واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: سیمای کارگزاران دولت مهدی علیه السلام
1- حضرت مهدی علیه السلام و عدالت جهانیعدالت از عمومی ترین و شور انگیزترین مساله هاست که در بحث مهدویت مطرح است و گذشته از متون دینی و مباحث کلامی و اعتقادی، در عرفان نیز مورد توجه ویژه قرارگرفته و درباره آن حقایق ظریفی طرح و تبیین شده است که دراین جا به اختصار در دو محور طرح و بررسی می شود: الف . عدالت اجتماعی و رفاه اقتصادیتامین عدالت اجتماعی و پدید آمدن رفاه اقتصادی در زمان ظهور دولت کریمه حضرت مهدی یکی دیگر از معارف مهدویت در عرفان اسلامی است که در رهاورد عرفانی بزرگان اهل معرفت عنوان شده . عارف بزرگ، سعدالدین حموی، با اشاره به اوصاف و کمالات وجودی حضرت مهدی علیه السلام درباره عدالت گستری و ایجاد رفاه اقتصادی برای مردم در زمان حضرتش گفته است: «صاحب زمان، که علم به کمال دارد، تمامیت روی زمین را در حکم خود آورد و به عدل آراسته گرداند، کفر و ظلم را به یک بار از زمین بردارد و تمامت گنج های روی زمین بر وی ظاهر گردد، هرچند صفت وی کنم، از هزار یکی نگفته ام .» 1برخی دیگر از بزرگان اهل عرفان نیز گفته اند: «در ایام حکومت مهدی، مردم در سایه عدالت زندگی می کنند، روزگار سرسبز و پر طراوتی است . رزق و روزی در آن فراوان می شود و مردم در کمال امنیت به عبادت خدای رحمان می پردازند . مهدی کسی است که صاحب مقام محمدی بوده و صاحب اعتدال، و در اوج تمام کمالات قرار دارد، و دولت او به مدت چهل سال طول می کشد که این عدد مراتب هستی است .» 2عارف نامدار، محی الدین بن عربی نیز در این باره مباحث مفیدی مطرح نموده و از آن میان به موضوع «عدالت اجتماعی » و «رفاه اقتصادی » در زمان ظهور آن حضرت اشاره نموده و گفته است: «هر گاه حضرت مهدی علیه السلام که خلیفه خداوند در زمین است، ظهور کند، زمین را پر از عدالت می کند، در حالی که از جور و ستم پر شده است . او عدل را در میان جامعه پدید آورده، عدالت اقتصادی را اجرا می کند، از نظر رفاه اقتصادی وضع به گونه ای می شود که وقتی شخصی به حضور او می آید و عرض می کند یا مهدی از امکانات مالی که در اختیار توست به من کمک نما، حضرت مهدی به اندازه ای به او کمک می کند که به زحمت آن را با خود می برد.»3عارف شبستری نیز در کلام نغزی به عدالت اجتماعی در زمان حضرت مهدی علیه السلام اشاره نموده و گفته است: چو مهدی باشد آن جا عدل گستر بــر انــدازد ز عـالـم جـور یکسر یـکایک صورتـش پیـداست بر جای از آن می مـاند او آن روز بـر پای نمــانــد در میــــانه هیــچ دعــــوا که صورت ها یکی گردد به معنا 4در زمان ظهور، روح در کالبد اسلام دمیده و بعد از ذلت و خواری عزیز شده و دوباره احیا می شود و حقیقت دین ظاهر می گردد و جز دین خالص چیز دیگری باقی نمی مانداز آنچه بیان شد، معلوم گردید که یکی از اهداف ظهور حضرت مهدی، که در عرفان اسلامی مورد توجه قرار گرفته، این است که با ظهور آن حضرت، عدالت در همه شئون زندگی بشر به اجرا گذاشته می شود و همگان در استفاده از مواهب طبیعت و نعمت های الهی به طور عادلانه بهره مند می شوند و آنچه در بیان عرفا آمده تنها جلوه ای از برکات دولت کریمه حضرت مهدی است که در متون دینی و روایات بدان اشاره شده .از آن میان، حضرت امام موسی کاظم علیه السلام ذیل آیه مبارکه «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا» (حدید: 17) فرمود: «یحییها الله بالقائم - علیه السلام - فیعدل فیها فیحی الارض بالعدل بعد موتها بالظلم» 5; خداوند زمین را به وسیله قائم آل محمد صلی الله علیه و آله زنده می کند، پس عدل در آن پدید می آید و زمین به واسطه عدل، پس از مرگ آن به وسیله ظلم دوباره زنده می شود. ب . اصلاح فکر و تامین عدالت فرهنگی
