تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 14 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837551880




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خاطرات یک کهنه سرباز


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خاطرات یک کهنه سرباز
خاطرات یک کهنه سرباز
رو به رویی با آنچهره سیاهم محو می شود،درون سنگ خارای سیاه پنهان می شود.گفتم من این را نمی خواستم،لعنتی: هیچ اشکی نباید ریخت.من سنگم. من از گوشت و خونم.انعکاس ابری ام به من خیره شدهمثل پرنده ای شکاری، نیمرخ شببه روز تکیه کرده. برمی گردماز این سو- سنگ رهایم می کند بروم. از آن سو برمی گردم- درونیاد بود سربازان ویتناممدوباره، بسته به نورتا که تغییر ایجاد کند.5822 نام را می نگرم،منتظرم تا پیدا کنمنام خود را در حروفی از دود.نام اندرو جانسون  را لمس می کنم؛تصویر دام مهلک در نظرم می آید.نام ها بر پیرهن زنی می درخشنداما هنگامی که زن می روداسامی روی دیوار مانده اند.تلالو نور، بال های پرنده ای قرمزنگاه خیره ام را قطع می کنند.آسمان. هواپیمایی در آسمان.تصویر کهنه سرباز سفید پوستی موج می زندنزدیکتر به من، سپس چشمان بی فروغشاز میان من می نگرد.  من یک پنجره ام. بازوی راستش را از دست داده درون سنگ. درون آیینه سیاهزنی می کوشد اسامی را پاک کند:نه، سر پسر بچه ای را شانه می زند. یوسف کومانیاکایوسف کومانیاکا شاعر معاصر سیاه پوست آمریکایی در سال  1947 در ایالت لویزیانا به دنیا آمده است. پس از اتمام تحصیلاتش در مقطع دبیرستان در سال 1965 به استخدام ارتش آمریکا در می آید و به جنگ ویتنام اعزام می شود. در سال 1969 نویسندگی را شروع می کند و در ابتدا تنها خبرنگار و روزنامه نگار نشریات نظامی می شود. اما در ابتدای دهه 70 میلادی ارتش را رها می کند و در همین زمان مدال برنز خبرنگاری را کسب می کند. پس از ترک ارتش به ادامه تحصیل می پردازد و در سال 1975 مدرک کارشناسی و سپس در سال 1978 مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه کولورادو دریافت می کند. سپس به دانشگاه کالیفرنیا می رود و مدرک کارشناسی ارشد هنرهای زیبا را در سال 1980 کسب می کند. این شاعر آمریکایی چندین جایزه برای شعر خود به دست آورده است که مهم ترین آن ها جایزه های «پولیتزر» و «ویلیام فالکنر» برای شعر و هر دو در سال 1994 است. او در دانشگاه پرینستون آمریکا شعر مدرن تدریس می کند. سبک شعری یوسف کومانیاکا مرتبط با مکتب ناتورالیسم است. کومانیاکا تحت تأثیر خاطرات کودکی و زندگی روستایی خویش است که در بسیاری از شعرهایش به این خاطرات و اعضای خانواده اش اشاره کرده است. او همچنین علاقه مند به موسیقی سیاه پوستان آمریکایی خصوصاً «بلوز» Blues  و «جاز» Jazz است. موضوعات شعر یوسف کومانیاکا معمولاً موسیقی سیاه پوستان به ویژه جز، تاریخ سیاه پوستان آمریکایی و جنگ ویتنام است. شعر« روبه رویی با آن» یکی از مهمترین شعرهای کومانیاکا است که به انتقاد از سیاست های جنگ طلبانه آمریکا در جنگ با ویتنام می پردازد. قدرت تصویرسازی ذهنی او در این شعر کم نظیر است. راوی این شعر در شهر واشنگتن و رو به روی سنگ گرانیت یادبود سربازان آمریکایی کشته شده در ویتنام قرار دارد. او که خود یک کهنه سرباز جنگ ویتنام است در رو به رو شدن با این یادبود خود را دوباره در میان جنگ می یابد. شاعر با تصویرسازی زیبا نه تنها خود، گویی که خواننده را به فضای جنگ می برد. در ابتدای