسم سی و سومین سالگرد شهدای هفتم تیر دلیل بروز فاجعه هفتم تیر را غفلت عنوان کرد و اظهار داشت امروز باید بهشتی های زمان خود را حفظ کنیم به گزارش خبرنگارسیاسی ایرنا حجت الاسلام والمسخاطرات کرباسچی از دوران طلبگی و شهید بهشتی: با توصیه بهشتی بعد از حوزه به رشته ریاضی رفتم/ بهشتی افکار شریعتی
خاطرات کرباسچی از دوران طلبگی و شهید بهشتی با توصیه بهشتی بعد از حوزه به رشته ریاضی رفتم بهشتی افکار شریعتی را قبول داشت ایشان منتقد فحاشی علیه مخالفان بود بحث آقای بهشتی طوری بود که خیلی وقتها زمانی که انسان نزد ایشان مینشست فراموش میکرد کنار یک مجتهد حوزه علمیه قم نشستهشهادت آیت الله بهشتی، بیداری جدیدی در کشور ایجاد کرد
حجت الاسلام والمسلمین صدیقی شهادت آیت الله بهشتی بیداری جدیدی در کشور ایجاد کرد گرگان – ایرنا – امام جمعه موقت تهران و مشاور عالی رییس قوه قضائیه کشور گفت با شهادت آیت الله بهشتی و 72 تن از یارانش بیداری جدیدی در کشور ایجاد شد به گزارش خبرنگار ایرنا حجت الاسلام والمسلمین کماموران اورژانس جان زن 45ساله فارسانی را نجات دادند
ماموران اورژانس جان زن 45ساله فارسانی را نجات دادند شهرکرد- ایرنا-سرپرست مرکز مدیریت حوادث و فوریت های پزشکی چهارمحال وبختیاری گفت زن 45 ساله فارسانی که بر اثر استنشاق گازهای سمی متساعد شده از موادشیمیایی دچار ایست کامل قلبی ریوی شده بود توسط ماموران اورژانس به زندگی دوباره بازدستورالعمل فروش زمین ۹۹ساله به صاحب مسکن
دستورالعمل فروش زمین ۹۹ساله به صاحب مسکن با تصويب هياتمديره شركت عمران شهرهاي جديد و موافقت وزير راهوشهرسازي امكان فروش زمينهاي 99ساله به 400 هزار مالك مسكن مهر در 18 شهرجديد كشور فراهم شد طبق اين مصوبه كه فعلا فقط براي شهرهاي جديد قابليت اجرا دارد در صورتي كه مالكان مسكن-
گوناگون
پربازدیدترینها