گرچه برداشت عمومی از تامین عدالت در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام معمولا اجرای عدالت اجتماعی و اصلاح امور اقتصادی و توزیع عادلانه ثروت های عمومی است، اما حقیقت آن است که با ظهور آن مصلح کل، عدالت و اصلاح در تمام شئون هستی و نظام آفرینش پدید می آید، پیشه و اندیشه بشری اصلاح می شود و عقل انسان در هر دو بعد علمی و عملی تکمیل می شود . این مساله گذشته از روایات اهل بیت در رهاورد عرفانی اهل عرفان نیز مورد توجه قرار گرفته و درباره آن معارف ارزشمندی مطرح کرده اند .از آن میان، عارف عربی در این باره گفته است: «با ظهور حضرت مهدی، مذاهب و مکاتب مختلف از روی زمین برچیده می شوند و جز دین خالص و حقیقی چیزی باقی نمی ماند و عده ای از افرادی که خود را اهل اجتهاد می دانند، وقتی می بینند که مهدی بر خلاف نظریه آن ها حکم می کند، دشمنی و عداوت می کنند، اما به ناچار در برابر حکم مهدی سکوت می نمایند و جرات مخالفت پیدا نمی کنند.»6یکی از بارز ترین جلوه های اصلاح فکری و تامین عدالت فرهنگی، احیای معارف قرآن و دستورات آسمانی است که در زمان ظهور حضرت مهدی علیه السلام به اجرا درمی آید و این مساله گذشته از متون دینی، در کلمات اهل معرفت نیز مطرح شده است . برخی از عرفای بزرگ در این باره گفته اند: «در زمان ظهور، روح در کالبد اسلام دمیده و بعد از ذلت و خواری عزیز شده و دوباره احیا می شود و حقیقت دین ظاهر می گردد و جز دین خالص چیز دیگری باقی نمی ماند.»7در این باره، گویاتر از هر کلام، سخن عمیق عارف سترگ و حکیم بزرگ حضرت امام خمینی قدس سره است که فرمود: «هر یک از انبیا که آمدند، برای اجرای عدالت آمدند، که عدالت را در همه عالم اجرا کنند، لیکن موفق نشدند، حتی رسول ختمی صلی الله علیه و آله که برای اصلاح بشر آمده بود، باز در زمان خودشان به آن معنا موفق نشد، اما کسی که عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد مهدی موعود است . او عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد، آن هم نه این عدالتی که مردم عادی می فهمند که فقط قضیه عدالت در زمین برای رفاه مردم باشد، بلکه عدالت در تمام مراتب انسانیت . انسان اگر انحرافی پیدا کند، انحراف عملی، انحراف روحی، انحراف عقلی، برگرداندن این انحراف را به معنای خودش، این ایجاد عدالت است در انسان; اگر اخلاقش اخلاق منحرفی باشد و اگر در عقاید یک انحراف و کجی هایی باشد، وقتی به اعتدال برگردد این ایجاد عدالت است در انسان . فقط برای حضرت مهدی موعود - سلام الله علیه - این قدرت هست که عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد . در تمام نفوسی که هستند، انحرافات در آن ها هست، حتی نفوس اشخاص کامل هم در آن انحرافاتی هست، ولو خودش نداند; در اخلاق، عقاید، اعمال انحراف است . ایشان (مهدی) مامورند تمام این انحرافات را برگردانند به اعتدال که واقعا صدق کند: «یملا الارض عدلا بعد ما ملئت جورا.»8در کلمات این عارف نکته آموز به نکته های ظریفی اشاره شده است که روزنه های جدیدی درباره ابعاد گسترده حکومت مصلح جهانی حضرت مهدی علیه السلام بر روی فرهیختگان اهل تحقیق می گشاید; چون او معتقد است: عدالتی که در زمان حضرت مهدی به وجود خواهد آمد، در ایام حکومت مهدی، مردم در سایه عدالت زندگی می کنند، روزگار سرسبز و پر طراوتی است . رزق و روزی در آن فراوان می شود و مردم در کمال امنیت به عبادت خدای رحمان می پردازند . مهدی کسی است که صاحب مقام محمدی بوده و صاحب اعتدال، و در اوج تمام کمالات قرار دارد، و دولت او به مدت چهل سال طول می کشد که این عدد مراتب هستی است اولا همان حقیقت بزرگ الهی است که انگیزه و بخش عظیمی از بعثت انبیا و نزول وحی را پس از توحید و نبوت شکل می دهد و سفیران حق در طول تاریخ برای تامین و اجرای آن از جان مایه گذاشته و اولیای بزرگ الهی برای تحقق آن شهید شده اند.