شعر دوبار به کلمه سیاه اشاره می کند که این دو کلمه به پوست سیاه شاعر و گرانیت سیاه بر می گردد و با محو شدنش در گرانیت سیاه همچنین به کم اهمیت بودن سیاه پوستان در جوامع غربی می پردازد. سپس سعی می کند که نسبت به آن بی تفاوت باشد، اما به این نکته اقرار دارد که انسانی از گوشت و خون است و جنسی متفاوت از سنگ رو به رویش دارد و شروع به گریه می کند. هنگامی که روی خود را از سنگ یادبود برمی گرداند، گویی رها شده و می تواند از آن جا برود. اما وقتی دوباره به سوی سنگ برمی گردد ناخواسته وارد خاطرات خویش شده و مجدداً وارد جنگ می شود.به آن سو بر می گردم- درونیاد بود کهنه سربازان ویتنامم سپس با اسامی سربازان آمریکایی کشته شده در جنگ ویتنام که58022  نفر هستند رو به رو می شود که آمار دقیق سربازان آمریکایی کشته شده در جنگ ویتنام را به خواننده می دهد. راوی در دنیای ذهنی خود که توام با دود است به دنبال این است که نام خودش را در میان نام کشته شده ها بیابد. چنین فضایی که در برابر سنگ یادبود به همراه دود ترسیم می شود یادآور صحنه های جنگ است. با تصویر سازی ظریف، راوی شعر مرتب خود را مقابل سنگ یادبود و درون صحنه جنگ حس می کند، دودی که به جنگ و ذهن تاریک شاعر برمی گردد. در همین زمان با نامی آشنا یا همان اندرو جانسون رو به رو می شود که گویی یکی از دوستان سفید پوستش بوده که در تله مهلک ویتنامی ها گیر کرده و به طرزی وحشتناک کشته شده است. سپس به زنی اشاره می کند که از جلوی سنگ یاد بود عبور می کند و اسامی سربازان بر روی لباسش منعکس می شود. اما زن بی تفاوت از برابر سنگ یادبود می گذرد. این زن می تواند نماد بی تفاوتی تمام مردم به جنگ و سربازان کشته شده باشد. شاعر با انتقاد از جامعه امریکایی، تعجب خود را از این که انسان ها می توانند بی توجه به جنگ و سربازان کشته شده کشورشان به زندگی ادامه بدهند، ابراز می کند. یادآوری هواپیما در آسمان که اشاره به بمباران ویتنام توسط جنگنده های آمریکایی دارد تصویر دردناک، تلخ و ناگوار جنگ و کشتار را در ذهن تداعی می کند. تصویر شومی که کسی متوجه آن نیست جز معلولین جنگی و سربازان بی اراده که گرفتار این تله هولناک شده اند و پس از گذشت سال ها یاد و خاطره تلخ آن از ذهن شان پاک نشده است. و در آخر به کهنه سربازی سفید پوست اشاره می کند که بازوی راستش را از دست داده و در طرفی دیگر زنی غافل از جنگ در جلوی سنگ یادبود موهای پسر کوچکش را شانه می زند. یوسف کومانیاکا به عنوان یکی از همین کهنه سربازان به انتقاد از جنگ و خشونت های درون آن می پردازد. کهنه سربازی که پس از گذشت سال ها هیچ وقت تصاویر ناگوار و دردناک کشتار از ذهنش پاک نخواهد شد و تا آخر عمر به همراه او خواهند بود. کومانیاکا به انتقاد از سیاست های جنگ طلبانه دولت آمریکا در جنگ با ویتنام می پردازد و این واقعه ناگوار را آفتی برای بازمانده های جنگ و خانواده های آن ها در ویتنام و امریکا می داند. او همچنین از این واقعیت گله مند است که تنها کهنه سربازان و معلولین جنگی هستند که می توانند ناگواری و دردناکی جنگ های بی حاصل و بی دلیل را درک کنند و دیگر افراد نسبت به این موضوع بی توجه هستند و حتی به یاد معلولین و سربازان خود هم نیستند. ترجمه سید شهاب الدین ساداتیتهیه و تنظیم برای تبیان : مهسا رضایی - ادبیات 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1325]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن