واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
دگردیسی داعش وبلاگ > تاجیک، نصرت اله - داعش آغاز و پایان دگردیسی القاعده نیست ولی نسخه جدید و شکلگیری موجود ناقصالخلقهیی است که در رحم تحولات و دگرگونیهای منطقهیی موجودیت یافته است. این موجود که در هیچ یک از اندامهای زیستیاش تناسبی وجود ندارد توسط تحولات سوریه خلق و به وسیله سیاستهای غرب مخصوصا امریکا، انگلیس و فرانسه سزارین شده و در دستگاه آنکوباتور سعودی، ترکیه و قطر به عنوان رقیبهای سیاستهای منطقهیی ایران نگهداری و تغذیه میشود. اگرچه این موجود نارس هنوز مراحل اولیه شکلگیری خود را میگذراند ولی حرکات و اعمالش اثرات ژئوپولتیکی شگرفی دارد. این امر نیازمند توجه و طراحی سیاستهای رویارویی مناسب با این پدیده از سوی دستگاه سیاست خارجی کشور است.
در طول اين دو هفته كه از حمله اين گروه به موصل و سقوط اين شهر گذشته و به تدريج تاكنون به چهار شهر رسيده است، آنچه در رسانهها انعكاس يافته فقط حركات كلامي و انذاري را از سوي سياستمداران، نويسندگان و دستگاههاي درگير با سياست خارجي شاهد بودهايم. در اين روند جديد بايد دقت كرد كه القاعده تركيبي چندمليتي از مبارزاني بود كه زمين نداشت و هويت خود را در آزادسازي افغانستان جستوجو ميكرد . تا از آنجا حركت جهاني خود را عليه غرب آغاز كند. اما داعش اصلاح شده ژن القاعده است كه اوضاع منطقه به عنوان رحم آماده براي رشد اين موجود است. در اين روند ابتدا توسط سه كشور تركيه، قطر و سعودي و با كمك انگليس، فرانسه و امريكا در سوريه صاحب زمين شد و آن را نيز به عراق گسترش داد تا پايگاه منطقهيي خود را عليه شيعيان بنا كند.
با اين ديدگاه تحولات كنوني در عراق گذرا نيست بلكه مستمر، داراي تاثيرات منطقهيي و جهاني و براي ايران راهبردي است. اين تحولات را نميتوان صرفا با نگاه به پوسته بيروني تحولات كه وقايع صحنه عملياتي است تجزيه و تحليل كرد و براي طراحي راهبرد ايران در قبال اين تحولات بايد به زير پوسته تحولات ژئوپولتيك منطقه و به هم زدن توازن منطقهيي به ضرر ايران نيز سرك كشيد. اين تحولات علاوه بر به هم زدن قدرت تاثيرگذاري هر يك از اطراف قضيه خاورميانه ميزان برخورد آنها با يكديگر را تند و تيزتر كرده و روال منطقي شكلگيري روند جديد سياست و حكومت در خاورميانه را دچار دگرگوني خواهد كرد. تحولات ميداني كنوني ريشههاي متعددي دارد و با معادلات خطي قابل حل و تفسير نيست. بيشك كشيده شدن ماجراي سوريه به عراق ميتواند تا حدي پارامترها و عوامل موثرتر را جلوي چشم ما بياورد و اگر اين جريان به لبنان بكشد به صورت خيلي شفافتري ميتوان به تبيين روند كنوني سياستهاي منطقهيي و فرامنطقهيي عليه ايران واقف شد.
اگرچه تمامي اطراف موثر در اين تحولات و كساني كه مديريت آن را به عهده دارند صحبت از راهحل سياسي ميكنند ولي هم راهحل سياسي مورد نظر غرب يعني تغيير ساختار به گونهيي است كه امتياز و ميزان قدرت بيشتري به گروههاي ديگر داده شود كه معلوم نيست اين امتياز از جيب چه كسي بايد داده شود؟ و هم نسخه پيشنهادي هر يك متفاوت است. به طور مثال نگاهي مياندازيم به موضع امريكا نسبت به اين تحولات و ديدگاه يا خواستهاش از ايران در اين زمينه. احتمال همكاري ايران و امريكا در مورد داعش و تحولات عراق اين روزها به دغدغه اصلي تمامي كشورهاي منطقه از يكسو و عناصر تاثيرگذار در سياست خارجي امريكا و مخصوصا كنگره امريكا از سوي ديگر تبديل شده است. در پرتوي اين نگرانيها اگر چه وزير امور خارجه امريكا طي سفرش به عراق صحبتي از نقش ايران در حل مشكلات اين كشور به ميان نياورده است ولي قبل از سفر در گفتوگويي با شبكه خبري ان?بيسي امريكا گفته كه دو كشور ايران و امريكا ميتوانند در مورد داعش با يكديگر همكاري كنند. او با بيان تمايل كشورش براي مذاكره با ايران گفته است كه ما به دنبال گفتوگو، مذاكره و مشورت با ايران هستيم نه همكاري عملي. زيرا ايرانيان ميدانند ما به چه فكر ميكنيم و ما نيز ميدانيم آنها در فكر چه چيزي هستند ولي در اينجا تنها به اشتراك گذاشتن اطلاعات مدنظر است و اوباما در اين زمينه نيز در سخناني گفته است كه نقش ايران ميتواند سازنده باشد و همچون امريكا در قبال بحران عراق موضع بيطرفانه و با در نظر گرفتن منافع همه گروههاي عراقي داشته باشد.
يعني امريكا به طور مستقيم و غيرمستقيم كمك كرده و جرياني در عراق راه انداخته كه توانسته واقعيتهاي زميني عراق را به هم بزند و الان براي ميزان و نحوه دخالت ايران براي حل مساله شرط تعيين ميكند و اين درخواست امريكا يعني خالي كردن پشت شيعه در عراق. اين يعني چشمپوشي از اهرمهاي قدرت راهبردي ايران در منطقه و اين يعني عراق را دودستي تقديم عربستان و تركيه كردن ولي از آنجا كه اين لقمه ممكن است گلوگير باشد ايران بايد رعايت حال همسايگان خود را بكند! در مورد تركيه بايد اذعان داشت كه به دليل عدم شناخت پيچيدگيهاي منطقه به نظر ميرسد در ماجراي سوريه و عراق مورد سوءاستفاده غرب و بعضي كشورهاي منطقه قرار گرفته و اگر بتوان ثابت كرد كه طمع مالي و جاهطلبي در ميان نبوده باشد محتملترين فرضيه اين است كه آنكارا پيشبيني نكرده بود كه در حملهيي تا اين اندازه گسترده شركت خواهد داشت و اين موضوع را در بين راه كشف كرد و پي برد كه طرح واشنگتن ايجاد كردستان مستقل است. لذا كردهاي عراق راضيترين طرف قضيه هستند و هم تا حدي زمينهساز اين تحولات به گونهيي كه براي تكميل اين روند و نزديك شدن به تجزيه و تولد سه كشور به دنبال تحقق به ظاهر اقليم سني نيز راه افتادهاند. منبع: روزنامه اعتماد مورخ 8.4.1393
جمعه 13 تیر 1393 - 20:14:47
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]