ثانیا عدالتی که در زمان حکومت مصلح موعود پدید خواهد آمد تنها در بعد اقتصادی و تامین رفاه زندگی نخواهد بود، بلکه همه شئون زندگی و هستی عالم و آدم در پرتو وجود او اصلاح شده، تعدیل می گردند . اخلاق، فرهنگ، اندیشه عقاید و همه امور فکری، روحی و عقلی بشر که بر اثر افراط و تفریط و تبلیغات مسموم دچار انحراف شده و در حقیقت «جهالت مدرن » را پدید آورده است، با ظهور آن عدل کامل و عقل کل اصلاح شده و به فطرت توحیدی و الهی و انسانی رهنمون می گردند .ثالثا، چه بسا بر اساس باورها و مبانی فکری و اعتقادی دین شناسان غیر معصوم، ناآگاهانه افراط و تفریط در اندیشه و اعتقادات دینی و برداشت ناصحیح از آیات و روایات به وجود آمده باشد که در زمان ظهور آن حضرت، باید با عدل و عصمت حضرت مهدی علیه السلام اصلاح گردند. جلوه ای از سیمای کارگزاران دولت مهدی علیه السلامیکی از مسائل دیگری که در عرفان اسلامی مطرح، و رهاورد عرفانی بزرگان اهل معرفت درباره حضرت مهدی علیه السلام است، مساله یاران و کارگزاران دولت کریمه آن حضرت می باشد . صاحب فتوحات مکیه در این کتاب یک باب را به طور مستقل بدین مساله اختصاص داده و به طور مبسوط درباره آن بحث کرده و از جمله گفته است: افراد با معرفت و کسانی که حقایق را از راه کشف و شهود و با علم و معرفت الهی به دست می آورند، با او [مهدی] بیعت می کنند ... یاران و کارگزاران دولت و حکومت مهدی، مردان الهی هستند که دعوت او را پذیرفته و او را یاری کرده و دستورات او بر پا می دارند ... و کارهای دشوار اداره جامعه را بر عهده می گیرند و به او بر اساس تکلیف الهی خود، کمک می کنند ... یاران مهدی بر مشرب اصحاب پیامبر هستند که بر عهد خود وفا می کنند، و آن ها از مردم عجم اند و هیچ فرد عربی میان آن ها نیست، لکن به غیر از زبان عربی سخن نمی گویند.9همچنین گفته است: «سعادتمندترین مردم به مهدی اهل کوفه هستند .» 10جناب شیخ بهائی پس از نقل فرازهایی از کلام آن عارف بزرگ درباره حضرت مهدی علیه السلام و یارانش می گوید: «با دیده بصیرت به کلام او بنگرید و با دست بلند آن را بگیرید . شاید به هدف او آگاهی پیدا کنید .» 11 گروه دین و اندیشه تبیانفصلنامه معرفت، شماره 70، محمد امین صادقی ارزگانی1 - به نقل از: انسان کامل، رساله «نبوت و ولایت » و «وحی و الهام » ، فصل 6، ص 32 .2 - الانسان الکامل فی معرفة الاواخر و الاوایل، ج 2، باب 61، ص 84 .3 - فتوحات مکیه، ج 3، باب 366، ص 327 .4 - محمود شبستری، کنزالحقائق، ص 58 .5 - ینابیع المودة، نشر دارالکتب العراقیه، 1380 ق، باب 71، ص 429 .6 و 7 - فتوحات مکیه، ج 3، باب 366، ص 327 و 336/ص 327 .8 - امام خمینی، صحیفه نور، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1378، ج 12، ص 208 .9 - عبدالوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر، ج 2، مبحث 5، ص 422 .10 - ینابیع المودة، ص 472، باب 87 به نقل از: فریدالدین عطار نیشابوری، مظهر العجائب، مقدمه فتح الله خان شیبانی، چاپ سنگی، تهران، 1323 .11 - شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمت، دارالحدیث، 1380، ج 2، باب 44، ص 235 .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 190]